بسم الله
این میرزا ملکم خان ناظم الدوله که از روشنفکران دوره قاجار و فراماسون هم بوده، چه حرف جالب و قابل تأملی زده که شاید قصد او برای زدن این سخن با اعمالی که در تاریخ از او بر جای مانده، یک قصد انحراف گرایانه و منفعت طلبانه بوده باشد(به زعم تحلیل نویسنده کتاب تاریخی که در حال مطالعه هستم)،
ولی اگر بخواهیم من قال را نادیده بگیریم، و به ما قال بپردازیم، سخنی است که برای #امروز ما میتونه بیشتر قابل تدبر باشه و ما رو به فکر عمیق تری در رابطه علم تجربیِ مدرن با حقیقت وادار کنه...
🔖 سخن او که در کتاب «تاریخ تحولات سیاسی ایران» اثر دکتر موسی نجفی آمده:
«عینک را که حکیم فرنگی اختراع کرده، امروز در چشم مقدسین اسلام و ایران، اسباب قرائت قرآن مجید شده است. حقیقت بزرگ را نه در خاک اتریش و نه در کارخانه انگلستان می بافند. آفتاب معرفت، اقلیم به خصوصی ندارد؛ شعاع حقیقت از هر گوشه که بروز کند، اصل و منشأ آن یکی خواهد بود.»
ممکنه در ظاهر مثال زده شده، یک حرف سطحی تلقی بشه، ولی اگر این مثال رو در زمینه دستاوردهای خیلی بزرگتری که اکنون در زمینه علوم انسانی در غرب و تکنولوژی آن رخ داده، بخوایم در موردش فکر کنیم، نمی تونیم مثل #برخی نظریه پردازان تمدن نوین اسلامی بصورت مطلق این علوم رو نفی کنیم، بلکه میتوانیم جلوه هایی از #حقیقت در سیر به سوی تکامل انسانی در این علوم مشاهده کرد...
(و باز هم نه مثل برخی غربزدگان بصورت مطلق تمام آنها را بلکه #وجوهی از علم غرب را که بحثش مفصله)
@ali_mahdighalb