eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
638 عکس
367 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نشست کتاب 🔸 با حضور: - سرکار خانم مرضیّه هاشمی "مجری شبکه پرس تی وی" - حجت الاسلام علی مهدیان "پژوهشگر مکتب امام در حوزه علمیه" - حجت الاسلام محمد رضا سعادتی "گردآورنده کتاب" 💠 لینک خرید کتاب آزادی یعنی آزادی از : 🌐 http://yun.ir/n2ocf1 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 🆔 @Khanetolab
حوزه و ورود زنان به ورزشگاه 🔻ابتدای کار دولت احمدی نژاد بود، بعد از دولت فقر و فساد و تبعیض خاتمی، بخشی از حوزه علمیه درباره تصمیم دولت جدید برای حضور زنان در ورزشگاه برآشفت. تحصن کرد. بیانیه داد. مراجعش خط و نشان کشیدند. در جلسه ای از جناب مرتضی آقا تهرانی شنیدم که میگفت: «سه ساعت با احمدی نژاد جلسه دو نفره داشتم که به او توضیح دهم دیدن بخشی از پای مردان توسط زنان حاضر در ورزشگاه حرام است.» 🔻من آن زمان به این رفتار برخی حوزویان از صدر تا ذیل، اعتراض داشتم. برایم مسخره بود. نه چون نسبت به یک حکم شرعی اینطور رگ گردنشان بیرون میزند، که این مایه مباهات و افتخار است که اینجا کانون غیرت دینی باشد، اما از این جهت که احساس میکردم، این جا در حوزه، عاقله ای لازم داریم که مسائل را اصلی فرعی کند. اهم و مهم کند. این درد را رهبری سال هشتاد و نه در دیدار با جامعه مدرسین به آنها گوشزد کرد. و انصافا از این درد در بخشی از بدنه حوزویان و به تبع متدینین ضربه ها خوردیم. 🔻بدون وجود چنین عاقله ای نمیتوان به آن مرجع فقهی حوزوی اعتماد کرد، که چه زمان در تزاحم عناوین فقهی، جانب اهم را بگیرد و نه مهم. نمیتوان به آن مرجع فقهی اعتماد کرد که اساسا آن مساله اجتماعی عینی خارجی را آنالیز کند و ابعاد و عناوین ثانویه را کشف کند. نمیتوان به آن مرجع فقهی اعتماد کرد که بتواند تشخیص مصالح نظام بدهد. مرجع فقهی اگر صلاحیت رهبری نداشته باشد مرجع فقهی نیست و شرعا نمیتواند مرجع باشد. 🔻عاقله کل نظام دینی ما البته این مقدار عقب ماندگی ندارد. اصل و فرع احکام را در پیشرفت اراده جبهه حق و شکست اراده جبهه طاغوت و انسجام عمومی حول این جهت، میشناسد. این «عقلانیت» در کنار «غیرت دینی» را در دوران انقلاب و قبل آن زمان مرحوم بروجردی و شیخ عبدالکریم و عقب تر در کل تاریخ شیعه دیده ایم و البته اخیرا نیز در کرونا و در مذاکرات و در خیلی امور دیگر شاهد بوده ایم، حضور زنان در ورزشگاه ها هم یکی مثل ما بقی. اما این وسط نمره آن برخی از بدنه حوزه چند است؟ 🔻برخی که میگویم، یک عده محدود نیستند بلکه یک جماعت معتنابه هستند. آقایانی که برای اشکال و سوال یک جوان به یک مرجع تقلید رگ گردنشان بیرون زد، بیانیه رسمی دادند، تک به تک موضع گرفتند، خانه اش رفتند یکی یکی و عذرخواهی کردند، خط و نشان کشیدند و چه و چه، بعد دقیقا بعد از سخنان رهبری در نوزده دی درباره اهمیت فقه سیاسی و حاکمیتی 🔻دیدند که یک جریان مشخص در داخل و خارج حوزه به دروغ مرحوم شیخ عبدالکریم و مرحوم بروجردی را متهم به اختگی سیاسی اجتماعی میکند، لام تا کام حرفی نزدند و سکوت اندر سکوت اندر سکوت. خوب انصافا معلوم است که یک جای کار میلنگد. 🔻عجیب نیست در مقابل این حجم فشار به دولت انقلابی و مردم مظلوم، آقایان سکوت کنند بعد ناگهان برای بحث حضور زنان در ورزشگاه موضع رسمی بگیرند؟ انصافا عجیب است. 🔻چاره نیست. باید گفت. نمیشود ببینیم که این پادشاه برهنه است و از ترس تهمت این و آن سکوت کنیم. این واقعیتی دردناک و دهشتناک است که نشان میدهد بخشی از بدنه حوزه علمیه ما عاقله ندارد و این درد را باید خود حوزویان چاره اندیشی کنند. @ali_mahdiyan
روسیه بازی 🔻قرآن کریم از یک سو میفرماید اتکاءتان به خودتان باشد و به این و آن آویزان نشوید. که یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء. از سوی دیگر بین این دیگران و دشمنان فرق میگذارد و دشمن و دشمن تر را معرفی میکند که لتجدن اشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا و لتجدن اقربهم موده للذین آمنوا الذین قالوا انا نصاری ذالک بانهم منهم قسیسین و رهبانا و انهم لایستکبرون راس استکبار کجا است؟ شدت استکبار و اساس آن کجا است؟ 🔻امام همه شرق و غرب را دشمن میدانست که «آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروى از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! با امریکاست.» او راس دشمنی را آمریکا میدانست معتقد بود او «شیطان بزرگ» است و معتقد بود: «در رأس آنان امریکا قرار دارد». این باعث میشد در سبک اقدام و مبارزه او تفاوتهای جدی با دیگران وجود داشته باشد. 🔻خیلی ها پیش از انقلاب از ابتدای مبارزه متوجه بودند که امام نوک پیکان درگیری اش با شوروی لامذهب بی خدا نیست. و این برای برخی متدینینی که مساله عقیده به خدا برایشان اساسی تر بود از ظلم و استکبار، سخت بود. سیدعلی خامنه ای در سخنرانیهای مسجد امام حسن ع در مشهد توضیح میدهد که لامذهب و بی خدا شدن بسیاری از مردم دنیا به خاطر نجنگیدن اهل مذهب در مقابل ظالمین و مستکبرین است. 🔻جای دیگر سیدعلی خامنه ای میگوید « در زندان گرفتار یکی از کمونیستهای خبیث کینه توز شدم... به او گفتم سوکارنو رییس جمهور اندونزی در کنفرانس باندونگ گفت: ملاک اتحاد ملتهای عقب مانده نه وحدت دینی و نه وحدت تاریخی و فرهنگی و امثال آن بلکه وحدت نیاز است... دین نباید میان من و شما جدایی بیندازد»(خون دلی که لعل شد ص۲۴۶_۲۵۱) 🔻اینها باعث میشد از روز اول غربگرایان به تبع راس استکبار، حرکت امام را رنگ کمونیستی بزنند تا او را متهم کنند و از چشم مردم بیندازند. میگفتند شاه نباشد شیعه به دست کمونیستها میافتد. میگفتند بیانیه های امام را رادیو«پیک ایران» که مال کمونیستها است پخش میکند. اینها خصوصا در حوزه نجف جواب داده بود و آنجا خیلی ها امام و جریانش را متهم به شرق گرایی میکردند. 🔻صحنه امروز البته خیلی تغییر کرده نه چین و روسیه آن هویت استکباری دوران شوروی را دارند و نه ایران در دو قطبی بلوک شرق و غرب، گمنام است. جنگ دنیای امروز اساسا تغییر کرده، دعوای اسلام و استکبار است. دعوای جبهه مقاومت با غرب. اما هنوز آن روش نخ نمای مسخره را استکبار و استکبار مالیده ها به کار میبرند که ایران ذلیل شرق شده استقلالش را فروخته خاکش را فروخته. هدفشان اما همان است. یک عده ریشوی ظاهر بین به ظاهر انقلابی هم البته هنوز هستند که با نفهمی هایشان مدد بدهند آن جریان ذاتا خبیت غرب پرست را. آن روز اساسی داشته مان عقیده مان بود، آن را در خطر نشان میدادند امروز به جز آن ایمان، اراده مستقلمان اساسی ترین داراییمان است همان را در خطر نشان میدهند. گول آن غربپرستها و این انقلابی های نفهم ظاهربین را نباید خورد. @ali_mahdiyan
🌷شاخص‌های هویت روحانیت🌷و 🌷ریزش‌ها و رویش‌های صنفی🌷 محمد عالم‌زاده نوری گفتگوهای اخیر ضرورت بحث و بررسی پیرامون «هویت صنفی روحانیت» و شاخصه‌های دقیق «حوزوی‌بودن» را بیش از پیش معلوم ساخت. لازم است خط و مرز طلبگی را صریح و گویا معلوم سازیم و تعریف جامع و مانع و قاطعی از ماهیت روحانیت بیان کنیم تا عیاری برای داوری در این باره باشد. گرچه این کمترین در نوشته‌های فراوانی به این بحث پرداخته و بیش و کم تلاش کرده تا حدود و ثغور این مفهوم و شرایط تطبیق آن را آشکار سازد اما این مباحثات نشان داد که آن نوشته‌ها برای این منظور کافی نبوده است. از این رو توضیح بیشتری خواهم آورد. ✅ تعریف هویت هویت هرکس یا هرچیز اوصاف ویژه و اختصاصی اوست که در کسان یا چیزهای دیگر دیده نمی‌شود. یعنی اموری که وجه تمایز او از سایرین (فصل ممیز یا ما به الامتیاز) است و موجب بازشناسی او از دیگران می‌شود. هویت بر چند قسم است: هویت فردی، هویت نوعی و هویت صنفی. هویت فردی، یک فرد را از سایر افراد متمایز می‌سازد مثل ویژگی‌های فردی هر یک از ما که ما را از سایر انسان‌ها متمایز می‌سازد. هویت نوعی، یک نوع کلی را از سایر انواع مشخص می‌کند؛ مانند هویت نوعی ما آدمیان (حیوان ناطق یا حیّ متاله) که ما را از سایر جانداران متمایز می‌سازد گرچه نمی‌تواند تمایزات میان افراد را معلوم کند. هویت صنفی نیز تمایز یک صنف نسبت به سایر اصناف تحت یک نوع را ذکر می‌کند مانند هویت صنفی پزشک که تمایز او را از سایر اقشار و اصناف اجتماعی بیان می‌کند. «هویت» همان‌گونه که تمایزهای یک چیز را از دیگران بیان می‌کند اوصاف مشترک میان افراد یک نوع را نیز بیان می‌کند. مثلا هویت صنفی روحانی همان گونه که تمایز روحانی از غیر روحانی را بیان می‌کند حد مشترک میان همه روحانیان است. بنابراین وقتی از هویت صنفی روحانی سوال می‌شود باید چیزی بیان کنیم که بین همه روحانیان مشترک است و در غیر روحانیان وجود ندارد. این پاسخ تعریف جامع و مانعی به شمار می‌رود که مرز میان روحانی و غیرروحانی و شاخص شناخت روحانی از غیر روحانی است. پزشک و مهندس و کاسب و کارمند همه به کارهای مفید و خدمات ارزشمندی مشغول‌اند و نیاز جامعه را برآورده می‌سازند. طلبه هم در کنار این اقشار و اصناف اجتماعی یک خدمت مقدس و موثر انجام می‌دهد. هویت صنفی طلبه تعریف دقیقی از طلبگی است که دقیقا تمایز میان طلبه از آن اقشار و اصناف را معلوم می‌کند. ✅ هویت صنفی روحانی روحانیت در فرهنگ اسلامی «نهاد عالمان دین» است و بر پایه آیه ۱۲۲ سوره توبه به غرض تفقه در دین (یعنی دین‌شناسی عمیق) و ایفای نقش اجتماعی متناسب (لینذروا قومهم ... لعلهم یحذرون) پدید آمده است. بنابراین روحانی «عالم دین» است، «تحصیلات تخصصی» در زمینه دین اسلام دارد و باید به عنوان «اسلام شناس» نقش‌آفرینی کند. به بیان دیگر در این آیه شریفه تفقه در دین، یعنی تحصیل تخصصی علوم اسلامی بر عده‌ای لازم دانسته شده است. اگر آن عده به توصیه خدا عمل کردند و تفقه در دین را به دست آوردند هر کاری که از آنها برمی‌آید و از دیگران برنمی‌آید بر عهده آنان است و کارویژه آنها به شمار می‌رود. یعنی هر خدمت اجتماعی که نیازمند اسلام‌شناسی و تحصیل تخصصی در زمینه معارف اسلامی است کارویژه روحانیت است و هر خدمت دیگر (هرچند مفید و مقدس) که نیاز به تحصیل تخصصی علوم دینی ندارد کارویژه روحانیت نیست. تدریس علوم اسلامی، تحقیق در منابع دین، ترویج و تبلیغ آموزه‌های دینی، دفاع نرم از معارف مکتب اسلام، اسلامی‌سازی علوم انسانی، تربیت دینی انسان‌ها و مدیریت کلان جامعه بر اساس دین، بی‌تردید نیازمند تحصیلات تخصصی در عرصه دین و کارویژه روحانیت است؛ اما رانندگی تاکسی، خلبانی هواپیما، جراحی قلب، توسعه صنایع موشکی یا هسته‌ای، بازرگانی و کشاورزی، کارگردانی سینما و مانند آن – هرچند مفید و مقدس - به تحصیلات تخصصی در علوم اسلامی نیاز ندارد و کارویژه روحانیت به شمار نمی‌آید. ✅ عالم دین یعنی عالم به قرآن و حدیث از آنجا که علوم و معارف اسلامی در «قرآن و حدیث» جمع است «عالم دین» معادل «عالم به قرآن و حدیث» است. بنابراین اگر کسی همه علوم فلسفی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، طبیعی، انسانی، غیبی و شهودی را مسلط باشد اما از مضامین قرآن و حدیث آگاه نباشد عالم دین نیست و کارویژه‌های روحانیت را نمی‌تواند برعهده گیرد و اگر نظرات همه اندیشمندان شرقی و غربی و تئوری‌های همه دانشمندان علوم طبیعی و انسانی و اجتماعی را بداند اما از نظرات خدا و پیامبر خدا مطلع نباشد عالم دین نیست. ✅ فراتر از هویت انسانی و هویت ایمانی با این توضیح معلوم شد که هویت روحانی چیزی غیر از هویت انسانی و هویت ایمانی است. ممکن است کسی آدم خوبی باشد، یا مومن شایسته‌ای باشد ولی روحانی نباشد. روحانیت یک تعریف خاص دارد که بعد از هویت انسانی و ایمانی تعریف می‌شود.
✅ ریزش یا خروج از هویت صنفی روحانیت اکنون اگر فرض کنیم کسی پس از سال‌ها تحصیلات حوزوی، به یک خدمت مفید و مقدس مانند جراحی قلب یا ساختن سد و مهندسی ساختمان مشغول شود از هویت حوزوی خارج شده است، گرچه صلاحیت و شایستگی آن را همچنان بالقوه داشته باشد. دقیقا مانند کسی که تحصیلات تخصصی پزشکی و مدرک معتبر برای جراحی قلب را داراست ولی به کار فروشندگی یا خیاطی اشتغال یافته است. این شخص گرچه شایستگی جراحی قلب را دارد اما بالاخره جراح قلب نیست و از هویت جراحی خارج شده است. در اینجا ما تاسف می‌خوریم که یک جراح قلب از هویت صنفی خود خارج شده و ریزشی از حرفه جراحی رخ داده است؛ ولی اعتراف می‌کنیم که به یک کار مفید دیگر می‌پردازد. توجه داریم که وقتی می‌گوییم کسی از نقش طلبگی خارج شده و از رسالت طلبگی فاصله گرفته است هرچند تاسف می‌خوریم اما به او اهانت نکرده‌ایم؛ بلکه صرفا گزارشی توصیفی از وضعیت او داده‌ایم؛ زیرا کار طلبگی حدود و تعریف مشخصی دارد و هر کار خوبی، طلبگی نیست. طلبگی تنها یکی از کارهای خوب است و بسیار محتمل است کسی طلبگی را به اختیار یا به اضطرار رها کند و به کار خوب دیگر بپردازد؛ حتی ممکن است وظیفه شرعی یک نفر این باشد که دست از طلبگی و روحانیت بردارد و کار دیگری را انتخاب کند. مانند کسی که پدر و مادر خود را از دست داده و تکفل برادران و خواهران یتیمش را بر عهده گرفته است و برای تامین نیازهای اولیه آنها به درآمد بیشتری نیاز دارد. این شخص از نظر شرعی موظف است طلبگی را رها کند و به یک کار پردرآمد بپردازد و ادامه طلبگی برای او حرام و مانع انجام وظیفه شرعی ضروری است. اصولا نمی‌توان طلبگی را به همه افراد توصیه کرد؛ زیرا سایر نیازهای اجتماعی بر زمین می‌ماند. به همین جهت هم خدای متعال در آیه ۱۲۲ سوره توبه فرموده است:‌ فلولانفر من کل فرقه منهم طائفه؛ یعنی از هر دسته‌ای یک گروه طلبه شوند. ✅ شاخص تحصیلات تخصصی دینی این شاخص مهم، حد فاصل طلبه از غیر طلبه است و با همین خطکش می‌توانیم معلوم کنیم چه کسی روحانی است و چه کسی روحانی نیست. چه کاری کار آخوندی است و چه کاری، کار طلبگی و آخوندی به شمار نمی‌رود؟ ساختن ساختمان، برداشت زعفران و درو کردن گندم در اردوهای جهادی و مانند آن، به تحصیل تخصصی علوم اسلامی نیاز ندارد و کار طلبگی نیست. گرچه بسیار کار مقدسی است و نیاز نیازمندان را برآورده می‌سازد. همان گونه که پزشک محترمی که در اردوهای جهادی به این کارها می‌پردازد از کار پزشکی خود دست برداشته و به ضرورت، مشغول کار دیگری شده است که هم برای او سازندگی دارد و هم برای جامعه مفید است. این کار بی‌شک قابل تحسین است اما قطعا پزشکی نیست؛ شایسته است این پزشک مخلص جهادگر از تخصص خود نیز در این اردوی جهادی استفاده کند و مجاهدانه به کار صنفی خود یعنی پزشکی هم بپردازد. به همین ترتیب طلبه‌ای که در این اردوی جهادی به این کارها می‌پردازد قطعا کار مقدس و قابل ستایشی و چه بسا کار واجبی انجام می‌دهد اما طلبگی نمی‌کند. مانند مهندسی که در ایام دفاع مقدس به جبهه رفته و اسلحه بر دوش گرفته و می‌رزمد. این مهندس رزمنده، بسیار کار خوبی کرده و واجب خود را ادا می‌کند، اما به خوبی روشن است که مهندسی نمی‌کند. بله؛ اگر از تحصیلات تخصصی خود در مهندسی رزمی استفاده کند مهندسی کرده است. همین‌طور کمک به نیازمندان و رفع حوایج مستمندان به تحصیلات تخصصی علوم دینی نیاز ندارد. البته هر طلبه، پزشک یا مهندسی بر حسب وظیفه انسانی و ایمانی خود موظف است دغدغه‌مند امور مسلمین باشد و به رفع نیاز تهی‌دستان بپردازد که پیامبر اسلام فرمودند:‌ من اصبح لایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم. و توجه داریم که طلبه باید به وظایف انسانی و ایمانی پای‌بندتر باشد که الحسن من کل احد حسن و منک احسن، لمکانک منا طلبه‌ای که در خیریه خدمت می‌کند یا به حسب ضرورت در اردوهای جهادی به یاری سیل‌زدگان و محرومان شتافته است به وظیفه انسانی، اسلامی و ایمانی خود عمل کرده و بسیار شایسته مدح و ثناست؛ اما در حین انجام آن کارها، کارویژه طلبگی را انجام نمی‌دهد؛ گرچه دیگران را به انجام این کارها تشویق می‌کند و الگوی عملی خوبی برای اقشار دیگر می‌شود. حال اگر فرض کنیم کسی تمام زمان و توان خود را در ایام سال به این قبیل کارها اختصاص داده و درس و بحث و تبلیغ و تدریس و ارتباط با منابع دین را به کلی کنار نهاده است؛ بی‌تردید از نقش روحانیت خارج شده است؛ هرچند کسوت روحانیت را در بر داشته باشد. دقیقا مانند جراح قلبی که اتاق عمل را کنار نهاده و تمام سال خود را در خیریه به توزیع مایحتاج اولیه میان تهیدستان و نیازمندان می‌گذراند یا در مناطق محروم به خدمات عمرانی می‌پردازد یا در جبهه جنگ می‌رزمد.
✅ بله اگر طلبه یا پزشک همه توان و زمان خود را به این گونه کارها اختصاص نداده باشد و این قبیل خدمات اجتماعی را در کنار وظایف حوزوی یا پزشکی قرار دهد؛ بسیار مطلوب است. مانند مراجع عظام تقلید که در کنار انجام وظایف حوزوی در حد عالی، بیمارستان و خیریه هم تاسیس کرده‌اند و به مستمندان و محرومان رسیدگی می‌کنند. توجه داریم که این کارهای پسندیده ایمانی، قطعا به عنوان پیشران اخلاقی و معنوی و نیز الگوسازی برای جامعه مفید است یعنی روحانی باید بیش از دیگران به توصیه‌های ایمانی پایبند باشد و پیش از دیگران بدان اهتمام نشان دهد؛ امّا این نقش‌ها نباید با هویّت طلبگی اشتباه گرفته شود و طلاب از کارویژه اصلی خود غفلت کنند؛ همان‌گونه که یک پزشک نباید از کارویژه اصلی خود غفلت کند و به جای پزشکی به این مقوله کارها بپردازد. ثمره بحث اینجا معلوم می‌شود که طلبه جهادی‌ای که به هویت اصیل خود آگاه است کار جهادی را مقدمه ایفای رسالت اصلی خود یعنی اسلام‌شناسی و نهادینه کردن اسلام در جامعه قرار می‌دهد ولی طلبه جهادی‌ای که به این حقیقت بی‌توجه است ممکن است به مرور همه کارویژه‌های اصلی خود را فراموش کند و از هویّت اصیل خود در همه وظایف طلبگی خارج شود. ✅ ارزش فعالیت‌های طلبگی در فرهنگ اسلامی، رتبه خدمات اجتماعی نرم از خدمات سخت برتر دانسته شده و مداد علما از دماء شهدا برتر معرفی شده و کار دل بر کار گل مقدم دانسته شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به رسیدگی امور یتیمان توصیه فراوان داشتند. اما کسی را که سرپرست معنوی خود را از دست داده از کسی که سرپرست مادی و نان‌آور خود را از دست داده یتیم‌تر دانسته‌اند. عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي كَيْفَ حُكْمُهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا وَ هَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا- الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِي حَجْرِهِ أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى. (احتجاج طبرسی؛ ج۱، ص۱۶) شاخص «تحصیلات تخصصی حوزوی» وضعیت کارمندان ادارات را هم معلوم می‌سازد. کارمندان ادارات - حوزوی یا غیرحوزوی - اگر در کنار فعالیت‌های صرفا اداری خود به کار طلبگی مانند تبلیغ و تدریس و تحقیق و فعالیت‌های نرم فرهنگی اشتغال دارند حوزوی، وگرنه کارمندند. با داشتن این شاخص، معلوم می‌شود «تبلیغ دین در سطح عمومی» که به تحصیلات تخصصی علوم اسلامی نیاز ندارد کارویژه طلبگی نیست؛ زیرا هر انسان مومنی موظف است مبلغ دین اسلام باشد. یک پزشک یا یک کاسب مومن متعهد انقلابی، با زندگی مومنانه و اخلاق خوش خود مردم را به اسلام جذب می‌کنند؛ ولی کار آنها طلبگی نیست. یک طلبه هم در اردوی جهادی یا در حین خدمت خالصانه به محرومان و آسیب‌دیدگان به تبلیغ عمومی دین می‌پردازد و کار طلبگی نمی‌کند. برادر عزیزتر از جانم «علی مهدیان» که هم اهل کار جهادی و خیریه است و به بیل‌زدن و تی‌کشیدن در بیمارستان افتخار می‌کند و هم در عالم طلبگی اهل علم و بیان و بنان و فاضل و تواناست در تعریف طلبگی به «امامت و راهبری جامعه» اشاره کرده و طلبه را بدان منحصر ساخته است. من نگاه این برادر عزیزم را می‌ستایم ولی گوشزد می‌کنم که این تعریف تنگ‌تر از دایره واسع صنف طلبگی است و تنها فرد اعلا و اکمل آن را در بر می‌گیرد. اگر طلبگی را در راهبری و جلوداری و پیش‌رانی جامعه منحصر بدانیم امثال علامه طباطبایی را که به کار تحقیق در علوم اسلامی می‌پرداختند نباید به واقع روحانی بشناسیم و این البته قابل التزام نیست. مهدیان نوشته است: «خدمت و کار خیر و پژوهش و سخنرانی و حتی کار علمی همه لازمه امامت و مدیریت جامعه است برای قیام لله و اقامه حق و عدل». این همه درست است اما متذکر می‌شوم که اگر این موضوع را تعریف روحانیت تلقی کنیم باید سردار سلیمانی را هم طلبه و روحانی بدانیم زیرا در کار مدیریت و امامت جامعه و امر اقامه توحید و عدالت از بسیاری جلوتر بود. نقش امامت و راهبری جامعه آنهم به سوی مقاصد دینی آنجا که با تحصیلات تخصصی علوم اسلامی گره می‌خورد شان طلبگی است؛ آنهم یکی از شئون طلبگی نه همه حقیقت آن. غایت طلبگی اقامه دین، راهبری اجتماعی و مدیریت همه شئون و نظامات بر اساس دین است این کاملا درست. بر این اساس نهاد عالمان دین شکل گرفته که با تحصیل علوم دینی و اشراف بر محتوای اسلام این کار بزرگ را انجام دهند. بنابراین تحصیلات تخصصی علوم دینی رو به سوی غایت تحقق اسلام است.
✅ به این دو عنصر توجه کنیم:‌ یک) تحصیلات تخصصی علوم دینی، دو) راهبری اجتماعی بر اساس دین. بی‌شک تحصیلات تخصصی مقدمه است. تحقق همه‌جانبه اسلام در جامعه هم غایت‌القصوی است. در میانه این دو عنصر، ده‌ها خدمت دیگر وجود دارد که مبتنی بر تحصیلات تخصصی است ولی مستقیما راهبری جامعه نیست. همه این خدمات و فعالیت‌ها، مصداق طلبگی و از کارویژه‌های روحانیت است. مثل اینکه غایت پزشکی سلامت مردم است. بر این اساس پزشکان آموزش‌های تخصصی می‌بینند که این کار را انجام دهند. آن وقت هر کاری که نیاز به این تخصص داشته باشد و در راستای آن غایت باشد کار پزشکی است. پس کارهای دیگری که سلامت ما را تامین می‌کند ولی نیاز به علم پزشکی ندارد مانند تهیه لباس گرم برای خانواده‌ها را نمی‌توان کارویژه پزشک دانست. معماری اسلامی، هنر اسلامی، طب اسلامی، علوم انسانی اسلامی نوع نقش‌آفرینی روحانیت و نهاد عالمان دین، در جایگاه‌های مختلف اجتماعی نیازمند ایده‌پردازی و تئوریزه‌سازی است. زیرا از آنجا که جامعه اسلامی جامعه‌ای است که دین در تمام عرصه‌هایش حاضر و در تمام شئونش حاکم است، باید نوع حضور متخصص دینی در عرصه‌های مختلف عملیاتی را معلوم کنیم. یقینا تعریف، فلسفه و حدود و ثغور معماری اسلامی را متخصصان اسلام و دانشمندان دینی باید معلوم کنند، تلاش برای تحقق این معماری هم بر عهده روحانیون است؛ اما از آن طرف کارگری کردن و آجر بر آجر نهادن و گاه‌گل و سیمان درست کردن جزو ماموریت‌های عالم دینی نیست. بی‌شک برای اسلامی‌سازی یک عرصه علاوه بر آشنایی تخصصی با علوم اسلامی و منابع دینی حتما باید در آن عرصه نیز ورود تخصصی داشت. کسی که معماری و هنر را نمی‌شناسد نمی‌تواند معماری و هنر را اسلامی کند و کسی که با پزشکی آشنا نیست نمی‌تواند پزشکی اسلامی را تعریف و محقق کند. کسی که با روانشناسی آشنا نیست نمی‌تواند روانشناسی اسلامی را تولید و محقق سازد؛ اما این بدین معنا هم نیست که عالم دین کار فیلم‌برداری را هم بر عهده بگیرد یا فروشنده گیاهان دارویی شود. عالم دین وقتی که به عرصه معماری وارد می‌شود نباید هویت خود را با یک معمار متخصص یکی ببیند. وقتی که به عرصه هنر و سینما وارد می‌شود نباید هویت خود را با یک کارگردان متخصص یکی بداند. عنصر خودآگاهی صنفی در این میان بسیار مهم است. اگر این خودآگاهی صنفی نباشد عالم دین به تدریج از نقش و هویت عالمان دینی خارج می‌شود و به یک هویت تخصصی دیگر تبدیل می‌شود. اما اگر متوجه باشد که باید نقش عالمان دین را داشته باشد در هر عرصه اولا صورت اسلامی آن را معلوم می‌سازد و ثانیا برای راهبری تحقق آن تلاش می‌کند. البته در همین نقطه محتمل است که برای راهبری و تحقق آن لازم باشد که یک نمونه واقعی از آن را پدید آورد و ایده نظری خود را در میدان عمل بیازماید یا امکان آن را برای انکارکنندگان با وقوعش ثابت کند؛ این کاملا بجا و لازم است؛ اما اگر آن خودآگاهی نباشد به مرور این مقدمه ذی‌المقدمه پنداشته می‌شود و عالم دینی در غیرمأموریت خود می‌ماند. پس باید میزان و کیفیت حضور عالمان دین در معماری و هنر و پزشکی و سایر علوم انسانی و تخصص‌های دانشگاهی را معلوم سازیم و با تحفظ کامل بدان پای‌بند باشیم.
آمدی که چه؟ 🌱صاحبان کارخانه ها فرار کرده اند. پولها را دزدیدند و بردند. رقمی که از کشور خارج کردند به پول امروز هم سرسام آور است. ملیونها انسان فقیر و نیازمند انتظار دارند مشکلاتشان با آمدن تو حل شود. یک عده میگویند طرح اقتصادی اسلامیت کجا است دقیقا؟ طرح اداره ات چیست؟ قدرتهای بزرگ اقتصادی دنیا بایکتمان کرده اند. پولهایمان را بلوکه کرده اند. کجا آمده ای؟ کشور رها است. 🌱اسلحه ها در دست مردم پخش شده، ساختارهای متصدی ایجاد نظم و امنیت در کشور از بین رفته. قدرتهای بزرگ دنیا شاخ و شانه میکشند. در داخل هم عده ای مثل آب خوردن ترور میکنند. انگار نه انگار. امنیتی نیست. 🌱حوزویان، برخی سکوت کرده اند. برخی کنار کشیده اند. خیلی ها گوش به فرمان تو نیستند. بعضی آیت الله ها در فکر کودتایند که جای تو را بگیرند. دانشگاه ها لانه کمونیستها و التقاطی ها شده. مجریانی که قرار است کشور را اداره کنند، لیبرالها و هم مسلکهای بختیارند با این فرق که فقط با تو بیعت کرده اند. فکر و اندیشه شان پر از علوم غربی و دلشان همراه با آمریکاست. 🌱فقر و فساد و تبعیض پر شده در جامعه. حلبی آبادها را ببین. مردم داغ دیدن را ببین. چگونه جواب خون جوانانشان را خواهی داد؟ درد دیده اند داغ دارند. نفت نیست که گرم شوند. نان نیست که بخورند. 🌱 از آینده خبر داری؟ از حمله نظامی که همه دنیا دست به دست هم به این کشور به هم ریخته میکنند، خبر داری؟ با مدیران و فرماندهان بیست سی ساله کار نابلد چگونه میخواهی صحنه را جمع کنی؟ خبر داری؟ . از موشک باران شهرها و شیمیایی خبر داری؟ از نیش و کنایه دوستان داخلی دشمن و فرار باسوادها و هنرمندها و کودتا و انفجاری که در یک آن همه اطرافیان و مسوولین تشکیلاتت را دود کند و نابود کند، خبر داری؟ آمده ای که چه ؟ به چه امید بسته ای؟ 🌱چه دیدی که گفتی از این اوضاع عبور میکنیم؟ چه دیدی که گفتی پیروز میشویم؟ چه در این مردم دیدی که دانستی همه دنیا نمیتوانند با آنها طرف شوند؟ چه در این مردم دیدی که دانستی زور مشکلات به آنها نمیرسد؟ چه شد که چهل سال خیلی ها گفته اند شکست خواهیم خورد و‌ تو گفتی پیروزیم؟ 🌱راز دل آرام و قلب مطمئنت چه بود وقتی از خدمت مردم مرخص میشدی؟ چگونه دانستی روزی خواهد رسید که حتی بدون تو با راهنمایی فرزند مظلومت «که حقیقتا مظلومیتش اعظم است بر صلاحیتش»، این مردم، ده ها سال، سنگین ترین تحریمهای جهانی را تحمل خواهند کردند و آخر سر هم دشمنشان اعتراف خواهند کرد که «فشار حداکثری شکست مفتضحانه خورده است». 🌱بابا جان! ای روح الله! روز دوازدهم بهمن است باز، به چشمهای ظاهربین ما فرود آی، روز روح الله است وقتی میآید روز «و نفخت فیه من روحی» است. @ali_mahdiyan
📺 سلسله نشست‌های «تحلیل بیانات رهبر معظّم انقلاب (مدّظلّه‌العالی)» 💎بیانات مهمّ و راهبردی در تبیین بیانیه گام دوم در تاریخ یکم خرداد ١٣٩٨ 🎙موضوع: نقش حلقه‌های میانی در تحقّق گام دوّم انقلاب 📌استاد: حجت الاسلام و المسلمین آقای علی مهدیان 🗓زمان: چهار‌شنبه ١٣ بهمن‌ماه ١۴٠٠ ⏱ساعت: ١۶:٣٠ 💢پیوند حضور: 🌐abarat.tv *با ترافیک رایگان* @qom_khamenei_ir
✅سید علی خامنه ای کل ماجرای انقلاب را شامل سه بخش میداند. بخش اول از ۴۱ تا پانزده خرداد ۴۲. بخش دوم از ۴۲ تا ۵۶ و شهادت آقا مصطفی. بخش سوم از ۵۶ تا پیروزی. ✅از بین این سه مرحله، مرحله دوم فوق العاده مهم و راهبردی است. بخشی از جملات ایشان را در تقریر این مرحله بخوانید: 🔻مبارزه پس از پانزده خرداد از مرحله شور و هیجان غالب بر محاسبه و مبارزه تند آتشین وارد مرحله جدیدی شد که آن مرحله عبارت بود از مبارزه دراز مدت بنیانی توام با صبر و حوصله و انتظار و امید و سازندگی های معنوی. 🔻حرکت ها و تحولات اجتماعی با آگاهی ها و ایمان ها تضمین میشود. خشم کور طبقاتی نیست، مبارزه آگاهانه و روشن بینانه ای است که با معرفت صحیح و با ایمان کامل در میان انسانها به وجود می آید. 🔻در آن روز اسلام با تفسیر استعماری تفسیر میشد. این تفسیر دین را از اهرم تحریک ملت ها با داروی خواب آور و مخدر توده های مردم تبدیل میکند. 🔻بنابر تفسیر استعماری دین کلا از سیاست و از اداره صحنه های زندگی انسان جدا است. یک رابطه اخلاقی با انسان ها است. یک رابطه عبادی با خدا است. یک سلسله تکالیف فردی است.اقتصاد را تنظیم نمیکند. حکومت و اداره دنیا بنا بر تفسیر استعماری همواره در دست قلدران و زورمندان بوده و نجاتش نمیشود داد. 🔻 روحانیون مبارز و پیشرو تکلیف خود را یافتند: 🌱یک. تفسیر درست دین: سال چهل و هفت یعنی حدود پنج سال بعد از حادثه پانزده خرداد مهمترین بحث دینی یعنی ولایت فقیه ، به وسیله امام امت در نجف مطرح شد. جلسات متعدد در سراسر کشور برای تفسیر مبانی اسلام و مسائل اساسی معرفت اسلامی گذاشته شد. این یک جریان 🌱دوم. افشاگری دستگاه. چهره ای که به وسیله تبلیغات عظیمی دائما بزک میشد. اولین اثر این افشاگری بدبینی مردم به تبلیغات گسترده دستگاه بود. 🌱سومین کار این بود که مردم را به مبارزه و همکاری تشویق میکردند. ✅پ ن: توصیه میکنم متن این سخنرانی را حتما با دقت بخوانید فوق العاده مهم است.۱۳۶۲٫۱۱٫۱۲ انتشارات صهبا با عنوان «فشرده ای از تاریخ انقلاب اسلامی» کل آن را منتشر کرده. ✅درباره ویژگیهای این دوران سیدعلی خامنه ای توضیحات دیگری هم داده مثل ماجرای حلقه های میانی بین امام و امت که مثل زنبور عسل عمل میکردند و اهمیت تشکیلات و ...خوب است یک پرونده مهم سبک مبارزه اصیل انقلابی در دوران دوم بین ۴۲ تا ۵۶ را در ذهن باز کنیم و توضیحات ایشان را در آن قرار دهیم. برای امروز ما مفید است قطعا. @ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
آیین رونمایی از سطح دو سیر مطالعاتی صراط 💠 با حضور: 🔹 حجت‌الاسلام (مسئول دفتر حفظ و نشر آثار رهبری در قم) 🔹 حجت الاسلام (پژوهشگر و طراح سیر مطالعاتی منظومه فکری رهبری) 🔹 جناب آقای (عضو محتوایی انتشارات صهبا) ⏰ زمان: دوشنبه ۱۸ بهمن؛ ساعت ۱۶ 🏫 مکان: بلوار غدیر، کوچه ۶، ساختمان ادارای مدرسه هدایت، 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
آنانکه راهشان جدا است 🔻روزی که نقد این جریان را شروع کردم، گفتند اشتباه میکنی. اینها انقلابیند. الان وقت نقد این جماعت نیست. سکوت کن. مثل ما باش. نگذار یک عده از تو زده شوند نگذار اختلاف ایجاد شود. نقد اینها را جوانهای پر حرارت، اثبات وضع موجود تلقی میکنند و از همه حرفهایت متنفر میشوند و از این حرفها. 🔻به نظر من اما وقتی انقلابیون احساس شکست میکنند، جریانهای احساساتی رادیکال خودشان را بر بستر همین احساس ناامیدی اثبات میکنند. مثل سالهای قبل انقلاب و جریان مجاهدین خلق. وقتی فریاد میزدند «تنها ره رهایی جنگ مسلحانه» این هنجار باعث میشد جریان گفتمان ساز ایمان افزای صبور و انقلابی که مردم را بیدار میکرد و روی قدرت مردم سرمایه گذاری میکرد، یک جریان غیر انقلابی تلقی شود. 🔻سیدعلی خامنه ای میگوید:«ان الذین یحادون الله، چرا میگوید و رسوله، خوب معلوم است هر کسی با خدا دشمنی میکند با رسول هم دشمنی میکند، نکته اش این است که راه خدا راه نامشخصی است، خدا میآید در این آیه قرآن راه را مشخص میکند. مصداق امروزی اش این است که خیال نکنید راه انقلاب غیر از مثلا امام راهی دارد. بایستی شاخص معین کرد» (تفسیر مجادله ص۵۰و۵۱) او برای همین فرمود «تحول لازم است و تحول خواهی رهبر نیاز دارد» او برای همین سردار شهید را یک مکتب و یک راهنمای حقیقی معرفی میکرد. آرمانجویی و عدالتخواهی بدون معرفی عادل الگو و عامل عدالت که نظام است و مردم، شدنی نیست. و آنانکه بر فرق این حقیقت ضربت میزنند، باید شناخته شوند. 🔻اگر دهه هشتاد را دهه ایجاد و تقویت جریان عدالتخواهی بدانیم، دهه نود به کرات رهبری به نقد این جریان پرداخت، گاهی با مفاهیم عقلانیت و معنویت گاهی با مفاهیم رهبری و امامت، گاهی با مفاهیم صبر و امید. اینقدر تکرار کرد که خیلی ها تعجب کردند. تعجب نداشت. وقت نقش آفرینی انقلابیون بود. نباید مثل داستان احمدی نژاد، عدالتخواهیمان به بیراهه میرفت. 🔻زمانه و دوران عدالتخواهی بود و جریان های منحرف میآمدند و موتور پیشران حرکت مردم را ، یعنی نیروهای جوان انقلابی را، با هیجانات و احساسات با خود همراه میکردند و میبردند.اما حالا وضع فرق کرده، اینکه یکی از افراد حوزوی این جریان توسط نزدیکان پرنفوذش طرد شده و خودش هم دادگاهی شده اتفاق خوبی است. این که آن دیگری علنا میآید و میگوید من سردار شهید را عدالتخواه و الگوی عدالتخواهی نمیدانم اتفاق خوبی است. اینکه آن دیگری رسما میگوید قائل به «عدالت عرفی» هستم و مقابل شعارها و آرمانهای انقلابی هم میایستد اتفاق درستی است. اینها همین بودند و حالا معرفی شدند. 🔻الان دوران عدالتخواهی است، زمانه بروز عدالت یعنی زمانه بروز کارآمدی نظام است. دوران به صحنه آمدن مردم است. مردم یعنی مردم نه غرب مستکبر و نه شرق کاسب. هر جریانی که دست امام را از امت جدا میکند، باید در این جهاد تبیین، اصل و نسبش روشن شود تا شناخته شود. به این ترتیب حلقه های میانی، اندیشمندانه و صبورانه و با عزم جدی، کار را با دست مردم پیش خواهند برد و آتشفشان انقلاب را فعال میکنند و کار را تمام خواهند کرد. ان شاء الله. @ali_mahdiyan
‏امشب یک جمله شنیدم از مادر شهید، میگفت پسرم به رفقایش گفته «بهترین و صمیمی ترین رفیقم کسی است که وقتی به زمین افتادم پا روی جنازه من بگذارد و برود جلو» من این جمله را قبلا هم شنیده بودم اما بهش فکر نکرده بودم. آدمهای بزرگ آیه اند ، علامتند. راه و هدفشان مهم تر از خونشان است. @ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 فعالیت ها و برنامه های خانه طلاب جوان🌀 🎙 در گفتگو با حجت الاسلام مهدی (مسئول واحد علمی خانه طلاب جوان) ❇️ به همراه معرفی راه ها و زمینه های ارتباط و همکاری با این بخش 🌐 کانال علمی خانه طلاب جوان: https://eitaa.com/elmikhane 🆔 @Khanetolab
مهمترین مطالبه از دولت رییسی 🌱به نظر شما مهمترین وظیفه دولت رییسی چیست؟ به نظر من، کمک به ساخته شدن «دوران دولت اسلامی». دولت فعلی اگر اسلامی ترین دولت هم باشد، دوران و زمانه نیست. بلکه یک تک دولت است. 🌱زمانه دولت اسلامی کی و چگونه واقع میشود؟ هنگامی که کل جامعه اسلامی آرایش ویژه دولت سازی اسلامی بگیرد. همانطور که نظام اسلامی حقیقتی متفاوت نسبت به استیت غربی دارد، یعنی جهت و سوی او سعادت است و نه صرفا چریدن ، یعنی بر بستر ارتباط ولایی امت و امام شکل میگیرد و نه رقابت و جنگ قدرت، یعنی زیر چتر قانون (زنده و نه مرده و متحجر) الهی است و نه حدسهای جاهلانه این و آن، یعنی هویتش قیام الهی یعنی انقلاب است و نه دنیا خواهی. یعنی جغرافیایش هویت ایمانی حقیقی است و نه اعتبارهای زورگویانه مدرن، یعنی منشا مشروعیتش خدا است و نه بنده یا بندگان. 🌱دولت اسلامی نیز هویتی متفاوت دارد نسبت به گاورمنت. ساختارش طرح جامعه مدنی، احزاب و نهادهای دنیا طلب نیست، بلکه کانالهای ارتباط امام و امت هستند که هویت تبیین گر دارند. بارهایش را همین نخبگان بر میدارند. او یک سی‌مرغ حقیقی است. این فن آوری اجتماعی نخبگان مدیر جوان را تربیت میکند و دانش انسانی اداره کشور را متکی بر جهان بینی الهی و متصل به وضعیت بومی کشور تولید میکند. این ساختار اجتماعی قدرت ترمیم و تحول و کمک به دولت مرکزی را خواهد داشت، و آن دولت مرکزی جریانهای مردمی و حلقات میانی را اداره و هدایت میکند نه اینکه خودش کار ها را برعهده بگیرد. 🌱دولت جناب رییسی اگر دولت خوبی باشد، باید در بستر همه حوادث و بحرانها در نهایت این ویرایش اجتماعی را پیش ببرد. نگاه کنید به سخنان رهبری در جمع تولید کنندگان اقتصادی و پیش از آن در گفتگو با دولتیان، تمرکز توصیه های او بر کمک دولت به برداشتن بارها توسط همین جریانهای مردمی است یعنی عقل و علم و عزم مردم پای کار بیاید. راهش برداشتن موانع ایجاد تشکیلاتهای مردمی خودجوش اندیشه ورز، تبیین گر، تصدی کننده و مطالبه گر است. «نقشه راهبردی» و «مدیریت متمرکز» برای شکل گیری چنین لشکری لازم است تا توانها هم افزا شده و قدرت حقیقی مردم که همان قدرت خدا است جلوه گر شود. 🌱این درخواستی است که رهبری به اعلی صوت از مسوولین دارد. به نظرم محور مطالبات ما از دولت باید حول همین نکته شکل بگیرد. برداشتن موانع حضور مردم در قالب حلقات میانی که بارهای انقلاب را بر میدارند و به این ترتیب حقیقتا به سوی آرمانهای کشور پیش میروند. کشور در دهه نود به اندازه ای که از این حیث ضربه خورد از هیچ جهت دیگری ضربه نخورده است. 🔻پ ن. پیشنهاد میکنم طلاب و روحانیون بزرگوار محتوای نامه مطالبه «خانه طلاب جوان قم» به جناب رییسی در سفر اخیرش به قم را دوباره نگاه کنند. @ali_mahdiyan
‏امروز چهلمین زیارت را به نیابت حدود دویست نفر انجام دادم. کسانی که قرار گذاشته بودیم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند و من به جایشان چهل بار زیارت حضرت معصومه س بروم. توجه به ارتباط و اتصال ولایی ما با هم حول اهل بیت دارایی مهمی است که هویت سیاست ورزی ما را هم همین شکل میدهد. @ali_mahdiyan
آزادی که انقلاب به ما داد 🌱بر خلاف خیلی از دوستان که نگران عدالتند، من حقیقتا بیشتر از آن نگران آزادی ام. اصلا از بی عدالتی متنفرم چون مانع آزادی است. چون انحصار میسازد، چون عزم جوشش را در مردم میکشد. 🌱 اما برای رشد آزادی، امروزچه داریم؟ و چه موانعی سر راهمان است؟ آنچه داریم اینها است: 🔻اولین دارایی ما قانون اسلام است. قانون مهم است چون حدود را مشخص میکند. حدود مهم است چون اولین مانع آزادی هر کس آزادی دیگران است، پس بدون ضابطه و قانون نمیتوان به رشد آزادی همگان رسید. منشا قانون در غرب کیست؟ شاید بگویید مردم، من میگویم این دروغ محض است. قانون گذار در غرب شرکتهای قدرتمند سرمایه سالارند. 🔻آنجا که قدرت جمع شده همانجا منشا قانون است. آزادی برای این قدرتها یعنی ابتکار عمل خودشان، اما فرض کنیم قانون را مردم گذاشته بودند، سوال آن است که محتوای قانون چیست؟ جهت و صورت قانون چیست؟ جهت قانون وقتی رفاه دنیایی بود، خروجی اش فساد ارض است و کم شدن عدالت و آزادی. وقتی سعادت و کمال بود خروجی اش حرکت به سمت حداکثر آزادی اجتماعی است. صورت بندی این جهت را هم وحی میتواند بدهد تا بشر آن را پیاده کند. 🔻دومین دارایی نقطه تمرکز قدرت و حکومت است، اگر حاکمیت در دست دین شناس عادل نبود، عملا قدرت در دست سرمایه دار جمع میشد و آن وقت جامعه خود را مقابل جریان سرمایه دار کاملا بی دفاع کرده بود. امروز نگاه کنید، اداره دنیا و حق وتو و شورای امنیت در دست کیست؟ و چرا آنها؟ سیاست در داخل کشورهای قدرتمند در دست چه کسانی است و چرا؟ 🔻حفاظت از آزادی وقتی مشکلتر میشود که نقش غولها و قدرتهای سرمایه دار خارج از کشور را در داخل نبینیم، اساسا جریان انحصار در عالم که قانون و سیاست و علم و رسانه و همه چیز را در اختیار دارد تا تمام کشورها را نبلعد و تابع نکند کار را رها نمیکند، درگیری با این نظام سلطه یک دارایی مهم است. نقش این درگیری و دفاع مقدس برای استقلال و آزادی کل کشور را در آزادی افراد باید دید. 🔻موارد قبل بیشتر ناظر به برداشته شدن موانع آزادی بود اما مهمتر از همه، روح آزادیخواهانه مردم است. مرگ جوشش درونی آدمها خطرناکتر از اصل زنجیرهای بیرونی است. این نکته مهم با حفظ انقلابی گری در مردم ایران محقق شده. جوشش مردمی میتواند همه موانع را بردارد. روح آرمانجویی و آزادیخواهی که با هویت تثبیت شده انقلابی گری در مردم ایران رخ داده و سهم شهدا و ایثارگران و مجاهدین در آن جدی است، مهمترین دارایی آزادیخواهانه ما است. 🔻مانع اصلی آزادی در ایران میل موجود به کانون ضد آزادی است. یعنی غرب گرایی و غرب پرستی. چه قوانین و پروتکلهایش. چه دستگاه حاکمیت و سیاست ورزی اش، چه علوم انسانی جاده صاف کن خرپولهایش، چه مخصوصا فرهنگ و گفتمانش. این مرض هر چه مداوا شود، درخت آزادی در این کشور بیشتر از پیش رشد خواهد کرد. @ali_mahdiyan
‏رییس جمهور رفته روسیه اومده. اون وریا گفتن چرا میزش اینقدر بزرگ بود. بعد این وریها رییس جمهور یه کشور دیگه رو نشون دادن پای همون میز بعد اون وریا رییس جمهور آرژانتینو نشون دادن بدون اون میز بعد این وریا رییس جمهور فرانسه رو نشون دادن با همون میز نخندید . بیاید نتیجه بگیریم. چی؟ ‏اولا پس جنگ روایتها واقعیته،جنگه حقیقتا دو طیف هم هستن میخوان روایتشون رو غلبه بدن ثانیا مردم روی عزتشون حساسن خیلی حساس این دارایی مهمیه. که یه عده ذلیل دارن قایمش میکنن ثالثا رسانه های فارسی زبان غربی و عربی و آدمهاشون بعیده دغدغه عزت ما رو داشته باشند ولی نگرانش شدن هیچی همین @ali_mahdiyan
هویتمان ، دستگیره نجاتمان 🔻مدیونید اگر ماجرای قتل دختر اهوازی را یک ماجرای موردی یک فرد دیوانه قرائت کنید. دروغ است. آن فرهنگی که یک همسر جوان هفده ساله فرزند دار را میفرستد آن طرف آب، بچه اش را سقط کند که خیانت کند، آن فرهنگ کثیف بی ناموسی با همه هیبتش با علینژادش با اینستایش که محل آرزو ساختن و نمایش اشرافیت و وسوسه است. آن فرهنگ مدرن سکس گروهی و سکس با حیوان و سکس ضربدری و هزار لجن متعفن دیگر، که یک دختر هفده ساله را تنها و بی پشتیبان اقناع میکند، از همه چیز بکند و فرار کند دنبال خیال که وقتی سرش به سنگ بخورد که دیگر هیچی برایش نمانده باشد، آن فرهنگ را نبینید و داستان را قرائت کنید. 🔻من قبل از درد کشته شدن وحشیانه آن دختر، دلم برای آن تنهایی و غربت و لجنی که درش غوطه ور شد میسوزد، آن لحظه که میداند اینجا چه جهنمی میشود برایش اگر برگردد، اما باز هم میخواهد برگردد. لعنت به همه هیکل فرهنگتان و تمدنتان که بی ناموسی و خوک صفتی و قارون پرستی از ذره ذره اش میجوشد. دختران ما را و پسران ما را و دار و ندار ما را سر میبرد و تک و تنها در خون و لجن متعفن رهایشان میکند. 🔻این دختر را نبینید همه آنانکه از هویتشان فرار میکنند، ببینید چه مغز باشند و فرار کنند، چه هنر باشند و فرار کنند چه ورزشکار باشند و فرار کنند، همه را ببینید همه همین قدر جاهل همینقدر در تخیل همینقدر اما تنها و بی کس محتاج ترحم. 🔻باز هم مدیونید اگر آن شوهر جنایتکار وحشی را فقط ببینید. دروغ است دروغ محض. این همان فرهنگ متحجر جاهلی خودمان است. که قمه به دست تعصب میدهد. همه شهر با هم مسوولند. آنها که ضرب المثلشان است به جدی به شوخی که سرش را لب باغچه میبرم اگر فلان. که زن را مظلومانه در تاریخ جنس دوم و در حاشیه دیده. همان تعصب و غیرتی که شریعت نمیفهمد قانون نمیفهمد قاعده نمیفهمد. همه آنها که زیر لب به غیرت آن جنایتکار قسی القلب ای ول میگویند، همه شریکند. این فرهنگ را ببینید، این خرده فرهنگ مشمئز کننده ما بودیم این هزار مرض نهفته در وجود ما میبود و فراگیر تر از این هم میبود اگر با انقلاب به اسلام چنگ نمیزدیم. اسلام بلندمان کرد انقلاب نجاتمان داد. به ما عقل داد به ما شرع داد. یادمان داد غیرت و تعصب و ناموس پرستی را در همان خوزستان چطور به نمایش بکشیم. همانجا که زیارتگاه سالکان و اهل طریقت است. 🔻برای انقلاب جان میدهم ، دار و ندارم را میدهم که مرا از این فرهنگ جاهلیت بدوی و آن فرهنگ لجن مدرن نجات داد. برای این انقلاب میمیرم فحش میخورم ناسزا میشنوم که تعصب و ناموس پرستی را نه در خباثت خرده فرهنگهای یادگاری از دوران شاهنشاهی که در فاو و فکه و طلاییه و شلمچه نشانم داد. کاش دست فرزاندانم از این انقلاب جدا نشود که قدر قانون و شریعت خود را بدانند. قدر فقهشان را قدر عقیده شان را قدر سلوکشان را در یک کلام قدر هویتشان را که انقلاب هدیه داد به آنها بدانند. 🔻آنانکه صحنه های فجیع این جنایت را دست به دست میچرخانند، میخواهند بر بستر این جنایت مشمئز کننده آن فرهنگ خوک صفتشان را ثابت کنند و پناهگاه این مردم یعنی ایمان و شریعتش را بزنند. بدانید و آگاه باشید که انقلاب هم نه به تحجر و تعصب جاهلی و فرهنگی نادانی یادگار شاهنشاهی بود و هم نه به ان خوک صفتی مدرن. والسلام @ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تیزر کتاب 🔸 معرفی کتاب: 🔻 این کتاب متشکل از دو بخش است: 1⃣ بخش اول: شامل متن پانزده سخنرانی رهبر معظم انقلاب در خطبه های نمازجمعه تهران است که در سال های ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶  ایراد شده است. 2⃣ بخش دوم: نیز شامل متن «بیانات ایشان در دانشگاه تربیت مدرس در سال ۱۳۷۷» و «بیانات در نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع آزادی» است که به جهت اهمیت و کمتر دیده شدن آنها، مجموعه ی خانه طلاب جوان به جمع آوری و انتشار این بیانات اقدام کرده است. 🔻 🔻 🔻 🔻 🔻 🔻 🔻 🔻 🔻 🔻 💠 لینک خرید کتاب با تخفیف ۲۰ درصد: 🌐 https://b2n.ir/q94463 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🔺 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
رضا شاه روحت شاد ⚡️۴۶ درصد نقدینگی کل کشور در حسابهای شخصی او بود(نگاهی به شاه، ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد، ص۱۰۷) ۴۴هزار زمین زراعی روستایی خوش آب و هوای کشور را به زور گرفته و به نام خودش کرده بود(تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۶، ص۱۳۷) بعد از تبعید ۱۰ ملیون لیره انگلیس(در سال ۱۳۲۰) در بانکهای خارج داشت. (رضاخان در گذرگاه تاریخ، فتح الله نوری اسفندیاری، رییس مجلس رضاخان، ج۲،ص۹۹۱) 🔻چیزی از قاطعیت او را از شنیده اید اما تصویرش هم کرده اند برایتان؟ خیلی قاطع بود ⚡️در ۲۴ تا ۲۶ آذرماه ۱۳۰۶ رضاشاه با هواپیما شهرهایی از لرستان را بمباران کرد(عملیات لرستان، سرتیپ محمدشاه بختی(فرمانده لشکر رضل شاه در لرستان و آذربایجان)، ص۲۴۹_۲۵۰) ویلیام داگلاس آمریکایی در کتابش مینویسد افسران رضاشاه سر جوانان لر را قطع میکردند، سینی آهنی گداخته ای را بر روی گردن بریده آنها میگذاشتند تا جنازه چند قدم بدود سپس بر سر قدمهای آنها شرط بندی میکردند(سرزمین های شگفت، ویلیام داگلاس، قاضی دیوان عالی آمریکا، ص۱۷۵) داگلاس میگوید در حمله به عشایر لر سربازها به هر بچه ای میرسیدند لوله هفت تیر خود را در شقیقه او میگذاشتند و مغزش را متلاشی میکردند(همان، ص۱۷۳) استفانی کرونین آمریکایی در کتابش مینویسد، سرهنگ دولو در دشت ترکمن در هر دهکده تعدادی مردم را به دار آویخت، اموالشان را غارت کرد به زنانشان هتک حرمت کرد و جواهراتشان را سرقت نمود(ارتش و حکومت پهلوی، استفانی کرونین(استاد دانشگاه اکسفورد)ص۳۴۵) خوانین بویر احمد را با دادن وعده تامین جان و سوگند به تهران آوردند و کشتند، از طایفه بهمنی در کهکیلویه ۹۷ نفر را در یک روز کشتند که یک نفرشان ۱۳ ساله بود. چهارصد نفر را در اهواز حبس کردند که سیصد نفرشان در زندان مردند(تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۵، ص۴۷۱) عبدالله مستوفی به ارتش تحت امر رضا خان نوشت برادارانه توصیه میکنم زنهای ایل را به شیر دادن سگهای خود وادار نکنید(شرح زندگانی من، ج۳، ص۵۱۴) 🔻برای همین خیلی پولدار شدند. ⚡️محمدرضا نفت رایگان به مصر میداد(مستند آریا مهر شبکه منوتو) بیش از یک ششم جمعیت ایران سوء تغذیه داشتند(تاریخ تحول ایران، جان فوران، ترجمه احمدتدین، ص۴۷۷) سالی ۴هزار لیره انگلیس(پوند) به نوه پادشاه برکنار شده اتیوپی پول میداد رفاقتی(هدایای دربار پهلوی به بیگانگان، ص۲۶۸) اسدالله علم در خاطراتش میگوید حقوق ۶تا۷ هزار دلار برای ثریا تعیین شد، حال آنکه چندی قبل ۱٫۵میلیون دلار به او داده بودیم.(یادداشتهای علم، ج۶،ص۳۰۹) به دوست دختر هالیوودی اش گریس کلی، یک قفس طلا که داخلش یک قطعه الماس و یک پرنده ساخته شده از یاقوت کبود بود و یک دستبند طلا از مروارید و الماس و یک جعبه طلا که داخلش یک ست با ۳۲ عدد الماس بود داد. گریس اولش شک کرد که این ها را پس بدهد از بس زیاد بود(زندگی و زمانه پرنسس های آمریکایی، وندی لی، ص۴۷) در سال ۵۳ مبلغ ۵۰۰ میلیون لیره استرلینگ به انگلیس کمک مالی کرد تا صنایع غذایی انگلیس ورشکسته نشود(یادداشتهای علم، ج۴، ص۱۹۳) ⚡️هنگام فرار فقط شمس و اشرف یک ملیارد و هشتصدر ملیون دلار از ایران خارج کردند(نگاهی به شاه، عباس ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در استنفورد، ص۲۳۶) 🔻وقتی از نگه داشتن او ناامید شدند چه کردند؟ ⚡️سالیوان سفیر آمریکا و ژنرال هایزر نزد شاه رفتند بعد از گفتگو شاه گفت: اینها به ما تکلیف کردند که از کشور برویم، ما که به انگلیس و آمریکا بد نکردیم(کتاب پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، حبیب لاجوردی، ج۱۳، ص۶۱۱) اردشیر زاهدی میگوید شاه گفت من تمام عمرم را در خدمت آمریکا گذراندم و اکنون آمریکا حتی اجازه نمیدهد در بیمارستانهای ان کشور بستری شوم(۲۵ سال در کنار شاه، زاهدی، ص۳۶۴_۳۸۰) ⚡️استاد سید علی خامنه ای میگوید: «کفار از آنها مثل سنگ استنجا استفاده میکنند. انسانی که آب ندارد باید با سنگ استنجا کند و خودش را پاک کند. میگردد یک تکه سنگی در بیابان پیدا میکند تمیز و پاکش میکند، میشویدش چون به دردش میخورد، اما وقتی استنجا کرد، دیگر حتی به ان نگاه هم نمیکند،...مثل شاه وقتی نتوانست منافع آنها را تامین کند)(تفسیر مجادله،ص۱۰۲_۱۰۳) 🌱پ ن: دوست عزیز و محققم جبار امرایی، صفحاتی ایجاد کرده به نام پهلوی بدون سانسور این مطالب را از کانال ایشون گزینش کردم. https://zil.ink/pahlavviii @pahlavviii @ali_mahdiyan
بیست و دو بهمن روز محاسبه هم هست 🌱آنچه روز بیست و دو بهمن پنجاه و هفت داشتیم، احساس امید بود. امید به چه کسی؟ امید به خودمان، نه امید به نهضت ازادی، نه امید به بنی صدر، نه امید به آمریکا نه امید به شوروی. امید بود. اما امید به خودمان. به مردمی که قدرتش را دارند همه چیز را تغییر دهند با وجود همه دردهایی که داشتند. 🌱روز بیست و دو پنجاه و هفت، آنچه در سر داشتیم آرمان بود و غیرت برای تحققش. همه بنا داشتیم واقعیت را با آرمانهایمان بسنجیم و نه آنکه توجیهش کنیم و نه آنکه آرمان را به نفع واقعیت تحریف کنیم. 🌱اما آن روز امام یک نگرانی داشت. اینکه آیا این انقلاب را حفظ هم خواهیم کرد؟ این قیام و تحول روحی درونی که مهمترین داشته ما است، حفظ خواهد شد؟ 🌱حالا چهل و چند سال گذشته، امروز جریانهای جوان زیادی داریم که همه چیز را با شعارهای انقلاب میسنجند. چه آنها که ناراحت و نگرانند و چه آنانکه امیدوارند. امروز همه فشار اقتصادی و سیاسی و تبلیغاتی را جمع کردند که مردم ناامید شوند، همین امسال حدود پنجاه درصد حضور در انتخابات داشتیم. 🌱 یعنی فقط بیست درصد کمتر از متوسط حضور همین مردم در انتخابات ریاست جمهوری تا پیش از این، بیست درصد کمتر از اولین انتخاب ریاست جمهوری سال پنجاه و هشت. باز هم بیشتر از معمول حضور مردم خودشان و این یعنی آنانکه میخواستند مشروعیت انقلاب را به چالش بکشند نتوانستند و این یعنی یک «حضور حماسی». نشد نتوانستند.موفق نشدند. 🌱امروز مردمی را داریم که الگویشان سردار شهید است. پای تابوتش را دیدید. خدا رحمتش کند که میگفت درخواست حضور جوانان برای دفاع از حرم بسیار بیشتر از میزان درخواست در دهه شصت است. دقت کنید در جنگی دور تر از مرزها با جوانانی که امام را ندیده اند و در تلاطم انقلاب هم نبوده اند. 🌱بگذار یک عده داشته ها را چرتکه بیندازند. اما داشته مردم خودشان هستند. اعتقادشان. ایمانشان. آرمانجوییشان. اراده شان. همانکه باعث شد در اوج تحریمها «انقلاب علمی» را محقق کنند. انقلاب علمی حقیقتا یک معجزه است. جهش چند برابری تولید علم نسبت به کل دنیا، خیره کننده است. این بروز انقلابی است که در جان این مردم باقی مانده. حفظ شده. 🌱حفظ انقلاب مهمتر و دشوار تر از اصل انقلاب بود. حفظ انقلاب یعنی سختیها را هم دیدیم. جان عزیزان را هم دادیم. گرسنگی هم کشیدیم. سختی و رنج هم دیدیم. نامردی و نفاق هم دیدیم. اما هنوز میجوشیم برای همان آرمانها. این مهمترین ثمره نظام اسلامی جوشیده از این مردم است. 🌱حوزه علمیه امروز پر از نسیم جانفزای گفتمان انقلاب است و حلقه های مباحثه و پژوهش حول مکتب امام و فقه حکومتی، دانشگاه مساله اش عدالت است اما به تقریر خمینی کبیر و سنجش دردهای جامعه بر محور آن. محل تولید علم است و معراج شهدای دانشمند، دولت امروز با شعار فسادستیزی و مردم گرایی رای آورده و شکل گرفته،دشمن امروز ضجه میزند و رسما اعلام میکند که «تحریمهای بر اساس فشار حداکثری که سالها است بر این جامعه تحمیل شده شکست مفتضحانه خورده» رهبر امروز جانانه میگوید«الحمدلله» و این یعنی پیروز شدیم. 🌱بیست و دو بهمن امسال، زیر پوست همه ضعفها و دردها، حفظ انقلاب یعنی حفظ این جان بر افروخته امت، که متمسک به دین است و سرشار از غیرت دینی را باید تبریک گفت. حفظ انقلاب معجزه نظام اسلامی امامت و امت است. امیدوارم این دولت پر تلاش و امیدوار نیز در پیشبرد اهداف این مردم موفق باشد، ان شاء الله. @ali_mahdiyan
معادل بی ناموسها در حوزه 🌱یکی از اتفاقات مهم در دهه فجر۱۴۰۰ شکل گیری «جریان بی ناموسها» بود. یعنی انصافا هشتک من بی ناموسم که مسیح علینژاد و جریان منافقین خارجی و داخلیش راه انداختند، بهترین عنوان برای این مجموعه بود. آره دیگه اینها بی ناموسن. خودشون که راضین ما هم از این به بعد همینطور صداشون میکنیم: «بی ناموسها» 🌱اما جالبه قبل از این ، روز نوزده دی، رهبری دو جریان را عامل شکل گیری انقلاب و عبور آن از همه چالشها و دشواریها عنوان کرد؛ یکی جریان «غیرت دینی» در مردم و دیگری «روحانیت سیاسی» که اندیشه رهبری اجتماعی را دنبال میکند. الحمدلله صدای جریان بی ناموسها را در مقابل غیرت دینی همه شنیدند اما صدای آن جریان مقابل روحانیت ناب شیعی را کمتر کسی شنید. آنانکه معتقدند روحانیت کنار بکشد، اخته باشد،«به حوزه برگردد»، اینها روی دیگر همان سکه بی ناموسها در جامعه اند. خروجی این هر دو جریان تقابل با حرکت توفنده مردم است. 🌱باور کنید شیطان اگر روی زمین میآمد سیمای یک روحانی معنوی سر سجاده را میداشت که حاضر نبود ولایت انسان کامل را در زمین جریان دهد. باور کنید سامری قوم موسی حتما امروز یک صورت روحانی داشته با شعار « لامساس»، لامساس یعنی مردم به من نزدیک نشوید. روحانیت منزوی فریاد لامساس سر میدهد.البته روحانیت امروز انصافا هویتش از «سامرا»ست و نه «سامری». حوزه امامت است و ولایت است نه حوزه انزوا و لامساس. حوزه فقه حکومتی است نه آنانکه به قول صاحب جواهر «کانه ما ذاق من طعم الفقه شیئا» 🌱اگر «غیرت دینی» و «روحانیت ناب دینی» پیش برنده جریان انقلابند، باور کنید «بی ناموسها» و «روحانیت منزوی واتیکان نشین» دو لبه یک قیچی هستند. روی سخنم با فرد خاصی نیست، مرادم یک اندیشه و فرهنگ خاص است که ظاهرا تعمدا در حال تکرار شدن است. دوست ندارم مصداق خاصی را به ذهن آورم. فقط کلا عرض میکنم مراقب باشید در تاریخ نامتان را کنار بی ناموسها نبرند. والسلام @ali_mahdiyan