پا شو بابا!
❤️زیر بارش همه فشارها و تهدیدها و تحریمها، پا شو بابا! پا شو! من هستم! پسر کوچکت که نمرده، مردانه کنارت هستم، کمکت میکنم بر خیزی. غیرت را خودت یادم دادی. پا شو!
❤️بلند شو! اینجا حرم شاه «چراغه»! مرا آوردی که برخاستن را یاد بگیرم. یاد بگیرم سایه بر سر دارم، فراموش نکنم نور امام رضاع را. که هویت ایران را پر کرده از کلمه« لااله الا الله». و حول این کلمه بارگاهی ساخته که همه اش حرم است، همه اش بهشتی امن از همه زشتی ها و رذالتهای زورگوها «حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی».
❤️بلند شو! ببین چه مردی شدم برای خودم. کودک دهه نودی ات را ببین! این جا ایران است درش سرو میروید و لاله. پر است از قاسم ع و عبدالله ع، پر است از عزیزاللهی و بهنام محمدی و فهمیده، پر است از علی لندی، پر است از خونی که میجوشد...
❤️پا شو ببین دشمن آمده! همان که روسری از سر خواهرانم میکشید، همانکه نان و آب مان را بریده بود، همانکه درد بیکاری و خجالت بابا ها سر سفره غذا را چشانده بود، همانکه از سینهزنیها و اشک روضه هامان عصبانی بود، همانکه برادر دانشمندم را کشت همانکه تیرهای زهرآلود شهوت و بی غیرتی و بی ناموسی را به سوی جوانهای ما رها کرده بود، حالا اسلحه گرفته در دست و آمده کنار شاه «چراغ»، که چه کند؟ خون بریزد. چرا؟ چون آن روی سگش بالا آمده لابد. وقتی دید خواهرم روسری اش را سفت چسبید و بی حیا نشد، بابایم کمرش خم شد ولی حسین حسینش ترک نشد، مادرم بغض کرد ولی لقمه نان و غیرت درست کرد و در کیف «مدرسه» مان گذاشت.
❤️دشمن آمده تا یادم نرود دشمن دارم. تا یادم نرود اینها «عقیده» مرا میخواهند و نه هیچ چیز دیگر را. تا یادم نرود «حجاب» و «چادر» مادرم چند میارزد. تا یادم نرود آینده را خودم باید بسازم. دشمن آمده تا برخاستن را فراموش نکنم.نترس بابا!...
«ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون»
❤️پاشو بابا! قصه در و دیوار را تماشا میکنی؟ قصه مادری که زمین خورد تا ما زمین نخوریم؟
یا علی بگو! چیزی نمانده.
چیزی نمانده تا نام حسینش را در عالم فراگیر کنیم. و آن وقت اماممان بیاید و فریاد بزند
الا یا اهل العالم! ان جدی الحسین قتلوه عطشانا....
و باز با روضه امام حسین ع باز هم قیامت کند! بیدارمان کند! همه را برخیزاند! و اینگونه آراممان کند! و بسوزاندمان! و این قصه سر دارز دارد...
پا شو بابا!
@ali_mahdiyan
وحید اشتری از همان ابتدای اغتشاشات نظام مقدس را متهم میکرد که پرچم سوزی و قرآن سوزی ها کار خودشونه.
محمدرضای شهبازی بعد از آمدن حکم اشتری اغتشاشچی، نظام رو متهم کرد به ظلم به وحید اشتری
بعد از آنکه اشتری در جلسه ای اعلام کرد سردار شهید قدس را الگوی عدالتخواهی نمیداند، شهبازی از او دفاع میکرد.
دیروز دیدم محمدرضا شهبازی با یک دل پر غصه ای درباره نظام و شهدایش و لزوم فاصله گرفتن از توهین کنندگان و اغتشاشچی ها سخن میگوید.
خوب است البته. اما ماجرای «رفیق بازی» ها و مصلحت اندیشی ها و امثالهم را در خودمان اول نابود کنیم.
کلا سلبریتی ها یک ویژگی مهم دارند اولا متناسب با بدنه اجتماعیشان موضع میگیرند و سخن میگویند ثانیا در دو قطبی ها و نفی مقابل ها هویت پیدا میکنند. سلبریتی حزب اللهی و غیر حزب اللهی نداره.
با این حساب سکوت برخی سلبریتی ها در اغتشاشات سال گذشته چه بسا از دفاع سلبریتی حزب اللهی از رفیقش که نظام را متهم به قرآن سوزی و پرچم سوزی میکرد ارزشمندتر باشه.
ولو من هم با این آقایان مخالفم ولی از این ادا اطوارهای حزب اللهی تازه سلبریتی شده هم احساس اشمئزاز بهم دست میده.
@ali_mahdiyan
حاج کاظم دو
🔹فیلم پانزده دقیقه ای محمدرضا شهبازی به اعتقاد من دو اثر داشت. یک اثر همان بود که درباره اش زیاد گفتگو شد؛ جلوگیری از آمدن چهره هایی که انقلابی ها نمیپسندند، به صحنه صدا و سیما. من هم با اینکه هم با انفعال نسبت به سلبریتیها مخالفم و هم اساسا با این افراد مشکل دارم، اما مخالف این حرکت بودم. دلایل خودم را هم داشتم. از جمله اینکه اگر از بین سلبریتی ها کسانی که در کشاکش اغتشاشات سکوت کرده اند یا خطای کمتری دارند، به صدا و سیما بیایند و تحت مدیریت باشند، فضایی که بین خود این جماعت شکل گرفته شکسته میشود و یک شکست برای جریان پر مدعای سلبریتیها خواهد شد. الان را نگاه کنید ببینید در مجموع چه تصویری ساخته شد. یک رشیدپور مظلوم از خودگذشته برای مردم و یک جمع انقلابی نق نقوی بسته ی انحصار طلب. خوب شد واقعا؟ ما خیلی وقتها سیاستمان ، نگاهش به مردم نیست حزب اللهی مردم نیستیم بلکه خود را در قوطی کبریت یک جریان و حزب موازی با بقیه پنهان کردیم. همین روحیه باعث میشد اقدامات حاج قاسم را نتوانیم بفهمیم. حتی رفتارهای رهبری بعد از اغتشاشات را چه در عفو گسترده و چه بحثهای دیگر نمیتواند توجیه کند. این مسیر خطا است. اما این حرف را مدتها است میزنیم. آنچه در این واقعه رخ داد اتفاق مهمتری بود. قهرمان سازی.
🔹من این خطر را جدی و جدید یافتم. محمدرضاشهبازی بعد این اقدامش تبدیل شد به یک قهرمان. اشکالی دارد؟ بله.
من با خود او هم کاری ندارم، در او متوقف نشویم. او یک نشانه است.
کسی که رفتاری میکند که جگرها خنک شود. با یک بروز احساسی، با حرف زدن به شهدا با درگیری با خرپولهای مفت خور همیشه مدعی که هزینه نمیکنند و لگد هم میزنند. بچه پایین شهر، خوش مشرب و منتقد و خلاصه به تعبیر امیرحسین ثابتی، آژانس شیشه ای دو و حاج کاظم دو و ....
🔹اشکال کار کجا است. اشکال کار در این سبک قهرمان سازی است.
قهرمان امروز باید چگونه باشد؟ شاید همه تلاش رهبری برای معرفی الگوها و قهرمانها برای این است که بدنه انقلابی ما به خطا نیفتد.
محمدرضا شهبازی یک رفیق مومن دوست داشتنی است اما اگر بنا باشد قهرمانش کنیم یعنی او را در جهت دادن به نوجوان و جوان انقلابی بنشانیم آن وقت سوالهایی باید پرسید.
آیا جریان احساسی که مدتها است «نقد ها را تبدیل بی اعتمادی به نظام میکند» میتواند قهرمان نوجوانان ما باشد؟ در همین فیلمش، ببینید در نهایت حستان نسبت به نظام و مدیرانی که لابد پشت پرده اش هستند، چه میشود؟ دستهایی قوی که همیشه این جماعت سلبریتی را میآورد و انقلابی ها را کنار میزند و ما را «اسکل نظام» میکند. این تصویر شما را به انسداد و ناامیدی و خالی کردن صحنه سوق میدهد.
🔹 آیا جریانی که مدتها است پشت دست اشتری ها را با حمایتها و گفتمان سازیش پر میکند و برایشان آتش تهیه میریزد میتواند قهرمان ما باشد؟ آیا جریانی که اهل باندبازی و رفیق بازی و امثالهم هم هست به گونه ای که نه تنها بعد از تهمت پرچم سوزی و قرآن سوزی اشتری به نظام، باز تمام قد پشت او قرار میگیرد بلکه نظام را هم متهم میکند، میتواند قهرمان ما باشد. جریانی که تنفسش اساسا در دو قطبی است حالا یا نسبت به هاشمی و لاریجانی یا به قالیباف و حداد یا هر کس دیگر (که البته هر یک از اینها هم هزار و یک جور خطا و اشتباه دارند) آیا میتواند قهرمان ما باشد. این جریان احساسی انقلابی است که به دلیل کاستی هایش همیشه جریان ناامیدی و بی اعتمادی انقلابیون و متدینین را مدد کرده است.
🔹رفقا! قهرمانهای کوتوله، جبهه را کوتوله میکنند. نگاه کنید ببینید قهرمان سازی دیروز ما از احمدی نژاد امروز چه بلایی سر جبهه انقلاب آورده. شهبازی رفتاری کرد، غلط یا درست، میشود نقدش کرد، اما فوت کردن در این گونه بادکنکها آخر سر باعث میشود آدرس غلط بدهیم و انحراف ایجاد کنیم. پیشروی انقلابی که در چشم همه است باید بیشتر قرابت را با رهبری و عقلانیت و تدبیر او داشته باشد.
باز هم خود دانید.
@ali_mahdiyan
پاسدار شدن؛ راه درمان و راه رشد
🌹همانطور که یک فرد میتواند نماد هویت یک ملت شود، یک سازمان هم میتواند.
سپاه اینگونه است.
سپاه نشان داد روش تقابل با راهبرد «بحران پی در پی» که در ایران به شوخی به نام «موقعیت حساس کنونی» شناخته میشود ، چگونه است. تقابل با روش شیطان:
🌹لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیم * ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أكْثَرَهُمْ شَاكِرِین
تقابل دشمن سیصد و شصت درجه است و تا وقتی در مسیریم دائمی است تا اینکه ناامید شود. او خود البته مایه رشد جبهه حق است.
الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون
شیطان باعث میشود جبهه حق رشد کند. پیشرفت در بستر مبارزه با او رخ میدهد. چگونه؟
🌹این همان نکته ای است که سپاه به عنوان یکی از نمادهای مردم به ظهور و بروز بکشد.
پاسداری دائمی از خود، از حق و حقیقت، از مسیر تحول یعنی انقلاب، پاسداری اساسا (الذین اتقوا ) ، بیدار بودن مقابل دشمن و سستی نکردن و شش دنگ بودن (اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا) ، این همان است که در الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلا هم یاد میگیریم. این ها باعث رشد و توسعه جبهه حق میشود. سپاه وسط دشمنی ها یک نهال کوچک بود در مدت دو سال به سرعت رشد کرد رشد ایمانی.
🌹سپاه جایی بود که از ابتدای انقلاب زیر نظر سیدعلی خامنه ای عزیز و حکیم قد کشید او در جایی میگوید من و شهید بهشتی تقسیم کار کردیم سپاه زیر نظر من و جهاد سازندگی زیر نظر او باشد.
بیست و چند سال بعد از شهادت شهید بهشتی جهاد سازندگی را سر بریدند اما خامنه ای حکیم ، دوباره آن را کنار هویت بسیج پیوند زد و دوباره آن را جوشاند. سپاه اهل خدمت هم شد.
🌹جنس جبهه حق این است وسط جنگ میجوشد رشد میکند توسعه میابد. این قاعده را بلد باشیم در میانه درگیری با شیطان با امیدی عمیق و ایمانی میجنگیم. و پیشرفت میابیم.
🌹مسیر پیشرفت غیر از مسیر توسعه غربی است. او با دزدی رشد میکند و ظلم. این با قیام رشد میکند و مقاومت. با جهاد.
انقلاب را هنوز نشناخته اند هنوز کار دارد با این عالم مادی ضال و گمراه و مغضوب خدا.
مسیر مردان خدا را باید شناخت، چشم در چشم دشمن ظالم، گوش به فرمان امام، خاکسار و عاشق مردم و تکریم کننده بشر.
🌹آنانکه با استشمام بوی قدرت حواسشان را از دشمن متوجه هم میکنند، عقبند.
🌹آنانکه تن صدایشان را از ترس این حزب و آن حزب با خوش آمد این و آن یا به امید طرفداری عده ای تنظیم میکنند، عقبند.
🌹آنانکه نزدیک انتخابات که میشود برای خود دشمن میسازند و ملت را سر کار میگذارند، عقبند.
🌹آنانکه مثل آب خوردن تهمت میزنند و هو میکنند و دروغ میگویند که به جایی برسند، عقبند.
🌹آنها که اهل باند بازی و «رفیق بازی» و کشتی گرفتن هستند که قدرتی کسب کنند، عقبند.
🌹سپاه شاخص است. شهیدان شاخصند. مسیر تعالی و پیشرفت را اینگونه باید طی کرد و لاغیر.
کاش همه ما پاسدار باشیم، پاسدار خودمان، پاسدار حق و حقیقت، پاسدار انقلاب اسلامی.
پاسدار شدن راه درمان دردهای فردی و اجتماعی ما است
@ali_mahdiyan
الگوی تمام نشدنی
❤️جذابیت و زیبایی واقعیتی دارد که جوشیده از بروز و ظهور یافتن اوصاف و صفات خداوند است. در عالم خلقت که «نظام احسن» است همه زیبایی ها در همه موجودات نهفته است «فاینما تولوا فثم وجه الله» هر سوی که چشم بچرخانیم زیبایی میبینیم.
دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی
❤️ اگر کسی بتواند آن وجه الهی را در عالم ببیند یعنی موحدانه نگاه کند حتی تلخترین صحنه ها به لحاظ ظاهری برایش مظهر «ما رایت الا جمیلا» خواهد بود.
اما انسانها و سازمانها و نهادهای اجتماعی و جوامع و تمدنها میتوانند، محل بروز و ظهور بیشتر جذابیت در عالم باشند. انسانها میتوانند با عبودیت خود، کاری کنند که «تخلقوا باخلاق الله» شوند. یعنی ظهور دهنده «و علم الادم الاسماء کلها» باشند. اسمها و ویژگیهایی که مظهر زیبایی و جذابیتند «و لله الاسما الحسنی» این زیبایی است که چشم را خیره میکند چون «کلمه الله هی العیا» است. این زیبایی که هر چه بیشتر ظهور و بروز پیدا کند در عالم دیگران را جذب خود میکند.
«اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بِأَبْهاهُ وَكُلُّ بَهائِكَ بَهِيٌّ، اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّهِ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَكُلُّ جَمالِكَ جَمِيلٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِجَمالِكَ كُلِّهِ»
❤️این بهاء و حسن و جمال چیزی است که انسان موحد و جامعه توحیدی دنبال میکند تا به آن دست یابد. این زیبایی و جذابیت مخصوص موحدین است.
هویت انسانی دارای شعور و اراده چه در قامت فرد انسان چه در قامت تشکیلات و سازمان و نهاد و چه در قامت جامعه میتواند به این جایگاه برسد. اما دو سوال:
این ویژگی چگونه است و چگونه بدست میآید؟
❤️جذابیت توحیدی اولین ویژگیش «جامعیت» است. هم لطافت دارد هم قدرت، هم اشداء است و هم رحماء. هم با مردم با کرامت و صفا و صلح و سلم برخورد میکند و هم با دشمنان و ظالمان در اوج شدت و حدت و عزت.
اگر اهل احساس است، اهل عمل است، اهل عقلانیت هم هست نگاه عمیق و راهبردی دارد.
اگر اهل ایمان و عقیده دینی است اهل اقامه و حاکمیت و سیاست توحیدی هم هست.
❤️همه اینها با هم در چنین هویتی جمع است و همین ریشه جذابیت و زیبایی آن است. امام ره جمع اوصاف متعارض بود ، امت او نیز چنین بود. سرداران و مجاهدین او نیز. حاج قاسم و حججی و ابراهیم هادی و دیگران چنین بودند.
مجمع اضداد بودن و جامع بودن از ویژگیهای مشترک آنها است.
اگر به توصیف رهبری درباره سازمان سپاه پاسداران نیز دقت کنیم به همین نکته میرسیم.
جمع علم و عمل، جمع قدرت سخت و نرم، جمع واقع گرایی و آرمانجویی و ....
❤️اما راه دستیابی به چنین جامعیتی چیست؟ چگونه یک فرد یا سازمان یا جامعه میتواند به چنین جایگاهی برسد؟ چگونه همه اینها به وحدت و جمعیت در یک انسان جمع میشوند؟
راهش اتصال به انقلاب و حفظ این اتصال است. انقلاب را یک پدیده سیاسی صرفا نباید دید. بلکه یک هویت ایمانی دارد. انقلاب یک تحول است در جان امت به تعبیر رهبری یک «بعثت درونی» است. یقظه و بیداری است. قیام است.
❤️غرور و خودشیفتگی ضد آن است. رها کردن و پاسداری نکردن ، ضد آن است. تنبلی و کسالت ضد آن است. باید پاسدار این سلوک معنوی بود یعنی تقوا داشت ، این عبودیت و این تقوا و آن سلوک و قیام که در اندازه امت نامش مقاومت و استقامت جامعه است و در جان فرد نیز ثبات قدم و تقوا و مراقبت است، انسان را قدم به قدم به چنان جایگاهی میرساند که در دنیای پر از جذابیتهای دروغین و پر از سخنان اعجاب آور ولی سر کاری شما را تبدیل به مظهر کلمه الله هی العیا میکند مظهر و لله الاسماء الحسنی، مظهر جذابیت برتر و اینگونه است که الگویی ماندنی خواهیم شد برای همه .
همشهری
@ali_mahdiyan
هویت زن۱ ۲۰۲۳۰۸۱۹_۲۰۲۱۲۳.mp3
51.04M
هویت زن در مکتب امام ره
بخش اول
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
هویت زن۲ ۲۰۲۳۰۸۱۹_۲۰۲۸۵۷.mp3
51.65M
هویت زن در مکتب امام ره
بخش دوم
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
هویت زن۳ ۲۰۲۳۰۸۱۹_۲۰۳۶۲۸.mp3
48.59M
هویت زن در مکتب امام ره
بخش سوم. آخر
شیخ علی مهدیان
@ali_mahdiyan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
⏳ثبت نام آغاز شد...
📚 سیر مطالعاتی صراط (منظومه فکری مقام معظم رهبری)
💻 از طریق سایت خانه طلاب جوان🔻🔻
https://khanetolab.ir/serat-study-form-sabtenam/
🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠از فطانت تشخیص تا ذکاوت برخورد
💠از رسالت مرزبانی تا مسولیت هدایت
💠از حضرات مطهری و مصباح تا حضرات بهشتی و خامنه ای
💠از بلندای عقلانیت نظری تا پهندشت عقلانیت عملی
چند خطی برای شروع...
در باب این کلیدواژه ها
#مهدیان
#عدالتخواهان
#خوارج
🔻از خدا توفیق فرصت و قلم و زبانی را میخواهم که قدری از عظمت فطانت دانشمند و اندیشمند متالّه مکتب امام، و استاد کم نظیر مردمسالاری ولایی، حجت الاسلام حاج علی مهدیان در کشف فساد بی بدیل عدالتخواهان بنویسم و شرحی باشم بر نگاره های ایشان تا روشن شود چرا امروز انقلاب اسلامی دشمنی بزرگتر و موثرتر از عدالتخواهان موجود ندارد و چگونه امروز عدالتخواهی جمع تجدد و تحجر است و نقشی جز کُند کردن شمشیر ولیّ حق ندارد
و نقش تاریخی شان دقیقا همان نقش خوارج است.
پینه بسته هایی حق طلب که با تکیه بر حق نابجا ، شمشیر علی در زدن معاویه را کند کردند و جمهوری اسلامی علی را به بن بست و اضمحلال کشاندند.
آن قدر که دیگر هیچ وقت کار به مدار خود بازنگشت و زدن معاویه شد خواب و خیالی دور و دراز.
فتنه نهروان خاموش شد ولی دیگر علی نتوانست عزم و رمق این جامعه ناامید پراکنده را برای جنگ با معاویه همراه کند و شد آنچه شد
البته فهمش خیلی سخت نیست ، به شرط آنکه کمی در باغ باشیم و از باندبازی خارج بشویم.
مثلا اگر امروز ابتدایی ترین جهاد در کنار ولیّ خدا، جهاد امید است برای تحقق اراده پیشرفت، بگردیم ببینیم دورترین طیف انسانی از امید را در کدام دار و دسته امروز ایران میتوان یافت.
و یا مثلا اگر برنده ترین سلاح دشمن ، جنگ شناختی در بدبین کردن مردم به جمهوری اسلامی و شکستن اراده ملی پیشرفت است ، ببینیم نزدیک ترین طیف به برآورده کردن آرزوی دشمن کیست و کجاست؟
خوب است ، باری دیگر بیانیه جنبش عدالتخواه در دیدار دانشجویی رمضانیه امسال را از نظر بگذرانیم و در بند اول ببینیم که چگونه نقش دشمن انکار و ناامیدی مردم محصول جمهوری اسلامی معرفی میگردد.
🔻و البته همچنان از خدا فرصت و قلم و زبانی میخواهم که بر این برادر محبوبم و استادعزیزم ، شیخ علی مهدیان بشورم و او را زنهار دهم از روش منفعل ، کم ثمر ، تهدید محور و مرزبانانه دو علامه دردمند، دو پاسدار غیور مرزهای توحید و ولایت ، شهید سعید حضرت آیت الله مطهری در مواجهه با مجاهدین خلق و حضرت آیت الله مصباح یزدی در مواجهه با شریعتی چی ها و دوم خردادی ها و صدالبته یادآور شوم روش فعال ، موثر ، فرصت گرا ، مسئولانه و هدایتگرانه دو راهبر سیّاس، دو حکیم فقیه امت ساز ، شهید عاشق آیت الله سید محمد حسین بهشتی و طبیب شفیق حضرت آیت الله خامنه ای را
و عاجزانه عرض کنم ، فطانت فهم انحراف و جسارت بیان انحراف ، غیر از رشادت فهم نحوه مواجهه با انحراف و ذکاوت طراحی و تدبیر درگیری با انحراف است.
خوب است به این تفاوت تلاش ها و تفاوت نتیجه ها نظری بیندازیم و بیندیشیم که آیا در کنار عقلانیت نظری مکتب امامی ، به قدر کافی از عقلانیت راهبردی این مکتب در مواجهه با جریان های حزب اللهی یا انقلابی منحرف بهره برده ایم؟
🔻و کماکان فرصت و قلم و زبانی که نشان دهم ، تخم حیات عصیانگر اصلاحی خمینی در هیچ جریانی به قدر عدالتخواهان به شکوفایی نرسیده است و هیچ جریانی به کمیت و کیفیت عدالتخواهان در تحکیم عملی ولایت فقیه و بسط اجتماعی آرمان هایش نقش نیافریده است و اگر نبودند ایشان که به ندای آرمان خواهی رهبر انقلاب در ابتدای دهه هشتاد لبیک بگویند، کثیری از خطوط هویتی انقلابی و افتخار آمیزامروز حزب الله مثل دهه هفتاد مفقود میماند و هیچ گاه فرصت طرح آرمان تمدن اسلامی و مواجهه پیشرفتی با جریان توسعه پدید نمی آمد، اما همین حیات عصیانگر خمینی خواه، همین لبیک ولایی عدالتجوی دهه هشتاد مادامیکه نو به نو از شعور مکتبی امام تغذیه نکند میشود قوی ترین نیروی دهه نود برای برهم زدن جمهوری اسلامی علی.
و اینجاست که علی دردمندانه عمار ها را فرامیخواند و مجاهدانه بابی از تبیین به روی خوارج میگشاید و اینگونه شصت درصد ایشان را به خیمه هدایت بازمیگرداند.
و اینجاست که شمشیر برنده مالک ها و مطهری ها و مصباح ها و مهدیان ها در مواجهه با مارقین به تنهایی نمیتواند کاری از پیش ببرد.
🍀امروز همگی مان محتاج عقلانیت راهبردی مکتب امام و تکیه بر آن برای طراحی میدان ها و مواجهه ها هستیم
خوب است که این نیاز مشترک، عطشی مشترک گردد و ما را به هم اندیشی و هم طراحی بکشاند
تا از به خط زدن های جسور و غیور اما بی طرح و بی یاور و بی ثمر نجات یابیم.
🇮🇷حمزه وطن فدا
عدالتخواهی مرید حاج علی مهدیان
@ali_mahdiyan
امید ایمانی.mp3
16.84M
خیلی ها متوجه نیستند امیدی که از سر ایمان باشد با امیدهای متداول تفاوتهای جدی دارد.
در بیست دقیقه تلاش کردم در این باره توضیح دهم.
@ali_mahdiyan
داستان شیب تند و قله
🔹چند سال قبل از پیروزی انقلاب، سیدعلی خامنه ای حکیم جوان قاعده پیشرفت یک امت را در مسجد امام حسن ع مشهد توضیح میداد. خلاصه مسیر این بود:
۱.کلا سبک رشد، با اراده الهی انجام میشه. منتظر اراده او باید بود. اراده او ورق را بر میگرداند، فتح و پیروزی که ایجاد میکند خیره کننده است.
۲. محصول این اراده الهی آن است که اتفاقی انفسی در جان شما رخ میدهد به نام «بعثت»، یا همان «انقلاب». و سپس همه عالم هماهنگ با خواست شما میشود.
۳.راه دستیابی به این معجزه الهی چیست؟ «صبر» و «توکل». «صبر» اوج «ایمان» است «راس الایمان» است و «توکل» به اراده خدا «امید» حقیقی ایجاد میکند. «ایمان» و «امید».
۴.راه ایجاد این «ایمان» و آن «امید» چیست. اینکه همه وجودتان را مزین کنید به ایمان و امید. در عمل نشان دهید، در زبان محقق کنید. بگویید و بگویید. عمل کنید و عمل کنید. همانکه در سوره والعصر میخوانید.
۵.خدا در فشار و بلا یتان میگذارد. از جانب دشمن فشارهای سخت پیش میآید، ضعفهایتان هم جلوی چشمتان میآید. ولی تلاش کنید صبر کنید. ناامید نشوید. ادامه دهید.
خوب؟
حالا برگردید اتفاقات یک دهه گذشته را مرور کنید.
🔹الان اراده «بریکس» و «شانگهای» و عربستان و فسقلی های زیر خلیج فارس و بالای خزر با شما همراه شده. با آسیای شرق و آسیای غرب و آفریقا و آمریکای جنوبی وارد معاملات با رویکرد حذف دلار شدید. آمریکا پولهای بلوکه شده را دارد پس میدهد. بدنه مدیرانتان جوانان آرمانجوی پر کارند. صحنه رسانه مجازی تحت مدیریت آمریکا فیلتر شده. حضور مردم در پیام رسانهای داخلی چندین برابر شده. اهالی هنر و رسانه الک شدند. شیب تورم کم و کنترل شده، بانکهای دولتی از وضع ضرر خارج شدند. شیب نزولی جمعیت تغییر وضعیت داده و وضعیت رشد گرفته. خوب؟ ثم ماذا؟
صبر کنید. باز تصویر چند سال قبل ترش را به سرعت مرور کنیم. توضیح میدهم. عجله نکنید.
🔹صدها نفر در روز کشته کرونایی یعنی هزاران نفر روزانه عزادار میشدند. دولت وقت گرفتن دارو و واکسن را منوط به پذیرش اراده غرب و فتف کرده بود. مدیران رسما دروغ میگفتند در قصه بنزین در قصه بورس. روحانی دم از رفراندوم میزد. تا فشار ها را به گردن رهبری بیندازد. جمع زیادی از جریانات ظاهرا انقلابی ناامیدی را در فضای رسانه ای پمپاژ میکردند و جهاد امیدآفزایی را که رهبر یک تنه پیش میبرد مسخره میکردند. کارخانه ها و کارگاه ها به اسم اصل ۴۴ فروخته میشد به سوداگران، دولت توان تصمیم نداشت نه اقتدار داشت و نه مدیران پیر و فرتوت و کم کارش توان عمل داشتند. همه رسانه ها و جریانها هم خوان با دشمن مردم را ترغیب میکردند به قهر کردن با صندوقها. فرمانده راهبردی و فوق العاده ایران در منطقه و سپس یک مدیر دانشمند مهم و کلیدی ،ترور شدند. نفوذ جدی بود. وزیر خارجه وقت که در هنگامه جشن مقاومت استعفا داده بود، بعدها درگیری ایران با تهدید میدانی را مانع طرح خود میدانست. او بعدها اعتراف کرد که ما متمرکز به ارتباط با غرب بودیم و بقیه دنیا را رها کرده بودیم. جمع زیادی از مردم زیر خط فقر قرار میگرفتند. این سیاهه را بنویسید و تکمیل کنید.
🔹در این میان رهبر یک تنه جهاد تبیین و امید انجام میداد. دعوت به صبر و مقاومت میکرد. داشته های اصلی مردم را یادآوری میکرد. مردم هم حضور معنا دارشان خیره کننده بود چه در تشییع «شهید هویت»شان، چه در دو رای گیری عجیب و غریب در اوج فشارها، چه با رشد سی درصدی راه پیماییها، چه با حضور در مراسمات دینی و معنوی و ....
🔹حالا برگردیم به قاعده ای که سیدعلی خامنه ای حکیم ابتدای دهه پنجاه در مسجد کوچکی در مشهد یاد میداد. صبر راس ایمان است و امید ثمره توکل و ایندو را وقتی یک جامعه بروز میدهد، ورق بر میگردد اراده الهی میآید.
🔹انقلاب پنجاه و هفت همینطور پیروز شد. جنگ در دهه شصت همینطور پیروز شد. غربگرایان کثیف داخلی در دهه هفتاد همینطور پس زده شدند و گفتمان عدالت جایگزین شد. انقلاب علمی همینطور در دهه هشتاد محقق شد. حالا در جنگ بی سابقه اقتصادی هم همینطور از شیب تند عبور کردیم و نزدیک قله ایم.
🔹یادتان هست وسط مشکلات که دریای خروشان مشکلات پیش رو بود و لشکر فرعون پشت سر، رهبرمان گفت «کلا ان معی ربی سیهدین» ؟ حالا همه پیروزیهای امروز تلولو همان صبر و پایمردی است. نوبت «فبشر الصابرین» است و «فاذا هم مبصرون».
@ali_mahdiyan
نشانه شناسی رسیدن به قله
مهدی محمدی
روزنامه وطن امروز، 4 شهریور 1402
از یک نظرگاه روزمره نگر، تاکتیکی و خبرزده، این سخن که نزدیک قله قرار داریم ممکن است غیرواقع بینانه به نظر برسد. چطور با وجود این همه مشکلات نزدیک قله قرار داریم؟ از یک منظر توجیه گر و سطحی نیز، اینکه نزدیک قله قرار داریم به جای اینکه یک واقعیت عینی در نظر گرفته شود که باید روی آن ایستاد و بر اساس آن برنامه ریزی کرد، به یک شعار فروکاسته می شود که می توان آن را روی بیلبورد های شهری نصب کرد بی آنکه واقعا تبیینی صورت گرفته و حقیقت آن آشکار شده باشد.
آنچه جامعه ایرانی در این مقطع از تاریخ خود به آن نیاز دارد از قضا واقع بینی مضاعف است. همین که به اندازه کافی واقع بین باشیم و به قول آن فیلسوف اروپایی «سر خودمان را از پنجره بیرون بیاوریم» آن وقت خواهیم دید که این جمله تا چه حد واقع بینانه و از قضا سخت گیرانه است. مهم ترین ویژگی رهبر انقلاب در این مقطع نیز همین واقع بینی حیرت آوری است که به جامعه و جهان ما تزریق می کند اما عموما در سطحی بحث ناشده باقی می ماند و حقایق مهم نهفته در پس این سخنان مکتوم نگه داشته می شود.
این سخن اکنون چه معنا دارد که ما نزدیک قله قرار داریم؟ یک شیوه بسیار راهشگا برای ارزیابی این این مسئله این است که ببینیم در رویارویی مستمر و عمیقی که میان ایران و دشمنانش در جریان است، آنها می خواسته اند ایران را از رسیدن به چه چیزهای بازدارند و اکنون آن چیزها در چه وضعیتی هستند.
برنامه هسته ای مثال خوبی است. بیش از دو دهه است که دشمنان ایران تلاش کرده اند ایران را از داشتن یک برنامه هسته ای صنعتی شده منصرف کنند نه به این دلیل که فکر می کردند ایران روزی سلاح هسته ای خواهد ساخت، بلکه به این دلیل که می دانستند برنامه هسته ای به عنوان یک صنعت مادر کشور را رشد خواهد داد، عزت ملی را افزون تر خواهد کرد و از همه مهم تر وضعیت ژئوپلتیکی ایران به نحو جهشی ارتقا خواهد داد. اکنون ایران از یک مسیر بسیار غیرمعمول (که نه شامل ساخت سلاح می شود و نه شامل اعانه گرفتن از قدرت های بزرگ) یک قدرت هسته ای نوآور است که هر تصمیم سیاسی بگیرد، قدرت فنی دست یابی به آن را دارد و جهان نیز با این حقیقت کنار آمده است. این از گام اول.
دومین گام رسیدن ایران به قله را زمانی می توان درک کرد که به برنامه منطقه ای ایران نگاه کنیم. شهادت شهید سلیمانی از دید غربی ها باید کمر این برنامه را می شکست اما اکنون خود معترفند و روزانه با این حقیقت زندگی می کنند که سطح لایه اجتماعی، در ایجاد دوقطبی اقتصاد- مقاومت در کشورهای منطقه شکست خورده اند و تمایل اجتماعی بی سابقه ای در منطقه به مبارزه با اسراییل و امریکا ایجاد شده است. در سطح سیاسی هم تعداد دولت های حامی مقاومت در منطقه از هر زمان دیگری در چند دهه گذشته و حتی اوج دوران نقش آفرینی شهید سلیمانی بیشتر است. زمانی این یک رویا بود که امریکا تصمیم به ترک منطقه بگیرد اما حالا این یک پروژه سیاسی است که امریکایی ها خود روزانه فکر می کنند بهترین فرمنول برای محقق کردن آن چیست.
سومین گام در نزدیکی قله، مربوط به برنامه دفاعی ایران بویژه برنامه موشکی و پهپادی است. گرچه دورنمای هیچ جنگی در منطقه وجود ندارد لیکن امروز دوست و دشمن معترفند که ایران یک قدرت نظامی متعارف در ابعاد فرامنطقه ای است که برنامه دفاعی آن هم بسیار موثر و قابل صادرات، و هم بسیار ارزان و بصرفه است. دفاع در ایران هم بومی و هم کارآمد است و تلفیق ایدئولوژی شیعی با قدرت دفاعی میزانی از بازدارندگی برای کشور ایجاد کرده که در طول تاریخ چند هزار ساله ایران بی سابقه است. غربی ها تا دیروز گمان می کردند فقط باید نگران سلاح هسته ای ایران باشند اما امروز فهمیده اند که حتی پهپادهای چند هزار دلاری و گلوله های توپ چند صد دلاری ایران هم می تواند معادلات آنها را به هم بزند.
اینجا جای تفصیل نیست اما اگر از منظر همین برنامه های راهبردی به صحنه نگاه کنیم که امریکا می خواسته آنها را متوقف کند اما ایران بر آنها پای فشرده، خواهیم دانست که ما به بهترین شکل ممکن به آنچه از آن منع شده بودیم دست یافته ایم. گاهی برای اینکه موفقیت خود را ارزیابی کنید و ببینید کجای راه هستید، باید از برهان خلف استفاده کنید. به جای اینکه دنبال آن باشید که دریابید داشته های شما چقدر می ارزد، ببینید دشمن می خواسته چه چیزی را از شما سلب کند و آیا موفق شده است یا نه؟
روش دیگر تخمین اینکه آیا قله ای وجود دارد یا نه و آیا ما به آن نزدیک هستیم یا نه، این است که ببینیم گزینه های فشار دشمن علیه کشور چه بوده و اکنون چه وضعی دارد. جمهوری اسلامی برای همیشه و به نحو پایدار، گزینه حمله نظامی به خاک ایران را از جانب همه دشمنان خود منتفی کرده است. ایران اکنون جزو معدود کشورهای جهان است که هیچ ریسک نظامی معتبری خاک آن را تهدید نمی کند و تمامیت ارضی آن وابسته به اراده هیچ قدرت خارجی هم نیست. امروز حتی دیوانه ای مانند نتانیاهو هم همه حواس خود را جمع کرده که یاوه ای مانند همه گزینه ها درباره ایران روی میز است را زیاد تکرار نکند چرا که می بیند سطح تهدید علیه آن از پشت دیوار های غزه، به پشت ساختمان های تل آویو رسیده است.
مسئله تحریم ها از همه جالب تر است. کسری از تحریم هایی که علیه ایران اعمال شده کافی است تا هر قدرت سرپایی را از پا بیندازد و شیرازه هر جامعه ای را -هر چقدر هم مستقل و توانمند- از هم بگسلد. ایران تنها کشوری در جهان است که توانسته واقعا یک رژیم بسیار موثر و دقیق برای دور زدن تحریم ها ایجاد کند وبه این ترتیب اقتصاد خود را هم در مقابل فشار خارجی و هم حتی نوسانات اقتصاد جهانی تا حد زیادی مصون نگه دارد. عبور از تحریم های نفتی و بانکی یک گام بسیار بلند به سمت استقلال اقتصادی، بهره وری ملی و استفاده درست از منابع داخلی برای تولید کالا و خدمات است که در ایران قدر آن به خوبی دانسته نشده اما دشمنان ایران به خوبی می دانند چه بر سر آنها آورده است. اساسا به دلیل مقاومتی که ایران کرده است و هنرمندی که در بی اثر کردن تحریم ها از خود نشان داده، اکنون جهان به عبور از دلار فکر می کند، زیرساخت های دور زدن جهانی تحریم در حال ایجاد است و حتی کشورهای بزرگ از ایران می خواهند به آنها بیاموزد چگونه این راه را چنین به سرعت و با موفقیت طی کرده است.
با عبور از گزینه نظامی و تحریم، عملیات در منطقه خاکستری یا آنچه اسراییلی ها آن را کشتن با هزاران زخم نامیده اند تنها چاره ای بود که پیش روی غربی ها ماند. پیشرفته ترین، مهیب ترین و می توان گفت هنرمندانه ترین نسخه این پروژه در آشوب های سال گذشته ایران اجرا شد و ناکام ماند. من اکنون در حال نوشتن تحقیقی بسیار مفصل در این باره هستم که به زودی منتتشر خواهد شد اما در اینجا همینقدر بگویم که آنچه در ایران اجرا شد نه تنها هیچ نمونه دیگری در جهان ندارد بله اساسا به آن شکل در هیچ کجای جهان قابل انجام هم نیست. پیشرفته ترین نوع جنگ ترکیبی درون ایران اجرا شد در حالی که ایران تحت شدیدترین فشارها هم قرار داشت و آن پروژه اکنون هم شکست خورده و هم لو رفته است. نتیجه از پا درآمدن ایران با هزاران زخم نبود اما امکان حمله به دشمن با نیش هزاران زنبور را برای ایران فراهم کرد و این چیزی است که صهیونیست ها روزانه به آن شهادت می دهند.
اگر هدف داشتن یک درک واقع بینانه از این موضوع باشد که آیا واقعا نزدیک قله ای ایستاده ایم یا نه یک نگاه بسیار مختصر به نظم جهانی نیز ضروری است. روزگاری غربگرایان می گفتند ایران با راهی که می رود هم در شرق و هم در غرب منزوی خواهد شد اما حالا می بینیم در اثر مجموعه تحولات پس از جنگ اوکراین، شرق به طور دستجمعی به عمل به الگوهایی متمایل شده که اولین بار ایران آنها را ابداع کرده و توسعه داده است. در اقتصاد و سیاست، شرق در حال ایرانیزه شدن است و آنچه زمانی در ایران شعار نامیده می شد بدل به سیاست جاری بسیاری از کشورهای بزرگ شده است.
تعبیری که برخی غربی ها گوشه و کنار درباره انگیزه اصلی خود از راه اندازی آشوب های سال گذشته در ایران به کار برده اند همین است که ایران وارد بازی بزرگان شده و باید آن را از درون متوقف و به مرزهای خود محدود کرد والا چه بسا همانطور که مجبور شدند ورود ایران به باشگاه هسته ای را بپذیرند، مجبور خواهند بود با بازیگری ایران در ابعاد فرامنطقه ای هم کنار بیایند. به همین علت است که اکنون امریکایی ها کاهش تنش را مهم ترین راهبرد خود درباره ایران قرار داده اند و کشورهای منطقه هم برای جلوگیری از رویارو شدن با ایران از یکدیگر سبقت می گیرند.
البته آخرین گام ها برای رسیدن به قله طبعا دشوارترین آنها هم هست. هنوز اقتصاد روزمره درایران به عنوان یک چالش جدی باقی مانده که هم چون غباری غلیظ نزدیکی به قله را می پوشاند و هم کام هایی را که بابت چنین توفیقاتی باید شیرین باشد، هر دم تلخ می کند. وظیف مسئولان اجرایی اکنون از هر زمان دیگری سنگین تر است تا مبادا دشمن بتواند به توده های مردم مجددا آدرس غلط بدهد و بیغوله را با شاهراه بیامیزد.
@mahdi_mohammadi61
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین وسیله تحقق تمدن اسلامی است
مقام معظم رهبری
دشمن در این معرکه با سلاح رسانه و روایت، آرایش جنگی دارد
نقش ما چیست ؟!
میدان اربعین، میدانِ جهاد تبیین است
#سفیرانِ_رسانهایِ_اربعین
#روایت_تمدنی_اربعین
#راوی_باش
#گفتمان_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین
https://eitaa.com/safiranTV
@ali_mahdiyan
بررسی سخنان رهبری در سال دوم همه دولتها
بخش اول
🔹همیشه وقتی از جایگاه تاریخی خود به گذشته نگاه میکنیم فهم دقیقتری از برخی ظرافتها و ریزه کاریهای تاریخی بدست بیاوریم.
اگر به مناسبت سخنان رهبری در دومین سال دولت آقای رییسی، به بیانات ایشان در سال دوم همه دولتهای قبلی بپردازیم، عبرتها و نتایج مهمی بدست آوریم. بی مقدمه بیایید مرور کنیم.
🔹در سال دوم دولت روحانی یعنی سال ۹۴ رهبری چه نکاتی را در گفتگو با دولت روحانی مورد توجه قرار داد؟
🔺« خب، کارهای مثبتی هم شده، منتها همواره در ذهن همهی ماها باید باشد که آن چیزی را بیان بکنیم که وقتی مردم به واقعیّت زندگی خودشان نگاه میکنند، تصدیق کنند آن را»
جالب است که در اینجا رهبری بین واقعیتی که مردم لمس میکنند و آنچه دولتمردان ادعا میکنند فاصله میبیند.
🔺نکته دیگر توجه دادن دولت به مقوله دشمن است.
«اینکه بنده دارم میگویم دشمنی، نه اِخبار از غیب و نه خواب دیدن و نه تخیّلات و توهّمات است؛ نه، واقعیّتهایی است که جلوی چشم ما است. ممکن است اظهارات آنها جور دیگری باشد امّا واقعیّتهای خارجی -آنچه محسوس و ملموس ما است- همان دشمنی را نشان میدهد و شاخصهای دشمنی است؛ منتها با شیوههای خاصّ خودش»
کمرنگ شدن گفتمان دشمنی و به تبع آن جدی شدن پدیده نفوذ از تذکرات رهبری به این دولت بود.
🔺ایشان توصیه جدی اش به دولتمردان این است که گفتمان انقلاب را غلیظ تر کنند.
« به نظر من کاری که علیالعجاله باید کرد این است که در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم و بدانیم که «وَ للهِ جُنودُ السَّمٰواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَزیزًا حَکیمًا». همهی امکانات عالم و سنن عالم، جنود الهی هستند، میتوان آن جنود الهی را پشت سرِ خود قرار داد و به کمک خود کشاند با توکّل به خدا، با پیمودن راه خدا.»
▪️دقت کنید با چه دولتی و چه وضعیتی روبرو بودیم و رهبری در سال دوم دولت روحانی چه تلاشی میکرد که جهت گیری گفتمانی دولت منحرف نباشد.
🔷اما سال ۸۶ و در سال دوم دولت احمدی نژاد چه نکاتی بیان شد؟
رهبری از جهت گیری دولت یعنی برداشتن پرچم عدالت استقبال میکند و میفرماید:
🔺«هم به مردم امید میدهید، هم وعدهی عدالت میدهید. همان امید هم به خاطر این است که شما پرچم عدالت را بلند کردهاید و دم از عدالت میزنید. حقیقتاً هم خلأ امروز دنیا، بیش از همه چیز خلأ عدالت است. در کشور و جامعهی خود ما هم بیشترین چیزی که این جامعه تشنهی اوست، عبارت است از عدالت.»
ایشان در ادامه موفقیتهای دولت احمدی نژاد را بر میشمارد، تحول خواهی، تلاش، مردمگرایی و ویژگیهای دیگر که همه مهم و ارزشمندند. بعد ناگهان میپرسد:
🔺«بحمداللَّه شما این موفقیتها را داشتهاید. حالا وظیفهتان در قبال این موفقیتها چیست؟»
ایشان میگوید «شکر» کنید و شکر یعنی این نتایج را توفیق الهی بدانید:
🔺«مبادا غرور ما را بگیرد؛ که یکی از بزرگترین لغزشگاهها غرور است؛ که انسان بگوید منم که این کارها را کردهام و منم که این چیزها به ذهنم رسید.»
🔺رهبری نگران است که آفتهای معنوی و اخلاقی و غرور باعث شود همه داشته های دولت از بین برود. خیلی جالب است جملات ایشان را ببینید:«البته انسان لغزشها و اشتباهات خودش را خیلی زود نمیفهمد؛ بهمرور میفهمد. من امروز که به عملکردِ ده سال پیش و پانزده سال پیش خودم نگاه میکنم، اشکالاتی را در آن مشاهده میکنم که آن روز هیچ نمیفهمیدم؛ امروز میفهمم. انسان به مرور اشتباهات خودش را درک میکند؛ زود درک نمیکند. آن اشتباهات به ما درس میدهد که اگر یکجایی، موفقیتی هم از ما دیده شد و کار خوب و درستی هم اگر از ما سر زد، این جز به توفیق الهی و به کمک الهی نبوده. بنابراین در چالهی غرور نیفتید که بیرون آمدن از این چاله خیلی دشوار است و کمک الهی را لازم دارد»
🔷اما خاطره دومین سال دولت خاتمی و گفتگوی رهبری با آنها نیز جالب توجه است.
رهبری سه خصوصیت کار برای خدا و اخلاص و شجاعت را برای دولت در مواجهه با مشکلات ضروری میدانست و معتقد بود اگر تقوا را جدی رعایت کنید به فرقان میرسید. «فارق حق و باطل به وجود خواهد آورد . راه حق و باطل برای ما مشتبه نخواهد شد. راه باز خواهد شد.»
🔺بعد ایشان نکته ای را بازگو میکند درباره قتلهای زنجیره ای که بی ارتباط با نکته اول هم نیست. ایشان میگوید:
«دومین نقطهای که در آن رعایت اولویّتها لازم است، مسائل کلی جامعه است. ببینید؛ گاهی یک مسأله، مسأله اصلی ماست؛ اما بر ما یک مسأله فرعی را تحمیل میکنند که مسأله عمدهی ما میشود؛ کمااینکه الان ملاحظه کنید، مسأله قتلها، مسأله عمده کشور شد. آیا واقعاً مسأله عمده کشور، این چند فقره قتلی است که اتّفاق افتاد!؟»
پایان بخش اول
@ali_mahdiyan
بررسی سخنان رهبری در سال دوم همه دولتها
بخش دوم و نهایی
🔹رهبری در دیدار با دولت خاتمی در سال دوم در نهایت نگرانی خود را از انسجام مسوولین نظام بیان میکند:
🔺«آخرین جملهای هم که در این جمع عرض میکنم و بعد هم البته میخواهم چند جمله خصوصیتر با برادران و خواهران عرض کنم، این است که برادران و خواهران سعی کنند انسجام دولت و نظام در سطح عالی حفظ شود.»
اینها نشان دهنده دشواری رهبری و تعامل با دولت جناب خاتمی نیز هست.
🔷اما خاطره دولت جناب هاشمی و گفتگوی رهبری با آنها در دومین سال بسیار جالب است.
🔺ایشان ویژگیهای معنوی دولتمردان جمهوری اسلامی را بیان میکند. ویژگیهایی که در انتهای دهه شصت یعنی سال ۷۰ هنوز وجود دارد.
🔺«در جاهای دیگر هم تا آنجایی که من شناختهام - البته ادعای شناخت کامل نمیکنم؛ چون ما از اوضاع همهی دولتها اطلاع نداریم - چنین چیزی را نیافتهام.... خصوصیاتی را که افراد آشنای با اعضای دولت میتوانند بدانند و بفهمند، یقیناً مردم بعضی از آنها را نمیدانند، بعضی را هم باور نمیکنند. مثلاً اگر به مردم گفته شود که در بین وزرای جناب آقای هاشمی - بنابر آنچه که مسموع بنده است - وزیری هست که اگر از حقوق ماهیانهاش، اقساطی را که باید بدهد، کم کنند، برایش ۲۴۰۰ تومان میماند، آیا واقعاً این را تصور میکنند که در کارگزاران یک دولت - کسانی که بیتالمال و امکانات در اختیار اینهاست - کسانی پیدا میشوند که اینطور زندگی و اینگونه صرف و خرج میکنند؟ اینها چیزهای باارزشی است.»
🔺در ادامه رهبری چند تذکر مهم در دو سالگی دولت آقای هاشمی به دولت ایشان میدهد:
🔺«این ماشین بوروکراسی، چیز عجیبی است. من و شما که ده سال، دوازده سال سابقهی کار اجرایی داریم، هنوز بوروکراسی را نشناختهایم. ما در سخنان دیگران - کسانی که بوروکراسیهای عظیم معروف پنجاهساله و شصتساله و صدساله را تعریف میکنند - بوروکراسی را میشناسیم؛ که در بسیاری از موارد، با وضع خود ما هم منطبق است. این ماشین اجرایی، ضمن اینکه یک دستگاه اجتنابناپذیر است، اگر از آن مراقبت نکنید، چیز خطرناکی خواهد شد. »
🔺توصیه دیگر بحث تخصص و تعهد است:
«سعی بشود دربارهی این گزینش، زیاد دقت بشود. در سطوح بالا، آن نیروی مؤمن و بااخلاص را جستجو بکنید. البته این به معنای آن دعوای معروف «تخصص یا تعهد» نیست؛ نه، بحث بر سر کارآمدها و کاردانهاست. ما نمیگوییم به یک مسجد بروید وببینید چه کسی بهتر عبادت میکند، او را بیاورید؛ نه، در بین آن کسانی که توانایی کار را دارند، دنبال عنصر تقوا و تعهد و اخلاص بگردید و او را در رأس کار بگذارید، تا آن بطانه و مجموعهی نزدیک به شما، همواره بتواند اعتماد شما را جلب کند و شما بتوانید کار را انجام بدهید.»
🔺اما سومین و مهمترین تذکر رهبری به دولت هاشمی مقوله عدالت و توجه به محرومین است.
«مهمترین مسألهی دستگاه ما و نظام جمهوری اسلامی - که همهی اینها در خدمت و در جهت آن است - همان چیزی است که همهی ما به آن معتقدیم و بارها گفتهایم؛ یعنی کوشش برای رفع فقر و محرومیت در جامعه، و حمایت و کمک به طبقات مستضعف و محروم. واقعاً باید صحت برنامهها را به این سنجید و دنبال این قضیه رفت و کارهای دیگر را در اولویتهای بعد قرار داد. کارهای مربوط به طبقات محروم و مستضعفان جامعه - که تعدادشان هم زیاد است - حقاً و انصافاً یک حرکت اساسی را میطلبد.»
🔷جالب است که در حیطه مدیریت کشور مردم ایران چه مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده اند و البته امروز میفهمیم که تذکرات رهبری در سال دوم دولتهای هشت ساله، چه اندازه برای آنها مهم و راه گشا بوده.
همشهری
@ali_mahdiyan
هدایت شده از 📻 رادیو روایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ویژه برنامه پادکست حجره 🔰
✳️ اربعین، الگوی دوران دولت سازی ✳️
📍 پیاده روی اربعین، یک عمل سیاسی است و هر کس در این پیاده روی شرکت کند، به حاکمیت دینی کمک خواهد داد.
📚 استاد علی مهدیان نویسنده کتاب طرح کلی اندیشه مقاومت
📚 استاد مهدی شبان نویسنده کتاب طریقت جمع
❎⭕️ فردا صبح - راس ساعت ۱۰ ⭕️❎
📻 پادکست حجره - کاری از رادیو روایت
🌀 به حجره ما خوش آمدید 🌀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایام اربعین که میشه برای ما یاد سیدمحمدساجدی و خانواده اش هم زنده میشه.
رفیق پرچمداری داشتیم که جهادی بودن را یاد دوستانش میداد. با عملش
و خانواده ای که داستان شان زبانزد خانواده های ما بود.
اهل انقلاب بودند. اهل غیرت، اهل آزادی....
همه ما آرزو داریم در راه حسین ع جان دهیم و او و خانواده اش کاری کردند که این آرزو را فراموش نکنیم....
بعد از زیارت شان ، وقتی پاک شده بودند پاکتر از بال فرشته ها، همه شان با هم پر کشیدند. خودش و خانواده اش
امسال هم بنا داریم در سالگرد رحلتشان مراسمی بگیریم.
بچه ها! کربلا یاد سید محمد ما هم باشید. خودش و همسرش و سه دخترش...
@ali_mahdiyan
داستان شیب تند و قله ۲
🌱این قصه «شیب و قله» را رها نکنید. خیلی شاخص خوبی است. اولین فایده اش این است که جماعتی که ما را «لبه پرتگاه» میدانستند، رسوا میکند. دومین فایده اش هم این است که فاصله دو نگاه و دو تحلیل را نشان میدهد. فاصله ای صد و هشتاد درجه ای. نه کمی تفاوت، نه، بالکل متفاوت. نگاه لبه پرتگاهی خودش به دو نوع تقسیم میشود.
🌱اقتصاد دانها و تحلیلگران لیبرال و منفعل و برنامه توسعه نویسان آویزان به غرب از یک سوی و خودتحقیرهای ریشوی مثلا انقلابی از سوی دیگر. لیبرالهای یقه بسته و تکنوکرات قله شان اساسا ته دره است. قله شان غرب است. آخه بیچارگان ما اگر آنجا را میخواستیم که نیاز به تو کت شلواری غربگرای دسته چندم نداشتیم، میرفتیم سراغ اصل جنس، همون کراواتی هفت تیغه چشم آبی که مملکت دستش بود قبل انقلاب همین ها را میگفت. مردم ایمانشان را انتخاب کردند و طرز فکر لیبرالی شما را تف کردند. باورتان بشود یا نشود مردم ایران بین مسیر شما و مسیر اربعین و کربلا دومی را انتخاب کرده اند. شاخص «ایمان» این مردم فاصله شما را تا قله نشان میدهد.
🌱اما ریشوهای ظاهرا انقلابی و خودتحقیرهای عدالتخواه و سوپر انقلابی (که حقیقتا نه عدالتخواهند و نه انقلابی) اینها را با شاخص«امید» بشناسید. دهه نود خوب تازوندند. یک بازوی دشمن بودند برای نا امید کردن این مردم. میگفتند ما نه اصولگراییم نه اصلاح طلب ولی حقیقتا هم در محافظه کاری از هر اصولگرای بدخیمی بدخیم تر بودند، در غربگرایی اصلاحاتچی ها هم از هر غربگرایی غربگرا تر بودند. فکر میکردند باید همیشه «داغان کننده» بود تا انقلابی به نظر رسید. برای همین هر رفیقشان که داخل نظام میشد، دشمنشان میشد و هر رفیقی که بیرون میماند، برایش میمردند. چون سخن نو و درستی نداشتند تهش لجبازی با نظام آنها را در آغوش غرب میانداخت. به راحتی.
🌱قصه شیب تند و قله، روایت «ایمان» و «امید» است از مسیر این مردم مظلوم. این لایک بازها و رای دزدها، تکلیفشان روشن شد. آنانکه خطشان را از این دو طرز فکر جدا نکردند و با «قبیله گرایی» و «رفیق بازی»، جاده صاف کن آن لیبرال های غربگرا و این مارهای خوش خط و خال نسل بعد انقلاب شدند، اشتباه کردند و باید توبه کنند.
🌱آن دو زاویه نگاه ، شما را لبه پرتگاه میبیند و نظام اندیشه توحیدی است که «ایمان» و «امید» یعنی قوه و دارایی اصلی این مردم را توضیح میدهد و به چشم میآورد. اگر این سالهای سخت «شیب تند»، همین بینش را هم برای من و شما ایجاد کرده باشد، برایمان کافی است.
@ali_mahdiyan
داستان شیب تند و قله۳
🌱محرم و صفر دو ماه است که اسلام را زنده کرده. اسلام را زنده کرده یعنی چی؟ یعنی مسلمانها را زنده کرده؟ هر سال مثل یک قلب که خون پمپاژ میکند به کل بدن. زنده شدن نشانه دارد اولین نشانه اش چیست؟ امتحان، ابتلا، پیش آمدن فتنه و بلا
احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون؟
🌱پارسال داستان اغتشاشات مهسا بعد اربعین کلید خورد، اما سالهای قبل هم وقایع ایران را نگاه کنید. کی؟
فقط دو ماه های بعد محرم و صفر
🔹سال ۱۴۰۱ فتنه مهسا
🔹سال ۱۴۰۰ حمله سایبری به جایگاه های سوخت و قصه کشاورزان اصفهان
🔹سال ۱۳۹۹ ترور فخری زاده
🔹سال ۱۳۹۸ گرانی بنزین و اغتشاشات و یک ماه بعد رسید به ترور حاج قاسم
🔹سال ۱۳۹۷ حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز
🔹سال۱۳۹۶ گسترش اعتراضات مردمی بعد سفر روحانی به مشهد
🔹سال۱۳۹۵فوت هاشمی، ماجرای پلاسکو
🔹سال۱۳۹۴ حمله به سفارت عربستان، پر شدن قلب رآکتور اراک با بتن
🔹سال۱۳۹۳ سوزاندن خلبان اردنی به دست داعش، حمله به نماینده مجلس در شیراز.
🔹سال ۱۳۹۲ ربودن پنج مرزبان توسط جیش العدل و اعدام یکی از آنها در اسارت توسط گروه مزبور
🔹سال ۱۳۹۱ یکشنبه سیاه در مجلس، حمله به رییس مجلس در قم،
🔹 سال ۱۳۹۰ ترور شهیداحمدی روشن، سوال مجلس از احمدی نژاد، کاهش دوبرابری ارزش ریال
🔹سال۱۳۸۹ پروژه سوریه سازی ایران توسط سران فتنه در بهمن ماه و آغاز حصر آنها
🔹سال۱۳۸۸ ادامه اغتشاشات فتنه سبز در بهمن و اسفند
🔹سال۱۳۸۷ اعلام حضور میرحسین، کمیته صیانت از آرا
🔹سال۱۳۸۶ انفجار حسینیه رهپویان وصال(۲۴ فروردین ۸۷ یعنی یک ماه بعد صفر)
🔹سال۱۳۸۵ قطعنامه شورای امنیت و تحریمهای تسلیحاتی ایران
🔹سال ۱۳۸۴ کمتر از دو ماه بعد از ماه صفر کاریکاتور نشریه ایران جمعه و تجمعات اعتراض آمیز آذری زبانها
🔹سال۱۳۸۳ غربیها زیر همه قول و قرارهایی که با جناب روحانی بسته بودند، زدند.
🔹سال۱۳۸۲ اغتشاشات دانشجویی تهران
🔹سالهای قبل هم همینطور میتوان دنبال کرد مثل غرق شدن شش دختر دانش آموز در سال ۸۱ و انتخابات ریاست جمهوری۸۰ و روزنامه های زنجیره ای و گرفتن روزنامه نگارها۷۹، قتلهای زنجیره ای و اغتشاشات کوی دانشگاه۷۸ و همینطور و همینطور
🌱حالا یک بار کل مسیر را ببینید. امتحان پس از امتحان و بلا پس از بلا و زخم پشت زخم. ثمره این بلاها و امتحانها چیست؟
و لقد فتنا الذین من قبلهم، فلیعلمن الله صدقوا . لیعلمن الکاذبین
این رشد حقیقی است.
ایران بعد هر محرم و صفر پای عهد و قرارش ایستاد و رشد کرد. مسیر پیشرفت از دل بلا میگذرد و اینگونه ایران به قله ها نزدیک شد.
اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون
@ali_mahdiyan
هدایت شده از کشکول|محسن مهدیان
به این تصویر دقت کنید
همه خبرگزاری های داخلی این خبر را منتشر کردند. اما شاید خود شما هنوز این خبر را ندیده باشید. کدام خبر؟
کشتن یک زن باردار سیاه پوست در آمریکا.
هم زن است و هم باردار و هم سیاه پوست. پلیس آمریکا او را به رگبار می بندد و خودش و فرزند در شکم مادر کشته می شوند.
اما نه مهسا می شود و نه اسم رمز اغتشاش و نه آدم کشی و نه خیابان آتش زدن.
چرا؟ چون حرامیان رسانه ای تصمیم می گیرند این اخبار دست مردم نرسد.
مرگ طبیعی یک نفر در ایران باید بشود اسم رمز براندازی اما ادم کشی در امریکا در حد تصادف دو پراید در پس کوچه های تهران
اما سخن اینجا نیست.
دوران ترکتازی رسانه های مرجع گذشته است. اگر من و شما به عنوان فعال شبکه اجتماعی کمک نکنیم واقعیت ها به گوش مردم برسد، نمی رسد. همه باید رسانه شوند.
@mahdian_mohsen
نگاه وحشی لیلی چه افسون کرد صحرا را
که نقش پای آهو چشم مجنون کرد صحرا را
دل از داغ محبت گر به این دیوانگی بالد
همان یک لاله خواهد طشت پرخون کرد صحرا را
#اربعین
@ali_mahdiyan