عنوان قصه: *خانواده بزرگ* گوینده: *مریم نشیبا* برنامه : #شب‌بخیرکوچولو ۱.توجه به خانواده ای بزرگ که حول امام حسین ع همدیگر رو پیدا میکنند، احساس کودک را از عاشورا به هویت خودش و ارتباطات اجتماعی حول امام حسین ع جلب میکند، و این انتخاب درستی است. ولایت، خودش را در پیوستار منسجم ما و هویت ما، نشان میدهد. ۲.مساله خانواده بزرگ که حول امام حسین ع جمع میشوند یک انتخاب راهبردی برای امروز ما نیز هست. تقابل های اجتماعی بعد برخی بی اخلاقی ها و تهمت زنی ها، کام مردم را تلخ میکند، قدرت و نشاط جامعه را هم کم میکند. خروج از اخلاق، بی انصافی، تهمت زدن‌های مکرر باعث ایجاد اختلافات جدی در بدنه مردم خصوصا متدینین شد. ۳.اینکه شهر را که آغشته به تمدن غربی است بستر جدا شدن‌ها بدانیم و روستا را که نماد سادگی و پاکی است بستر انسجام اجتماعی حرف بدی نیست. اما اما دو نقد ۴.به نظرم این دو گانه ای که در آثار برخی هنرمندان دغدغه مند ما هم هست که مقابل مدرنیته، بازگشت به روستا را قرار میدهند، سخن درستی نیست. ما راه سومی داریم که نه منحل شدن در مدنیت غربی است نه بازگشت به عقب ماندگی روستایی. راهی که اتفاقا حول امام حسین‌ع و هویت انقلابی ما شکل میگیرد. حیف که نقدکنندگان فرهنگ غرب این راه را نمیشناسند یا معرفی نمیکنند. من این مشکل را مثلا در داستان "یه حبه قند" میرکریمی با آنکه بسیار هم دوستش داشتم، میدیدم و تاسف میخوردم. ۵.نقص دیگر داستان این بود که اشاره ای به خانواده بزرگتری که ما بواسطه رابطه ایمانیمان حول سیدالشهدا‌ع به دست می‌آوریم نکرد، حال آنکه اتفاقا وقت گفتنش همین جا بود. @ali_mahdiyan