14.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سمفونی_شهید_و_شهادت
بسیار بسیار زیبا اجراء شده ماندگار در موسیقی ایران
@aliakbar_esfandiar_madah
#سلام_مهدی_سلام_ای_جان...
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
#امام_زمان_عج_شهید_شهادت
🥀🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸
سلام مهدی سلام ای جان هستی
کجــا چشـم انتـظار مــا نشستی؟
چهــارده قـرن را چشـم انتظاری
چهـــارده قـــرن را دنبـــال یـــاری
بــه تنـگ آمـد دل مـا از جـدایی
نشـد یــار تـو بـاشیم کــه بیـایی
نشـان ده روی مـاه و نـازنیـن را
بهـاری کـن همه فصـل زمین را
بتـــاب ای آفتــاب صبــح امـــید
کـه از نـور تو گیـرد وام خورشید
بتاب از مکه ای شمس ولایت
جهان در پـرتـوت گردد هدایت
توچون صبح بهاری با نشاطی
زلال و پــاک چـون آب حیـاتی
سلام فرمانده، ای که جانِ جانی
توهم فـرمـانده هم صاحب زمانی
بیـــا ای همـــدم راز شهـــیدان
بیــا شـــاهــد پــــرواز شهــیدان
تو که با این شهیدان همنوایی
تـو کـه با یک یک شان آشنایی
بخـوان تـا جـان بگیـریم ازنوایت
«کجــاییـد ای شهیــدان خــدایی»
هنـوز دلتنگ آن همسنگرانم
فــراق روی شـان بــرده تــوانم
منم جا مانده از نسل غیورم
هوای نفس کرده از تو دورم
بیــا آقــای مـن تــا زنـده هستم
بیــا تـا کــه نبستـه مـرگ دستم
شوم لایق الهی چون شهیدان
کـنم هستی خــودرا برتو قربان
نمی دانـم کجـای ایـن جهـانی
توهم مولای مـا،هم جـانِ جانی
من از روز ازل بــودم مـریدت
مـدد فـرماکه گردم روسفیدت
به درگاه تـو گـرچـه مـن فقیرم
شهادت قسمتم کن تا نمیرم
شهــادت بهــترین آغــاز بـــاشــد
تمـاشـایـی تــرین پـــرواز بـــاشـد
بــــرای آرزومـــــندان عـــــاشــــق
درِ بــــاغ شهــــادت بـــاز بـــاشــد
خوشامردان پاک وخوش سعادت
ســـفر کـــردنــد بــا بـــال شهـــادت
تـو کـه دیدی در آن جمع خدایی
صفا بود و خلوص و بی ریایی
تودیدی عاشق آنجابی نشان بود
چه شوری در دل رزمندگان بود
تـو کـه در جبهه دیـدی کـربـلا را
تـو شاهد بوده ای لطف خدا را
تـو پـرپـر گشتن شان را که دیدی
تـو بی سرگشتن شان راکه دیدی
هرآنکس ذکرمهدی رابه لب داشت
شهادت را زحق آن شب طلب داشت
نــواهــا بــا نــوای کــــاروان بـــود
به لبها بـانگ یاصاحب زمان بود
همه رفتندومن جـامانده هستم
دریغـا از شهیـدان رانـده هســتم
نشـد آخــر شهـادت قسـمت من
از آن آلاله هـا وامــانـده هستم
همـی دانــم کــه تــا روز قیــامت
ز روی ماهشان شرمنده هستم
اگـــر چـــه ســالهـا بگـذشـت امــا
ز دلتنـگی شـان آکنــده هستـم
شهـیدان در غُمـار عشـق بُـردند
منم کــه تــا ابــد بــازنـده هستم
چنــــان دوران دفــــاع مقــــدس
اگـرچـه همچنان رزمنده هستم
بیـا لـب تـر کـن ای فـرزنـد زهـرا
مطیـع امـرت ای فرمانده هستم
شهادت افتخاری جاودان است
شهادت هم ازآنِ عاشقان است
شهیدان عاشقانی حق سرشتند
شهیـدان تــا قیــامت در بهشتند
مـن از روز نخستین عهـدبستیم
که حامیِ «ولایت»بودو هستیم
رخ چون ماه تو تاپشت پرده است
ولــیِ امــرمـا «سیـدعلـی» هسـت
بجـوشدتـاکـه خون«حاج قاسم»
وفـاداریـم مــاچون«حاج قاسم»
شــده ذکــر همـه بــرگــرد آقــا
تــو را بــه فــاطمـه بــرگـرد آقـا
بیـا ای غصـه خـوار درد حیـدر
بیـا ای بـی قـرار داغ مــادر
بیا مهدی بیا ای روح احساس
بیـا ای سـوگــوار داغ عبـاس
بیا ای روضه خوان عمه زینب
دوچشمت خون چکان عمه زینب
بخوان از روضه ی جانسوز گودال
بگو چون شـدکه زینب رفته ازحال
بگو از لحظه ای که سر جدا شد
صـــدای زینبــش واویلــتا شـــد
بـگو اسبان چه کردند بـا تن او
بــگو از غــارت پیــراهــن او
بخوان آن روضهٔ دشت عطش را
بخوان زآنجا که زینب کرده غش را
بخـوان روضه که«مـداح»جـان بگیرد
بخـوان یک یاحسین گــویـد بمیرد
🥀🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
لینک کانال اشعارنغمه های سرخ در پیام رسانهای تلگرام و ایتا👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#رحمت_و_فیض_خداوند_مجید
#مادر_چهار_شهید
#شهید_شهادت #سیرت_ام_البنین
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
رحمت و فیض خداوند مجید
بر پدر بر مادران هر شهید
آنکه با کسب حلال وشیر پاک
پروریدند مردهای سینه چاک
درخطر چون دیده اند خاک وطن
کرده اند بر جسم فرزندان کفن
مادری چون حضرت اُمُ البَنِین
داشت فرزندان پاک ونازنین
مادری که هرچه گل می پَرورید
یک به یک از او شهادت می خرید
در وجودش غیر مهر مادری
بوده عشق و شور لاله پروری
تا که روزی روزگاری جنگ شد
عرصه بر شیران میدان تنگ شد
روزهای امتحان بود و جهاد
دسته گلهای خودش راهدیه داد
گر بدل از مِهرشان آکنده بود
بهر اسلام ازهمه دل کنده بود
هر دم از جبهه خبر آورده اند
بهر او نعش پسر آورده اند
سالهایی داغ پشت داغ دید
تا که فرزند چهارم شد شهید
انقلابی شد در این مادر پدید
افتخارش بود شد اُمُ الشّهید
تا که روزی بهر تقدیم سلام
کرده عزم دیدن روی امام
چشم دل چون چشم سر بیدار کرد
بـا خمینی عزیـز دیـدار کـرد
بسکه در دل شوق روح الله داشت
عکس فرزندان خود همراه داشت
عکس اول کرده تقدیم امام
گفت سیزده سال او می شد تمام
عکس دوم را که دید آن راد مرد
قلب نازنین شان آمد به درد
عکس سوم را که تا آن پیر دید
از نهادش آه جانسوزی کشید
چشم آن عارف ترین روزگار
اشک می بارید چون اَبر بهار
دید آن مادر، امام از پا فتاد
عکس چارم را نشان او نداد
دید تا قلب امام آمد به درد
عکس ها را زیر چادر جمع کرد
با دلی سرشار از اندوه و درد
گفت اشک تو مرا بیچاره کرد
من اگر داغ جوان دیدم امام
باغ خود را در خزان دیدم امام
خواستم تا که نگردی بی قرار
تا مبادا جاده گردد بی سوار
گر بر این غمها رضایت داده ام
هدیه در راه ولایت داده ام
می کُشد ما را اماما آه تو
بچه های من فدای راه تو
ای فدای دیدۀ چون مَشک تو
من پسر دادم نبینم اشک تو
نیستند قابل عزیزانم ولی
کرده ام نذر حسین بن علی
بچه هـای من کجا ای نورعین
نازنین گلهای مولایم حسین
من شنیدم که حسین باسوز ودرد
پیش نعش اکبرش خون گریه کرد
من شنیدم تا که حالش دیده اند
لشکری بر اشک او خندیده اند
برحسین این داغ شد«مداح» گران
سخت باشد بر پدر داغ جوان.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
لینک کانال اشعارنغمه های سرخ در پیام رسانهای تلگرام و ایتا👇
@aliakbar_esfandiar_madah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_شهادت
#شهید_حاج_همت
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
مکن ای عقل بُغضم را مَذِمّت
به قدر لاله دارم داغ «هِمَّت»
مرا«همت»به شور آورد مردم
به راه عشق و نور آورد مردم
بسیجیِ سپاهش بوده ام من
اسیر یک نگاهش بوده ام من
مرا«همت» ولایت باورم کرد
وشور عشقبازی درسرم کرد
از او آموختم خود باوری را
خدا جویی ولایت محوری را
اگر شاعر شدم مدیون اویم
سزد که از بزرگی اش بگویم
بدل فرماندهی می کرد«همت»
الهی زندگی می کرد «همت»
مگو «همت» بگو غیرت بگو مرد
خداهم از وجودش عشق میکرد
از آن ساعت که گردید آسمانی
به رویش خورده مُهر جاودانی
حدیث عشق یادم داد«همت»
الهی روح پـاکت شاد «همت»
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@aliakbar_esfandiar_madah
#سلام_بابا_سلام_آسمون_ماه
#دلگویه_مازنی_دختر_شهید
#شهید_شهادت_دلگویه_مازنی
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
سلام بـابـا سلام آسمون مـاه
تِـه خَسّـه تـنِ دور بَرسی از راه
مسافـر هرکه داره چش براهه
ونه دل تنگ و سینه پُـر آهـه
خسّه تنِ بلاره مرد جنگی
بابا کی بَدیّه به این قشنگی؟
مه دل خوانه تِره هادم نِواجش
مه دل که پاره بَیّه مـره هـارش
سِیو ریشِ حِنا چَنّه قِشنگه
چیکار هاکنم این دل تِسّه تنگه
مه سینه تنگ و مه چِش مشت وارش
شِه زانو سر تره دِمبه نواجش
خوامه بَـوّم که بابای صمیمی
نَدُونّی چَنّـه سخت هسه یتیمی
تره تا بدیمه دل بَیّه پاره
بابا ته خون آشی ریشِ بلاره
بابا دونّی مه ور چی تازه بَیّه؟
غم خِرابـه و داغ رُقَــیّه
من اینجه چون بِیمه شهیدکیجا
همه مهربونی کردنه مِه جا
اگرچه سخته ته مصیبت وداغ
دیگه اینجه مره نَزُونه شلاق
داغ جدایی مه دل ره بَزُو چنگ
ته تابوت ره کسی نزوعه باسنگ
مه وسّه اینجه دسّه گُل فراوون
ولی اونجه رقیه جانِ دل خون
نا مه تن کهو بَیّه نـا مه بازو
رقیه زیر شلاق دس و پا زو
اگر چه بابا جون مه دل کبابه
ولی اینجه کجه شام خرابه؟
شهید اگه قراره سر نداره
خدا هاکنه وه دتر نداره
شب و روز بَیـّه مه کاربرمه زاری
مره بکوشته ته چشم انتظاری
اِسا که دِترِه شهید بَهیمه
پیش رقیه رو سفید بَهیمه
بابا جون ای فداییِ ولایت
گوارای ته شربت شهادت
مه دل تنگه بابا ازاین جدایی
بابا یتیمی سخت هسه خدایی
بـابــا دیـگه کـجه تره بَوینِم؟
گل ِ بُوسه ته دیم جا بچینم؟
ته که بُوردی مه همدم جان ماره
اگــر چــه از غـم ته بیـقراره
بــدور ازمـن همیشه برمه کِنّه
تـه غـم وغصه ره شه سینه کِنّه.
مِه دل از حرف مردم خَله گِیته
گِـنّه شِـمه شهـید چَنّـه بَهـیته ؟
ته که بوردی اَما دارمی ولی ره
خدا حفظ هاکنه «سید علی» ره
من بابا نَدیمه به این صمیمی
بَهـیـّه مَــرهم زخــم یتـیـمی
بـابـاتـر ازبــابــاهـای نـمونه
خـدا دونّــه کــه چَنّه مهربونه
دعا کِمّه که به حقِ پیمبر
خدا سلامتی هاده به رهبر
مِه دردِ دِلّه«مداح» بَخونِسّه
انگاری مِه حال و روزه دونِسّه
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
لینک کانال اشعارنغمه های سرخ در پیام رسانهای تلگرام و ایتا👇
@aliakbar_esfandiar_madah