#پدر_باشد_امید_و_تکیه_گاه_و
#در_فراق_پدر
پدرباشدامیدوتکیه گاه وعشق فرزندان
پدرسنگ صبور زندگی ازبهردلبندان
پدرآموزگاردرس حق جویی وحق گویی
به هنگام پریشان خاطری تسکین ودلجویی
پدریعنی امید،پدرسنگ صبور
پدربوده مراچنان کوه غرور
نشینم درعزای آنکه مارامونس جان بود
بدردورنج ومشکلها چنان داروودرمان بود
کجایی کوه صبرمن بدست غم گرفتارم
توبودی ای پدرجان درچنین هنگامه غمخوارم
زدستم رفته ای دگرافسوس وآه
شدم بی توپدراسیروبی پناه
کشیدی رنج ومحنتهابدوران قامتت خم شد
تورفتی تاکه ازدستم دریغا قسمتم غم شد
پدرجانم هرآنچه دارم ازرنج وملال توست
تمام افتخارات من از نان حلال توست
دریغ و ای دریغ دگرپشتم شکست
غباربی کسی به فرق من نشست
مسلمانان چه سخته درد هجران پدر دیدن
بساط عمر بابا را دگرازخانه برچیدن
پدر همچون عمود زندگی وخانه می باشد
نباشد گر پدر آن خانه چون ویرانه می باشد
صفای خانه ام پدریادت بخیر
گل کاشانه ام پدر یادت بخیر
دریغا رفته از دستم پدر آن عشق بی همتا
یتیمی درد بی درمان بخوانم در غم بابا
دلم شد تنگ روی تو دریغارفتی ازدستم
کنار خانۀ قبرت به آه و ناله بنشستم
صفای خانه ام پدریادت بخیر
گل کاشانه ام پدر یادت بخیر
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@aliakbar_esfandiar_madah