#دلنوشته
سنگ نوشته
روی سنگ قبری نوشته بود؛ خدایا من در دنیا که بودم هر روز گناهان من به سوی تو می آمد و نعمات تو به سمت من سرازیر می شد، اکنون که مرده ام و گناه نمی کنم، انتظار بیشتری دارم!!!
خدایا من را سوا نکن!
روزی در عرفات پیر مردی در چاله ای نشسته بود و عوامانه با خدای خود مناجات می کرد، می گفت: خدایا ما وقتی مغازه می ریم و حبوبات می خریم در نخود و لوبیا خار و خاشاک هم هست، گاهی ممکن است سنگریزه و حتی فضله ای هم باشه، ولی ما همه اونها را با هم می خریم و سوا نمی کنیم، من آن خار و خاشاک این جماعتم، به بزرگی خودت سوگندت می دهم، ما را یکجا بخر!
خدا حرف تو دهن ما می ذاره!
خداوند کریم ما را مواخذه هم که می کنه باز حرف تو دهن ما می ذاره! در قرآن می فرمایید:
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ یعنی ای انسان چه چیزی تو را به پروردگار کریمت گستاخ کرد؟!
به ما یاد می ده اگر این سوال را پرسیدم بگید کَرم شما مرا گستاخ کرد ای کریم!!
✍علی ارجمند عین الدین
┏━━━🍃🌸🍃━━━┓
🆔 @aliarjmand_jahad
┗━━━🍃🌸🍃━━━┛