نگو کاشانه ای آتش گرفته در میخانه ای آتش گرفته دلیل اشک های شمع این است: پر پروانه ای آتش گرفته #علی_اصغر_شیری #فاطمیه

شاعرشدن به غیر دل‌آزردگی نبود این درد جز شکفتن و پژمردگی نبود یک عمر در هوای غزل زنده شو، بمیر نظم ردیفِ قافیه جز بردگی نبود کنج اتاق، مویه‌کنان‌، منزوی بخوان فرجام انزوا به جز افسردگی نبود یک بار هم نشد غزلی باب طبعمان دردا! که واژه جز غم و دلمردگی نبود این شعرهای طردشده، عمر رفته‌اند عمری که جز حقارت و سرخوردگی نبود از این نفس ‌کشیدن بیهوده خسته‌ام سر‌زندگی به غیر دل‌آزردگی نبود #علی_اصغر_شیری

#نوستالژی دل را مده دوباره به دلدار دیگری اینجا ندیده عشق خریدار دیگری اینجا بهای نقد به عشقت نمی دهند یوسف برو دوباره به بازار دیگری دیوار های خط خطی و دست خاطرات حالا رسیده نوبت دیوار دیگری مضمون قصه های تو باید عوض شود منصور دیگری به سر دار دیگری تکراری است هر چه نفس می کشی هنوز باید به _ عشق _ زاده شوی بار دیگری حتی به شعر تو صله ای هم نمی دهند شاعر برو دوباره به دربار دیگری ... #علی_اصغر_شیری از اولین شعرهایم که دوستش دارم

#شاید_پاک_شود نبوغ و جسارت و جنون شاعران دهه سی و چهل برای من شگفت انگیزه کنگره‌ها و جشنواره‌ها و مسابقات شعری جز سرخوردگی برای استعدادهای فراوان شکست خورده و غرور و شهرت ناپایدار برای برگزیدگانشان چه ارمغانی داشته‌اند؟ پ‌ن:امشب از اون شباست که دلم می‌خواد هم‌عصر سهراب و فروغ و بقیه‌ی دوستان باشم😁 پ‌ن:به قول شاعر همشهری ما آقای #علی_اصغر_شیری: "شاعر شدن به غیر دل آزردگی نبود" #اعظم_سعادتمند @azam_saadatmand

🔎 #عرض_ارادت 🏴 السَّلامُ علیکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ کم نیست بغض‌های گره خورده بر ضریح اما به غیر اشک نداریم حاجتی ✍ شاعر: #علی‌اصغر_شیری 📸 عکاس: #ندا_پناهی 📅 سه‌شنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۳ 🌐 ایتا | تلگرام | اینستاگرام 🆔 @Honarestan_net

گنجشک کوچکی شده‌ام در پناه تو خو کرده‌ام به سایهٔ چشم سیاه تو ای کاش در مسیر رسیدن به خانه‌ات باشد درخت کوچک من تکیه‌گاه تو‌ برعکس من، در آینه بوسیده‌ای مرا این بود عاشقانه‌ترین اشتباه تو خاری به چشم من شده زیبایی‌ات؛ ولی این‌ها فدای یک سر سوزن نگاه تو تنگ غروب پلک زدی، آفتاب رفت زل می‌زنم به پنجرهٔ پابه‌ماه تو #علی‌اصغر_شیری

#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا پیش چشم غنچه، گل را خار زد گل شکست و تکیه بر دیوار زد #علی_اصغر_شیری

بین هر کوپه تو تکرار شدی، محو شدی مرگ بر پنجره هایی که تو را دزدیدند #علی_اصغر_شیری