نگو کاشانه ای آتش گرفته
در میخانه ای آتش گرفته
دلیل اشک های شمع این است:
پر پروانه ای آتش گرفته
#علی_اصغر_شیری
#فاطمیه
هدایت شده از کتیبه تاک
بانوی وحی! هستی پیغمبر! در خانه تو عشق فراوان است
از کوه نور غار حرا می گفت: إقرا... که خانه خانه ی قرآن است
تابیده نور وحی به تقدیرت، خورشید و ماه یکسره تسخیرت
بی شک شکوه آیه چشمانت با اولین نگاه مسلمان است
#علی_اصغر_شیری
#حضرت_خدیجه س
هدایت شده از کتیبه تاک
همیشه اول پاییز عشق می خندد
تو مهربان شدهای، مهر ماه زیبایی است
#علی_اصغر_شیری
#پاییز
خزان چه کرده مگر با درخت تازه جوانت
که باید اشک انارش به جویبار بریزد
#علی_اصغر_شیری
#پاییز
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
دنبال تو گشتیم به هر گوشهٔ بامی
بُرقع بزنی یا نزنی مــــــــاهِ تمامی
━━━━💠🌸💠━━━━
#علی_اصغر_شیری
@sherhaye_nab
نوک می زند پرنده باران به شیشه ها
پر می کشد دلم به هوای همیشه ها
#علی_اصغر_شیری
#شعر_باران
پیشانی ام کتیبه خط خورده ای شده
گویا نوشته این دو سه خط:
د و س ت د ا ر م ت
#علی_اصغر_شیری
#شعر_عاشقانه
باید جواب ابرهه سجیل باشد
باید هدف ها قلب اسرائیل باشد
#علی_اصغر_شیری
#انتقام_سخت
ادارهتکنولوژی،گروههایآموزشیوبررسی محتوای متوسطه استان قم
@QomTechnology
هدایت شده از ادبخانه
🍁خزان چه کرده مگر با درخت تازه جوانت
که باید اشک انارش به جویبار بریزد🍂
#علی_اصغر_شیری
🍁
هدایت شده از شاعرانه
علیاصغر شیری شهریور ۱۳۶۴ در ماهنشان زنجان متولد شد. وی در کودکی همراه خانواده به قم مهاجرت کرد و تحصیلات خود را در این شهر گذراند. او از نوجوانی به شعر علاقه داشت و به گفته خودش سرودن را با شعر آیینی ترکی در هیآت آغاز کرده است. وی در جشنوارهها و کنگرههای مختلفی برگزیده شده است. تحصیلات دانشگاهی وی در رشته زبان و ادبیات فارسی است و اکنون به تدریس در آموزش و پرورش اشتغال دارد. «به زبان مادری»، «لبخوانی» و «کتیبه تاک» سه مجموعه شعر او است.
#معرفی_شاعر #علی_اصغر_شیری
📜 @sheraneh_eitaa
یقین خون تمام عاشقان بر گردنم باشد
اگر پا پس کشیدم لحظه ای از عشق مدیونم
#علی_اصغر_شیری
#شعر_عاشقانه
هدایت شده از گلچین شعر
برای دیدنم این بار هم مُردَّد بود
گناه او که نبود، استخاره ها بد بود
کبوترانهتر از پیش جلد هم بودیم
چرا که من قمی و او هم اهل مشهد بود
کنار حوض حرم آشنا شدیم ولی
قرار آخرمان روبه روی گنبد بود
برای شاعری من شروع خوبی شد
«زن جوان غزلی با ردیف آمد بود»
تمام درد دلم را فقط به او گفتم
برای گریه من شانه ای که باید، بود
قرار آخرمان بود و گریه ها کردیم
همین که گفت کنارم دگر نخواهد بود
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از کتیبه تاک
فال حافظ را بگیر احوال حافظ را بپرس
از غزل ها حسرت و آمال حافظ را بپرس
در لسان الغیبی او، رازها ناگفته ماند
از دل شاخه نبات، اقبال حافظ را بپرس
از خروش خمره ها، از جنب و جوش خمره ها
مستیِ بیش از حدِ تمثال حافظ را بپرس
غرقهٔ بحر رمل بوده است در شطّ شراب
خط به خطِ بادهٔ رمّال حافظ را بپرس
گشته ام دیوان به دیوان، دیده ام شاهدمثال
از من شاعر فقط امثال حافظ را بپرس
فالگیری دوره گردم در شب یلدای شهر
از غزل آوازهٔ نقال حافظ را بپرس
خواجه حق بر گردن ما عاشقان دارد هنوز
گاه گاهی با تفأل حال حافظ را بپرس
#علی_اصغر_شیری
#شب_یلدا
#شعر_حافظ
هدایت شده از اَرِنی
خزان چه کرده مگر با درخت تازه جوانت
که باید اشک انارش به جویبار بریزد
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
#پاییز
هدایت شده از کتیبه تاک
شهر من قم نیست اما در حریمش زنده ام
در هوای حق حق هر یاکریمش زنده ام
در حرم، در خلوت شب های احیا تا سحر
محو کاشی های رحمان و رحیمش زنده ام
در هوای تازه اش هر دم مداوا می شوم
هر نفس با ربناهای نسیمش زنده ام
من پر از شب های پروین خوانی ام کنج حرم
تا سحر با قصه ی اشک یتیمش زنده ام
در میان تیمچه، در ازدحام رنگ ها
در میان نقش بازار قدیمش زنده ام
دود اسفند حرم حرزالامان شهر شد
تا نفس دارم فقط با این شمیمش زنده ام
#علی_اصغر_شیری
#شعر_قم
غزلی از من در خبرگزاری مهر تقدیم به کریمه اهل بیت علیهم السلام
http://mehrnews.com/x36bMp
#علی_اصغر_شیری
#یا_فاطمه_اشفعی_لنا_فی_الجنة
با دست روی سینه به او احترام کن
از روی کوه خضر به بانو سلام کن
#علی_اصغر_شیری
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کسی که خون دلش از شراب سرخ تر است
چرا پیاله به کف باشد و خمار کسی؟
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
هدایت شده از اَرِنی
مو به مو از شب نشینی های زلفت گفته است
درد دل ها کرده با من شانه، وقتی نیستی
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
هدایت شده از کانون مداحان
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
بارها با آن که توفیق زیارت داشتم
در دل درمانده اما باز حسرت داشتم
گرچه عمری من نمکگیر قمم، فرقی نداشت
حس من این است در مشهد اقامت داشتم
با هم از پرواز میگفتیم روی گنبدت
کاش با بچه کبوترها رفاقت داشتم
مادرم پیغام داده: دست خالی برنگرد
مادرم تنها خبر دارد که حاجت داشتم
شعر را روی بلیت خود نوشتم، ای عزیز!
در ضریح انداختم آنچه بضاعت داشتم
باید از هر خادمت کسب حلالیت کنم
تا تو را پیدا کنم، هر صبح زحمت داشتم
✍ #علی_اصغر_شیری
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
برای شهدای غیور مرزدار
با قدمهایت سکوت دشت را در هم بریز
ردّپای توست مرز سرزمین مادری
با نگاه بی کرانت دشت را تسخیر کن
تا نیفتد سرزمین تو به دست دیگری
از افق سر میزند هر صبح مهر خاوران
سایهی تو پرچم در اهتزاز میهن است
در هجوم بادهای در به در محکم بایست
مثل کوهی که سراسر پیکرش از آهن است
هر نسیمی که گذر کرده است روزی از برت
دشتها را سر به سر با بوی تو آکنده است
زندگی جاری است در چشم تو چون زاینده رود
زندگی در هر نگاه بیقرارت زنده است
بر لبت آوازهای بومیات گل کرده است
خاطرات کهنه ی تو عشق را در بر گرفت
روی خاک سرزمینت مینویسی نامه را
نامهای که سطرهایش عشق را از سر گرفت
مثل سربازی که جان بر کف لب مرز آمده است
دوستت دارم، به شوقت در خطر افتاده ام
بعد تو دسته گـلی بر روی سـیـم خاردار
پرپرم کرده است و از تو بی خبر افتاده ام
#علی_اصغر_شیری
#ارتش_قهرمان
هدایت شده از آقایِسایه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باران شروع می شود
اما تو نیستی ...!
گوینده :#آقای_سایه
شاعر: #علیاصغرشیری
#پادکست_تصویری
___ __ _ _
•||https://eitaa.com/Mr_Sayeh
هدایت شده از کتیبه تاک
#روز_دانش_آموز_مبارک
من سال هاست منتظرم تا بخوانی ام
با چشم های غرق تماشا بخوانی ام
پایان جمله های دلم فعل ساده داشت
اما تو خواستی که معما بخوانی ام
در واژه نامه های نگاهت غریبه ام
وقتی که با حروف الفبا بخوانی ام
اصلا مرا ببر به دبستان کودکی
شاید میان دفتر انشا بخوانی ام
هر شب مرور می کنمت خاطرات من
تا در مسیر کوچه فردا بخوانی ام
تصمیم دیگری نگرفتم به غیر تو
آنقدر من نوشته امت تا بخوانی ام
#علی_اصغر_شیری
https://eitaa.com/aliasgharshiri