أین عمّار...؟
...می گویند آخرین خطبه حضرت امیر، قبل از شهادت بوده است.
خطبه ای که حکایت از یک سینه داغ و پر غصه داشت.
و خواصی که نشناختند علی را و عظمت ولایت را و حرف خویش را بر حقایق و رأی امام مقدم داشتند؛
علی، از جهاد می گفت و آنها مشغول دنیایشان بودند و مشغول سیاست بازی هایشان!
فکر و ذکرشان، منافع مالی و سیاسی شان بود؛
حاضر نمی شدند از خود هزینه کنند.
سپر امام نبودند،
گاه اگر فرصتی می شد تنها به تایید امام و تصمیمات او بسنده می کردند!
حکایت عمار گفتن های علی ابن ابیطالب تکان دهنده است.
کسی در اوج قدرت باشد و این گونه سخن بگوید:
ما ضَرَّ اِخوانُنَا الَّذینَ سَفِکَت دِماؤُهُم و هُم بِصفّین الا یَکونوا الیَوم اَحیاء،
برادران ما که خونشان در صفین ریخته شد، ضرر نکردند که اگر امروز زنده بودند،
یَسیغونَ الغَصَص و یَشربونَ الرنق
خوراکشان غم و غصه و نوشیدنی شان اندوه می شد
قَد والله لَقوا الله فَوَفاهم اُجورَهم واحلهم دارَ الامن بَعد خَوفهم
قسم به خدا در حالی خدا را ملاقات کردند که خدا اجرشان را به تمامی داد و بعد خوف آنها را ایمن گرداند
أینَ إخوانِیَ الّذینَ رَکِبوا الطَّریق ، وَ مَضَوا عَلى الحَقّ ؟
کجایند برادران من که راه حق را رفتند؟
أینَ عَمّار، أینَ ابنُ تَیهان، أین ذُو الشّهادتَین؟
عمار کجاست؟ ابن تیهان کجاست؟ ذوالشهادتین کجاست؟
أین نُظرائُهم مِن إخوانِهمُ الذینَ تَعاقَدُوا عَلى المُنیة و أبْردَ بِرؤوسِهم إلى الفَجَرة؟
و کجایند مثل عمار، مثل ابن تیهان، مثل ذوالشهادتین که در راه حق با هم عهد بستند و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند؟
ثُمَّ ضَرَب علیه السلام بِیَدِهِ عَلى لِحیَتِهِ الشَّریفة الکریمة ، فَأطالَ البُکاء...
حضرت به اینجا که رسید به صورت خود زد و گریه ای طولانی کرد
این روزها زیاد پرسیده می شود که چرا رهبری کاری نمی کند؟
چرا حمله نمی کنیم؟
چرا انتقام نمی گیریم؟
دوباره و چندباره متن رابخوانید.
علی با کارگزارانی که فقط در لفاظی او راتایید می کنند و خود را وفادار به او می نامند، چه کند؟
همین ها باعث می شوند که گرگ های نفوذی و عمله های دشمن، بابلندگوهای اجاره ای، محاسبات مردم را برهم بزنند.
مردم، عزت و اقتدار واستقلال و آرامش می خواهند،
جوانها، با درون پاک و روحیه غیرت و شجاعت، به دنبال سربلندی وافتخار هستند،
اما این مارهای خوش خط و خال، سیستم محاسبه جوانان را به شکم و میز و شهوت که به خفت و ذلت و سرشکستگی و استثمار ختم می شود، مشغول می کنند وچون تقوا ندارند، از هیچ دروغ وتهمت و مغالطه ای باک ندارند.
رهبری باکدام کارگزارانش به تقابل با صهیونیزم بپردازد؟
با رئیس جمهوری که می بیند و می داند که صهیونیست ها بمب اتمی دارند هیچ پروتکلی راهم نمی پذیرند، آژانس هم هیچ نظارتی ندارد، اما برایران چقدر برای بمب نداشته فشار می آورند، باز هم می گوید ما سلاح رابرزمین می گذاریم و اسرائیل هم زمین بگذارد ویک مرجع بین المللی بیایدنظارت کند!؟
با وزیر امورخارجه ای که با شناخت ازماهیت مجامع بین المللی، می گوید که ما ترور سیدحسن نصرالله را در مجامع بین المللی دنبال خواهیم کرد!؟
مجامع بین المللی در کدام دعوا، یک سکه سیاه، کف دست شما گذاشته اند؟
یا با شورای عالی امنیت ملی که سالها مشاور ارشدش جاسوس بوده؟
یا با انقلابی هایی که با تکفیر همدیگر، جبهه حق را تضعیف کرده و می شکنند؟
جاسوسان ونفوذی ها از یک سو و خستگان و پخمه ها از سوی دیگر، دستان علی را بسته اند و کاری از معدود مخلصانی چون مالک و عمار و ذوالشهادتین برنمی آید.
علی بجنگد می گویند چرا مردم را به کشتن می دهی، نجنگد، می گویند چرا ما را به ذلت می کشانی؟
امت را هم که به اشتباه بیندازند، به زنده باد و مرده باد در جبهه خودی آنقدر فرو می رود که اشباه رجال، را به جای رجال بر می گزیند!
آری؛ لایحمِلُ هذاالعلَم، الّا اهلُ البصَر والصّبر...
#مردم
#خواص
#بصیرت
#علی
#رهبر
https://eitaa.com/alibakhshi_mashhad