سلام رفقا
امروز می خواهم مطلبی را بیان کنم برایتان که شاید برایتان جالب باشد
لطفا با توجه ویژه مطالعه فرمایید👇🏻👇🏻
﷽
یادم هست حدود ۹ سال گذشته
دوران عقد مان بود همسر بنده برای ایام نوروز پیشنهاد کردند که یکی ازدوستان نزدیکم که خداحفظشان کند قرار هست سفر راهیان ببرند من هم یک دل نه صد دل گفتم حتما ماهم باایشان راهی شویم....
ماشدیم یک زوج همسفر تا بهشت اما بهشتی که واقعا لمس کردنی بود...
اما دران سفر ما دنبال این بودیم که حظ معنوی بیشتری ببریم اما بیشتر سیاحتی بود تا معرفتی......
خیلی از مناطق را نرفتیم یا درست تر اینکه طلبیده نشدیم و اجازه ورود پیدا نکردیم....
گذشت چند ماهی و ماراهی شهر اصفهان شدیم و بعد به صورت ناخواسته راهی شهرضا به واسطه یکی از دوستان همسر شدیم...
و بعد در طول سفر از اصفهان تا شهرضا باهم بسیار صحبت کردیم که کاش میشد و ما کاروانی داشتیم که می توانستیم برای شهدا علمداری کنیم....
این حرف ها و صوت شهدا واشک در طول سفر ادامه داشت....
رسیدیم شهرضا و برسر قبر چشم مجنون و سردار خیبر ...شهید همت....
یادم هست که ازایشان بآلتماس خواستیم که مارا لایق خادمی شهدا وعلمداری و رساندن معارف سرزمین های نور به صورت کامل کنند....
یادم هست که گفتیم ما تا به الان ای شهید همت ای حی واقعی کسی را باخودمان تا شخر دیگری هم نبردیم و می خواهیم علمدار کاروان ما و صاحب اختیار ما شوید....،
و شد کاروان راهیان نور به نام نامی علی بن موسی الرضا علیه السلام و شهید همت.......
و ان قدر اتفاقات عجیب در کاروان افتاد که کسی جز شهدا نمییتوانستند هدایتگر ماجرا باشند......
داستان تشکیل گروه فرهنگی علی بن موسی الرضا علیه السلام را برایتان نقل کردم در ایام شهادت سردار جزیره مجنون که تا بدین جا هرکاری که انجام شده جز نظر لطف ورحمت ولی نعمتمان و جز دعای مادر سادات و جز علمداری شهدا و صاحب لوا کاروانمان شهید همت نبوده است....
امیدوارم که ما لایق این خادمی بزرگ باشیم....
#شهید_همت
#سردار_خیبر_شکن
#ز_کودکی_خادم_این_تبار_محترمم
#امام_رضا
#کاروان_علی_ابن_موسی_الرضا
#راهیان_عشق