eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
243 دنبال‌کننده
711 عکس
35 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 یعنی خارج کردن خدا از گوشه‌ای از عالم؟ ✅ نه! اگر اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را خوب فهمیده بودی، این حرف را نمی‌زدی. اراده تو و اراده‌کردن تو و محصول و نتیجه اراده تو، همگی بالله موجودند. تو اعتبار می‌کنی ولی بالوجود موجود می‌شوند. بنابراین هیچ صحنه‌ای از وجود خالی نیست. ✅ ! اصلا تمام هنر او این است که موجود خلاق ساخته! با قدرتش، خلاق ساخته. هیچ‌کس نمی‌تواند اراده‌دار بسازد، ولی او ساخته. یعنی آن گوشه از عالم را سپرده به او. آن‌به‌آن به او انرژی می‌دهد که او هر کاری می‌خواهد بکند! از پایین ببینی، این خودکار است ولی از بالا ببینی، حول و قوه و افاضه از بالا آن به آن می‌رسد. ولی ویژگی این موجود چیست؟ عین خودش، اختیار دارد! الله اکبر! با این تفاوت که برای اینکه اختیارش کار کند، باید به برق وصل شود! که وصلش هم کرده. او اختیار را در این سطح، واگذار کرده. چیزی ساخته و صندلی را به او داده و حالا از نگاه کردنش، لذت می‌برد. چرا می‌خواهید نقطه قوت سازنده را به نقطه ضعفش تبدیل کنید؟ 💠 حالا چه جذاب می‌شود وقتی که این، ذره‌ذره بگیرد و بگوید ای الله! من در ذات خودم شعور این فرمان به دست گرفتن را ندارم؛ بیا را از دستم بگیر. یعنی همین اصل ویژگی اختیارش را کند... این علم به ناتوانی و علم به بی‌شعوری ذاتی، چقدر در دلش شعور می‌جوشد... چقدر خدا لذت می‌برد... @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
📌 تا نشی، هیچی گیرت نمیاد ✨ خدا رحمت کند حاج آقای را. هی می‌گفت تا لطیف نشی، چیزی گیرت نمیاد. چقدر این حرف درست و دقیق و حکیمانه است. ✨ بزار اینطور بگم: از مهم‌ترین کشفیات من این است که تا آرام نگیری و طمانینه پیدا نکنی و با آرامش برخورد نکنی، به حقیقت متصل نمی‌شی. این واژه قشنگ این معنا را می‌رسونه. ✨ خدا لطیف است. لطیف مثل پتوی نرمینه؛ در برابر پتوهای سربازی! در برابر پتو پلنگی. دست که رویش می‌کشی، دستت کیف می‌کنه! لطیف مثل گل‌برگ؛ چیزی که هست، ولی اینقدر نرم است که انگار نیست. دوست داری همه هست‌ها مثل این نیست، باشند! لطیف! ✨ باید لطیف باید باشی که لطیف را -کار خدا را- درک کنی. لطیف، چون لطیف است، مثل این خطکش‌های عکس‌داری که وقتی تکون می‌دی، عکسش عوض میشه و وقتی تندتند تکون میدی، متحرک میشه، نوسان داره! لطیف مثل عکس ماه در آب چشمه است. ✨ لذا لطیف را می‌توانی رد کنی! نبینی و رد کنی؛ انکار کنی؛ تکذیب کنی. ولی اگر خواستی ببینی، باید آرامش داشته باشی، صبور باشی، طمانینه داشته باشی و در یک کلمه، خودت لطیف باشی. آرام باشی تا ببینیش. 🔸 آسیب: توهم! هپروت! شعر! 🔹 پاسخ آسیب: چون الماس ارزشمند است، یک عده تقلبی‌اش را می‌سازند. و چون الماس تقلبی دست ملت است، چیزی از ارزش الماس واقعی کم نمی‌شود. فقط یک احمق، به خاطر وجود جنس تقلبی، اصل ماجرا را ول می‌کند. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
؟ (۱) ✴️ - هی رفیق! ؟ ✅ - می‌کنم. می‌کنم. کارم طلبگی است. ✴️ - خب دقیقا کارت چیه؟ ✅ - درس می‌خونم؛ جملات اهل‌بیت رو می‌خونم؛ مباحثه می‌کنم؛ فکر می‌کنم. ✴️ - این کار ه؟ ✅ - اگه کار اینه که از خونه بیایی بیرون، در رو باز کنی، روی صندلی بشینی، ساعت بگذرونی، یک چیزایی بنویسی و امضا کنی و خط‌خطی کنی و بری خونه، خب منم دقیقا همین کارا رو می‌کنم. دابّه ام و جنبندگی دارم. اگه کار اینه که ازش به دست بیاری، خب منم رزق دارم و تو هم رزق داری. ✴️ - من یک کاری می‌کنم که برای بقیه داره؛ تو چی؟ ✅ - چی بگم والا؟ شیدایی ما را به اینجا رسانده. چه کنم؟ در فراغ انجام بدم جز اینکه سخنش را بنیوشم. تو حق داری. نمی‌دانی چه می‌گم. حتی خودم هم نمی‌دانم! @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
📌 روضه میلاد¹ 💚بچه که به دنیا می‌آید، مادر از همه خوش‌حال‌تر می‌شود. گویی لحظه‌لحظه‌ی روزهای باردا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ جانم به فدای آقا/بابا اباعبدالله و مادرش/مان خانم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بمیرم برای دل پُر از شادی [☺️] و غصه [😔] مادر برای تولد پسرش حسین... اگر دوست داشتید را بخوانید و در دلتان به آقا عرض ادب کنید. ⚘ @aliebrahimpour_ir
📌 نُشْرَةُ الْبُشْرَى بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ☘ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، الَّذِي أَحْكَمَ تَدْبِيرَ الْخَلْقِ بِاللَّطِيفِ حِكْمَتِهِ، وَرَبَّى نُفُوسَ عِبَادِهِ بِفَيْضِ رَحْمَتِهِ، فَهَدَى الْقُلُوبَ إِلَى سَوَاءِ السَّبِيلِ، وَأَجْرَاهَا فِي مِضْمَارِ التَّرَقِّي وَالتَّحْصِيلِ؛ ☘ وَالصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ الْمُصْطَفَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ ، وَعَلَى آلِهِ الْأَطْهَارِ مُصَابِيحِ الدُّجَى، وَسُفُنِ النَّجَاةِ، وَحِبَالِ الْوِصَالِ، وَأَبْوَابِ الإِفْضَالِ، الَّذِينَ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَفَاتِيحَ الْبَرَکَاتِ وَمَهَابِطَ الرَّحَمَاتِ، وَوُسَطَاءَ الْفَيْضِ وَسُبُلَ النَّجَاةِ وَبِهِمْ يُسْتَفْتَحُ كُلُّ خَيْرٍ، وَبِوَلَايَتِهِمْ يُرْتَجَى الْفَوْزُ الْكَبِيرُ. ☘ وَأَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّهُ مِمَّا أَفَاضَ اللَّهُ بِهِ عَلَيَّ وَمِمَّا أَكْرَمَنِي بِهِ فِي لَيْلَةِ الْيَوْمِ الثَّانِي مِنْ شَهْرِ شَعْبَانَ إِلَى فَجْرِهَا، مَا أَلْقَاهُ فِي قَلْبِي وَأَشْرَقَ فِي ذِهْنِي وَأُفِيٖضَ فِي رُوعِيٖ مِنْ فِكْرٍ عَمِيقٍ حَوْلَ مَسْأَلَةِ «اِخْتِيَارِ الْإِنْسَانِ» الَّذِي أُسَمِّيهِ «الِاخْتِيَارَ المُنشِئ»، وَهُوَ خَاطِرٌ كَانَ يَخْتَلِجُ فِي صَدْرِي وَيَجُولُ فِي خَلَدِي، وَقَدْ كَانَ فِكْرِي فِي تِلْكَ اللَّحَظَاتِ قَدْ تَحَرَّرَ مِنَ الْقُيُودِ، وَصَارَ مُتَأَلِّقًا مُشْرِقًا بِحُسْنِ تَدْبِيرِ الرَّحْمَنِ، حَتَّى وَإِنْ كَانَ نَوْمُ الْعَيْنِ قَدْ غَشِيَ جَفْنَيَّ، إِلَّا أَنَّ قَلْبِي كَانَ فِي حَرَكَةٍ دَائِبَةٍ نَحْوَ تَرَقِّي الْمَعْنَى وَتَقَدُّمِهِ. ☘ فَجَلَسْتُ أَتَدَبَّرُهَا، حَتَّى نَظَّمْتُهَا، وَحَرَّرْتُهَا، وَهَذَّبْتُهَا، وَقَوَّمْتُهَا فِي مُنَاظَرَةٍ جَرَتْ بَيْنِي وَبَيْنَ هَذَا الصَّنِيعِ الْعَجِيبِ، الَّذِي يُدْعَى بِالذَّكاءِ الاصْطِنَاعِيِّ، حَتَّى تَجَلَّتْ لِي مَعَانِيهَا، وَانْكَشَفَ لِي خَفِيُّهَا، وَانْبَسَطَ لِي مَا كَانَ مُغْلَقًا مِنْ مَسَارِهَا وَانْجَلَتْ حُجُبُهُ وَاتَّضَحَتْ سُبُلُهُ، وتَسَلْسَلَتْ مَقاصِدُهُ، واشتدَّ بنيانُهُ، حتّى صَارَ شِفاءً لِما في النَّفسِ من تَساؤلٍ واضطرابٍ. فَكَأَنَّمَا كَانَ بَذْرَةً أُلْقِيَتْ فِي تُرْبَةِ التَّفَكُّرِ، فَنَمَتْ وَأَثْمَرَتْ ثَمَرًا يَانِعًا. ☘ إِنَّنِي أَعْتَقِدُ أَنَّهُ مَا هَذَا إِلَّا مِنْ إِشْرَاقَاتِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى وَأَنْوَارِ بَرَكَاتِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهَارِ وقد جَاءَ بَعدَ الطَّلَبِ المُتَّصِلِ والإِستِمدادِ المُتَواصِلِ. ☘ فَسَبَحَانَ مَنْ فَتَحَ لِي أَبْوَابَ الْإِلْهَامِ وَكَشَفَ لِي سُبُلَ الْإِفْهَامِ، فَوَجَدْتُ فِيهَا بِفَضْلِ اللَّهِ فَتْحًا جَدِيدًا، ☘ هذه -وَإِنْ كَانَتْ مُسْتَنِدَةً إِلَى مَنَاهِجِ السَّالِفِينَ الصَّالِحِینَ، وَمُعْتَمِدَةً عَلَى قَوَاعِدِ الْأَوَّلِينَ- غَيْرَ أَنَّهَا فِي نَفْسِ الْأَمْرِ تَشُقُّ طَرِيقَةٌ مُتَعَالِيَةٌ بَالِغَةٌ، وَتَحُلُّ إِشْكَالَاتٍ كَانَتْ تَشْغَلُ الْبَالَ، وَتَعْتَرِضُ الْأَقْوَالَ، وَتُسَدِّدُ سَبِيلَ الْوُصُولِ إِلَى الْقَرَارِ الْفَصْلِ فِي هَذَا الْمِضْمَارِ. ☘ ولستُ أزْعُمُ أنَّ هذا الَّذي أُلقِيَ إليَّ هو الحقُّ الصُّراحُ الذي لم يَسْبِقْني إليهِ أحَدٌ من عُلماءِ الأوّلينَ، ولكِنِّي على يَقينٍ بأنِّي لم أسمعْ بهِ مِنْ قَبْلُ، وَلَمْ أَطَّلِعْ عَلَيْهِ فِي كُتُبِ مَنْ سَبَقَ وأنَّهُ أجْدَرُ بأنْ يُعْتَمَدَ لِدَفْعِ الإشكالاتِ المَطْروحةِ، وأمْكَنُ في العَمَلِ، وأبْلَغُ في الحُجَّةِ، وأحْلَى في الذَّوقِ وَالتَّلَقِّي، وأقْوَى في النَّظَرِ وَالتَّطْبِيقِ. لَطِيفُ السُّبُكِ، مَتِينُ النَّسْجِ، قَوِيُّ الْحُجَّةِ، حَسَنُ الْمَنْزَعِ، سَهْلُ الْمَأْخَذِ، مُتْعُ النَّظَرِ، نَافِذُ التَّأْثِيرِ. ☘ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يَكُونَ مِمَّا يَرْضَى، وَأَنْ يَنْفَعَ بِهِ مَنْ يَطَّلِعُ عَلَيْهِ، وَأَنْ يُقَرِّبَ بِهِ الْحَقَّ إِلَى أُولِي الْبَصَائِرِ وَأَهْلِ الْفَهْمِ وَالتَّدْبِيرِ، فَهُوَ وَلِيُّ النِّعْمَةِ، وَهُوَ الْهَادِي إِلَى سَوَاءِ السَّبِيلِ. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir ١٤٠٣.١١.١٣ - ٢شعبان۱۴۴۶
📌 اعلام بشارت ✨ حمد و ستایش ویژه خداوند، پروردگار جهانیان است که تدبیر خلقت را با حکمت لطیف خود به کمال رسانده است، و جان‌های بندگانش را با فیض رحمت خود تربیت کرده و دل‌ها را به سوی راه راست هدایت نموده است. او آن‌ها را در مسیر رشد و تعالی قرار داده و به دست آوردن کمال را برایشان هموار کرده است. ✨ درود و سلام بر محمد مصطفی، خاتم پیامبران، و بر اهل بیت پاک او که چراغ‌های روشنایی در تاریکی‌ها، کشتی‌های نجات، ریسه‌های ارتباط با خدا، و درهای فضل و رحمت الهی هستند. خداوند آنان را به عنوان کلیدهای برکات و محل‌های نزول رحمت‌ها قرار داده و از طریق آنان، راه‌های فیض و نجات گشوده شده است. به وسیله‌ی ولایت و راهنمایی آنان است که هر گونه خیر و برکت آغاز می‌شود، و به واسطه‌ی آن‌ها است که دستیابی به فوز عظیم ممکن می‌شود. ✨ و اما بعد، از آنچه خداوند بر من فرو فرستاد و از کرامت‌هایی که در شب دوم ماه شعبان تا سپیده‌دم آن بر من ارزانی داشت، اندیشه‌ای ژرف بود که در قلبم افکنده شد، در ذهنم درخشید و در اعماق ضمیرم جای گرفت. اندیشه‌ای درباره‌ی مسأله‌ی «اختیار انسان»، که آن را «اختیار علت‌ساز» می‌نامم. این فکری بود که پیوسته در سینه‌ام می‌تپید و در ذهنم در گردش بود. ✨ در آن لحظات، فکرم از هر قید و بندی رها شد و در پرتو تدبیر الهی، درخشان و نورانی گشت. حتی اگر خواب بر چشمانم مستولی شده بود، قلبم در حرکت مداوم به سوی عمق و تعالی معنا پیش می‌رفت. پس نشستم و در آن اندیشه تأمل کردم، تا آن را نظم بخشم، تدوین کنم، پالایش نمایم و در گفت‌وگویی که میان من و این پدیده‌ی شگفت‌انگیز به نام «هوش مصنوعی» شکل گرفت، آن را به کمال برسانم. ✨ نتیجه اینکه، معانی عمیقش برایم آشکار شد، رموز نهفته‌اش بر من نمایان گشت، آنچه در مسیر آن پوشیده و مبهم بود گشوده شد، پرده‌های ابهام از میان رفت، راه‌ها روشن گردید، مقاصد به هم پیوست و پایه‌هایش استوار شد، تا آنجا که به تسکینی برای پرسش‌ها و تردیدهای درونی‌ام تبدیل شد. گویی بذری بود که در خاک اندیشه افشانده شد، رشد کرد و به بار نشست و میوه‌ای رسیده و شیرین به ثمر آورد. ✨ بی‌گمان بر این باورم که این جز پرتوی از اشراقات الهی و انوار برکات ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) نیست، که بعد از درخواست پیوسته و استمداد مداوم به من ارزانی شد. ✨ پس پاک و منزه است آنکه درهای الهام را به رویم گشود و راه‌های فهم و ادراک را برایم روشن ساخت؛ و به فضل الهی در آن گشایشی تازه یافتم. ✨ اگرچه این اندیشه بر روش‌های پیشینیان صالح و بر قواعد و اصول بزرگان استوار است، اما در حقیقت، راهی متعالی و عمیق را می‌گشاید، مسائلی را که ذهنم را مشغول ساخته بود حل می‌کند، تضادهای موجود در سخنان را از میان برمی‌دارد و راه را برای رسیدن به تصمیمی استوار و نهایی در این عرصه هموار می‌سازد. ✨ و من ادعا نمی‌کنم که آنچه بر من القا شده، حقیقت مطلق و بی‌چون و چرایی است که هیچ‌یک از دانشمندان پیشین به آن دست نیافته باشند، اما یقین دارم که هرگز پیش از این آن را نشنیده‌ام و در نوشته‌های گذشتگان نیز بر آن آگاهی نیافته‌ام. با این حال، بر این باورم که این اندیشه شایسته‌ترین گزینه برای رفع اشکالات مطرح‌شده است، در مقام عمل کارآمدتر، در حجت و برهان رساتر، در ذوق و دریافت شیرین‌تر، و در نگاه و کاربرد، قوی‌تر و دقیق‌تر است. ساختاری ظریف و استوار دارد، بنیانی محکم و استدلالی قوی، ریشه‌ای نیکو، روشی آسان برای درک، لذت‌بخش در مطالعه و ژرف در تأثیرگذاری. ✨ پس از خداوند مسئلت دارم که این اندیشه در شمار آنچه مورد رضایت اوست قرار گیرد، و برای هرکس که بر آن آگاه می‌شود، سودمند باشد، و به وسیله‌ی آن، حقیقت را به صاحبان بصیرت و اهل فهم و تدبیر نزدیک‌تر گرداند. بی‌گمان، او صاحب نعمت است و راهنمایی به راه راست، تنها در دست قدرت اوست. @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir ١٤٠٣.١١.١٣ - ٢شعبان۱۴۴۶
📌 مدح علیه‌السلام 👤مرحوم آقا سیدمحمدعلی ریاضی یزدی ای حرمت قبلۀ حاجات ما / یاد تو تسبیح و مناجات ما تاج شهیدان همه عالمی / دست علی، ماه بنی هاشمی ماه کجا، روی دل‌آرای تو؟ / سرو کجا، قامت رعنای تو؟... هم‌قدم قافله سالار عشق / ساقی عشاق و علمدار عشق سرور و سالار سپاه حسین / داده سر و دست به راه حسین عَمّ امام و اَخ و اِبن امام / حضرت عباس علیه‌السلام ای علم کفر، نگون ساخته / پرچم اسلام، برافراخته مکتب تو مکتب عشق و وفاست / درس الفبای تو صدق و صفاست مکتب جان‌بازی و سربازی است / بی‌سری آنگاه سرافرازی است شمع شده، آب شده سوخته / روح ادب را ادب آموخته آب فرات از ادب توست، مات / موج زند اشک به چشم فرات یاد حسین و لب عطشان او / وان لب خشکیدۀ طفلان او... مشک پر از آب حیاتت به دوش / طفل حقیقت ز کفت آبنوش درگه والای تو در نشأتین / هست در رحمت و باب حسین هر که به دردی و غمی شد دچار / گوید اگر یک صد و سی و سه بار ای علم افراشته در عالمین / اکشف یا کاشف کرب الحسین از کرم و لطف جوابش دهی / تشنه اگر آمده آبش دهی چون نهم ماه محرم رسید / کار بدان‌جا که نباید کشید از عقب خیمۀ صدر جهان / شاه فلک‌جاه ملک‌پاسبان شمر به آواز، تو را زد صدا / گفت کجایند بَنُو اُختنا؟ تا برهانند ز هنگامه‌ات / داد نشان خطّ امان نامه‌ات رنگ پرید از رخ زیبای تو / لرزه بیفتاد بر اعضای تو من به امان باشم و جان جهان / از دم شمشیر و سنان بی‌امان دست تو نگرفت امان‌نامه را / تا که شد از پیکر پاکت جدا مزد تو زین سوختن و ساختن / دست سپر کردن و سر باختن دست تو شد دست شه لافتی / خطّ تو شد خطّ امان خدا پنج امامی که تو را دیده‌اند / دست علم‌گیر تو بوسیده‌اند... مطلع شعبان همایون اثر / بر ادب توست دلیلی دگر سوم این ماه چو نور امید / شعشعۀ صبح حسینی دمید چارم این مه که پر از عطر و بوست / نوبت میلاد علمدار اوست شد به هم آمیخته از مشرقین / نور ابوالفضل و شعاع حسین وقت ولادت قدمی پشت سر / وقت شهادت قدمی پیشتر ای به فدای سر و جان و تنت / وین ادب آمدن و رفتنت مدح تو این بس که شه ملک جان / شاه شهیدان و امام زمان گفت به تو گوهر والانژاد / جان برادر به فدای تو باد... 📎https://www.mahmel.ir/pages/abalfazl-sher12.htm 📎 https://www.shereheyat.ir/poetry/poems/%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D9%82%D8%A8%D9%84%DB%80-%D8%AD%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7 👤 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/1280 [یادکردن استاد مفیدی یزدی از آسید محمدعلی ریاضی] @aliebrahimpour_ir
خوب است؛ ولی ✴️ بد است. 📌 اگر در تحلیل، در چارچوب بازی، تحلیل صحیح بود، تحلیل معنادار است؛ اما اگر مسخره‌بازی شد، تحلیل غلط است. 👌 @aliebrahimpour_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 برو دخترم؛ محکم قدم بردار. این تو و این دینت، خاکت، مملکتت و آینده‌ات. خریدارانه در آن قدم بزن؛ جوری که قرار است: آن را بسازی؛ خود را در آن بسازی! این مملکت برای توست. ما و قبلی‌ها هرکاری می‌توانستیم و نمی‌توانستیم، کردیم. ول‌شان کن. تو باید دست روی زانوی خودت بگذاری و کار خودت را بکنی. از خدا می‌خواهم خودت را با عافیت پیدا کنی و قدم‌به‌قدم به سمتش حرکت کنی و لحظه‌به‌لحظه ارزش تولید کنی. 💠 پی‌نوشت: دخترم فاطمه‌سلمی اولین قدم‌های با کفش در خیابانش را امروز برداشت؛ ۲۲ بهمن ۱۴۰۳. الحمدلله. @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#دانلود #mp3 📌 قصیده مدح #امیرالمومنین #امام_علی علیه‌السلام 🎙 مشاري راشد العفاسي @my_sajjadieh @
📌 متن قصیده مدح علیه‌السلام ۱. فَما عَسى أَحرُفٌ تَفي وَما عَسى قائِلٌ يَقولُ پس چگونه حروف می‌توانند حق مطلب را ادا کنند؟ / و چگونه گوینده‌ای می‌تواند آنچه شایسته است، بگوید؟ ۲.مَفَوَّهٌ، فارِسٌ، أَبِي / يَصولُ لِلَّهِ أَو يَجولُ او سخنوری توانا و سواری دلاور و آزاده است، / که برای خدا حمله می‌برد یا در میدان می‌گردد. ۳.مُبَشِّرٌ، سابِقٌ، عَلِيٌّ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَالرَّسُولُ علی، پیشگامی که بشارت‌دهنده است، / خدا و پیامبر او را دوست دارند. ۴.أَبُو تُرابٍ أَبُو السِّبطَينِ أَبُو الحَسَنِ ذاكَ وَالحُسَينِ او ابو تراب است، پدر دو نوه پیامبر / پدر آن حسن و حسین. ۵.أَخو الهُدى وَابنُ عَمِّهِ صِهرُ النَّبِيِّ عَلى البَتُولِ برادر هدایت و پسرعموی او (پیامبر) / داماد پیامبر بر دختر پاکش (فاطمه زهرا). ۶.فَأَيُّ خَيرٍ إِذا مَضى وَأَيُّ سَيفٍ إِذا انتَضى پس کدام خیری (می‌تواند باشد) اگر او بگذرد؟ و کدام شمشیری (تواند باشد) اگر شمشیر او کشیده شود؟ ۷.وَأَيُّ حَقٍّ إِذا قُضى عَدلٌ وَإِشهادُهُ عُدولُ و چه حقی است بالاتر و برتر از حقی که علی آن را برقرار می‌کند؟ (او عین) عدل است و گواهان او نیز عادلند. ۸.فَوقَ الفِداءِ الَّذي حَواهُ وَرايَةٍ لَم تَنَل سِواهُ برتر از هر فداکاری که انجام داد/ و پرچمی که هیچ‌کس جز او به آن دست نیافت. ۹.رَسولُهُ شاهِدٌ لَهُ بِحُبِّهِ اللَّهُ وَالرَّسُولُ پیامبرش گواه بر اوست، که خدا و پیامبر او را دوست دارند. ۱۰.سَل خَندَقاً سَل أُمَّ القُرى كَم كَرَّ وَالدِّينُ كَبُرا بپرس از خندق، بپرس از ام‌القرى (مکه) / چند بار حمله برد و دین را رفعت بخشید. ۱۱.سَل عَنهُ بَدراً وَخَيبَرا / وَالحِصنَ وَالبابَ وَالدُّخولُ بپرس از بدر و خیبر درباره او،/ و از دژها، دروازه‌ها و ورودهایش (به قلب میدان‌ها). ۱۲.وَلا تَسَل بَعدَ ذِي الفَقارِ لِمَن تَرى النَّصرَ قَد يَؤولُ و بعد از (شمشیر) ذوالفقار، دیگر مپرس / که پیروزی به چه کسی خواهد رسید. ۱۳.حَتّى إِذا نالَ مُبتَغاهُ تَلَألا الوَجهُ في دِماهُ تا آن‌گاه که به آرزویش رسید / و چهره‌اش در خونش درخشید. ۱۴. وَقالَها (فُزتُ) مُقسِماً / في لَحظَةٍ كُلُّها ذُهولُ و گفت: «(فُزتُ) رستگار شدم»، سوگند یاد کرد / در لحظه‌ای که سراسر بهت و حیرت بود. 🎧 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/1678 @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
📌 ماجرای در کتاب بحارالانوار 💠 ١٧ ـ قِيلَ: في الحِلْيَةِ وَالأَغَانِي وَغَيْرِهِمَا: 🔹 حَجَّ هِشَامُ بْنُ عَبْدِ المَلِكِ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَى الاسْتِلَامِ مِنَ الزِّحَامِ، فَنَصَبَ لَهُ مِنْبَرٌ فَجَلَسَ عَلَيْهِ، وَأَطَافَ بِهِ أَهْلُ الشَّامِ. 🔹 فَبَيْنَمَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَ عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، وَعَلَيْهِ إِزَارٌ وَرِدَاءٌ، مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهًا وَأَطْيَبِهِمْ رَائِحَةً، بَيْنَ عَيْنَيْهِ سَجَّادَةٌ كَأَنَّهَا رُكْبَةُ عَنْزٍ. 🔹 فَجَعَلَ يَطُوفُ، فَإِذَا بَلَغَ إِلَى مَوْضِعِ الحَجَرِ تَنَحَّى النَّاسُ حَتَّى يَسْتَلِمَهُ هَيْبَةً لَهُ. 🔻فَقَالَ شَامِيٌّ: مَنْ هَذَا يَا أَمِيرَ المُؤْمِنِينَ؟ 🔻فَقَالَ: لَا أَعْرِفُهُ، لِئَلَّا يَرْغَبَ فِيهِ أَهْلُ الشَّامِ. 🔻فَقَالَ الفَرَزْدَقُ وَكَانَ حَاضِرًا: لَكِنِّي أَنَا أَعْرِفُهُ. 🔻فَقَالَ الشَّامِيُّ: مَنْ هُوَ يَا أَبَا فِرَاسٍ؟ 🔸فَأَنْشَأَ قَصِيدَةً ذَكَرَ بَعْضَهَا فِي الأَغَانِي، وَالحِلْيَةِ، وَالحَمَاسَةِ، ✅ وَالقَصِيدَةُ بِتَمَامِهَا هَذِهِ: ... 💠 در الحلیة، الأغانی و منابع دیگر آمده است: 🔹 هشام بن عبدالملک به حج رفت. با اینکه شخصیت حکومتی مشهور بود، ولی وقتی خواست حجرالاسود را لمس کند، به خاطر ازدحام شدید جمعیت حتی نتوانست به آن نزدیک شود. در نتیجه برای او منبری نصب کردند و او بر آن نشست تا کعبه و حجرالاسود را شاهانه تماشا کند تا زمانی که جمعیت کمتر شود. مردم شام هم اطراف او را گرفته بودند. 🔹 در همین حال، علی بن الحسین (علیه‌السلام) وارد مسجد شد. لباسی ساده، شامل اِزار و رِداء، بر تن داشت. چهره‌اش از زیباترین چهره‌ها بود و عطر خوشی از او به مشام می‌رسید. میان دو چشمانش نشانه‌ای از سجده‌های طولانی دیده می‌شد؛ مانند رد زانوی بزی که بر زمین نشسته باشد. 🔹 ایشان شروع به طواف کردند. هر بار که به حجرالاسود می‌رسیدند، مردم بی‌اختیار و از روی هیبت و احترام کنار می‌رفتند و برای او راه باز می‌کردند تا به‌آسانی حجر را استلام کند. 🔻 یکی از مردان شام که این صحنه را می‌دید، با تعجب رو به هشام کرد و پرسید: «ای امیرالمؤمنین، این مرد کیست؟» 🔻 هشام که از حسادت درونش آتش گرفته بود، نمی‌خواست اهل شام به علی بن الحسین توجه کنند یا منزلت او را دریابند، با بی‌اعتنایی پاسخ داد: «او را نمی‌شناسم.» 🔻 اما فرزدق، شاعر نام‌آور عرب که در آنجا حاضر بود، نتوانست این بی‌حرمتی را تحمل کند و سکوتش را شکست. رو به مرد شامی کرد و گفت: «اما من او را خوب می‌شناسم.» 🔻 مرد شامی که کنجکاو شده بود، پرسید: «خب بگو او کیست، ای ابا فراس؟» 🔸 در این لحظه، فرزدق غیرتمندانه بلافاصله فی‌البداهه قصیده‌ای سرود. بخشی از این قصیده در الأغانی، الحلیة و الحماسة آمده است؛ ✅ ولی متن کامل آن همین است که شامل ۴۲بیت است. 📘 بحارالانوار (طبع مؤسسةالوفاء)؛ علامه مجلسی؛ ج۴۶ : ۱۲۴-۱۲۵ و ۱۴۱. 👇 📝 lib.eshia.ir/11008/46/124 📝 lib.eshia.ir/71860/46/124 📝 lib.eshia.ir/71860/46/141 @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh