🌸یا اباصالح المهدی🌸 هدیه ای از تو طلب داشته ام در همه عمر چمدان باز کن ای عید تماشایی من ! شعر: عالیه مهرابی خط: استاد مهدی خواجه پور @aliyemehrabi

در انتظار مهمان 🌺یک سماور چارقل میخواند این سمت اتاق خوش به حال خانه ی دنجی که مهمانش تویی!🌺 خوشنویس: اثر اقای حامد کمالی اردکانی شعر: عالیه مهرابی اوج هنر بوستان هنر یزد https://t.me/owjhonari

شب شعر حنجره تغزل در پیج اینستا گرام شنبه ساعت۲۱:۳۰ @aliyemehrabi

شب قوها به ماه زیبای رمضان ای برکه در جانم بریز! امشب، شب قوهاست در گوشه ی چشمان قوها جشن سوسوهاست با پلک هایم می تکانم خستگی ها را این تاب و تب ها هر سحر در جان جاروهاست دندان تیز لقمه ها و جای زخمی که ... می ایی و در دستهایت نوشداروهاست پروازهای " یا کریم " و بغض " یا مشکور" ساعت دقیقا روی پرواز پرستوهاست حتی حیاط خانه عطر دیگری دارد این عطر شیرین توسل های شب بوهاست باید پریشان شد در این شبهای بارانی متن مفاتیح الجنان با خط گیسوهاست !! در صفحه ی آرامشت پر می کشم آری تنگ غروب و وقت افطار قلم موهاست!! عالیه مهرابی @aliyemehrabi

🍁🍁راس ساعت شهادت عشق وخبرزلزله تهران 🍁🍁 جهان بدجور دلتنگ است و جان تنگ و هوا دلتنگ چه بی اندازه غم ها دست و دلبازند و ما دلتنگ زمین پیراهنش را میدرد از هم ز دلتنگی که بعد از رفتن تو شد زمین هم بی هوا دلتنگ فلوت جان ما را با چه خاکی ساخت از اول که هر دم میدمد آوازه ی قالو بلی دلتنگ هنوز این سوی عالم رو نکرده ثروت خود را همه یکجور نادارند و هم شاه و گدا دلتنگ چه رازی بر دل این خاک تیره کرده سنگینی که از تقویم میروید غروب جمعه ها دلتنگ عجب تنهایی نمناکی از چشم زمان جاریست زبانم لال شاید باشد از عالم خدا دلتنگ صدای ناله ی الغوث الغوث است در جانها که میخوانند: ما دلتنگ، ما دلتنگ، ما دلتنگ عالیه مهرابی جمعه ۱۹ اردیبهشت، ساعت ۳ بامداد @aliehmehrabi

امشب دل آسمان عجب پردرد است در کوفه دوباره فتنه غوغا کرده است از فرق گشوده ی علی فهمیدم فرقی که میان مرد با نامرد است عالیه مهرابی التماس دعا @aliehmehrabi

امشب دل آسمان عجب پردرد است در کوفه دوباره فتنه غوغا کرده است از فرق گشوده ی علی فهمیدم فرقی که میان مرد با نامرد است عالیه مهرابی التماس دعا @aliehmehrabi

قطعه موسیقی 🌴🌴 چشمه ی نامیرا 🌴🌴 تولید سازمان بسیج هنرمندان یزد و موسسه اوج سیمرغ هنر شاعر: عالیه مهرابی ( مسئول انجمن شعر بسیج هنرمندان یزد) اهنگساز: امیر دشتی( عضو انجمن موسیقی بسیج هنرمندان یزد) تدوین : رضا عباسی مهرابادی( مسئول کانون بسیج هنرمندان شهرستان ابرکوه)

شعری به ساحت پیامبر رحمت عطری که از بهار خودت آن طرف تری قبل از تو عطر نام تو امد به دلبری آورده است نامه ی حسن ختام را در صبح چشمهای نجیبت کبوتری حتی اویس های قرن بی شنیدنت توصیف کرده اند تو را ماه دیگری زخمی است شانه هات، چه بار امانتی! خورشید را به دوش گرفته صنوبری جاری است بعثت تو در این سمت بیکران عطر تو را کشید خدا با چه جوهری اینجا برای قبله اول هنوز هم تسبیح دانه دانه ی الله اکبری دلواپسی برای یمن در شب سکوت وقتی به گرگ میدهدش نابرادری بوی خیانت است که پیچیده هر طرف برخاسته دوباره یهودای دیگری هر گوشه زخم بولهبی تازه میشود هر قرن بگذرد تو رسول مکرری همنام تو دوباره گلی باز میشود می ایستد جهان به نماز معطری در هر نماز ، رد تو را چشم دوختم دیدم به تو چقدر می آید پیمبری عالیه مهرابی @aliehmehrabi

کاری از گروه سرود فجر جاوید شعر ( صحن بارونی) @aliehmehrabi

محفل شعر خوانی به رسم دعبل @aliehmehrabi