💢ادامه خلاصه ارائه حجت الاسلام علی محمدی 💢 2️⃣ از 2️⃣
- پس از انقلاب اسلامی اگر دهه اول را دهه شکلگیری گفتمان مصلحت بدانیم که در ذیل آن جریانبندیهای فکری و سیاسی شکل گرفته است و اگر دو دهه بعد را جریان اصلاحات و اصولگرا تلقی کنیم و اگر جریان دهه چهارم را دوگانه سازش و مقاومت در عمل تلقی کنیم، دهه پنجم که دهه کنونی ماست، دورهی دوگانهی توسعه و پیشرفت است. در این درگیری، صحنه درگیری دیگر صحنه نزاعهای فرهنگی، کلامی و حتی صرفاً رسانهای نیست، بلکه آنچیزی که تعیین کننده این تقابل است، میزان تحقق ان ارزشها و تجسد بخشیدن در عرصه اجتماعی و کارآمدی است.
در مصاف پیشرفت و توسعه ما دو محور اصلی داریم؛ یکی محور اصلاح حکمرانی ملی و دومی اصلاح حکمرانیهای محلی. محور اول، ناظر به مرحله سوم انقلاب اسلامی یعنی مرحله دولت اسلامی است و محور دوم، ناظر به مرحله چهارم انقلاب اسلامی یعنی مرحله جامعه اسلامی است.
در هر کدام از این دو محور، یک نقطه کانونی وجود دارد که باید در اصلاح این دو محور بر روی آنها متمرکز شد. این دو نقطه کانونی می تواند نظم و آرایش جدیدی را برای جبهه فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی به ارمغان بیاورد. نقطه کانونی محور اول (اصلاح حکمرانی ملی)، انصراف از تمرکز بر روی مقوله سیاستگذاری و سندهای بالادستی و عطف نظر و عمل بر سر مقوله برنامه ریزی ملی و لوازم تحقق و اجرای آن است. نقطه کانونی محور دوم (اصلاح حکمرانی محلی)، انصراف از تمرکز از فعالیتهای خیریه ای و غیررسمی و عطف نظر و عمل بر سر مقوله مشارکت و وارد کردن مردم از مرحله تصمیمسازی تا مرحله تصمیمگیری و اجرا و نظارت است.
این دو محور با توجه به کانونهای تحول آن، می تواند بخش عظیمی از فعالیت جبهه فکری انقلاب اسلامی را منتظم کند و یک حسِ همجبههای بودن را به صورت واقعی ایجاد خواهد. البته شکل گیری این انتظام، نیازمند دو پیشنیاز بسیار مهم است که اگر این پیشنیازها تأمین نشود، این انتظامِ همافزا شکل نمیگیرد.
پیشنیاز اول عبارتست از «الگوی اتصال نظر تا عمل» که رسالتش بیان چگونگی و مراتب و مراحل سیر ارزشها و مبانی تا مرحله تحقق و تجسد است.
پیشنیازدوم هم عبارتست از «سه مسئله شامل و فراعرصه ای» که مصداقاً عبارتند از «نظریه تمدن نوین اسلامی»، «نظریه هویت اسلامی ایرانی» و «نظریه پیشرفت اسلامی ایرانی».
ما در مؤسسه معنا، حدود 6 سال است که بر روی این دو پیشنیاز و تقریر، تحلیل و تنظیم ادبیات تخصصی آن متمرکز هستیم.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/616
💢خلاصه ارائه آقای نیکمنش:💢
- در ستادها، غالباً به نیروهای عملیاتی نگاه بالا به پایین وجود دارد؛ گویی فقط افراد ستادنشین هستند که میفهمند؛ اما اساساً آن چیزی که نیروهای عملیاتی میفهمند با آنچه در اتاق فکرهای ستادها میگذرد متفاوت است. لذا به دلیل عدم وجود زیست همدلانه در این دو لایه، چنین تصور میشود برای ستادها که منجی نیروهای عملیاتی هستند. تقریباً حرفی که نیروهای فکری تهراننشین میزنند را نیروهای عملیاتی درک نمیکنند. این مسیر سبب شده است که نیروهای عملیاتی نیز از نیروهای فکری ستادی منقطع شده و براساس فهم خود جلو بروند. اساساً امروز مسأله اهل فکر، مسأله مردم نیست.
- تجربه ما اثبات کرده است که غالب افراد در دورههای آموزشی، میل به سمت امور تکنیکی و فرمیک دارند و عده محدودی به سمت مباحث فکری و اندیشهای میرفتند. اساساً خیلی به مسأله فکر و اندیشه در میدان توجهی نمیشود. ما در سامانه «دانه»، کلاسها و دورههایی توسط خود مخاطبان برگزار میشود که بیش از 80 درصد از آنها ناظر به مسائل تکنیکی است.
- قطعاً ما متوجه این هستیم که باید در حوزه فکر و اندیشه باید به یک دستگاه منسجم دست پیدا کنیم و دانش و علم و الهیاتی وجود داشته باشه که از آن فلسفه مطلق و مضاف و علم تولید شود و این امر محقق نمیشود مگر در مقام مسألهبندی و در مسألهمندی است که باید به تاریخ تفکر توجه شود و مهم است که چگونه این مسأله در چرخۀ سیاستگذاری قرار گیرد. از طرفی نیز میدانیم که برای پیادهسازی این سیاستها نیازمند خلق روایت و میدانهای جدید و گفتمانسازی هستیم و نوآوریهای اجتماعی و رسانه در این امر اثر گذار هستند اما در کنار آن با مسائلی مواجه هستیم از قبیل سستی و رخوت در امر اندیشه و انقطاع میان اهل تفکر و اهل عمل. باید علتیابی کرد و دلیل اینکه کسی حرفی را تولید نمیکند را دریافت. لذا نمیدانیم چگونه باید اهالی نظر و عمل را ملطفت کرد تا به درک مبارزه و جنگ برسیم.
- ما تجربههایی داریم اما نتوانستهایم این فرهنگ مبارزه را عمومی کنیم. این امر نیازمند یک تفکر شبکهای است که در آن هر کسی در هر نقطه و خط فرمانی چگونه فکر کند. آن چیزی که در این میان نمیفهمیم، این است که چگونه میتوانیم پلتفرمی را ایجاد کنیم که ماهیت آن شبیه به ماشین حل مسأله باشد تا حول حل مسأله تمام بازیگران را با نگاه شبکهای و مبارزه کنار هم جمع کنیم.
- ما نیازمند افرادی هستیم که ساحت عمل و نظر را با هم جمع کنند و توأمان تفکر راهبردی و میدانی را دارا باشند. نه افرادی که ادای آنها را در میآورند؛ ما رسالت خود را در شناسایی و آموزش چنین افرادی قرار دادهایم.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/617
💢خلاصه ارائه حجت الاسلام فلاح شیروانی:💢
- ما با یک دعوت عمومی و کلیدی از طرف حضرت آقا روبهرو هستیم به نام آزاداندیشی که جزء اموری است که ضریت اهمیتی راهبردی آن بسیار بالاست. مقوله آزاداندشی دارای مختصاتی است از قبیل اینکه: الف) مورد تأکید مکرر رهبری است؛ ب) مورد مطالبۀ جامعه روشنفکری است که تبدیل به یک پُز شده است و آن را برسر ما میکوبند؛ ج) محل اتهام جامعه انقلابی است که ایدئولوژیک فکر کرده و آزاداندیش نیستند.
- آزاداندیشی یک مسأله مدرن نیست؛ بلکه یک مسأله توحیدی در ادامه سیری که پیامبران ترسیم کردهاند میباشد و ما در انقلاب اسلامی این اراده تاریخی پیامبران را شکوفتگی برایش پدید آوردیم. آزاداندیشی دغدغه حقیقت را دارد؛ حال آنکه در جهان مدرن، آزادی دغدغه است و نه حقیقت. همچنین آزاداندیشی که یک نکتۀ سلوکی است. همچنین میان آزاداندیشی و ازادی بیان تفاوت وجود دارد اگرچه که در نهایت باید به یکدیگر پیوند بخورند. ازاداندیشی یک پدیده درونی است که به صورت فردی و فرهنگی قابل جلوه شدن است.
- آزاداندیشی از جایگاه راهبردی برخوردار است؛ مبتنی بر نظر رهبری که میفرمایند «ما همه راههای پیشرفت را بارها و بارها بررسی کردیم و دیدیم همۀ آنها به تولید علم برمیگردد». پیشرفت در افق تمدن که همه خواستههای ماست در نهایت از کوی تولید علم میگذرد. «تولید علم بدون آزاداندیشی، خیال خام است». لذا دارای یک موقعیت و وزن راهبردی سنگین است. همچنین ایشان از منظری دیگر میفرمایند: «آزاداندیشی عامل انحصاری رشد اجتماعی است». بدون آزاداندیشی به رشد اجتاعی نمیتوان رسید. ما در مکبت امام یک نظریه پایه داریم؛ اراده ملی جانمایۀ پیشرفت همهجانبه و حقیقی است. روح پیشرفت اراده ملی است که مبتنی بر آن اسناد و سیاستها و راهبردها تدوین میشود.
- مردمسالاری در این میان، قوارۀ قالبی است که به جامعه میخواهیم ارائه دهیم؛ اساساً با مردمسالاری است که جامعه به سعادت میرسد. در همین نقطه است که اندیشههای کلامی به میان میآید که هیچ قدرتی بر قدرت اراده مردم نمیتواند غلبه کند؛ چنانکه امام خمینی به وفور به آن اشاره میکرد اما کسی فهم نمیکرد؛ لذا تئوریزه نشد و در طرحها قرار نگرفت. مردمسالارانه زیستن محتاج درگیری معرفتی مردم است، این زیست جدید به شعور مردم احتیاج دارد. امروز برا حکمرانی به شعور مردم نیاز نداریم و این یک غلط تاریخی است که شرق و غرب این خطا را کردهاند و سخن نو انقلاب قرار بود این را تغییر دهد و این انسانیترین نگاهی است که میتوان به مقوله حکمرانی و زیست اجتماعی داشت. چنانکه رهبری لعنت کرد کسانی را که میخواهند جوانان ما غیرسیاسی باشند؛ البته اگر بخواهیم دیکتاتورانه اداره کنیم، نیازی به شعور مردم نداریم، اما نظامی که اساساً بر دوش مردم است چگونه میتواند به اهداف خود برسد بدون احتیاج به شعور مردم. رشد کمی و کیفی این شعور نیز منحصراً در آزاداندیشی است.
- آبشخور تولید علم و رشد مردم در گرو ازاداندیشی است. مجموعاً میتوان به یک تز رسید که عبارت است از: آزاداندیشی مساوی با انقلابیگری است؛ لذا گام دوم انقلاب را باید بر آزاداندیشی سرمایهگذاری کرد. اساساً بدون آزاداندیشی، انقلابیگری معنا ندارد و جسدی بیروح است. برگ برتر جبهه انقلاب این است که در آزاداندیشی است که میتوان صحنه را بهم ریخت. این پرچم به دست جبهه انقلاب نمیرسد چراکه فقر تئوریک در این زمینه وجود دارد؛ لذا در زمینه آزاداندیشی دچار رکود هستیم لذا دچار اضطرار خود در این زمینه نیستیم و این فرصت تاریخی و این مطالبه توحیدی را از دست ما بیرون میآورد.
- آزاداندیشی نیاز به آزادی بیان و گفتوگو دارد. پدیده گفتوگو از اهمیت زیادی دارد؛ الگوهای منبر ما حتی باید تغییر کند. ما در زمینه گفتوگو بسیار عقب هستیم و فرهنگ گفتوگو نداریم. این گفتوگو فضا را عوض کرده و به جامعه بسط پیدا میکند. ما گفتوگو را برای تولید مردمی اندیشه نیاز داریم. اراده مردمی است که به معجزههای اجتماعی میانجامد.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/618
💢خلاصه ارائه حجت الاسلام علی اصغر سهرابی:💢
- بیش از آنکه این مهم باشد که ما به چه فکر میکنیم و آورده ما در این فضا چیست، مهم این است که در چه ظرفی فکر میکنیم و آیا به این ظرف توجه داریم یا نه. به نظر میرسد که عقلانیت و تفکر را باید به عنوان یک امر اجتماعی دید و در عرصۀ تفکر که مصار کثرت و واگرایی و گسست است، تا اجتماعی نبینیم این امر را، نمیتوان بار آن را پیش برد.
- برای هر جریان فکری، وجوهی از حقیقت آشکار شده است و جمع تمام آنها بخشی از حقیقت است. در چنین فضایی که هر هرکس اندیشهای دارد و این اندیشه منظر اوست به عالم، طبیعی است که گسستها، واگراییها و متعهد به هم نبودنها شکل میگیرد. مسأله مهم در این فضا، مسأله پیوستگی است؛ پیوستگی اهل تفکر که این امر با گفتوگو حاصل نمیشود؛ ظرف غیر از گفتوگو است. عدم وجود این پیوستگی سبب شده است به صورت طبیعی نتوانیم این بار را پیش ببریم. این پیوستگی سبب تعهد میشود؛ ما اهل تفکر به یمدیگر تعهدی نداریم و هر کس تلاش میکند نسبت درستی را با حقیقت برقرار کند.
- اندیشه اولین رکن هویتیابی است و هر کسی که اندیشهای دارد و هویتی مییابد، از دیگران متمایز میشود. ما تعهدی نداریم که باید با هم حرکت کنیم؛ لذا احساس نیاز به هم پیدا نمیکنیم؛ ما قرار نیست همفکر شویم اما نیاز به با هم حرکت کردن داریم. این اقتضاء فضای تفکر است که به سمت یکپارچگی نخواهد رفت و خود گفتوگو ممکن است به عدم یکپارچگی بیانجامد.
- پیش از این ما نیاز به تربیت داریم؛ بزرگان اهل تفکر ما باید از تعایش فکری سخن بگویند تا این ظرف ساخته شود. در غیراینصورت این اهداف در دسترس نخواهد بود. سبک زندگی اهل تفکر از همان تربیت ریشه میگیرد؛ تربیتی که اولاً بتواند اتصالات ما را تنظیم کند و در ادامه نتایجی را افراد حاصل میکنند.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/619
💢خلاصه ارائه حجت الاسلام حاجابوالقاسم:💢
- ما نیازمند مسیر فکری برای اتصال روحانیت به دولت هستیم. وگرنه صرف دفاع از عملکرد دولت در برابر روحانیت، دغدغه ما نیست. ما نیازمند همفکر شدن هستیم و باید به دنبال مدلی برای آن باشیم.
- سؤالی که مطرح است این است که چه کنیم تا فکرها به هم نزدیک شود و تحمل طرفینی در این مسیر داشته باشیم.
ـ مسأله دیگر بحث آزاداندیشی است اما مرز آن با هرجومرج فکری باید مشخص شود. باید بتوان سامانی به اندیشهها داد که در نهایت یک حرکت رو به جلو و نه یک درگیری و دعا نصیب ما شود.
- دو مدل را میتوان مورد توجه قرار داد:
الف) مدل نگاه همعرض به فکرها؛ باید به فکر همدیگر احترام گذاشت و با مدارا همدیگر را تحمل کرد. هر کسی حظی از حقیقت دارد و اینم مدل در اندیشه غربی بیشتر دنبال میشود و مبنای این مدل از تعامل فکری، نسبیگرایی در اندیشه است. اینکه بگوییم هرکسی حظی از حقیقت دارد، با مدل اندیشه حق و باطل، در تعارض است. این مدل در واقع شرکت تعاونی حقیقت است؛ همه ما به نحوی در حقیقت سهیم هستیم. معنای تعاونی این است که همه دارای منافعی هستیم و برای به رسمیت شناخته شدن منافع خود، باید به منافع دیگری نیز احترام گذاشت. غربیها در جنگ نیز، همه را در منافع سهیم میکنند؛ زیرا آنها به شدن عملگرا هستند و اساساً فکر و اندیشه برای آنها زیاد مهم نیست بلکه محصول و نتیجه اهمیت دارد.
ب) مدل نگاه هرمی به تفکر؛ ما هرمی را ترسیم میکنیم که در قله آن، یک تفکر برتر قرار میگیرد و در دامنه آن، تفکرات دیگری. در این مدل هرمی، هر فکری در جای خود قرار میگیرد و یک تعایش به معنای صحیح میان آنها اتفاق میافتد.
- غالباً ما میان دو مفهوم دانش و اندیشه تفاوت میگذاریم، اما چنینی تفاوتی در روایات و احادیث یافت نمیشود. ما با عبارت علم نافع و غیرنافع مواجهیم؛ علم غیرنافع علمی است که در مرتبه دانستهها مانده و به مرحله عمل منتهی نشده و علم نافع آن است که به مرحله عمل ختم شده است اعم از عمل درونی و جوانحی؛ چه عمل بیرونی و جوارحی و چه عمل اجتماعی. حتی در حوزه مسائل اخلاقی نیز این امر جاری است. اگر علم امتداد پیدا کند و در درون انسان به راهبردهایی جهت ساخت ارزشهای اخلاقی تبدیل شد به علم نافع تبدیل میشود.
- آن چیزی که به دانش و اندیشه تعبیر میشود باید ناظر به علم نافع و غیرنافع تعبیر شود. اگر علمی با طرق تحقق همراه شد، این علم میدانی و نافع میشود و اگر همراه نشد، علم غیرنافع خواهد بود. این مسیر تحقق علم را اندیشه میدانندو اندیشه مابازای قرآنی و روایی ندارد مگر اینکه همان علم نافع اگر بخواهد نافع شود، باید از مسیر راهبردهایی بگذرد که تحقق راهبردها را تسهیل میکند.
- اینکه رهبری را اندیشمند بدانیم و نه دانشمند، یک خطای بزرگ است؛ ایشان هم دانشمند است و هم اندیشمند. اساساً بدون دانشمندی، اندیشمندی معنا ندارد. چراکه باید چارچوب کلان در ذهن باشد و براساس آن یک راهبردی را طراحی کند برای میدانی شدن آن علم. همان چیزی که در حوزه است اگر کنار گذاشته شود، به این معناست که امام و آقا را از درون تهی کردهایم. امام اگر یک اندیشهورز است و اندیشه انقلابی دارد، این اندیشه مبتنی بر دانش دینی امام است؛ آن دانشی که مبنا و پایه هر حرکتی در مسیر انقلاب امام است.
- برای همدلی در فکر و اندیشه، نیازمند مدل هرمی هستیم که در قله آن یک دانشمند و علاوهبر آن اندیشهورزی نیز در سطح کلان میکند؛ راهبردهای کلان به ما توصیه میکند. یک پله پایینتر و در دامنه قله، اندیشههای ان دانشمند برتر برای مرتبه پایینی تبدیل به دانش میشود و او یک پله کار را به مرحله پایینی نزدیکتر میکند با اندیشهورزی خود. در این سلسله مراتب، اندیشه این شخص نیز برای عدهای تبدیل به دانش میشود و بر پایه آن اندیشهورزی میکنند و راهبردهای کلی را به راهبردهای جزئیتر تبدیل میکنند تا به میدان عمل برسد.
#طرحی_برای_تفکر
https://eitaa.com/alimohammadi1389/620
10.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 موشن گرافی رویداد احیای عاصمه 📺
https://zil.ink/ehyaa_e_asemeh
🔰با ما همراه باشید
🔻رویداد احیای عاصمه🔻
@ehyaa_e_asemeh
🔹هو الحی🔹
🔶اختتامیه و مرحله نهایی🔶
🔸رویداد احیای عاصمه🔸
پنجشنبه ۱۹ اسفند
🔰رقابت ۴ تیم ۱۳ تیم برای طراحی دوره تخصص فقه تحقق
💢 داوران روز اختتامیه💢
1⃣ حجت الاسلام عالم زاده نوری
2⃣ حجت الاسلام قاسمیان
3⃣ حجت الاسلام وکیلی
4⃣ حجت الاسلام حیدری
5⃣ حجت الاسلام رهدار
💠 با حضور :💠
👤 حجت الاسلام عاشوری
👤 حجت الاسلام علی محمدی
👤 حجت الاسلام سهرابی
👤 حجت السلام گلی
⚠️از تمامی طلاب کشور دعوت می شود با شرکت در اختتامیه علاوه بر مشارکت در روند داوری با ارائه ایدههای خود به دبیرخانه رویداد تا تاریخ
۱۸ اسـفند از جوایـز ارزشمند مادی و معنـوی
بهرهمند گردند.
📌جهت کسب اطلاعات بیشتر به صفحات رویداد در پیام رسان های اجتماعی مراجعه نمایید.
https://zil.ink/ehyaa_e_asemeh
🕗 زمان: پنجشنبه ۱۹ اسفند ماه ساعت ۸:۰۰ الی ۱۶:۳۰
📍مکان:تهران، حوزه علیمه مشکات علی بن موسی الرضا
روابط عمومی 09011305302
@ehyaa_e_asemeh
🔵رویداد احیای عاصمه🔵
#از_آسمان_تمنا_تا_فرش_موفقيت
.
💡اولين کارگاه ارتقاء مهارت مسئله محوری
🔰🔰🔰🔰
.
🔍چگونه معضلات خود را شناسائی کنيم؟
🔦چگونه فهم خود را از معضلات عمق ببخشيم؟
🧠چگونه به ايدهای برای حلمسئله خود برسيم؟
⚙چگونه ايده خود را اجرائی کنيم؟
.
🕰زمان برگزاری: ۱۹ و ۲۰ اسفند ماه ۱۴۰۰
.
💎با حضور هستههای پيشرفت «تعليم و تربيت» در شهرستان قم
🆔آیدی اینستاگرام:
http://yun.ir/xqs29b
🆔لینک کانال ایتا:
https://eitaa.com/maana_hamandishi
#مسئله_يابی
#حل_مسئله
#اثربخشی
#مسئله_محوری
#تعليم_و_تربيت
#پیشرفت_منطقه_ای
#دبیرخانه_هم_اندیشی_ها
#مرکز_علوم_نوین_اسلامی
💢علما را در مشاهد شریفه خاک نکنید!💢
🔹سنت خاکسپاری علما در مشاهد شریفه تاریخچهای بیش از یک هزاره دارد.
🔹ولی در عین حال در کنار این سنت حسنه که می توان برای آن، ترجیحات بسیاری از ادله روایی نقل کرد، می تواند به سنت خاکسپاری امامزادگان و علماء در میان مردم و شهرها و روستاهای مختلف دور و نزدیک اشاره کرد که امروزه برای ما جغرافیای معنوی بسیار مهمی از زیارتگاهها و مراکز فرهنگی ـ عبادی شکل داده است که بخش جداییناپذیری از هویت دینی، ایرانی و فرهنگی مردمان نواحی مختلف محسوب می شوند.
🔹هماکنون در شهر قم، بیش از 100 بقعه متبرکه وجود دارد که محل دفن حدود 170 امامزاده واجب التعظیم است که بسیاری از آنها سالها بعد از وفات حضرت معصومه سلام الله علیها از دار فانی وداع کردهاند که هر یک افتخاری برای محلهها خود محسوب میشوند.
🔹متأسفانه در دهههای اخیر این سنت حسنه کمرنگ شده است و اکثر علما و بزرگانی که هر یک مانند ستارهای در تارک علم و تقوای این سرزمین می درخشند، ترجیح می دهند که در کنار منابع نوری مانند امام رضا علیه السلام و یا حضرت معصومه سلامالله علیها یا عبدالعظیم حسنی علیه السلام و غیره به خاک سپرده شوند.
🔹در شرایط کنونی که جنگ شناختی و هویتی، مهمترین محور درگیری جامعه شیعی و نظام سلطه جهانی است، به نظر می رسد که احیاء سنت دفن بزرگان در شهرها و روستاهایی که بدان منسوب هستند، میتواند کمکی به بازیابی هویت دینی و ملی و انقلابیِ اقصا نقاط کشور کند.
🔹نمونه های انجام شده در سالهای اخیر مانند دفن سردار فراموشنشدنی اسلام حاج قاسم سلیمانی در کرمان و یا دفن عالم وارسته و ربانی حضرت آیتالله حسنزاده آملی در زادگاهش در روستای ایرا بخش لاریجان آمل میتواند به خوبی روایت و تحلیل شود که به چه مقدار در ارتقای هویت دینی و انقلابی و ملی آنها مؤثر بوده است.
➖ ای کاش آیتالله مصباح یزدی ره در یزد به خاک سپرده می شد!
➖ای کاش آیت الله صافی گلپایگانی ره در گلپایگان به خاک سپرده می شد!
➖ای کاش آیت الله علوی گرگانی ره در زادگاهش به خاک سپرده می شد!
➖ای کاش توصیه به خیر شود که هر عالمی وصیت کند در زادگاه خود و در محلهی خود به خاک سپرده شود...🌺
#عقلانیت_انقلابی
#تمدن_نوین_اسلامی
#جامعهسازی_دینی
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️کلیپ را ببینید
💢عقلانیت دینی ـ مدنی، زیربنای جهاد تبیین💢
🔹ما در جهاد تبیین بیش از هرچیزی نیازمند عقلانیتی دینی ـ مدنی هستیم که بتواند ضرورت توجه به یک مطلب را بر اساس انگارههای دینی و البته بر پایه نسبتی که با منافع فردی، خانوادگی و ملی دارد، تمام کند.
🔹اینکه یک کار در ابتدا برچسب#کودک_آزاری بخورد و سپس به خوبی تبیین شود که کارهای به ظاهر هنری و جذاب فلان خواننده، یک کار سودجویانه و غیرمسئولانه در خصوص آینده فرزندان این مرز و بوم است که سلامت روانی آنها را نشانه رفته است؛ خیلی تفاوت دارد با اینکه در ابتدا این کار، برچسب تهاجم فرهنگی برخورد و بلافاصله در کلیشه این ور آبیها و آن ور آبیها صورت بندی شود و همه ماجرا به سیاست و مخالفان و موافقان جمهوری اسلامی تقلیل داده شود.
🔹این عقلانیت دینی ـ مدنی باید بتواند ضرورتهای کلامی و نظری را به صورت دغدغههای انسانی متبلور کند و از این طریق، ضرورتهای نظریِ اعتقادات دینی را به یک ضرورت و عقیدهی انسانی و اجتماعی مبدل سازد.
🔹جریان انقلابی باید به درستی بیاموزد که چگونه میتواند ارزشیهای دینی را در قالب تأمین و تضمین منافع فردی، اجتماعی و از همه مهمتر، #منافع_ملی توضیح دهد و از این طریق، اراده عمومی و ملی را شکل دهد.
➖پینوشت 1:
یکسانانگاری منفعتخواهی با خودخواهی و همچنین یکسانانگاری منفعتخواهی با مادیگرایی و دنیاطلبی، دو مانعِ ذهنی شکلگیری عقلانیت دینی ـ مدنی است.
➖پینوشت2:
شکلگیری ملیت ایرانی با محوریت مذهب تشیع در دوره صفوی، فرصتی بیبدیل برای تفاهم و تبیین ارزشهای دینی در قالب منافع ملی فراروی ما قرار داده است.