ادامه پاسخ حقیر به مطلب4⃣
۲ از ۲👆
د) دستگاه های اصل موضوعی و یک نکته تاریخی
عرض بنده این نبود که تأثیر مبادی در محتوای یک علم، منوط به پذیرش چرخش کپرنیکی کانت است. بلکه بدین نکته توجه دادم که ماهیت تجربه در دوران جدید، غیر از ماهیت تجربه در دوران قدیم است. ما در تجارب مفرده ای که در گذشته داشتیم، تلقی مان این بود که صرف حرکت از موارد جزیی به موارد کلی (استقرا) است. در حالیکه در دوران جدید، علم تجربی از بستر «فرضیه سازی» عبور می کند که ایده استعلایی کانت امکان فلسفی آن را در غرب توضیح داده است.
ما بی تردید ایده استعلایی کانت را نمی توانیم بپذیریم، ولی همین توجهاتی که در باره هندسه اقلیدسی و غیر اقلیدسی فرمودید، در همین سده های اخیر صورت گرفته است و ذهن بشر با مبادی فلسفی علوم تجربی درگیر شده است. چند روز پیش به یکی از دوستان عرض می کردم که اگر برای یک منطقی و فیلسوف گذشته ادعا می کردی که «همواره کُل بزرگتر از جزء نیست»، حتما تو را احمق فرض می کرد در حالیکه الان برای یک بچه کلاس ششم ابتدایی اثبات می کنند که «با اینکه عدد -2 نصف -4 است، ولی از آن بزرگتر است»؛ یعنی نصف یک عدد یا همان جزء یک عدد، از خود آن بزرگتر است!» ؛ این یعنی که علوم طبیعی و حتی ریاضی آکسیوماتیک هستند و مبتنی بر پیشفرضهای اولیه استوار شده اند که خود آن پیشفرضها نمی توانند پشتوانه فلسفی نداشته باشند.
ولی همه اینها ربطی به تقریر استاد جوادی ندارد. هیچ رد پایی از این تحلیلها در فرمایشات ایشان بنده پیدا نکرده ام.
🔹 و اما درباره نسبت #امتناع_فلسفه به ایشان
خدا میداند که قلباً دوست دارم که تقریر بنده از دیدگاه های ایشان غلط باشد.
در هر صورت با آنچه که تاکنون از مبانی ایشان و تصریحات ایشان جمع بندی کرده ام، لازمه دیدگاه ایشان را #امتناع_جریان_فلسفه می دانم.
احتمال می دهم که حقیر بیشتر از برخی از دوستان گروه با فضاهای دانشجویی و اساتید دانشگاه ها در خصوص تولید علم ارتباط داشته باشم.
یکی از موانع گفتگو بر سر تحول علوم، تمسک به فرمایشات استاد جوادی توسط اساتید حزب اللهی و یقه سفید دانشگاهی است که چنین تلقی کرده اند که ایشان می گوید که فلسفه الهی، فلسفه مضاف به علوم را می سازد و این فلسفه مضاف یعنی که اثبات می کند که آنچه که دانشگاه در پی آن بوده است، همان «خلقت» است ـ نه صرفا «طبیعت»ـ، هرچند که خود دانشمندان متوجه چنین مطلبی نبوده اند. لذا در فضایی که صحت گزاره های تجربی به اخذ مبانی صحیح از فلسفه الهی مشروط نمی شود و صرفا بر کاشفیت از واقع و اطمینان عقلایی به آن تکیه می شود، بدیهی است که معیار کاشفیت با واقع در علوم تجربی به #کارآمدی منحصر می شود و ابتدا فیزیک و شیمی و ریاضی و زیست از دستور تعمقِ در ریشه و پیشفرضها خارج می گردد و سپس علم پزشکی و در آخر بخش تجربی علوم انسانی ... و البته از حق نباید گذشت که شواهد این تقریر همانطور که حقیر بیان کردم، در فرمایشات استاد جوادی زیاد است.
این در حالی است که بنده معتقدم که قرائتهای راقیه تری از این تلقی در میان اندیشمندان ما چه فلسفی و چه فقه و اصول وجود دارد که تحلیل عمیقتری از علوم مدرن و نحوه مواجهه با آنها ارائه می دهد که معمولا در زیر سایه نظریه استاد جوادی حفظه الله مهجور می ماند.
🔹در پایان باز از آقای دکتر سیدی فرد که با حوصله و دقت کار گفتگو را بدین جا رساندند و همچنین دوستان گروه که با صبوری، تطویلنویسیهای بیخاصیت حقیر را تحمل کردند، تشکر می کنم.🙏🌺