2️⃣ یکی از دوستان عزیز نکته‌ای درباره #فضای_مجازی فرمودند که در جواب ایشان متن زیر را نوشتم:👇 🔹 سلام بر جناب آقای .... عزیز من احتمالا از عقبه تحقیقات حوزه رسانه ای بی خبرم؛ حقیقتا خواستار با خبر شدنم ... ما تحقیقا در سنت فکری فلسفی و فقهی مان، کار شسته رفته ای در خصوص #منطق_خیال نداریم و رسانه هم اگر با هیچ چیز کار نداشته باشد، سر و کارش با خیال و خیال انگیزی را نمی توان از آن تکفیک کرد. (و البته این بدان معنا نیست که سنت فکری ما ظرفیت ندارد.) ما هنوز در رسانه درگیر شبهات ایم، در حالی که مهمترین کار رسانه، ذائقه سازی است، نه شبهه پراکنی که البته شبهه خیزی، از ثمرات کاهش علقه های قلبی و شکل گیری ذائقه و پسندهای جدید روحی است... 🔹 جریان رقیب، قریب به 100 سال است در مبانی تصرف در ناخودآگاه انسان عقبه فکری دارد و با تکیه بر دستاوردهای فروید در عرصه روانکاوی و بعد با ضرب آن در تحقیقات معرفت شناسی فیزیولوژیکال و بعد ضرب آن در عرصه ارتباط و رسانه، با تکیه بر دستاوردهای ای سی تی و با ساخت شاخه ای جدید از علم به نام علوم شناختی و به مدد هوش مصنوعی و الگوریتمهای بسیار پیچیده آن، امروز مدعی فرمت جدیدی از علوم انسانی به نام علوم انسانی محاسباتی شده است که مدعی است می تواند از طریق تحلیل بیگ دیتاهای حاصل از ارتباطات جمعی در نرم افزارهای اجتماعی، رویه های تصمیمگیری و علائق و پسندها و خلقیات روحی و منطق ذهنی افراد را حتی در لایه ناخودآگاه آنها شناسایی و رصد کند و از این طریق، حکمرانی سایبری خود را جایگزین حکمرانی ساختارهای ملی و در قدم بعدی، ساختارهای بین المللی نماید . بی تردید در این مسیر به لطف الهی شکست خواهند خورد و به وعده الهی «ان اوهن البیوت، لبیت العکنبوت» محقق خواهد شد . 🔹ولی ولی ولی من تا کنون جز معدودی از دوستان را نمی شناسم که عمق استراتژیک مواجهه با رسانه مدرن را دریافته باشند و از این تعداد معدود، هنوز به کسی برنخورده ام که فهم از رسانه دینی در وزان «هدایت اراده انسانی با رعایت کرامت، و مبتنی بر خودآگاهی و خودانگیزشی از باطن قلب تا ظاهر بدن» را دنبال کرده باشد. این کلمات قبله ثلمبه ای که در این خط آخر نوشتم، ترکیبی از عبارات حضرت امام ره بود که می فرمود حکومت دینی باید حکومت بر قلوب باشد یک حکومت شیرین باشد نه یک حکومت بر ابدان... و آنجایی که می فرمود: بلكه شيخ عارف كامل، شاه آبادى، روحى فداه مى‏فرمودند: عبادات اجراء توحيد است در ملك بدن از باطن قلب‏. ما اگر بخواهیم جامعه ای توحیدی داشته باشیم، رسانه مان باید بتواند مبادی میل مخاطبین را به سوی حقایق بکشاند و زمینه تبعیت افراد از باطن قلب را فراهم آورد. 🔹ما در یک محیط ناآشنا مکرر در مکرر اعلام تجمع و عملیات می کنیم، بدون اینکه هنوز عرض و طول ماجرا را گز کرده باشیم. فیلترینگ شاید برای ما زمان بخرد، ولی ما اساسا منطق مدیریت و پرورش احساسات و تخیلات مبتنی بر مبانی دینی خود را کار نکرده ایم و به ابزارها و تکنیکهای بارورسازی و رشد افکار عمومی ـ نه صرفا کنترل و جهتدهی به آن ـ نیاندیشیده ایم، لذا در صورتی که خودمان با خودمان در شبکه های مجازی ملی هم تنها شویم ـ که نمی شویم ـ باز هم با این رویه پیروز میدان نخواهیم بود و در مانورها نیز تلفات سنگین می دهیم و غافلگیر می شویم!!! 🔹ما در این چهل سال ساده اندیشی کرده ایم. این حرف به این معنا نیست که الان بن بست داریم. من هیچگاه امیدوارتر از امروزی که هستم، نبوده ام... با همه کاستی ها، نسلی به ثمر نشسته است که اگر برخیزد، می تواند بهتر از نسلهای قبل، بار سنگین رسالت انقلاب اسلامی را به دوش بکشد؛ اما بشرطها و شروطها و کار فکری عمیق در عین اتصال به میدان، من شروطها ..... 🔹فیش حضرت امام ره در خصوص حکمرانی دینی و لزوم تسلط از مرحله قلبی را در ادامه تقدیم می کنم :👇

دردهای مزمن جبهه انقلاب (حاشیه‌ای بر واکنش‌های این روزهای جبهه انقلاب) 🔻 در کنار همه امتیازات #جبهه_انقلاب اما به آسیب‌هایی دچار هستیم که باید چاره‌ای برای آن‌ها اندیشید. اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان می‌دهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمی‌خواهد بی تفاوت باشد، این‌ها همه مزیت ماست. اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی واکنش و کنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به #فرهیختگی لازم نرسیده است. برخی از آسیب هایی که دچار هستیم: تسرع منهای تأمل 🔻 ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می ریزد، خیلی سریع به واکنش می افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می رسد، خیلی سریع تحلیل می کند، خیلی سریع محکوم می کند. همه این ها نشان دهنده ضعف های ساختاری است. ضعف هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در #انفعال می مانیم. کافی است یک اتفاق در عرصه #فضای_مجازی برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می کند. بی مسئلگی 🔻 بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع #اولویت هایش تغییر می کند. کسی اولویت ها و مسئله هایش سریع تغییر می کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح... غلبه روحیه نفی و طرد 🔻 ما دارای چنان قدرتی هستیم که می توانیم با واکنش های حساب نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و #طرد از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم. این به معنای نادیده گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است. خود مرکزپنداری 🔻 یکی از مشکلات اساسی ما #نارسایی_تئوریک است. تعریف روشنی از #انقلابی بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از #بصیرت نداریم. وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی بودن می دانیم دیگران را قضاوت می کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت افزایی می‌پنداریم. 🔻 یکی را نفی و طرد می کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می زند اسم او را صورتی می گذاریم. افراط در در واکنش 🔻 گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید #تذکر_مشفقانه داد، اما ما چنان بلایی به سر طرف می آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می بریم که به غلط کردن بیافتد. این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و #اخوت چه می شود؟ کسی شک ندارد شعری که #هلالی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است. #آسیب‌شناسی #جبهه_انقلاب #نارسایی_تئوریک #فضای_مجازی #انقلابی 🆔 @taalighat