نخستین کنگره اقتصاد اسلامی.pdf
1.31M
متن PDF نخستین کنگرهٔ اقتصاد اسلامی، مشهد مقدس، شهریور ۱۳۶۷
با حضورِ
سید محمود هاشمی شاهرودی
محمد مؤمن قمی
محمدتقی مصباح یزدی
سید کاظم حائری
سید منیرالدین حسینی الهاشمی
محمد واعظزاده خراسانی
احمد جنتی
محمدرضا مهدوی کنی
محمد محمدی گیلانی
محمدعلی تسخیری
ابراهیم امینی
و...
#وارده 8 👇
✅نقد حجتالاسلام و المسلمین سیدحسین میرمعزی؛
پیوست متن چند مقاله از ایشان که در طول ده سال گذشته نگارش شده است.
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
اسلام و نظام اقتصادی .pdf
183.2K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی
منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی،
تاریخ انتشار :
1389/3/12
🔹اختلافات فراوانی در مورد ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی وجود دارد. برخی اقتصاد اسلامی را همان احکام و قوانین اقتصادياي میدانند که در کتب فقهی چون مکاسب محرمه، بیع، مضاربه، مساقات، مزارعه، شرکت، اجاره و جعاله وجود دارد و برخی چون شهید صدر؛ معتقدند اسلام داراي مذهب و مکتب اقتصادي نیز هست و برخی دیگر میگویند اسلام علم اقتصاد نیز دارد. بعضی هم به طور کلی منکر اقتصاد اسلامی شده و میگویند اسلام تنها اهداف و ارزشهاي کلی را ارائه کرده است و احکام و قوانین موجود در حوزة اقتصاد غالباً امضایی و مخصوص صدر اسلام بوده و جزء احکام ثابت و جهان شمول اسلام نیست.
🔹هدف این نوشتار اثبات این مطلب است که اسلام افزون بر حقوق و مکتب اقتصادي داراي #نظام_اقتصادي است.
🔹 در این نوشتار از سه طریق میتوان این نکته را اثبات کرد که اسلام داراي نظام اقتصادي ثابت و جهان شمول بوده و الگوهاي رفتاري ثابت و جهان شمول را ارائه کرده است:
الف - دلیل کلامی
ب - استدلال به آیات و روایات دال بر جامعیت شریعت اسلام
ج - بررسی آیات و روایات فقهی
روش کشف نظام اقتصادی اسلام.pdf
461.6K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی
منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 39
تاریخ انتشار : پاییز 1389
🔹نظام اقتصادى اسلام، مجموعهاى از الگوهاى رفتارى و روابط اقتصادى در حوزههای توليد، توزيع و مصرف است كه از كتاب و سنت پيامبر اكرم ص و امامان معصوم ع و عقل استنباط میشود. الگوهای پيشگفته چگونگي یپوند شركتكنندگان در نظام اقتصادى به يكديگر و منابع اقتصادى را تبيين کرده و بر اساس مبانی بينشى و در چارچوب اخلاق و حقوق اقتصادي اسلام در جهت هدفهای اقتصادی اسلامی سامان یافتهاند.
🔹مقاله پيشرو در صدد معرفي روشي براي كشف نظام اقتصادي اسلام است و به این نتيجه ميرسد که در كشف نظام اقتصادي اسلام به عنوان نظام اقتصادي مطلوب از منابع اسلامي نمیتوان به روش اجتهاد جزءگرايانه مرسوم بسنده كرد؛ بلكه افزون بر آن لازم است از اجتهاد سیستمی و روشهای مطالعه نظام اقتصادي در اقتصاد كلان بهره برد و با گسترش قلمرو اجتهاد از احكام فرعی به هدفها، مبانی و روابط و ترکیب آگاهانه آن با روشهاي مطالعه نظام اقتصادي در اقتصاد کلان، نظام اقتصادی اسلام را به عنوان كل منسجم درك كرد.
https://eitaa.com/alimohammadi1389/201
درآمدی بر علم اقتصاد اسلامی (اقتصاد برکت) .pdf
532.3K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی
منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 50
تاریخ انتشار : تابستان 1393
🔹مقاله در صدد پیشنهاد تأسیس علم اقتصاد اسلامی با نگاهی جدید تحت عنوان «اقتصاد برکت» است. اقتصاد برکت، دانشی است که به کشف علل و موانع رشد پایدار نعمتهای مادي مورد نیاز در عرصه زندگی در جهت سعادت جامعه انسانی بر اساس مبانی هستیشناسانه، معرفتشناسانه، ارزش شناسانهی اسلام میپردازد و بر اساس این علل، به وصف و تحلیل جوامع و ارائه راهبرد در جهت رشد پایدار پایدار نعمتهای مادی میپردازد.
🔹نعمت؛ هر آن چیزي است که در راه سعادت انسان مفید است و باعث آرامش، راحتی و لذت در زندگی دنیا و آخرت انسان میشود و نعمت فراوان و پایدار #برکت نامیده میشود. علل و موانع افزایش نعمت، افعال جوانحی و جوارحی مردم است.
🔹کارکرد این علم عبارت است از:
1. وصف وضعیت جامعه مورد مطالعه از نظر میزان برخورداري از نعمت؛
2. تبیین وضعیت وصف شده از راه بیان علل آن؛
3. پیشبینی درباره آینده جامعه از نظر میزان برخورداري از نعمت؛
4. پیشنهاد راههای دستیابی جامعه به رشد فزاینده و پایدار نعمت.
قوانین این علم اولاً ؛به صورت اگر «الف» تحقق یابد، آنگاه «ب» تحقق خواهد یافت، قابل بیان است که در آن« الف» یکی از رفتارهاي جوانحی مانند ایمان یا جوارحی مانند تقوا از سوي فرد یا جامعه است و « ب» بیانگر افزایش یا کاهش نعمت است، ثانیاً ؛ از آیه ها و روایتها به کم عمل استنباط شده و برای تطبیق این قوانین بر جوامع، وصف، تبیین، پیشبینی و سیاستگذاری در جهت افزایش نعنت باید از روش شاخصسازی استفاده شود.
https://eitaa.com/alimohammadi1389/202
تعریف و روش کشف مذهب اقتصادی اسلام.pdf
265.1K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی
منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 57
تاریخ انتشار : بهار 1394
🔹مذهب اقتصادي اسلام يكي از شاخههاي دانش اقتصاد اسلامي است. از بحثهاي مقدماتي مهم در اين شاخه از دانشِ اقتصاد اسلامي، تعريف و روش آن است. مقاله پيش رو تعريف و روش كشف مذهب از ديدگاه شهيد صدر را تبيين و نقد كرده و سرانجام به نتيجهي زير ميرسد:
🔹الف) مذهب اقتصادي اسلام عبارت است از قواعد ثابتي كه زيربناي فقه و اخلاق اقتصادي است و از منابع (آیهها، روایتها و عقل) استباط می شوند و برای تنظیم روابط اقتصادی در سه حوزه توليد، توزيع و مصرف در جهت رفع مشكلها و دستيابي به هدفهاي اقتصادي وضع شدهاند.
🔹ب) سه راه معتبر براي كشف مذهب اقتصادي وجود دارد:
1. كشف اصول مذهب به عنوان زيربنا از احكام اخلاقي و فقهي مستنبط مجتهد به عنوان روبنا از راه استدلال إنّي.
2. استنتاج اصول مذهب به عنوان روبنا از آموزههاي هستيشناسانه به عنوان زيربنا از راه استدلال لمّي.
3. استناد به نصوصي كه به صورت مستقيم به يك اصل تصريح کردهاند.
https://eitaa.com/alimohammadi1389/203
فقه اقتصادی و اقتصاد اسلامی.pdf
290.1K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی
منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 59
تاریخ انتشار : پاییز 1394
🔹مقاله پيش رو به رابطه بين فقه اقتصادي با اقتصاد اسلامي ميپردازد.
🔹نگارنده پس از مروري بر پيشينه بحث در ادبيات علمي اهل سنت و شيعه، به تعريف فقه اقتصادي و تبيين ساختار آن و نيز تعريف اقتصاد اسلامي و تبيين ساختار آن و روابط بين آنها ميپردازد.
🔹امروزه اقتصاد اسلامي در سه شاخه مذهب، نظام و علم اقتصاد اسلامي مطرح ميشود و مقاله پيش رو پس از تعريف هر يك از سه شاخه، بحثها را در سه بخش با
ـ عنوانهاي فقه اقتصادي و مذهب اقتصادي اسلام،
ـ فقه اقتصادي و نظام اقتصادي اسلام
ـ و فقه اقتصادي و علم اقتصاد اسلامي
ادامه مي دهد و با مقايسه تعريفها و تحليل عقلي نشان ميدهد كه فقه اقتصادي در هر يك از اين سه اثرسطح گذاشته و از هر سه نيز اثر ميپذيرد.
https://eitaa.com/alimohammadi1389/204
#وارده 9 👇
✅نقد بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢پاسخ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)
به نفی اقتصاد اسلامی از سوی آیتالله علوی بروجردی💢
◀️ صفحه 1 از 2
✅متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله علوی بروجردی!
🔹سلام علیکم؛ چندی پیش نکاتی را درباره امکان و تحقق اقتصاد اسلامی فرمودید که ملخص کلام این بود:
«اقتصاد اسلامی نداریم. من باب نمونه چه روایتی داریم که دستورالعملهایی داشته باشد و بگوید چگونه تورم را کنترل کنیم؟ پس باید سراغ اقتصاد عقلایی رفت. دانشمندان اقتصاد با توجه به بوم ایران اقتصاد ما را مدیریت کنند.»
🔹احتراماً به عرض میرساند، مطلق انگاری علم مدرن و عدم التفات به بنیانهای ارزشی حاکم بر آن، انحرافی عظیم در قضاوت جهان شمول و ایدئولوژیک بودن یا نبودن آن پدید میآورد. اندیشمند هنگامی که در جایگاه قضاوت علم مدرن و رویکردهای ساینتیفیک قرار میگیرد، هرگز نباید خود را از تفلسف برهاند. علوم مدرن، بهویژه علوم اجتماعی آن ناشی شده از تلقی فیلسوفانه از جهان است. از سویی دیگر فلسفه علم همان ناحیه مکتومی است که کارشناسان و تکنوکراتها در محیطهای دانشگاهی و مخالفان علم دینی در حوزههای علمیه هرگز به آن راه نیافتهاند و از این رو همواره دچار سطحینگری آسیبزایی شدهاند. تقلیل سادهانگارانه ساینس به تجربی بودن آن، چنان خطای عظیمی را سبب میشود که ره و روش فکر و اندیشه محمد بن زکریای رازی و تلقیاش از خلقت با روشها و برداشتهای بیکن و دکارت یگانه پنداشته شود و ابتنای تجربه جدید بر بنیانهای فلسفی و فلسفه علم مدرن همچون سوبژکتیویسم، دئیسم، نیهیلیسم، پوزیتیویسم، ابطال گرایی و ... مورد غفلت واقع گردد. در غرب جدید نوعی فهم از انسان، جهان، خدا پدیدار شد که فرهنگ خاصی به نام مدرنیته تحقق یافت. در این بستر نوعی از مناسبات شکل گرفت که علوم جدید را مقتضِی بود. اگر تعریفی دیگر، ارتباطی دیگر و غایتی دیگر مبنای حیات بشر غربی قرار میگرفت، هرگز چنین علومی پدید نمیآمد. ما با علم مدرن میخواهیم مواجهه جدیدی با عالم و خود برقرار کنیم و در مقام یک سوژه نفسانی ظهور نموده و در هستی تصرف کنیم.
🔹حضرت آیت الله! اقتصاد مدرن یک دانش ارزشی است. این دانش، علمی مطلق و مبتنی بر تجربه یقین آور نیست که همچون وحی قطعی انگاشته شود؛ چنانکه امروز اقتصاد مدرن از پهنه اقتصاد مارکسی تا اقتصاد کاپیستالیسمی و از جهت دیگر از اقتصاد کینزی تا اقتصاد کلاسیک و اقتصاد نهادگرایی و حتی جریانات هترودوکس گسترده شده و چنان اختلاف و دگر اندیشی عظیمی بین اقتصاددانان بزرگ جهان پدید آمده که گویی ما با یک علم اقتصاد مواجه نیستیم و اقتصادهای مختلف تحقق یافته است! اگرچه همه آنها بر سوژه بنیان شده.
🔹حضرت استاد! ریشه چنین اختلافاتی در کجاست؟ چرا گروهی از اندیشمندان ما از درک این اختلافات در جهان غرب باز ماندهاند؟ آیا پاسخ غیر از آن است که این گروه از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی خود را از تفلسف و اندیشه و تعمیق در بنیادهای حاکم بر علم رهاندهاند و با نگاهی ساینتیفیک و کارشناسی خود را با لایههای رویین علم مشغول داشته اند؟! وای کاش اینگونه بود!
🔹جناب آیت الله! از علمی که ناظر به جهان یگانه پدید آمده است و رسالتی جز گلوبالیزیشن و تشکیل دهکدهای واحد در جهان ندارد، چه برداشتی دارید؟ علوم انسانی و اجتماعی مدرن جهان را به دهکدهای واحد تبدیل خواهد کرد که در ناحیه اقتصاد، هر کشوری به مزیت نسبی خود بپردازد و از این مجرا آسیب پذیری خود را در ناحیه تحریم افزایش دهد؛ آسیب پذیر باشد تا نتواند از اصول جهانی و بشری تبعیت نکند و این چیزی نیست جز سلطه کفار بر مسلمین! کجاست میرزای شیرازی که اعلام محاربه کند؟!
فرمودید اقتصاد عقلایی! کدام عقلا؟ یک اقتصاددان عاقل را پیدا کنید تا مناسبات اقتصادی حاکم بر اربعین را برای حضرتعالی و ما تبیین کند! مطمئنا اگر بتواند درکی از آن واقعیت اقتصادی داشته باشد آن را رمی به جنون خواهد کرد! معاذ الله از اینکه منویات کفار از زبان آقازادهای، چون شما شنیده شود! ملتمس است که به این عبارتهای قرآن اقتصاد اسلامی، «اقتصادنا»ی شهید علامه سید محمدباقر صدررضوان الله علیه عنایت نمایید:
◀️ صفحه 2 از 2 👆
«انسان اروپایی همواره به زمین مینگرد نه به آسمان... نگاه به سوی زمین، این امکان را براى انسان اروپایی فراهم ساخته است که برای ماده، ثروت و مالکیت، ارزشهایی پدید آورد که با آن نگرش هماهنگی دارد... ارزشگذاریهای ویژه برای ماده، ثروت و مالکیت، نقش بزرگی در شکوفا کردن تواناییهای نهفته در افراد و پدید آوردن اهدافی هماهنگ با آن ارزشها برای فرایند توسعه ایفا نمود... آزادی، نقش اصلی را در اقتصاد اروپایی بر عهده گرفت و این امکان را برای فرایند توسعه فراهم ساخت که از احساس راسخ آزادی، استقلال و فردیت در نزد انسان اروپایی برای موفقیت اقتصاد آزاد- بهعنوان وسیلهای که با تمایلات ریشهدار در روح و اندیشه ملتهای اروپا هماهنگ است- بهره جوید؛ حتی هنگامی که اقتصاد اروپایی شیوه سوسیالیسم را مطرح ساخت، بازهم کوشش نمود با تغییر احساس فردیت و خودخواهی شخصی به احساس فردیت و خودخواهی گروهی، از این احساس بهرهبرداری کند... اندیشه نزاع، خود را در افکار علمی و فلسفی به صورت «تنازع بقا» بهعنوان یک قانون طبیعی در میان موجودات زنده، یا مبارزهای گریزناپذیر در میان طبقات درون جامعه، یا دیالکتیک و تفسیر هستی بر اساس تز، آنتیتز و سنتز حاصل از کشمکش میان دو ضد نمایان ساخت. همه این گرایشها که از شاخصهای علمی و فلسفی برخوردارند، پیش از هر چیز، نمایانگر واقعیتی روحی و فراگیر و احساس شدیدی هستند که انسان تمدن نوین نسبت به مبارزه دارد. این خلق و خوی اقتصاد اروپایی است و بر اساس چنین زمینهای بود که این اقتصاد توانست حرکت خود را آغاز نماید، رشد خود را تحقق بخشد و دستاوردهای بزرگ خویش را به ثبت برساند. این خلق و خو، با خلق و خوی امت ما در درون جهان اسلام که حاصل تاریخ دینی اوست، تفاوت دارد. انسان شرقی که پرورش یافته رسالتهای آسمانی است و مدتی مدید تحت تربیت اسلام قرار گرفته است، بالطبع، پیش از نگریستن به زمین، به آسمان مینگرد و پیش از آنکه از جهان مادی و عالم محسوس تأثیر بپذیرد، تحت تأثیر عالم غیب است.»
🔹اقتصاد کدام عقلا برای ایران اسلامی ممکن و مطلوب است؟ آیا حضرتتان به ماهیت بحرانزای علم مدرن توجه فرمودهاید؟ مستحضر هستید که علوم اجتماعی غربی در بحران زائیده شدند تا بحرانهای ناشی از مدنیته را مدیریت کنند؟ اقتصاد غربی بحران زا است چنان که استیگلیتز، برنده نوبل اقتصاد، و بسیاری از اندیشمندان غربی در کتب خود به آن اشاره کردهاند، اما هنوز گروهی از اندیشمندان ایرانی در وادی مطلق گرایی در دانش غربی سیر میکنند. این همان اندیشه غلطی بود که به جای بررسی بانک در سلسله علل تاریخی که در تکون آن نقش داشت، به جای بررسی روح حاکم بر آن و به جای بررسی نقش آن در نظام سرمایه داری و کاپیتالیستی، با نگاه جزءنگرانه به بررسی فقهی اجزاء آن پرداختند و سعی در حلال کردن قراردادهای جزئی آن داشتند! لله درّهم! چنان بود که بانک بدون ربا جای بانک اسلامی را گرفت و اندیشمندان به جای آن که برای اسلامی شدن علوم به فلسفههای حاکم برعلوم انسانی و اجتماعی بپردازند، در روایات به دنبال روش کنترل تورم و روشهای رشد اقتصادی گشتند! این اندیشهها همگی اقتصاد اسلامی را ذبح کرده و شان فقه عزیز را دون انگاشته اند. اما در پایان متذکر شده که درباره چیستی اقتصاد اسلامی و نسبتی که با فقه اهل بیت دارد، رویکردهای مختلفی مطرح شده است. برخی از اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) نیز نظراتی دارند که بیان آنها فرصت موسعتری را میطلبد لذا از حضرتعالی تقاضا داریم اگر مقدور است زمانی را اختصاص دهید تا نکاتمان را به عرض برسانیم.
با دعا برای سلامتی حضرتعالی و معذرت از تصدیع اوقات و السلام علیکم و رحمة الله
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
۲۰ مهر ۱۳۹۹
#وارده 10👇
✅ نقد استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری
در حدود 40 سال پیش!
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢اقتصاد اسلامی و سؤالات اساسی آن،
از منظر استاد شهید مطهری 💢
🔹انواع روابط اقتصادی: روابط طبیعی و روابط اعتباری
مطابق آنچه قبلًا گفتيم، ما دو نوع روابط اقتصادى داريم: روابط طبيعى و روابط اعتبارى و قراردادى. از لحاظ روابط طبيعى، علم اقتصاد علم به قوانين طبيعت است آنچنانكه هست، يعنى يك علم نظرى است و اختلاف نظر در اين علم از قبيل اختلاف نظر در علوم نظرى است ...، ولى از لحاظ روابط اعتبارى، علم اقتصاد علم به روابط است آنچنانكه #بايد باشد. از نظر دوم است كه مسئله عدالت و ظلم و خوب و بد و شايسته و ناشايسته به ميان مىآيد و به اصطلاح جنبه اخلاقى دارد. معمولًا در كتب ميان اين دو قسمت تفكيك نمىشود و همين جهت منشأ اشتباهات زيادى مىگردد.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص: 417)
🔹دوگونه پيوند اسلام با اقتصاد
اسلام دو پيوند با اقتصاد دارد: مستقيم و غير مستقيم. پيوند مستقيم اسلام با اقتصاد ازآنجهت است كه مستقيماً يك سلسله مقررات اقتصادى درباره مالكيت، مبادلات، مالياتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهاى مالى يا مجازاتهايى در زمينه ثروت و غيره دارد.
اسلام كتاب البيع، كتاب الاجاره، كتاب الوكاله، كتاب الرهن، كتاب الارث، كتاب الهبه، كتاب الوقف دارد.
و از طرف ديگر مىدانيم اصل «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ»- همانطور كه قرآن كريم مىفرمايد- مطرود است. على هذا يا بايد اسلام را دربست بپذيريم و يا بايد دربست رد كنيم.
پيوند غير مستقيم اسلام با اقتصاد از طريق اخلاق است. در اين جهت برخى مذاهب ديگر نيز كم و بيش چنين مىباشند. اسلام مردم را توصيه مىكند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ايثار؛ منع دزدى، خيانت، رشوه. همه اينها در زمينه ثروت است و يا قسمتى از قلمرو اين مفاهيم، ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادى روشن نشود حدود عدالت و امانت و عفت و احسان و همچنين حدود دزدى و خيانت و رشوه روشن نمىشود.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص402)
🔹سؤالات اصلی اقتصاد عملی اسلامی
موضوع بحث ما اقتصاد برنامهاى است نه اقتصاد علمى. لهذا فيزيك اسلامى نداريم ولى اقتصاد اسلامى داريم.
ما مسائلى را مىتوانيم مطرح كنيم و جواب آن را از اسلام بخواهيم:
➖ الف. آيا اسلام اصل مالكيت را مىپذيرد يا نمىپذيرد؟ اسلام اصل مالكيت را مىپذيرد ولى مالكيت طبيعت حكمى دارد و مالكيت ماشين، امروز حكمى ديگر دارد.
➖ب. آيا مال و ثروت در درجه اول تعلق دارد به اجتماع و در درجه دوم به فرد؟ و يا اينكه ثروت به فرد تعلق دارد صد درصد؟ جواب اول است.
➖ج. آيا آنچه امروز در جهان به نام رژيم سرمايه دارى موجود است عادلانه است يا ظالمانه؟ جواب اين است: ظالمانه است.
➖د. آيا اسلام با اين نظر موافق است كه امور اقتصادى تحت نظر اعضاى مدير و با فهم و خيرخواه جامعه قرار گيرد؟ يا به حكم «النّاسُ مُسَلَّطونَ عَلى امْوالِهِم» هركس بايد مستبداً در امور اقتصادى مداخله كند؟ جواب اين است كه مىتواند [امور اقتصادى تحت نظر اعضاى مدير و با فهم و خيرخواه جامعه قرار گيرد.].
➖ه. آيا اصل «كار به قدر استعداد و خرج به قدر احتياج» را اسلام به عنوان يك اصل حقوقى مىپذيرد يا نمىپذيرد؟ خير، اين نوعى استثمار است، بعلاوه نيروى فعاليت را از كار مىگيرد.
➖و. آيا اسلام بهطور كلى اداره اجتماع را از روى شعور و اراده مىپذيرد يا نمىپذيرد؟ البته مىپذيرد.
➖ز. آيا اسلام با استثمار موافق است يا نه؟ البته نه، «لا تَكونُ جَناةُ ايْديهِمْ لِغَيْرِ افْواهِهِمْ».
➖ح. آيا در عصر ما مناسباتى پيش آمده كه جز با سلب مالكيت فردى از ابزار توليد برقرارى عدالت ميسر نيست؟ به نظر ما طرح اين مسئله به اين صورت صحيح نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص: 576)
🔹برای نمونه پاسخ ویژهی استاد شهید را در خصوص سوال نخست ببینید:👇
➖ از نظر ما دليل بر مالكيت اشتراكى بر يك چيزى اين است كه آن چيز را فرد به وجود نياورده است، طبيعت به وجود آورده يا اجتماع آن را به وجود آورده است و هيچ يك از اين دو به خاطر يك شخص معين هم به وجود نياوردهاند؛ يعنى فرد نه با آن چيز رابطه فاعلى داشته باشد و نه رابطه غائى ..
➖ماشين مظهر تكامل اجتماع است و هيچ فردى را به تنهايى نمىتوان مخترع و مبتكر آن شمرد. ازاينجهت، هم با ابزارهاى دستى متفاوت است و هم با آثار هنرى و تأليفات و دفاتر شعر ..
➖ ماشين جانشين انسان است در كار، نه يك ابزار انسان براى توليد. ماشين مولّد است نه ابزار توليد. اختراع ماشين ايجاد كار قابل فروش نيست، ايجاد منبع ايجاد كار است و ازاينجهت هم با ابزارهاى دستى متفاوت است ..
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص: 502)
https://eitaa.com/alimohammadi1389/209