🌿🌸🌿🌸🌿🌸حضرت زینب علیها السلام بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام از کتاب اهل سنت با تصویر کتاب🌿🌸🌿🌸🌿🌸 ابوالفرج اصفهانی در مقاتل در شرح شهادت حضرت #علی_اکبر علیه السلام چنین گوید: ◾️قال حميد: وكأني انظر إلى امرأة خرجت مسرعة كأنها الشمس الطالعة تنادي: يا حبيباه يا ابن اخاه فسألت عنها فقالوا: هذه زينب بنت علي بن ابي طالب ثم جاءت حتى انكبت عليه فجاءها الحسين فأخذ بيدها إلى الفسطاط واقبل إلى ابنه واقبل فتيانه إليه فقال: احملوا اخاكم فحملوه من مصرعه ذلك ثم جاء به حتى وضعه بين يدي فسطاطه. #ترجمه : حمید گفت: و گويا الحال می‌بینم که پس از شهادت علی(اکبر)، زنی که به مانند خورشید تابان و آفتاب درخشان بود از خیام بشتاب بیرون شد و فریاد می نمود: واحبيباه ! يابن أخاه! پرسیدم کی است؟ گفتند: زینب دختر على است. صلوات الله عليهما. او بیامد و خود را بر على - عليه السلام - در انداخت. در این وقت حسین - عليه السلام - آمد و دست زینب را بگرفت و او را برگرداند و تا خیمه ای که او را برگردانید دست در دستش داشت. از آن پس نزد پسر آمد و جوانان أهل بیت حاضر حضرتش شدند؛ با آنها فرمود: برادر خود را برگیرید؛ برگرفتند و در جلو خيمه آن حضرت نهادند؟.... 📗📔نام کتاب : مقاتل الطالبيين نویسنده : ابو الفرج الإصفهاني  جلد : 1  صفحه : 62 https://b2n.ir/u92278

🌿🌺🌿🌺🌿🌺گزارش جالب توجه از مجالس عزاداری روزانه ، هفتگی و ماهانه ، برای امام حسین علیه‌السلام در مدینه ازکتب اهل سنت با تصویر سندها🌿🌺🌿🌺🌿🌺 ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ ابن حمدون از علمای عامه در کتاب مشهورش به نام  التذکره چنین میگوید : 🔷 لمّا قتل الحسين بن عليّ عليهما السلام كان النّوح عليه بالمدينة في كلّ بيت سنة كاملة، ثم نيح عليه في السنة الثانية في كلّ جمعة، ثم نيح عليه في الثالثة في كلّ شهر. وكان مروان بن الحكم والمسور بن مخرمة يدخلان إليهم مقنّعين فيبكيان أشدّ بكاء حتى ينقضي النّوح. #ترجمه : وقتی حسین بن علی علیهما السلام کشته شد ، همه مردم مدینه برای او در خانه هایشان به مدت یکسال کامل نوحه سرائی و عزاداری کردند و در سال دوم در هر جمعه عزاداری کردند و در سال سوم در هر ماه برای حسین علیه السلام عزاداری کردند . مروان بن حکم و مسور بن مخرمه به جمع آنها وارد میشدند در حالی که رویشان را پوشیده بودند و شدیداً گریه میکردند تا عزاداری تمام میشد. 📔 عنوان الکتاب: التذكرة الحمدونية ، المؤلف:ابن حمدون محمد بن الحسن بن محمد بن علي  ، دار النشر : دار صادر  - بيروت/لبنان - 1996م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : إحسان عباس ، بكر عباس، ج9 ص149 https://b2n.ir/g15402 👤 زرندی حنفی نیز این جریان را در کتاب خودش آورده: 🔹 روى جعفر بن محمد عن أبيه ( علیه‌السّلام ) قال : نيح الحسين بن علي ثلث سنين وفي اليوم الذي قتل فيه ، فكان وائلة بن الأصمع ومروان بن الحكم ومسور بن محزمة ، وتلك المشيخة من أصحاب رسول الله (ص) يجيئون متقنعين فيستمعون نوح الجن ويبكون #ترجمه : جعفر بن محمد ( امام صادق علیه السلام ) از پدرش ( امام باقر علیه السلام ) روایت میکند : 3 سال بر کشته شدن حسین بن علی علیهما السلام عزاداری شد و در روزی که وی کشته شد ، واثله بن اصمع ومروان بن حکم ومسور بن مخرمه و آن بزرگان اصحاب رسول الله صلی الله علیه وآله با رویی پوشیده می‌آمدند و صدای عزاداری اجنه را می شنیدند و گریه میکردند . 📔عنوان الکتاب: نظم درر السمطین فی فضائل المصطفی(ص) و المرتضی والبتول والسبطین، المؤلف :جمالالدین محمدیوسف بن الحسن بنمحمد الزرندی الحنفی، ناشرالمجمع العالمی لـأهل البیت (ع)، المحقق:حسنی الحسنی البیرجندی، ص275 https://b2n.ir/r95161

🌸🌿🌸🌿🌸🌿مسلمان شدن هشتاد یهودی به برکت چادر حضرت زهرا سلام الله علیها(با تصویر کتاب) 🌸🌿🌸🌿🌸🌿 ┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄ روي أن علياً (ع) استقرض شعيراً من يهودي, فاسترهنه شيئاً فدفع إليه ملاءة فاطمة رهناً وكانت من الصوف, فأدخلها اليهودي إلى داره ووضعها في بيت, فلما كانت الليلة دخلت زوجته البيت الذي فيه الملاءة لشغل فرأت نوراً ساطعاً أضاء به البيت, فانصرفت إلى زوجها وأخبرته بأنها رأت في ذلك البيت ضوءاً عظيماً, فتعجب زوجها اليهودي من ذلك وقد نسي أن في بيتهم ملاءة فاطمة (ع) فنهض مسرعاً ودخل البيت فإذا ضياء الملاءة ينتشر شعاعها كأنه يشتعل من بدر منير يلمع من قريب, فتعجب من ذلك, فأنعم النظر في موضع الملاءة فعلم أن ذلك النور من ملاءة فاطمة, فخرج اليهودي يعدو إلى أقربائه, وزوجته تعدو إلى أقربائها واستحضرهم دارهما, فاستجمع نيف وثمانون نفراً من اليهود, فرأوا ذلك, وأسلموا كلهم. 📗الخرائج والجرائح ج2 ص537، الثاقب في المناقب ص301، عنهما البحار ج43 ص30. #ترجمه : «روايت شده که علی عليه‏السلام مقداری جو از يک يهودی قرض نمودند، يهودی مزبور گفت: بايد در ازای آن چيزی را به عنوان رهن در نزد من بگذاريد. و علی عليه‏السلام چادر صدیقه کبری سلام الله علیها که از جنس پشم بود به او دادند. آن شخص آن را گرفته و به خانه برده، در اتاقی گذاشت. به هنگام شب زن آن شخص براي انجام کاري داخل اتاق مذکور گرديد و نوري را ديد که اتاق را روشن کرده، فوراً از اطاق خارج شد و آنچه را ديده بود به شوهرش اطلاع داد، مرد يهودي که فراموش کرده بود چادر فاطمه عليها السلام در آن اتاق است تعجب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اتاق گرديد و بلافاصله دريافت که آن نور از آن چادر ساطع مي‏شود که علي عليه‏السلام آن را گرو گذاشته است. پس آن مرد يهودي و همسرش از خانه خارج شده و هر يک به سوي اقوام خويش شتافته و آنها را از معجزه‏اي که ديده بودند آگاه نمودند، و در اثر اين واقعه هشتاد نفر از آنها به اسلام متمايل گرديده و ايمان آوردند.»

☘☘☘☘ستم های دیرینه بنیانگذاران سقیفه در حق اهل‌بیت علیهم‌السلام در کلام حضرت ام کلثوم سلام‌ الله‌ علیها(با تصویر کتاب)☘☘☘☘ قالت أمّ كلثوم سلام الله علیها: ظلمك أنت و عائشة و والداكما لنا قديم. #ترجمه : حضرت ام کلثوم سلام الله علیها به #حفصه فرمودند : تو و #عایشه و پدران شما دو نفر از قدیم به ما ظلم کرده اید. 📔 نام کتاب : تعريب كامل البهائي نویسنده : الطبري‌، عماد الدين  جلد : 2  صفحه : 222

🌺🌿🌺🌿🌺🌿بیماری و فقر و طلب مرگ خوب است تنها به شرطی که... حدیثی از حضرت جعفر بن محمد صادق علیه السلام(با تصویر کتاب) 🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ 🔸مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مِهْرَانَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عِدَّةٍ قَالُوا: كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جُلُوساً فَقَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لاَ يَسْتَحِقُّ عَبْدٌ حَقِيقَةَ اَلْإِيمَانِ حَتَّى يَكُونَ اَلْمَوْتُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْحَيَاةِ وَ يَكُونَ اَلْمَرَضُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ اَلصِّحَّةِ وَ يَكُونَ اَلْفَقْرُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْغِنَى فَأَنْتُمْ كَذَا فَقَالُوا لاَ وَ اَللَّهِ جَعَلَنَا اَللَّهُ فِدَاكَ وَ سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ وَقَعَ اَلْيَأْسُ فِي قُلُوبِهِمْ فَلَمَّا رَأَى مَا دَاخَلَهُمْ مِنْ ذَلِكَ قَالَ أَ يَسُرُّ أَحَدَكُمْ أَنَّهُ عُمِّرَ مَا عُمِّرَ ثُمَّ يَمُوتُ عَلَى غَيْرِ هَذَا اَلْأَمْرِ أَوْ يَمُوتُ عَلَى مَا هُوَ عَلَيْهِ قَالُوا بَلْ يَمُوتُ عَلَى مَا هُوَ عَلَيْهِ اَلسَّاعَةَ قَالَ فَأَرَى اَلْمَوْتَ أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اَلْحَيَاةِ ثُمَّ قَالَ أَ يَسُرُّ أَحَدَكُمْ أَنْ بَقِيَ مَا بَقِيَ لاَ يُصِيبُهُ شَيْءٌ مِنْ هَذِهِ اَلْأَمْرَاضِ وَ اَلْأَوْجَاعِ حَتَّى يَمُوتَ عَلَى غَيْرِ هَذَا اَلْأَمْرِ قَالُوا لاَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ فَأَرَى اَلْمَرَضَ أَحَبَّ  إِلَيْكُمْ مِنَ اَلصِّحَّةِ ثُمَّ قَالَ أَ يَسُرُّ أَحَدَكُمْ أَنَّ لَهُ مَا طَلَعَتْ عَلَيْهِ اَلشَّمْسُ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ هَذَا اَلْأَمْرِ قَالُوا لاَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ فَأَرَى اَلْفَقْرَ أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ الْغِنَى. #ترجمه : ابان بن تغلب و جمعى ديگر گويند: در محضر امام صادق عليه السّلام نشسته بوديم حضرت فرمودند: «هيچ بنده‌اى شايستۀ حقيقت ايمان نگردد تا زمانى كه مرگ در نزد او محبوب‌تر از زندگى باشد، و بيمارى در پيش او محبوب‌تر از تندرستى، و فقر در بر او محبوب‌تر از دارائى باشد. آيا شماها اين چنين هستيد!؟» گفتند: نه بخدا قسم، فدایت شویم. و همگى شرمنده و سر به زير شدند و يكباره نااميدى قلوبشان را فرا گرفت. امام عليه السّلام كه شرمندگى و نوميدى آنها را مشاهده كرد به آنها فرمودند: «آيا دوست دارد يكى از شماها كه هر چه خواهد در اين جهان عمر كند و پس از آن بر غير از اين عقيده (تشیع) بميرد؟! يا اينكه عمر عادی داشته باشد ولی بر اين عقيده (و ايمان) بميرد؟←گفتند: بلكه هر يك از ما دوست دارد بر اين عقيده كه دارد بميرد (و آن عمر طولانى را بدون داشتن اين عقيده نداشته باشد.) امام فرمودند: پس معلوم شد كه مرگ نزد شما محبوبتر از زندگى است. سپس فرمودند: آيا دوست دارد يكى از شماها كه زنده بماند و هيچ يك از اين بيماريها و دردها به او نرسد ولی بدون ولایت ما بميرد؟←گفتند: نه اى فرزند رسول خدا. امام فرمودند: حال معلوم شد بيمارى در نزد شما محبوب‌تر از تندرستى است. سپس امام فرمودند: آيا دوست دارد يكى از شما كه تمام ثروت دنیا و آنچه خورشيد بر آن ميتابد از آن او باشد ولى بر غير اين مذهب و عقيده باشد؟←همه گفتند: نه، اى فرزند رسول خدا. امام فرمودند: بدين ترتيب نيز معلوم شد كه فقر در نزد شما محبوب‌تر از دارائى است. 📚 الکافی، ط_الاسلامیه، ج ٨ ص ٢۵٣ ✧⊹✧⊹✧⊹✧⊹✧⊹✧⊹✧⊹✧⊹✧⊹✧ پی‌نوشت: امام علیه السلام به عنوان معلم و ارشادگر پیروان خود، دارند آنان را برای تحمل مرارت ها و سختی های راه ایمان و اعتقاد خود آماده می‌فرمایند. نعمتی را که شیعیان دارند یادآوری می‌فرمایند؛ ولو گرفتار انواع مشقات و تنگی ها باشند. ←آری مؤمن، مرگ و فقر و بیماری همراه با ولایت اهل بیت علیهم السلام را بر ثروت و عافیت و زندگیِ بدون ولایت ترجیح می‌دهد؛ نمونه بارز این روایت را می‌توان در رجزهای اصحاب امام حسین علیهم السلام در شب عاشورا مشاهده نمود.

🌿💐🌿💐🌿💐 گفت: فقیر شدم و اموالم از دست رفت امام به او فرمودند: حاضری ثروتمند باشی ولی ...؟حدیثی از حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام 🌿💐🌿💐🌿💐 ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻 احمد بن عمر حلبی نقل می‌کند: در مِنا بر امام رضا علیه السّلام وارد شده و عرض کردم: فدایتان شوم، ما دارای نعمت و ثروت بودیم، خداوند همه آن‌ها را گرفت، تا جایی که به یکی از کسانی که به ما نیازمند بود، محتاج شدم؛ حضرت به من فرمودند: 💎 «یَا أَحْمَدُ أَ یَسُرُّکَ أَنَّکَ عَلَی بَعْضِ مَا عَلَیْهِ هَؤُلَاءِ الْجَبَّارُونَ وَ لَکَ الدُّنْیَا مَمْلُوَّةً ذَهَباً فَقُلْتُ لَا وَ اللَّهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَضَحِکَ ثُمَّ قَالَ تَرْجِعُ مِنْ هَاهُنَا إِلَی خَلَفٍ فَمَنْ أَحْسَنُ حَالًا مِنْکَ وَ بِیَدِکَ صِنَاعَةٌ لَا تَبِیعُهَا بِمِلْاءِ الْأَرْضِ ذَهَباً.» #ترجمه : آیا دوست داری مانند این ستمگران از مال و دارایی برخوردار باشی و دنیایی سرتاسر طلا در اختیارت باشد؟ پاسخ دادم: بخدا سوگند خیر یابن رسول الله؛ حضرت خندیدند سپس فرمودند: چه کسی حالی بهتر از تو دارد؟ صفتی داری که اگر بابت آن، معادلِ زمین طلا بپردازند، آن را نمی‌فروشی. آیا بشارتی به تو بدهم؟ گفتم آری، خداوند متعال مرا بواسطه شما خاندان شاد کند. سپس فرمودند: آنجا که خداوند می‌فرماید: «وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما»، بر لوحی طلایی نوشته شده بود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کَیْفَ یَفْرَحُ وَ مَنْ یَرَی الدُّنْیَا وَ تَغَیُّرَهَا بِأَهْلِهَا کَیْفَ یَرْکَنُ إِلَیْهَا وَ یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا یَسْتَبْطِئَ اللَّهَ فِی رِزْقِهِ وَ لَا یَتَّهِمَهُ فِی قَضَائِهِ ثُمَّ قَالَ رَضِیتَ یَا أَحْمَدُ؛ قَالَ، قُلْتُ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ عَنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ. #ترجمه : به نام خدای بخشنده مهربان، خدایی جز خدای یکتا نیست، محمد صلی الله علیه و آله رسول خداست، در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد، پس چگونه به خوشیِ گذرا شاد است؟ و از کسی که دنیا و تغییرات آن را می‌بیند، چگونه بر آن تکیه می‌کند؟ شایسته است انسانِ عاقل در رزق خود، خداوند متعال را رازق ببیند، و او را در قضا و قدر متّهم نگرداند. سپس فرمودند: ای احمد، آیا راضی شدی؟ پاسخ دادم: آری، از خداوند متعال و از شما اهل بیت علیهم السّلام. رجال الکشي، ص ۵٩٧ کتابخانه فقاهت https://lib.eshia.ir/10241/1/597

🌺🌸🌺🌸🌺🌸 قواعد توحیدی در بیان شیوای امام هادی علیه‌السلام(با تصویر کتاب )🌺🌸🌺🌸🌺🌸 ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ [تحف العقول] ، عَنْ أَبِي‌اَلْحَسَنِ اَلثَّالِثِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: 🔸 إِنَّ اَللَّهَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَنَّى يُوصَفُ اَلَّذِي تَعْجِزُ اَلْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ اَلْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ اَلْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ اَلْأَبْصَارُ عَنِ اَلْإِحَاطَةِ بِهِ نَأَى فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ كَيَّفَ اَلْكَيْفَ بِغَيْرِ أَنْ يُقَالَ كَيْفَ وَ أَيَّنَ اَلْأَيْنَ بِلاَ أَنْ يُقَالَ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ اَلْكَيْفِيَّةِ وَ اَلْأَيْنِيَّةِ اَلْوَاحِدُ اَلْأَحَدُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ. #ترجمه : «همانا خداوند را نتوان وصف کرد مگر به آنچه خود، خویشتن را وصف فرموده است. و چگونه توان وصف نمود آن که حواس از درکش عاجز است، و اوهام از دست‌یابی به او ناتوان، و اندیشه‌ها از محدود ساختنش درمانده، و دیدگان از احاطه بر او بازمانده است؛ در نزدیکی‌اش دور است و در دوری‌اش نزدیک.چگونگی را چگونه ساخت، بی‌آنکه بتوان گفت چگونه است، و مکان را مکان بخشید، بی‌آنکه بتوان پرسید کجاست. او فراتر از هر چگونگی و مکان است؛ یکتای یگانه‌ای که جلال و شکوهش والاست و نام‌های مقدسش پاک و منزه است.» (بحارالانوار ج۴ ص۳۰۳/علامه محمد باقر مجلسی/ناشر:مؤسسة الوفاء/بیروت۱۴۰۳ق) ╌───┈⊰᯽⊱┈───╌ اصول توحیدی که در این روایت شریف بیان شده عبارت است از: ۱_ انحصار راه شناخت و توصیف خداوند به بیان وحی؛( پس از قبول وحی از طریق عقل) ۲. وحی، خداوند را به عنوان ذات احد و واحدِ صمدی که بخلاف الاشیاء است، معرفی فرموده و این غایت خداشناسی است؛ ۳_ خداوند هم سنخ با خلق نیست تا قرب و بعد مکانی با خلق داشته باشد، به همین جهت در عین حال که نزدیک به خلق است از حیث احاطه بر خلق، از آن دور است از حیث عدم سنخیت و تشابه؛ ۴. ماسوی الله تماما متصف به کیفیت و حالات متغیر و زمان و مکان‌اند؛ و خالق زمان و مکان، متصف به اوصاف مخلوق نیست. ✍ دقت در این روایات نورانی این حقیقت را برای ما روشن می‌سازد که توحید واقعی تنها از طریق اهل بیت علیهم السلام به دست می‌آید؛ کسی که درس خداشناسی را از ایشان نگیرد و به تعالیم ایشان گردن ننهد، بالاخره گرفتار شرک و تشبیه می‌شود و نمی‌تواند یک موحّد واقعی باشد؛ همانطور که در واقعیت خارجی می‌بینیم همه متفکرین بشری که در توحید خدای متعال تسلیم مکتب اهل بیت علیهم السلام نشدند ، دیر یا زود به دام تشبیه گرفتار آمده‌اند و نتوانسته‌اند از شرک و الحاد مصون بمانند

🌿🌸🌿🌸🌿🌸 سوزانندگی آتش که لازمه حرارت و ذاتی آتش است ، تحت سلطهٔ حجت خدا کرامتی از امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با تصویر کتاب 🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💡اهمیت مقام امامت و برخورد قاطع امام کاظم علیه‌السلام ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ به این فراز تاریخ توجه کنید: أنَّ الْمُفَضَّلَ بْنَ عُمَرَ قَالَ‏ : لمَّا مَضَى‏  الصَّادِقُ علیه السلام كَانَتْ وَصِيَّتُهُ‏ فِي الْإِمَامَةِ إِلَى مُوسَى الْكَاظِمِ علیه السلام‏ فَادَّعَى أَخُوهُ عَبْدُ اللَّهِ الْإِمَامَةَ وَ كَانَ أَكْبَرَ وُلْدِ جَعْفَرٍ علیه السلام فِي وَقْتِهِ ذَلِكَ وَ هُوَ الْمَعْرُوفُ بِالْأَفْطَحِ‏ فأَمَرَ مُوسَى علیه السلام بِجَمْعِ حَطَبٍ كَثِيرٍ فِي وَسَطِ دَارِهِ فَأَرْسَلَ إِلَى أَخِيهِ عَبْدِ اللَّهِ يَسْأَلُهُ أَنْ يَصِيرَ إِلَيْهِ فلَمَّا صَارَ عِنْدَهُ وَ مَعَ مُوسَى علیه السلام جَمَاعَةٌ مِنْ وُجُوهِ الْإِمَامِيَّةِ فَلَمَّا جَلَسَ إِلَيْهِ أَخُوهُ عَبْدُ اللَّهِ أَمَرَ مُوسَى علیه السلام أَنْ تُضْرَمَ‏  النَّارُ فِي ذَلِكَ الْحَطَبِ فَأُضْرِمَتْ‏  وَ لَا يَعْلَمُ النَّاسُ السَّبَبَ فِيهِ‏ حتَّى صَارَ الْحَطَبُ كُلُّهُ جَمْراً ثُمَّ قَامَ مُوسَى علیه السلام وَ جَلَسَ بِثِيَابِهِ فِي وَسَطِ النَّارِ وَ أَقْبَلَ يُحَدِّثُ الْقَوْمَ‏  سَاعَةً ثُمَّ قَامَ فَنَفَضَ ثَوْبَهُ وَ رَجَعَ إِلَى الْمَجْلِسِ فَقَالَ لِأَخِيهِ عَبْدِ اللَّهِ : إِنْ كُنْتَ تَزْعُمُ أَنَّكَ الْإِمَامُ بَعْدَ أَبِيكَ فَاجْلِسْ فِي ذَلِكَ الْمَجْلِسِ قالُوا فَرَأَيْنَا عَبْدَ اللَّهِ قَدْ تَغَيَّرَ لَوْنُهُ فَقَامَ‏  يَجُرُّ رِدَاءَهُ حَتَّى خَرَجَ مِنْ دَارِ مُوسَى علیه السلام . #ترجمه : مفضّل بن عمر روايت مى‏كند: وقتى كه امام صادق- عليه السّلام- از دنيا رفتند، وصيت فرمودند كه امام بعد از ايشان امام موسى كاظم- عليه السّلام- است. ولى برادرشان ، عبد اللَّه نيز ادّعاى امامت كرد؛ او بزرگترين فرزند حضرت صادق علیه السلام، و معروف به عبد اللَّه أفطح‏ بود. امام كاظم- عليه السّلام- دستور دادند تا در وسط خانه هيزم بسیاری جمع كرده و انباشتند، سپس شخصى را به دنبال برادرش عبد اللَّه فرستاد تا آنجا بيايد. 🔚پس وقتى كه نزد امام- عليه السّلام- آمد، بزرگانى از شيعه نزد امام كاظم- عليه السّلام- نشسته بودند. وقتى كه عبد اللَّه نشست، امام دستور داد تا هيزمها را شعله ‏ور کنند. و مردم نفهميدند كه  مقصود حضرت از این کار چیست . وقتى كه شعله‏ هاى آتش زبانه كشيد، حضرت با لباسهای خود به داخل آتش رفتند و آنجا نشستند و در همان حال، مدّتى با مردم مشغول صحبت شدند. سپس لباسهایشان را جمع كرده و از ميان آتش بيرون آمدند. سپس رو به برادرشان عبد اللَّه كرده و فرمودند: 🔸اگر گمان میكنى كه بعد از پدرت تو امام هستى، پس تو هم برو و در ميان آتش بنشين. گفتند: در اين هنگام ديديم كه رنگ عبد اللَّه متغيّر شد. پس برخاست و در حالى كه ردايش را میکشيد. از خانه امام موسى كاظم- عليه السّلام- خارج شد . 📚الخرائج و الجرائح ؛ ج‏1 ؛ ص308 📚كشف الغمّة:ج2 ، ص246 📚اثبات الهداة:ج5 ، ص541 ح 78 📚بحارالانوار:ج47 ، ص251 و ج48 ، ص67 📚مدينة المعاجز: ص459 پی‌نوشت: باید بدانید که عبدالله بعد از این مجلس کاملاً کنار کشید. .

🌿🌺🌿🌺🌿🌺 اهمیت تبری از دشمنان و دفاع از امیرالمؤمنین در کلام امام حسن عسکری علیهماالسلام(با تصویر کتاب )🌿🌺🌿🌺🌿🌺 مرحوم شیخ‌ طبرسی در کتاب احتجاج و علامه محمدباقر مجلسی در بحارالأنوار این روایت را آورده‌اند که: ➖ وَقَالَ أَبُومُحَمَّدٍ [علیه‌السلام] لِبَعْضِ تَلاَمِذَتِهِ لَمَّا اِجْتَمَعَ إِلَيْهِ قَوْمٌ مِنْ مَوَالِيهِ وَالمُحِبِّينَ لِآلِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ‌الله بِحَضْرَتِهِ وَقَالُوا: يَابْنَ رَسُولِ‌الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ! إِنَّ لَنَا جَاراً مِنَ اَلنُّصَّابِ يُؤْذِينَا وَيَحْتَجُّ عَلَيْنَا فِي تَفْضِيلِ الْأَوَّلِ وَالثَّانِي وَالثَّالِثِ عَلَى أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ وَيُورِدُ عَلَيْنَا حُجَجاً لاَ نَدْرِي كَيْفَ اَلْجَوَابُ عَنْهَا وَالخُرُوجُ مِنْهَا: مُرَّ بِهَؤُلاَءِ إِذَا كَانُوا مُجْتَمِعِينَ يَتَكَلَّمُونَ فَتَسْتَمِعُ عَلَيْهِمْ فَيَسْتَدْعُونَ مِنْكَ الكَلاَمَ فَتَكَلَّمْ وَأَفْحِمْ صَاحِبَهُمْ وَاِكْسِرْ عِرْبَهُ وَفُلَّ حَدَّهُ وَلاَ تُبْقِ لَهُ بَاقِيَةً. فَذَهَبَ الرَّجُلُ وَحَضَرَ المَوْضِعَ وَحَضَرُوا وَكَلَّمَ الرَّجُلَ فَأَفْحَمَهُ وَصَيَّرَهُ لاَ يَدْرِي فِي السَّمَاءِ هُوَ أَوْ فِي اَلْأَرْضِ.قَالُوا: وَوَقَعَ عَلَيْنَا مِنَ الفَرَحِ وَالسُّرُورِ مَا لاَ يَعْلَمُهُ إِلاَّ الله تَعَالَى وَعَلَى اَلرَّجُلِ وَالْمُتَعَصِّبِينَ لَهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَالحُزْنِ - مِثْلُ مَا لَحِقَنَا مِنَ اَلسُّرُورِ.فَلَمَّا رَجَعْنَا إِلَى الإِمَامِ [عليه‌السّلام] قَالَ لَنَا: إِنَّ اَلَّذِينَ فِي السَّمَاوَاتِ لَحِقَهُمْ مِنَ الفَرَحِ وَالطَّرَبِ بِكَسْرِ هَذَا اَلْعَدُوِّ لِله كَانَ أَكْثَرَ مِمَّا كَانَ بِحَضْرَتِكُمْ وَاَلَّذِي كَانَ بِحَضْرَةِ إِبْلِيسَ وَعُتَاةِ مَرَدَتِهِ مِنَ الشَّيَاطِينِ مِنَ اَلْحُزْنِ وَالْغَمِّ أَشَدُّ مِمَّا كَانَ بِحَضْرَتِهِمْ. وَلَقَدْ صَلَّى عَلَى هَذَا اَلْعَبْدِ الكَاسِرِ لَهُ مَلاَئِكَةُ السَّمَاءِ وَالحُجُبِ وَالعَرْشِ وَالكُرْسِيِّ وَقَابَلَهَا الله تَعَالَى بِالْإِجَابَةِ. فَأَكْرَمَ إِيَابَهُ وَعَظَّمَ ثَوَابَهُ وَلَقَدْ لَعَنَتْ تِلْكَ الأَمْلاَكُ عَدُوَّ الله اَلْمَكْسُورَ وَقَابَلَهَا الله بِالْإِجَابَةِ فَشَدَّدَ حِسَابَهُ وَأَطَالَ عَذَابَهُ. #ترجمه :  روزى گروهى از محبّين آل‌محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله نزد امام حسن‌عسكرى عليه‌السّلام حاضر شده و گفتند: اى زادۀ رسول‌خدا! در همسايگى ما فردى از دشمنان اهل‌بيت زندگى مى‌كند كه پيوسته موجب آزار ما شده و در تفضيل اولی و دومی و سومی [خلفاى ثلاثه] بر أميرالمؤمنين عليه‌السّلام دلائلى ذكر مى‌كند كه ما در پاسخ آنها مى‌مانيم. - امام عليه‌السّلام فرمودند: فردى را به‌سوى شما مى‌فرستم تا او را مجاب كرده و دلائلش را باطل نمايد. سپس يكى از شاگردانشان را مأمور ساختند تا در مجلس بحث آنان با فرد مزبور حاضر شده و به‌گفتارشان گوش دهد، و هنگامى كه از او تقاضاى سخن نمودند تا حدّ امكان در بطلان سخن و پوچى اعتقاد آن فرد كوشيده و كاملاً مجابش كند. ← او نيز از جاى برخاسته و به‌همراه آنان در مجلس بحث‌شان حاضر گشته و به‌همان شيوۀ امام عليه‌السّلام وارد بحث شده و او را به‌سختى شكست داده و مجاب نمود. از اين پيروزى اصحاب و دوستان اهل‌بيت به‌قدرى خوشحال شدند كه جز خدا نداند، و به‌همان اندازه مخالفين و معاندين محزون و شكسته گشتند. و وقتى نزد امام علیه‌السلام بازگشتند فرمودند: اهل آسمان به‌جهت شكست و مغلوب شدن آن دشمن‌خدا بيش از شما مسرور شدند، و ابليس و ياران مستكبرش چندين برابر مخالفين، محزون و مغموم گشتند. و فرشتگان آسمان‌ها و عرش و كرسى براى اين شخص غالب طلب رحمت و مغفرت نموده، و براى آن دشمن مخالف لعن و نفرين كردند، و خداوند همه را مستجاب فرمود. 📚 منابع: ۱. تفسير منسوب به‌إمام‌عسکري عليه‌السلام ج۱، ص۳۵۲ ۲. احتجاج، شیخ‌طبرسی، ج۱، ص۲۱ ۳. بحارالأنوار، علامه‌مجلسی، ج۲، ص۱۱