🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
3⃣3⃣ منزل سی و سوم - کتاب سی و سوم - قطعهٔ سی و سوم
🔸 سؤال:
چرا اينهمه براى اربعين هزينه میشود؟ بهتر نيست اين پولها در راه رفع مشكلات جوانان و فقيران مصرف شود؟
🔹 پاسخ:
هزینهکردنهای دینی دو نوع است:
۱. انفاق واجب: مانند زكات، خمس، كفاره و هزينه افراد تحت تكفل.
۲. انفاق مستحب: مثل صدقه، تبرعّات، اوقاف و....
انفاقهای واجب را دفاتر مراجع، مؤسسات دولتى و خود مردم، گردآورى و هزينه میکنند و حق ندارند آن را در غير از موارد تعيين شده - حتى در شعائر حسينى - هزينه نمایند.
اما انواع نذورات و انفاقهای مستحب، تابع نيت نذركنندگان است.
انفاقهای داوطلبانه هم به اختيار خود اشخاص است كه صرف چه كارى شود.
اموالى كه در مسير اربعين و زيارت امام حسين(ع) هزينه میشود، انفاقات داوطلبانه، صدقات، تبرّعات و اوقاف براى شعائر حسينى است و خاص اين مراسم است و كسى حق ندارد نذورات اين راه را صرف كار ديگرى كند.
درباره حج هم نظير اين حرفها در زمان معصومين مطرح بود که در روايات تأكيد شده است كه ثواب سفر حج، از انفاق در راه خدا بيشتر است.
افزون بر اين، كسانى كه اهل كربلا رفتن هستند و در مكتب حسينى تربيت یافتهاند به فقيران نيز كمک میکنند...
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: چراغ هدایت
✓ موضوع: پاسخ به شبهات و پرسشهای اربعین
✓ تألیف: رحمتالله ضیائی و مجتبی باقری
✓ ناشر: قم - پژوهشکده حج و زیارت. - ۱۳۹۵
✓ شابک: ۹۷۸۹۶۴۵۴۰۷۰۸۵
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
4⃣3⃣ منزل سی و چهارم - کتاب سی و چهارم - قطعهٔ سی و چهارم
گفتهاند امام حسین(ع) هنگام ورود به طف [کربلاء] مکان قبر خود و یارانش را به ۶۰ هزار درهم خرید و آن را صدقه قرار داد، به شرطی که آنان قبر او را آباد کرده و از زائران او به مدت سه روز پذیرایی کنند.
اما نخستین بقعه و آرامگاه به دست «مختار ثقفی» انتقام گیرندهٔ خون شهیدان کربلا بود.
مختار پس از آنکه با سپاهیان خود سپاه عبیدالله بن زیاد را شکست داد، در سال ۶۵ق. بر مزار آن شهیدان حاضر شد و شالودهٔ نخستین بقعه و آرامگاه را بر فراز آن قبرها بنا نهاد و روی آنها یک دیوار و سقف آجری با روکش گچ گذارد.
در کنار آن نیز مسجدی ایجاد کرد که دو در به سمت مشرق و مغرب داشت.
ظاهراً این بنا به همان صورت تا آغاز عصر بنی عباس باقی بود.
از امام صادق(ع) در آداب زیارت امام حسین(ع) نقل شده است: «چون آهنگ زیارت قبر حسین(ع) را در کربلا داشتی در بیرون بایست و در قبر بنگر، سپس به روضه وارد شو و در برابر آرامگاه در بالاسر بایست و آنگاه از دری که در پایین پای علی بن الحسین(ع) است بیرون شو و به سوی شهیدان حرکت کن...».
با توجه به این سخن امام صادق(ع) میتوان گفت که آن حضرت شخصاً آن بارگاه را دیده است...
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: عتبات عالیات عراق
✓ موضوع: آشنایی با تاریخ و موقعیت حرمها و اماکن مقدس عراق
✓ تألیف: اصغر قائدان
✓ ناشر: تهران - نشر مشعر - چاپ پنجم: ۱۳۸۸
✓ شابک: ۹۷۸۹۶۴۷۶۳۵
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
5⃣3⃣ منزل سی و پنجم - کتاب سی و پنجم - قطعهٔ سی و پنجم
🌐 برخی از مصادیق پیوند راهپیمایی با حکومت جهانی امام زمان(عج)
🔸 اوّل: سرمایههای انسانی آماده
قیام و ظهور مصلح جهانی نیاز به نیروی میلیونیِ مؤمن، آموزش دیده، خبره، کارکشته، آزموده و با تجربه دارد...
این سرمایههای انسانی که باید همهٔ ویژگیهایی لازم را برای ادارهٔ جهان دارا باشند؛ در کجا باید آموزش ببینند؟ و در کدام مکان، در چه زمان، در کدام رزمایش و در کدام اردوگاه باید اردو بزنند؟
آیا اردوگاهی بهتر، وسیعتر و جامعتر از راهپیمایی باشکوه اربعین حسینی وجود دارد؟
🔹 دوّم: هم صدائی، وحدت و برادری
مرکزیت حکومت حضرت مهدی(عج) غرب قاره آسیا - یعنی ایران، عراق و شامات - است. ملتهای این کشورها برای حکومت یکپارچهٔ جهانی باید یک دل و یک جهت شوند؛ وحدت، برادری، همدلی و همراهی خود را به اوج برسانند؛ تفاوتهای کاذب را رها کنند؛ برتریهای نژادی را کنار بگذارند؛ از دشمنیها و حرکتهای تفرقهانگیز و اختلاف افکن پرهیز نمایند و یکپارچگی خود را برای حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت آماده کنند و در برابر دشمن واقعی آماده باشند.
آیا برای شروع و تمرین این وحدت و همدلی، بهتر از راهپیمایی حماسی اربعین حسینی وجود دارد؟
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: راهپیمایی اربعین حسینی
✓ تألیف: حسن صفرزاده تهرانی
✓ ناشر: اصفهان - فرهنگستان اندیشه - ۱۴۰۱
✓ شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۶۲۰۵۵۸
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
6⃣3⃣ منزل سی و ششم - کتاب سی و ششم - قطعهٔ سی و ششم
نباید اجازه داد موضوعی به بزرگی اربعین، تفسیر کمّی بشود و در حدّ یک حرکت سیاسی تقلیل یابد؛ که در آن صورت حقیقت آن در حجاب میرود، همانطور که اگر در حدّ یک حرکت معنوی فردی تقلیل یابد حقیقت آن در حجاب میرود...
حرکت اربعینی در زیر سایه امام حسین(ع)، حرکتی ضد استکباری است و با هویت خاصی که دارد تلاش میکند تا به جای سیطرهٔ فرهنگ سکولاریته، معنویت و کیفیت اصالت پیدا کند... از این جهت "کمّیت ستیز" است و قرار است "کیفیت" در جهان حاکم شود.
بهترین نگاه، نه تنها به کربلا بلکه به عالم، «نگاه کیفی» است و این نگاه است که فرهنگ اربعینی را شکل میدهد...
در تاریخ، همیشه باید بر روی حضور کیفیتها حساب باز کنیم و همین نگاه است که به شما میگوید امیدوار باشید که مردم مظلوم یمن، بحرین و فلسطین حتماً پیروز میشوند، زیرا همیشه در فضای سیطرهٔ کمّیتها اگر حرکتی مرعوب این سیطره نشود، ضعف کمّیتها و قوّت کیفیتها ظهور میکند.
اساساً جهت تاریخ در جهت همان فتح تاریخی شهدای کربلا در اربعین است. هر مظلومی که ذیل فرهنگ امام حسین(ع) در مقابل غلبهٔ استکبارِ فکری فرهنگی قرار گیرد، پیروز میشود...
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: اربعين حسينی؛ امكان حضور در تاريخی ديگر
موضوع: بررسی رخداد اربعین با نظر به همهٔ اضلاعِ آن
✓ تألیف: اصغر طاهرزاده
✓ ناشر: اصفهان - لب الميزان - ۱۳۹۵
✓ شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۶۰۹۵۲۹
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
7⃣3⃣ منزل سی و هفتم - کتاب سی و هفتم - قطعهٔ سی و هفتم
اربعین... دری است که از آسمان به روی زمین باز شده است.
راهپیمایی اربعین انسان را به یاد این عبارت شاعرانه عطّار میاندازد که میگوید: «به صحرا شدم، عشق باریده بود و زمین تر شده، چنانکه پای به برف فرو شود، به عشق فرو میشد.»
این همان آسمانی است که ظهر عاشورا امام حسین علیه السلام خون گلوی طفل ششماههٔ خود را به سوی آن پرتاب کرد. حالا آن خون، مایه گشایش ابواب برکتهای مادّی و معنوی برای امّت پیامبر شده است.
باید قدر این فصل بارش باران عاشقی را دانست و اسباب کشت و کار را در موسم اربعین در مزرعه دلها و جانها آماده کرد.
کافی است یک لحظه فکر کنیم که اگر ما، به عنوان دولت و حکومت، میخواستیم یک چنین مدرسهٔ سازندهٔ بزرگی ایجاد کنیم و میلیونها نفر را از ملّت خود طیّ چند روز متوجّه ارزشهای الهی و معنوی و اخلاقی و صفاتی مانند وفا و جوانمردی کنیم، چه نیرویی باید صرف میکردیم و چه برنامهریزیای میکردیم؟
حالا امام حسین در راهپیمایی اربعین چنین فرصتی را خارج از اراده و اختیار ما، بلکه فوق تصوّر ما، به ما ارزانی داشته است. آن را قدر بدانیم؛ عشق را قدر بدانیم...
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: به صحرا شدم، عشق باریده بود...
✓ موضوع: سفرنامه زیارت اربعین امام حسین(ع)
✓ تألیف: غلامعلی حداد عادل
✓ ناشر: تهران - دفتر نشر فرهنگ اسلامی - چاپ پنجم: ۱۳۹۷
✓ شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۳۰۹۹۳۹
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
8⃣3⃣ منزل سی و هشتم - کتاب سی و هشتم - قطعهٔ سی و هشتم
فراز هفدهم زیارتنامه اربعین:
«وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتهُ الدُّنیا»
یعنی: و فریب خوردگان دنیا، علیه امام حسین(ع) پشت به پشت هم دادند و به هم کمک کردند.
«عمر سعد» با اینکه در رابطه با جنگ با امام حسین(ع) مشورت نمود و او را از این کار منع کردند، و با اینکه تا صبح تفکر کرد، در آخر به این نتیجه رسید که با امام(ع) بجنگد.
او شعری انشاء نمود که ترجمه آن این است:
آیا ملک ولایت ری را از دست بدهم در حالی که آن آرزوی من است؟/ یا اینکه به دلیل کشتن حسین مذمّت شوم؟
کشتن حسین آتشی است که حجاب و پردهای ندارد/ ولی ملک ری باعث روشنی چشم من است
ملک ری نقد است [و نعمتهای بهشت، نسیه]/ و هیچ عاقلی نقد را با نسیه معامله نمیکند
علّت اینکه آنها فریب دنیا را خوردند این بود که مؤمن به کلام خدا نبودند که فرمود: «ای مردم ... مبادا زندگی دنیا شما را فریب دهد، و مبادا [شیطانِ] فریبنده شما را درباره خدا بفریبد».
و امیرالمؤمنین(ع) چه زیبا فرمود: «دنیا فریب میدهد و ضرر به انسان میزند و میرود» و فرمود: برای اینکه انسان فریب دنیا را نخورد، باید دنیا در چشم او کمارزش تر از تفالههایی باشد که با آن دبّاغی میکنند که بسیار بدبو و متعفن و بیارزش است.
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: شرح زيارت اربعين
✓ تألیف: سيد محمود شکیبا اصفهانی
✓ ناشر: قم - عطر عترت - ۱۳۹۶
✓ شابک: ۹۷۸۶۰۰۲۴۳۱۴۲۴
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
هدایت شده از 🏴پورتال امام حسین علیه السلام
📔 تدوین و انتشار «دو کتاب کودک اربعینی» به زبانهای عربی و فارسی به قلم سید علیرضا حسینی (عارف)
«بنیاد بینالمللی عاشوراء» در راستای فعالیتهای اربعینی خود و با توجه به اهمیت نسل آینده، اقدام به انجام کارهایی برای کودکان و نوجوانان مینماید.
این بنیاد، امسال و به مناسبت موسم اربعین ۱۴۴۶ (۱۴۰۳ ش.) دو کتاب کودک به نامهای «حمائم الأربعین - به زبان عربی» و «کبوتران اربعین - به زبان فارسی» تدوین و منتشر نمود.
این کتابِ داستان و رنگآمیزی کودکانه، قصهٔ «کبوتر کوچولو»یی است که در روزهای شلوغ زیارت اربعین، جایی برای نشستن در بینالحرمین کربلاء پیدا نمیکند. او روی سیم برق مینشیند و سؤالات جالبی از «مامان کبوتر» میپرسد...
این قصه در دو زبان عربی و فارسی به قلم حجتالاسلام «سید علیرضا حسینی (عارف)» نوشته شده و خانم «منصوره صحرایی صرمی» تصویرسازی آن را بر عهده داشته است.
▪️▫️▪️▫️▪️
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
9⃣3⃣ منزل سی و نهم - کتاب سی و نهم - قطعهٔ سی و نهم
کبوتر کوچولو یک بار دیگر با تعجب به مردم نگاه کرد و از مادرش پرسید: زیارت امام حسین(ع) خیلی مهم است که اینهمه آدم برای آن میآیند؟
مامان کبوتر گفت: بله عزیزم. خدا امام حسین را خیلی دوست دارد. او کسانی که امام حسین را دوست دارند را هم دوست دارد. پس، آدمهایی که به زیارت اربعین میآیند خدا آنها را دوست دارد و به آنها ثواب میدهد. تازه، مردم در این زیارت، خیلی چیزها هم یاد میگیرند.
کبوتر کوچولو: مثلا چی یاد میگیرند؟
مامان کبوتر: مثلاً در نجف و توی راهپیمایی اربعین و حرم کربلا، از روحانیها یاد میگیرند که چطوری نماز خود را بهتر بخوانند؛ یا کسانی که در موکبها به زائران خدمت میکنند را میبینند و از آنها مهربانی و اخلاق را یاد میگیرند؛ یا از کسانی که به زائران آب و غذا میدهند، کمک و بخشش به دیگران را یاد میگیرند.
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: کبوتران اربعین
✓ موضوع: کتاب قصه و رنگآمیزی کودک
✓ تألیف: سید علیرضا حسینی (عارف)
✓ ناشر: قم - بنیاد بینالمللی عاشوراء - تابستان ۱۴۰۳ (به مناسبت موسم اربعین ۱۴۴۶)
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🚩 از عاشوراء 🏴 تا اربعین؛
با چهل قطعهٔ عاشورایی از چهل کتاب
0⃣4⃣ منزل چهلم - کتاب چهلم - قطعهٔ چهلم
✓ چند توصیه برای پس از بازگشت از سفر اربعین:
۱. پس از بازگشت، برخی از خاطرات زیبا و آموزندۀ سفرتان را به عنوان سوغات معنوی، برای دوستان و اطرافیان بازگو کنید تا آنها هم قدری از شهد شیرین این سفر را بچشند.
حتی میتوانید آن خاطرات را بنویسید یا در شبکههای اجتماعی انتشار دهید تا دیگران نیز برای زیارت اربعین در سال آینده تشویق شوند.
۲. از این پس، بهتر است به رسم ادب و تشکر برای توفیق زیارت و نیز تجدید میثاق، هر روز یا حدّاقل هر شب جمعه، «زیارت امام حسین(ع) از راه دور» را فراموش نکنید.
۳. همچنان که با تربیت جهادی و پذیرش زحمت، برای رضای خدا و عشق به سیدالشهداء(ع) رنج این سفر را بر خود هموار کردید، پس از آن نیز برای اجرای احکام دین و آرمانهای اهل بیت(ع) بکوشید.
۴. تلاش کنید پس از بازگشت به وظایف اجتماعی خود، انرژیِ چندین برابری و انگیزۀ شکستناپذیر عاشورایی و روحیهٔ جهادیِ به دست آمده در این سفر را حفظ کنید.
۵. زیارت اربعین، سرمایۀ معنوی بزرگی است که شیطان و شیطانصفتان همۀ تلاش خود را برای ربودن آن از شما میکنند. آنان با گرفتارکردن شما به غیبت، دروغ، عصبانیت بیجا یا گناهان دیگر، میخواهند سرمایۀ شما را از بین ببرند.
📚 مشخصات کتاب
✓ نام: ره توشه اربعين
✓ موضوع: درسها و خاطراتی از زیارت اربعین امام حسین(ع)
✓ تألیف: مهدی نیلیپور
✓ ناشر: مشهد - آستان قدس رضوی - ۱۳۹۵
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
در سوگ ۲۸ صفر - 1⃣
🕋 لا، مع الرفیق الأعلی/ روضهٔ ارتحال پيامبر اكرم(ص)
حضرت رسول اكرم(ص) هنگامی كه از حَجة الوداع بازگشت و دريافت كه رحلتش به سرای باقی نزديک شده است، پيوسته در ميان مردم خطبه میخواند و آنان را از فتنههای بعد از خود برحذر میداشت
آن حضرت اصحاب را وصيت میفرمود كه دست از سنت او برندارند، بدعت در دين الهی نكنند، و به عترت و اهل بيت وي متمسك شوند؛ و مكرر میفرمود: «ايها الناس! من از نزد شما میروم و شما در روز قيامت نزد حوض كوثر بر من وارد خواهيد شد و از شما سؤال خواهم كرد كه چه كرديد با دو وديعه گرانبها كه من در ميان شما باقی گذاشتم: كتاب خدا و عترتم. پس دقت كنيد كه بعد از من، درباره اين دو امانت چگونه عمل خواهيد كرد».
و نيز میفرمود: «سبقت مگيريد بر اهل بيت من؛ و پراكنده نشويد از پيرامون ايشان؛ و كوتاهی نكنيد در حق آنان؛ كه دراين صورت هلاک خواهيد شد... تلاش نكنيد كه چيزی به آنان ياد دهيد كه ايشان داناتر از شمايند... مبادا شما را ديدار كنم در حالی كه از دين اسلام برگشتهايد و كافر شدهايد و شمشيرها بر روی يكديگر کشیدهاید».
و وصيت میکرد: «بدانيد كه علي بن ابي طالب، پسر عمو و وصی من است. وی در راه تأويل قرآن خواهد جنگيد همانگونه كه من در راه تنزيل قرآن جنگيدم».
سپس «اسامة بن زيد» را به عنوان فرمانده لشکر اسلام منصوب كرد و دستور داد كه اين سپاه با اكثر صحابه به سوی بلاد روم حركت كنند. مورخان نوشتهاند که مقصود حضرت اين بود كه مدينه از اهل فتنه خالی شود و كسي با اميرالمؤمنين علی(ع) در امر خلافت منازعه نكند تا جانشينی آن حضرت مستقر گردد. لذا مردم و اصحاب را مرتباً تشويق به خروج از مدينه و پيوستن به لشکر اسامه میکرد.
اندكی بعد بيماری حضرت شديد شد و سه روز نتوانست از منزل خارج شود. پس از سه روز، در حالي كه دست راست خويش را بر دوش اميرالمؤمنين(ع) و دست چپ را بر دوش «فضل بن عباس» تكيه داده بود در مسجد حاضر شد و از منبر بالا رفت و گفت: «ای مردم! بين خدا و مردم، وسیلهای كه به سبب آن خيري بيابند يا شری را دور كنند وجود ندارد مگر عمل صالح و طاعت خداوند. اي مردم! هيچكس ادعا نكند كه من بدون عمل، رستگار میگردم؛ و هيچكس اميد نداشته باشد كه بی طاعت خدا به رضای او برسد. به حق آن خدايی كه مرا به حق فرستاده است، هيچكس از عذاب الهی نجات پيدا نمیکند مگر با عمل نيكو و رحمت الهی».
پس از اداي اين خطبه، بيماری آن حضرت آنقدر شديد شد كه هنگام نماز صبح فردا نمیتوانست از جای برخيزد و خود را به مسجد برساند. در اين هنگام شنيد كه نام برخی از اصحاب به عنوان امام جماعت مطرح میشود. لذا خود را با سختی بسيار به مسجد رساند و «ابوبکر» كه در محراب ايستاده بود را كنار زد و نماز جماعت را امامت كرد.
سپس، از اينكه فهميده بود تعدادی از بزرگان صحابه، از دستور وی سرپيچی نموده و به سپاه اسامه نپیوستهاند بسيار رنجيده خاطر گرديد و سه بار فرمود:« لعن الله من تخلّف عن جيش اسامة - خدا لعنت كند كسی را كه در پيوستن به سپاه اسامه كندی و كاهلی كند» و آنگاه بر اثر خستگی رفتن به مسجد و اندوه سرپيچی ياران، بيهوش شد.
پس مسلمانان، بسيار گريستند و صدای نوحه و گريه از زنان و نزديكان حضرت بلند شد.
پيامبر(ص) بر اثر گريه و شيون مردم، چشم مبارک خود را گشود و به سوی ايشان نظر كرد و فرمود: «برای من دوات و كتف گوسفندی بياوريد تا برای شما چیزی بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد».
يكی از اصحاب برخاست تا كتف و دوات بياورد؛ اما «عمر بن خطاب» وی را مخاطب قرار داد و گفت: «بازگرد كه بيماری بر اين مرد غالب گرديده است و هذيان میگوید! ما را كتاب خدا بس است!». عمر در حالی این حرف را زد که مطابق آیات صریح و محکم قرآن، پیامبر(ص) در بیان خویش معصوم بود و اشتباهی نمیکرد.
پس از جملهٔ عمر، بين افرادی كه گرد بستر پيامبر(ص) نشسته بودند اختلاف افتاد؛ برخی میگفتند اين حرف صحيح است؛ و بعضی میگفتند كه چگونه میتوانید در چنين حالتی، با دستور رسول خدا مخالفت كنيد؟!
پيامبر اکرم(ص) که از این تمرد و درگیری نزد او مکدر شده بود فرمود: «بعد از اين سخنان كه از شما شنيدم ديگر نيازی به آنچه خواسته بودم ندارم؛ ولی وصيت میکنم كه با اهل بيت من نيكو رفتار كنيد» سپس صورت خود را از آنان برگرداند و خواست كه از منزلش خارج شوند.
اصحاب برخاستند و رفتند و تنها عباس، فضل و اهل بيت مخصوص او در اتاق باقی ماندند. پيامبر(ص) به آنان فرمود: «بعد از من، شما را ضعيف خواهند كرد و بر شما غالب خواهند شد».
ادامه در پست پایین 🔻
ادامه از پست بالا 🔺
عایشه میگوید: روزی فاطمه زهراء(س) نزد پیامبر اکرم(ص) آمد. حضرت(ص) به دخترش خوشامد گفت و او را کنار خود نشاند؛ سپس رازی در گوش او گفت که فاطمه(س) گریان شد. بار دیگر رازی به او گفت که آن حضرت خندان شد.
وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفت، از آن راز سؤال کردم. حضرت صدیقه طاهره(س) جواب داد: «بار اول پیامبر(ص) به من فرمود "جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من عرضه میداشت، امسال دو بار عرضه داشت. دلیلش را جز این نمیدانم که اجل من نزدیک شده و تو اولین نفر از اهل بیتم خواهی بود که به من ملحق میشوی." من از اندوه این سخن گریه کردم. سپس فرمود: "أما ترضین أن تکوني سیدة نساء أهل الجنة و نساء المؤمنین؟" یعنی: "آیا راضی نمیشوی که بانوی بانوان اهل بهشت و زنان با ایمان باشی؟" هنگامی که این سخن را شنیدم شاد و خندان شدم».
وقتی كه بيماری بر حضرت رسول(ص) سنگين شد و زمان رحلت او نزديک گرديد خطاب به حضرت اميرالمؤمنين علی(ع) فرمود: «يا علی! سر مرا در دامن خود گذار كه امر خداوند فرا رسيده است.» و وصیت کرد: «چون جان من بيرون آمد، اول تو بر من نماز كن و از من جدا مشو تا مرا به قبر بسپاری» و سپس بيهوش شد.
محدثان نقل کردهاند: آخرين جملهای كه پيامبر اکرم(ص) در زندگی خود فرمود جملهٔ «لا، مع الرفيق الاعلی» بود. گويا فرشتهٔ وحی آن حضرت را در هنگام قبض روح، مخيّر ساخته بود كه بهبودی يابد و بار ديگر به اين جهان بازگردد و يا پيك الهی، روح او را قبض كند و به سرای ديگر بشتابد؛ و پيامبر با گفتن آن جمله، سفر به سرای ديگر و لقاء الهی را برگزيد...
ديدگان خون گريه كند و دلها بسوزد برای مظلومترين پيامبر، كه میرفت در حالی كه میدانست پس از وی با دختر و جگر گوشهاش چه خواهند كرد، و چگونه اهل بيتش را به خون خواهند كشيد...
فَأوْلَئِكَ مَعَ الّذِينَ أنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقينَ وَالشُّهَداء وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ أولَئِكَ رَفِيقا...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✓ منابع اصلی:
۱. شيخ عباس قمی؛ منتهی الآمال؛ با كوشش و تلخيص آيةالله رضا استادی؛ قم: دفتر نشر مصطفی، ۱۳۸۰ ش.
۲. آیتالله جعفر سبحانی؛ فرازهايی از تاريخ پيامبر اسلام(ص)؛ تهران: نشر مشعر، ۱۳۷۷ ش.
۳. محمد بن اسماعیل بخاری؛ صحیح البخاري؛ قاهره: وزارت اوقاف مصر، ۱۴۱۰ ق.
----------
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
در سوگ ۲۸ صفر - 2⃣
🕋 روضهٔ شهادت امام حسن مجتبی(ع)
پس از آنكه به دليل اهمال مسلمين سپاه ایمان تضعیف شد و امام حسن بن علی بن ابی طالب(ع) مجبور گردید تا برای حفظ خون شيعيان وفادار و اندكی كه حافظان قرآن و سنت بودند، با معاويه صلح کند، از كوفه به مدينه بازگشت.
از آن زمان - بنا بر حديث شريف نبوی كه فرمود: "الحسن و الحسين إبناي إمامان قاما أو قعدا" ـ دوران قعود امام مجتبی(ع) آغاز شد و مدت ده سال به طول انجامید.
پس از اين سالها، معاويه تصميم گرفت كه برای استمرار پادشاهی در خاندان بنی اميه، کمکم مقدمات وليعهدی فرزندش يزيد را فراهم سازد تا خلافتِ او محقق گردد. اين امر، برخلاف شرايط صلح نامه با امام حسن(ع) بود.
مطابق معاهدهٔ صلح، معاويه بايد پس از مرگ خويش، حكومت را به امام حسن(ع) و در صورت نبود او به امام حسين(ع) میسپرد. بنابراين وی در صدد قتل امام مجتبی(ع) برآمد و نقشه مسموم كردن آن حضرت را كشيد تا اولین مانع را برطرف کند!
او برای آنكه اين نقشه حتماً عملی شود و هيچ درصد خطايی نداشته باشد، پيكی به پادشاهی روم ـ كه در همسايگی شام قرار داشت ـ فرستاد و از امپراتور آن سرزمين یک زهر قوی طلبيد. سپس آن زهر را به همراه صد هزار درهم برای «جعدة» دختر اشعث بن قيس (از منافقان كوفه) كه در همسری امام(ع) قرار داشت فرستاد و وعده داد كه اگر امام را مسموم كند و به شهادت برساند، وی را به ازدواج يزيد در خواهد آورد. جعدة فريب آن پول و آن وعدهها را خورد و تصميم به انجام آن خيانت گرفت.
در يكی از روزهاي بسيار گرم كه امام حسن مجتبی(ع) روزه بود و تشنگی بر آن حضرت اثر كرده بود، در وقت افطار، همسرش زهر را با شربتی مخلوط كرد و آن را برای حضرت آورد. چون حضرت آن شربت را آشاميد و احساس مسموميت كرد، فرمود: «إنا لله و إنا إليه راجعون» سپس خداوند را حمد كرد و روی به جعدة نمود و گفت: "ای دشمن خدا! مرا كشتی ولی بدان كه معاويه تو را فريب داد و پس از من جانشينی نخواهی يافت. خداوند تو و او را با عذاب خود خوار فرمايد".
آنگاه امام(ع) در بستر بيماری افتاد.
«جنادة بن ابي اميه» مي گويد: در بيماری امام حسن(ع) خدمت او رفتم. در مقابل حضرت طشتی گذاشته بودند كه گهگاه قی میکرد، و جگر مباركش و لختههای بزرگ خون، پاره پاره در آن طشت میریخت.
گفتم: مولای من چرا خود را معالجه نمیکنید؟ فرمود: "مرگ را به چه چيز میتوان علاج كرد؟" گفتم: إنا لله و إنا إليه راجعون. سپس امام(ع) رو به من كرد و گفت: "رسول خدا به ما خبر داد كه بعد از او دوازده خليفه و امام خواهند بود كه يازده نفر از ايشان از فرزندان علی و فاطمه هستند. همه اين ۱۲ خليفه به تيغ يا به زهر شهيد میشوند".
پس گفتم: ای پسر رسول خدا ! مرا موعظه كن. امام فرمود: "برای سفر آخرت آماده شو و زاد و توشهٔ خويش را مهيا ساز، قبل از آنكه مرگت فرا رسد ... و بدان كه در حلال دنيا حساب است، و در حرام دنيا عقاب، و مرتكب شدن به شبهههای آن، موجب عتاب؛ پس دنيا را همچون مرداری بدان و از آن مگير مگر به اندازهای كه تو را ضرورت و كفايت باشد... و اگر خواهی كه بدون داشتن قوم و قبيله و ياور، عزيز باشی و بدون داشتن سلطنت، هيبت داشته باشی، از ذلت گناه به سوی عزت اطاعت خدا خارج شو".
امام مجتبی(ع) چند روزی را در بستر بيماری بود و زجر فراوان كشيد.
زمانی كه نفَس مباركش به شماره افتاد و رنگ صورتش زرد شد و معلوم گشت كه آخرين ساعات حيات را سپری میکند، برادرش امام حسين(ع) سر حضرت را در آغوش گرفت و پيشانی وی را بوسيد و با يكديگر سخنانی طولانی گفتند.
پس امام(ع) برادر را وصی خود گرداند، اسرار امامت را به او گفت و ودايع خلافت را به او سپرد؛ و روح مقدسش به رياض قدس پرواز كرد.
ادامه در پست بعد 🔻
بقیه از پست بالا 🔺
از جمله وصايايی كه امام حسن(ع) به برادرش كرد اين بود كه: "مرا در كنار جدم رسول الله دفن كن. اما اگر «آن زن» مانع از اين كار شد، تو را به حق قرابت خويش سوگند میدهم كه مانع از درگيری شوی و نگذاری كه قطرهای خون به اين خاطر بر زمين بريزد. در اين صورت، بدن مرا در بقيع دفن كنيد تا اينكه پيامبر(ص) را ملاقات كنم و نزد او مخاصمه نمايم و از آنچه بعد از وی از اين مردم كشيدم شكايت كنم".
چون حضرت به عالم بقا رحلت فرمود، امام حسين(ع) و تعدادی از بنی هاشم بدن مبارکش را غسل دادند و به سوی روضهٔ منورهٔ حضرت رسول(ص) حركت كردند تا بدن را در آنجا دفن نمايند.
«مروان بن حكم» كه از جريان مطلع گرديد بر استر خويش سوار شد و به نزد عايشه رفت و گفت: حسين، برادر خود را آورده است تا كنار پيامبر دفن كند. بيا و مانع شو.
او پاسخ داد: چگونه مانع شوم؟
مروان از استر به زير آمد و او را سوار كرد و به نزد قبر حضرت رسول(ص) آورد.
عدهای از خاندان ابوسفيان نيز جمع شده و فرياد میزدند: عثمان مظلوم، در بدترين مكانها در بقيع دفن شود و حسن در کنار رسول خدا؟ اين اتفاق هرگز نخواهد افتاد مگر آنكه نیزهها و شمشيرها شكسته شوند و جعبهها از تير خالی گردد!
امام حسين(ع) و بنیهاشم نيز پاسخ آنان را میدادند.
«عبدالله بن عباس» میگوید: در همين سخنان بوديم كه ناگاه صدايي شنيديم و عايشه را ديديم كه بر استری سوار است و با همراهان بسيار میآید و آنان را تشويق به جنگ میکند.
چون نگاهش بر من افتاد گفت: ای ابن عباس! شما بر من جرأت را تمام کردهاید و هر روز من را آزار میکنید و میخواهيد كسی را داخل خانهٔ من كنيد كه من او را دوست ندارم!
به او گفتم: ای وای از این بدی! يک روز بر «جمل» سوار میشوی و يک روز بر استر؟! میخواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی و بین رسول الله و حبيب او حائل شوی؟
در اين هنگام عایشه خود را نزد قبر پیامبر(ص) رساند و خويش را از استر بر زمين افكند و فرياد زد: به خدا سوگند كه تا يک تار مو در سرم هست نمیگذارم حسن را در اينجا دفن كنيد!
در روايت ديگر آمده است كه در اين هنگام، جنازهٔ امام حسن(ع) را تيرباران كردند آنگونه كه ۷۰ تير از بدن مطهر بيرون كشيدند.
بنی هاشم كه اينگونه ديدند خواستند شمشير بكشند و بجنگند، اما سيدالشهداء(ع) فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم كه وصيت برادرم را ضايع ننماييد و كاری نكنيد كه خونی ريخته شود.
سپس روی به دشمنان كرد و گفت: اگر وصيت برادرم نبود میدیديد كه چگونه دماغ شما را بر خاک میماليدم و بدن او را نزد جدش دفن میکردم.
سپس جنازهٔ مطهر را برداشتند و به جانب بقيع حركت دادند و در آن مكان دفن كردند.
از ابن عباس روايت شده است كه رسول اكرم(ص) فرمود: "چون فرزندم حسن را به زهر شهيد كنند ملائكه هفت آسمان بر او گريه كنند ... و هر كه بر او بگريد، روزي كه دیدهها كور شوند چشمانش نابينا نخواهد شد... و هر كه بر مصيبت او اندوهناک شود روزی كه دلها غمگین شوند محزون نگردد ... و هر كه در بقيع او را زيارت كند روزی كه قدمها لرزان است پایش بر صراط ثابت گردد".
ألا لعنة الله علی الظالمين؛ و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✓ منابع اصلی:
۱. محمد بن يعقوب كلينی؛ اصول كافی؛ ترجمه و شرح سيد جواد مصطفوی؛ تهران: انتشارات ولی عصر(عج)، ۱۳۷۷ ش.
۲. شيخ عباس قمی؛ منتهی الآمال؛ با كوشش و تلخيص آيةالله رضا استادی؛ قم: دفتر نشر مصطفی، ۱۳۸۰ ش.
▪️▫️▪️▫️▪️
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🖤 به مناسبت یازدهمین سالگرد ارتحال حجت الاسلام حاج سید جواد حسینی(ره)
حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی در سال ۱۳۱۸ ش. در علی آباد کتول از شهرهای استان گلستان به دنیا آمد.
او دوران کودکی خود را تحت تربیت پدر روحانی خود سپری کرد و در نوجوانی وارد دروس حوزوی شد.
آن عزیز در حوزههای علمیه شاهرود، مشهد، قم، نجف اشرف و تهران به تحصیل پرداخت و از محضر بزرگانی چون حضرات آیات: امام خمینی، گلپایگانی، مرعشی نجفی، سید محمود شاهرودی، محمدهادی میلانی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید مفتح، میرزاجواد تبریزی، فاضل لنکرانی، شاه آبادی (رهم)، وحید خراسانی، سبحانی و خامنهای (حفظهم الله) بهره برد.
وی از یاران نزدیک امام(ره) بود که در سالهای ستمشاهی نوارهای سخرانی و اطلاعیههای ایشان را پنهانی و با دشواری به داخل کشور منتقل و بین مردم توزیع میکرد.
مرحوم حسینی پس از پیروزی انقلاب در مناصبی همچون حاکم شرع، امام جمعه، نمایندگی ادوار مجلس شورای اسلامی و سازمان عقیدتی سیاسی ارتش خدمت کرد.
آن فقید سعید پدری مهربان برای یتیمان و یاوری غمخوار برای مستمندان بود و کارهای خیریه فراوانی از جمله رسیدگی به بیماران، امور تحصیلی و معیشتی ایتام و ... را انجام داد.
وی در تمام سالهای حیات - چه دوران طلبگی و چه سالهای مسئولیت - در وظایف تبلیغی و منبر حسینی بسیار فعال بود. او همچنین مساجدی را به یادگار گذاشت.
حجتالاسلام والمسلمین سید جواد حسینی سرانجام روز ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ دار فانی را وداع گفت.
سلام علیه یوم ولد ویوم مات ویوم یبعث حیّا 💔
▪️▫️▪️▫️▪️
🍀 کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
@alirezahoseiniaref
0⃣4⃣ چهل کتابی که در مجموعه چهل قطعه و منزل عاشورایی، از فردای عاشورا تا روز اربعین در کانال اخلاق و اعتدال معرفی شد:
به ترتیب حروف الفبا بر مبنای عناوین کتاب 👇
۱. آیینهٔ جمال - آیت الله لطفالله صافی گلپایگانی(ره)
۲. اَبَر آتشفشان جاوید هدایت - آیتالله سید محمدرضا مدرسی طباطبایی یزدی
۳. اربعين حسينی؛ امكان حضور در تاريخی ديگر - اصغر طاهرزاده
۴. امام الشهداء و سالار شهیدان - سید محمد حسینی بهارانچی
۵. انسان ۲۵۰ ساله - آیت الله سید علی خامنهای
۶. بازخوانی قیام عاشورا - حسن صفرزاده تهرانی
۷. بحار الانوار - علامه محمدباقر مجلسی(ره) - ترجمه: قائمیه اصفهان
۸. به سوی بهشت - مهدی صدری
۹. به صحرا شدم، عشق باریده بود... - غلامعلی حداد عادل
۱۰. پژوهشی تازه پیرامون ودیعهٔ کربلا حضرت رقیه بنت الحسین(ع) - مجید زجاجی کاشانی
۱۱. پنجرههای تشنه - مهدی قزلی
۱۲. تاريخ امام حسين عليه السلام ( موسوعة الإمام الحسين عليه السلام) - جمعی از نویسندگان و محققان و مترجمان
۱۳. تبیین جایگاه کوفیان در فرآیند نهضت امام حسین(ع) - حسين قاضیخانی
۱۴. تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهداء(ع) - آیتالله شهید قاضی طباطبایی
۱۵. تحلیلی از زندگی امام حسین(ع) - محمدرضا رجایی
۱۶. چراغ هدایت - رحمتالله ضیائی و مجتبی باقری
۱۷. چهارده روضهٔ صحیح - سید علیرضا حسینی (عارف)
۱۸. حضرت علی اکبر(ع) یادگار پیامبر(ص) - آیتالله سید محمدتقی مدرسی - ترجمه: محمد (امیر) شوشتریزاده
۱۹. حماسهٔ حسینی - آیتالله شهید مرتضی مطهری
۲۰. راهپیمایی اربعین حسینی - حسن صفرزاده تهرانی
۲۱. رقیه بنت الحسین(ع) - آیتالله نجم الدین طبسی
۲۲. ره توشه اربعين - مهدی نیلیپور
۲۳. زندگانى حضرت امام حسين(ع) - علامه باقرشريف قرشی - ترجمه: سید حسين محفوظی
۲۴. زيارت عاشورا؛ اتحاد روحانی با امام حسين(ع) - اصغر طاهرزاده
۲۵. سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا - آیتالله محمدصادق نجمی
۲۶. سید الشهداء - آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب
۲۷. سیرهٔ معصومان(ع) در کتابهای چهارگانه شیعه - علیاکبر ذاکری
۲۸. شرح زيارت اربعين - سيد محمود شکیبا اصفهانی
۲۹. شصت منبر - آیت الله رضا استادی تهرانی
۳۰. شیعه در اسلام - علامه سید محمدحسین طباطبائی
۳۱. صحیفه امام - آیتالله امام سید روح الله موسوی خمینی
۳۲. فرزندان امام حسن(ع) در كربلا - آیتالله سید محمدتقی مدرسی - ترجمه: حسن خاکرند
۳۳. فرهنگ عاشورايى - جمعى از نويسندگان
۳۴. فضیلت زیارت امام حسین(ع) در احادیث و روایات - رسول خامهیار
۳۵. عتبات عالیات عراق - اصغر قائدان
۳۶. کبوتران اربعین - سید علیرضا حسینی (عارف)
۳۷. کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع) - محمد اسفندیاری
۳۸. معمار حرم - بهنام باقری
۳۹. مقتل پیوسته - آیتالله محمد محمدی ریشهری و همکاران
۴۰. نفاق شناسی - آیتالله علیرضا اعرافی
▪️▫️▪️▫️▪️
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
🖤 نویسنده حماسی دوران کودکی ما درگذشت
در دوران کودکی ما خبری از بازیهای کامپیوتری هم نبود، چه رسد به اینترنت!
تفریح پسربچهها بازیهای خیابانی بود؛ از سنتی آنها مثل «هفت سنگ» و «الک دولک» گرفته، تا مدرن آنها مثل «فوتبال (با چند آجر به جای تیر دروازه)» و «والیبال (با یک طناب به جای تور)».
در این میان «کتاب» هم برای بسیاری از خانوادهها مهم بود؛ بویژه قشر مذهبی و متدین که از شرایط فرهنگی و اجتماعی دوران پهلوی برای فرزندان خود نگران بودند.
در اینجا، نقش نویسندگان و ناشرانی که با خلق آثار سالم، در تربیت آن نسل به والدین، روحانیون، معلمان و مساجد کمک کنند بسیار اهمیت داشت؛ افرادی همچون آقایان «خسروشاهی»، «علی وافی»، «موسوی گرمارودی»، «محمدی اشتهاردی»، «سرشار»، «آذر یزدی»، «گلزاده غفوری» و البته «محمود حکیمی»
اینگونه بود که سالهای نوباوگی ما با خواندن کتابهایی گذشت که امثال این نویسندگان مینوشتند و ناشرانی همچون «شفق» آنها را منتشر میکردند و نقاشیهای استاد «صادق صندوقی» هم آنها را در اذهان ماندگار میکرد؛ و یا در مجلاتی مانند «پیام شادی» و بعدها «کیهان بچهها»، «سوره، بچههای مسجد» و «رشد» چاپ میشد.
استاد «محمود حکیمی» که امروز در ۸۰سالگی درگذشت، نویسنده و مترجم پرکاری بود که عمر خود را وقف مطالعه در حوزه معارف اهلبیت(ع) و تألیف در زمینه فرهنگ اسلام و ایران - بویژه برای نسل نو - کرد.
یک ویژگی نوشتههای حکیمی «وجه حماسی» آنها بود که خواننده را به دنبال خود میکشید.
به خاطر حقی که بر گردن ما دارد، او را به فاتحهای مهمان کنیم.🙏
سید علیرضا حسینی (عارف)
@alirezahoseiniaref
🕋 عظمت پیامبر اکرم(ص) در نگاه امام صادق(ع)
جلال و عظمت پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) برای امام جعفر صادق(ع) به گونهای بود که هر گاه نام مبارک آن حضرت(ص) به میان می آمد، از شدت تأثیر، که رنگ چهرهاش زرد یا سبز میشد، به طوری که امام(ع) در آن حال، برای دوستان نیز ناآشنا مینمود.
یکی از اصحاب میگوید:
روزی به حضور امام صادق(ع) شرفیاب شدم.
آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزی است که تو را ندیده ام.
عرض کردم: خداوند متعال به من پسری عطا فرمود.
حضرت فرمود: خدا او را برای تو مبارک گرداند. چه نامی برای او انتخاب کردهای؟
گفتم: او را «محمد» نامیدهام.
امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید، به احترام رسولالله(ص) صورت مبارکش را به پایین خم کرد تا جایی که نزدیک بود گونههای مبارکش به زمین بخورد؛ و زیر لب گفت: محمد، محمد، محمد...
سپس فرمود: جان خودم، فرزندانم، پدرم و جمیع اهل زمین فدای رسول خدا(ص) باد!
آنگاه مرا دستور داد: آن فرزند را دشنام مده! کتک نزن! بدی به او نرسان! و بدان در روی زمین خانهای نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر این که آن خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود.
📝 منبع: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۴۳۳
🔸🔹🔸🔹🔸
💝 سالروز ولادت پیامبر رحمت و خاتم رسولان حضرت محمد مصطفی(ص) و فرزند برومندش رییس مذهب حق حضرت امام جعفر صادق(ع) مبارک باد. 🌹
▪️▫️▪️▫️▪️
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref
ذُرِّيَّةً بَعضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللهُ سَميعٌ عَليم ...
▪️▫️▪️▫️▪️
🍀 اخلاق و اعتدال ؛
کانال سید علیرضا حسینی (عارف)
در پیامرسان ایتا
@alirezahoseiniaref