#جوان
بوسه بر آب زدم یکدفعه بی تابم کرد
هرچه فریاد زدم زود مرا خوابم کرد
مانده ام بیکس و تنها که پریشانم کرد
من جوان بودم این حادثه ناشادم کرد
در میان موج دریا گل شناور گشته بود
مادر بیچاره ام بی یار و یاور گشته بود
دست پا کوبیده ام بر آب یاریم نکرد
این چه مرگی بود مادر از چه پرپر گشته ام
هیچ پرسیدی ز من ای طفل بی جرم و گناه
آب دریا عاقبت از چه ترا کرده جدا
دل بدریا میزنی از این دل ما بیخبر
رحم کن بر مادرت با من بگو این ماجرا
تو ای دریا (نام جوان مثلا جواد =جوادم) را ز چه از من جدا کردی
نمیدانی بدان ظلمی به قلب بینوا کردی
نشد گیرم عروسیش تو عیشم را عزا کردی
کجا بردی جوانم را تو این قلبم سیاه کردی
https://t.me/alisalmani190704
http://etaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#در_سوگ_فرزند
یه بابا که ز داغ نور چشماش نیمه جونه
یه بابا که ز داغ نو گلش داره می خونه
یه بابا نیمه شب زانوی غم بغل گرفته
ز داغ پسری که زیر خاک اون بی نشونه
میگه بابا جونم فصل خزونت حالا زوده
همیشه خاطرات تو توی دلها می مونه
مثل ابر بهاری می باره هر روز و هر شب
غم دوری تو داغی که خدا می دونه
فراق تو برام آتیشِ از جنس غم و درد
بابا جونم بدون بهار برام فصل خزونه
تازه فصل بهار تو بود و فصل طراوت
خدای من می دونی پسرم خیلی جونه
طاقت نداره تا توی کفن ببینه جسمش
مادری که مثال گل های بهاریه و مهربونه
ولی بالای قبر تو گرفته بزم روضه
خدا رحم کنه بر مادری که روضه میخونه
----------------------------------
🔸️شاعر:
رسول_چهارمحالی
https://t.me/alisalmani190704
http://etaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#دلم_خواهد_بنالم_از_غم_و_درد
#در_فراق_پدر_و_پسر
دلم خواهد بنالم از غم و درد
که داغی جانگذا بیچاره ام کرد
دلم را داغ جانسوزی شرر زد
شرر از هجر فرزند و پدر زد
چه سازم ای خدای مهربانم
دو غم افتاده یکباره به جانم
بگریم داغ سالگرد پدر را
و یا نالم شب هفت پسر را
غم کهنه نشد در دل فراموش
که داغ تازه ای افتاده بردوش
غم سیدمحمد زد به دل چاک
که سیدمحمودم هم رفته درخاک
غم سیدمحمد در دلم بود
که آتش زد مرا هجران محمود
پسرمی خواست درسالگرد بابا
بگیرد مجلس روز پدر را
ولی افسوس تا روز پدر شد
پسر هم با پدرجان همسفرشد
به یاد آورده ام روز سفر را
گرامی داشتم روز پدر را
زهجرانت پراز دردم پدرجان
برایت هدیه آوردم پدرجان
سید محمودجان , سید محمد
شما رفتید و جانم بر لب آمد
نگفتیدچون کنم ازماتم تان
چگونه سرکنم من از غم تان
سر قبرآمدیم و هدیه داریم
ببینید از دوچشمان خون بباریم
کجایی که به بر گیری تو مارا
یتیمی دردسر سازاست بابا
بیا بابا مرا از نو بغل کن
بیا کامم پر ازشهد عسل کن
ببین بابابه جسم من که جان نیست
کسی چون تو پدرجان مهربان نیست
به لوح سینه ام بابا نوشت است
سرایی که پدر باشدبهشت است
خداوندا مرا تاب و توان ده
دراین ماتم تو صبربی کران ده
اگر چه من زغم هستم لبالب
مراصبری بده چون صبر زینب
بسوزد دل برای نورعینش
که دیده دست ویامی زدحسینش
حسین را تاکه دیده بین گودال
فقط آهی کشید و رفته از حال
به جای تسلیت درآن میانه
تسلا داده اند با تازیانه
نگو (مداح) دگر ازآن گل یاس
برایش گریه می کرد رأس عباس
🔸️شاعر:
علی اکبراسفندیار(مداح)
https://t.me/alisalmani190704
http://etaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
از زبان مادر
این دل زارم چند روزه داره بهونه
روضهٔ فراق ز هجرِ داره میخونه
ماتم وعزا خیمه زده در خونه مون
داغ نوجوان خیال نکن که آسونه
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
عمری بهر تو رنج فراوان دیده ام
به پای تومن مثل کمان خمیده ام
تا شادت کنم عزیزمن در زندگی
از خوشی هایم از دل وجان ببریده ام
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
نشد ببینم شور وشوق دامادی تو
من با دل شاد حجله گه شادی تو
شد رخت عزا بتن ترا رخت وصال
مادر بمیره نمونه با زاری تو
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
دارم من به دل ،آه و فغان در هرمکان
گویم که زکف رفته رفته مرا رعنا جوان
در کوه وصحرا بگیرم از تومن نشان
مادر بمیره توئی تنها ورد زبان
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
http://etaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
در سوگ جوان از زبان مادر
الهی مادری در زندگانی / نبیند داغ فرزند جوانی
جوانمرده دل ناسوردارد / پسر مرده دو چشم کور دارد
جوانمرده کجا شب خواب. دارد / پسر مرده دل بیتاب درد
جوانمرده همیشه بیقراره / پسر مرده دو چشمش اشکباره
پسر جان بهر تو زحمت کشیدم / ترا با ناز نعمت پروریدم
سر گهواره ات شبها نخفتم / به ذکر خواب تو لای لای گفتم
امیدم بود دامادت نمایم / ببندم حجله دلشادت نمایم
شب عیشت حنا بندان نمایم /رفیقان ترا مهمان نمایم
زبعد مرگ تو گیرم عصایی / روم در کوچه ها از بینوایی
اگر گویند و این زن چه فسرده / بگویم نو جوانم تازه مرده
الاهی نوجوانی بد نبیند / گل حسرت به ناکامی نچیند
(صفا )داغ جوان درمان ندارد / جوان مرده تو گویی جان ندارد
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
من جوان بودم عزیزان اینچنین پرپر شدم
غنچه بودم لاله بودم اینچنین پرپر شدم
من جوان بودم قد وبالای رعنا داشتم
صورتی چون ماه تابان روی زیبا داشتم
من جوان بودم دلم خوش بود بابا داشتم
مادر دلسوز خوبی سایه سر داشتم
من جوان بودم ولیکن رفتم از بین شما
رفتم اما روح من در آسمان پیش خدا
من جوان بودم مکن گریه برایم مادرم
تو مکن گریه برایم ای عزیزم خواهرم
من جوان بودم پدر جان اشک از بهرم مریز
ای برادر جان تو پر کن جای من را ای عزیز
من جوان بودم رفیقان رفتم از بین شما
رفتم و گویم رفیقان حق نگهدار شما
من جوان بودم خداوند اینچنین تقدیر کرد
«حکمت» این بودو اجل را اینچنین تدبیر کرد
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
#دشتی
از زبان مادر داغدیده
بنال ای نی دلم لبریز درد است
دگر کاشانه ام تاریک و سرد است
بنال ای نی دلم را غم گرفته
فلک بخت جوانم کم گرفته
گلم را برده از دستم زمانه
دگر بیت العزا شد آشیانه
شب و روزم سیاه شد وای برمن
جوان از من جدا شد وای بر من
همه آمال من خوابیده در خاک
منِ افسرده ماندم قلب صد چاک
جوانم را گرفتی بردی در گور
دو چشمانم نمودی کور و ناسور
تمام آرزویم رفته بر باد
نشد سازم بدست خویش داماد
کفن شد رخت دامادی برایش
مزارش حجله گاه مادر فدایش
الهی هیج جوانی بد نبیند
گل حسرت به ناکامی نچیند
بگردم کوه به کوه را مثل مجنون
خداوندا دلم شد غرقه در خون
(صفا) داغ جوان درمان ندارد
جوان مرده سر و سامان ندارد
🔸️شاعر:
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
هدایت شده از کانال رسمی کربلایی علی سلمانی
#روضه_های_شب_جمعه
🔸️شماره ۱
در بحارالانوار درباره شهادت طفل شیرخوار حضرت امام حسین (ع) آمده است:
هنگامی که امام حسین علیه السلام دچار مصیبت اهل بیت و فرزندان خود گردید و غیر از آن حضرت زنان و کودکان کسی باقی نماند آن حضرت فرمود: (هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟ هل من موحد یخاف الله فینا؟ هل من مغیث یرجوالله فی اغا ثنتا؟)
یعنی آیا مدافعی هست که از حرم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دفاع نماید؟ آیا یکتا پرستی هست که درباره ما از خدا خوف داشته باشد؟ آیا فریادرسی هست که برای فریادرسی ما به خدا امیدوار باشد؟
ناگاه صدای ناله زنان بالا گرفت. حضرت امام حسین علیه السلام متوجه خیمه ها شدند و فرمودند: کودک مرا بیاورید تا با او وداع کنم.
شیخ مفید می نوسید: امام حسین(ع) پسرش عبدالله(ع) را خواست. همان طور که آن کودک را می بوسید می فرمود: وای بر این گروه در آن موقعی که جدت پیغمبر خدا(ص) خصم آنان باشد.
همان طور که آن کودک در کنار حضرت امام حسین(ع) بود حرمله بن کاهلی(لعن الله علیه) او را هدف تیر قرار داد و در آغوش پدرش شهید شد.
امام حسین(ع) خون گلوی آن کودک را می گرفت و به آسمان می پاشید.
سید بن طاوس می گوید: حضرت امام حسین(ع) فرمودند:"چون این مصیبت مرا خدا می بیند برایم قابل تحمل است.
📚منبع:
زندگی نامه حضرت امام حسین علیه السلام. ترجمه جلد ۴۵ بحار الانوار، صفحه ۶۹
✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#جوان
پسر افسرده حالم چون ننالم
شکسته پرّ و بالم چون ننالم
همه گویند نشین از غم حذر کن
تو آئی در خیالم چون ننالم
خرابستون شده کاشانهٔ من
شکسته شد دل ویرانهٔ من
تو که رفتی دو چشمم کور گشته
شده تاریک پسر جان خانهٔ من
از آن روزی ترا دیدم سرِ دوش
دلم در سینه هر دم میزند جوش
نه از نالیدنم دل گشته ساکن
نه داغ رفتنت گشته فراموش
عصای پیری ام جانا کجایی
چرا کردی تو از بابا جدایی
تو که بودی همیشه در کنارم
چرا چند روزه در پیشم نیایی
گلم را تا که بر گلزار سپردم
خدا داند هزاران بار مردم
نکردم چونکه دامادت پسرجان
از این ناکامی تو غصه خوردم
دلم افسرده و خون گشته یاران
فراقش همچو مجنون گشته یاران
ندارم چاره ایی جز گریه کردن
دو چشمم کور و داغون گشته یاران
بسازم خیمه ایی جانا مزارت
بیایم هرشب جمعه کنارت
زنم بر سینه و سر از غم تو
که هستم تا قیامت داغدارت
(صفا)از هر غمی سوزی بر آید
بپرس از داغدیده باور آید
خداوندا جوانان را نگهدار
مبادا اینچنین داغ بر سر آید
🔸️شاعر:
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
#در_فراق_جوان
باز درد و باز درد و باز درد
زخم های سینه ام را بازکرد
باز درد و باز هجران باز داغ
باز دوری باز آهنگ فراق
باز مرگ آهنگ بردن را نواخت
باز دل را اژ شرار خود گُداخت
باز هم دست قدر گل چیدو برد
بر تنش آخر کفن پیچید و برد
یاد باد آن روز تلخ تلخ و سرد
یک خبر آمد مرا بیچاره کرد
یک خبر پیچید با خود درد داشت
یک خبر از رفتن یک مرد داشت
این خبر با خود خبر ازمرگ داشت
بر دل هر یک نهال درد کاشت
گفتمش برگو خبر را چیست هان
هِق هِق ات ما را به لب آورده جان
زین خبر انگار زد بر سینه تیر
گفت با لکنت امیر امیر امیر
لیک دانستم امیر از دست رفت
آنکه به مولا حسین دل بست رفت
آنچنان داغی به دل زد این خبر
گوئیا دیگر نماند از من اثر
ای دل بیچاره ام چون شد تو را
می شوی هر دم به داغی مبتلا
همدلی بار سفر را بست حیف
سنگ هم درزیرگِل حیف است حیف
این عزیز نازنین یادش بخیر
همسفر شد اربعین یادش بخیر
کی جدایی بین ما بود حیف شد
وعده ی ما کربلا بود حیف شد
شوق روی دوست بوده در سرش
یا که شد دلتنگ روی مادرش
گر چه اربابم حسین بی مادراست
یا حسین بی مادری درد آور است
چشمه های دیده ام چون رود شد
آرزوهایم همه نابود شد
آنکه بر قلبش زد این ماتم شرر
ای مسلمانان پدر باشد پدر
این همه داغی که مردم دیده اند
نیست داغی بدتر از داغ پسر
آی مردم هیچ کس همچون پدر
قلب او زین داغ نَبوَد شعله ور
خوب شد مادر ندیده داغ او
بنگرد آتش گرفته باغ او
گر غم فرزند دارد شوروشین
ایهاالناس پس چه آمدبر حسین?
آنکه دست و پا زدن را دیده است
یا ز قاتل نیشخند را دیده است
اکــبرش را اِربــاً اِربــا دیــد آه
یک بیابان پیکرش را دید آه
ناله ی زینب شده وا غربتا
رفت از دستم حسین مادر بیا
ازجگر «مداح» گوید یا حسین
وز غم جانکاه گوید یا حسین
🔸️شاعر:
#علی_اکبر_اسفندیار«مداح»
(درمصرع هایی که نام امیر آمده نام جوان ازدست رفته جایگزین می شود.)
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان_ناکام
#سبک:شهر مدینه اذانش هم درد آوره
این دل زارم چند روزه داره بهونه
روضهٔ فراق ز هجره داره میخونه
ماتم وعزا خیمه زده در خونه مون
داغ نوجوان خیال نکن که آسونه
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عمری بهر تو رنج فراوان دیده ام
به پای تومن مثل کمان خمیده ام
تا شادت کنم عزیزمن در زندگی
از خوشی هایم از دل وجان ببریده ام
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
نشد ببینم شور وشوق دامادی تو
من با دل شاد حجله گه شادی تو
شد رخت عزا بتن ترا رخت وصال
مادر بمیره نمونه با زاری تو
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دارم من به دل ،آه و فغان در هرمکان
گویم که زکف رفته رفته مرا رعنا جوان
در کوه وصحرا بگیرم از تومن نشان
مادر بمیره توئی تنها ورد زبان
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
#سبک_گلپونه_ها
رفتی زدستم بی خبرای مهربانم,ای عزیزم
دردفراق توزده به استخوانم,ای عزیزم
یادش بخیرآن خنده های دلنشینت, دادوبیداد
دیگربه لب آمدزهجران توجانم, ای عزیزم
رفتی زدستم درجوانی آتشم زد٢
آن خنده هاآن مهربانی آتشم زد٢
باورنمی کردم نمانی یادگارم,ای عزیزم
رنگ خزان دارددگرفصل بهارم,ای عزیزم
افتاده ام ازپادگرازاین مصیبت,از فراقت
بی توچگونه سرنمایم روزگارم,ای عزیزم
داغ توای رعناجوانم آتشم زد٢
سوزانده مغزاستخوانم آتشم زد٢
رفتی ندیدی ناله کردم ناله کردم,ای عزیزم
بارفتنت شدتازه زخم داغ ودردم,ای عزیزم
بودی بهارم بی توچون پاییز زردم,ای عزیزم
این بی شکیبی غم نصیبی آتشم زد
بعدازتواحساس غریبی آتشم زد٢
روضه
قربان مظلومیتت فرزندزهرا,ای حسین جان
درپیش چشمت اکبرت شداِرباًاربا, ای حسین جان
آقاشنیدم دست وپازد درکنارت, من بمیرم
مرگ ازخداکردی طلب درموج غمها, ای حسین جان
خندیدن وهوهوی لشکرآتشت زد٢
در اوج غربت داغ اکبر آتشت زد ٢
🔸️شاعر:
#علی_اکبراسفندیار«مداح»
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
#فرزند
حالا که اومده ایم /سر مزارت پسرم
یه نگاه بکن به این/ دو تا چشمون ترم
زدردو داغ تو گلم/ دل من بیقراره
من از زمونه خسته ام(چونکه وفا نداره ۲
اے گل ناز بابا/اے همه حاصلم
رفتے و با رفتنت/ تیره گشت منزلم
جسم تو به زیرخاڪ و/خون شده این دلم۲
پاشو گلم ,حرفے بزن, دل من پر غمه
تموم اهل خونه مون، بے تو در ماتمه
🔸️شاعر:
#ذوالقدر_ابهری
https://t.me/alisalmani190704
http://etaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
گُلِ پرپر شده رفتی زِ دستم
به اندوه و غمِ داغت نشستم
برو دست علی پشت و پناهت
کجا بینم دوباره روی ماهت
دو دیده ای فلک پُرآب دارم
نه روزونه شبان من خواب دارم
همه گویند تو از غمها حَذر کن
بیا بر حال من یک دم نظر کن
جوان مُرده دلِ او پُر زِ درده
فضای خانه اش خاموش و سرده
به دل داشتم شبِ دامادی تو
ندیدم حجله گاه شادی تو
زَنم بوسه به عکس نازنینت
به یاد آرم نگاه آخرینت
جوانان آرزو بسیار دارند
گُلِ نشکفته در گلزار دارند
بگو(هستی)اجل غم زد به جونم
بخوان(پرویزی)از بهرِ جوونم
🔸️شاعر:
#علیمحمدی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
#مجلس_ختم_جوان
نمڪ بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد
جگرها خون شود تا یڪ پسر مثل پدر گردد
پدر در کودکے با شوق دل دست پسر گیرد
به امیدے که در پیرے پسر دست پدر گیرد
خدا امید هیچ پدر مادرے رو نا امید نکنه،،،چراغ بهمه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه،،، همه امید زندگے پدر مادر فرزنده،،،اونم فرزندے که با خون دل بزرگ شده
چه شبهایے که پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است.
هر کے داغ جوون دیده منو ببخشه،،، سخته اگه همین پدر مادر بیان بنداے کفن جونشونو باز کنن،،، برا بار آخر ببیننش،،،
پسرم،،،زندگے من،،،عزیز من،،، سرمایه من،،،
یه بار جواب بابا رو بده،،، یه بار جواب مادر و بده،،،
لالا لالا گل بے برگ و بارم
پس از تو روز روشن گشته تارم
لالایے میگم و از غم بسوزم
پس از تو تیره گشته حال و روزم
خدا داند که من طاقت ندارم
چگونه زیر این خاکت گذارم
یادتونه یا نه،،،چجورے خاڪ مے ریختن،،،
یادتونه یا نه، آے برادرا و خوهراے دلخسوخته،،،
چجورے با داداش خدا حافظے کردین،،،
خدا حافظ گل گشته خزونم
تو رفتے از فراقت نوحه خونم
هنوزم دورے تو نیست باور
خداحافظ خدا حافظ برادر
اما مجلس جوونه،،،اجازه بدین
دلا رو ببرم کربلا،،، جایے که یه پدر پیر نشست کنار بدن شبه پیغمبرش،،، گفت علی،،،
تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز کنی،،،چے شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی،،،
پاشو عزیزم بریم به خیمه
چشم انـتظارت خواهـراتن
جز یه بدن که، شد اربا اربا
چیزے نمونده واسه ے من
پاشو عزیزم پاشو عزیزم
صورت به صورت علے اکبرش گذاشت،،،هے صدا میزد ولدے علی،،،،
بلند بگو یا حسین(ع)،،،،،،
این حسین کیست که عالم دیوانه ے اوست
این چه شمعے ایست که جانان همه پروانه ے اوست
🔸️شاعر:
#حسین_کریمے_نیا
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
#سبک_دشتی
چطوری رفتنت باور کنم من
چطوری با فراغت سرکنم من
توبودی همدم شبهای تارم
چطور یاد کس دیگر کنم من
جوونم هجله شادی ندیده
شده کبک از میون ماپریده
تموم قوم وخویشون جمع گردین
برا جوونم هجله مشکی ببندین
لالا لالا گل پونه لالای لای
جوونم رفته ازخونه لالای لای
جوونم گرمی خونم لالای لای
بلندبالای چارشونم لالای لای
توای دنیا دلارامم گرفتی
عزیز بهتر ازجونم گرفتی
گلی پرورده بودم درگلستون
توآن را از گلستونم گرفتی
فلک چیدی گل رعنای مارا
ببردی ارزش دنیای مارا
ندانستی مگر کاکا عزیزه
که پژمردگی گل زیبای مارا
توگل بودی نه وقت چیدنت بود
جوون بودی نه وقت مردنت بود
توگل بودی میون باغ وبستون
نه وقت زیر خاک خوابیدنت بود
جوون مرده غمش بسیار باشد
تحمل کردنش دشوار باشد
هرآن مادر که دیدی داغ فرزند
قیامت موسم دیدار باشد
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
#جوان_ناکام
ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود
یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود
ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل
یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود
ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی
ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود
ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال
یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود
ناکام آن کسی که ز نور محمدی
نابرده بهره، خاک شود، از میان رود
ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی
نزد قسیم نار و قسیم جنان رود
ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه
مطرود گردد و ز پی این و آن رود
ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن
در حال جهل و غفلتش از تن روان رود
ناکام، آن کسی است که عشق حسین را
پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود
ناکام آن کسی است که همچون معاویه
قرآن به کف به جنگ امام زمان رود
دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست
ناکام، آن که رد شده از امتحان رود
#مرحوم_حسان
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
#سبک_ببارای_بارون
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
امان از داغ (پسرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم
🔸️شاعر:
#علی_اصغر_خواجه_زاده
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#چهلم_جوان
چهل روزه که رفتی مادر فدای رویت
قربان آن صفا و آن چهره ی نکویت
بود آرزوی مادر دامادی ات ببینه
گفتی خدا نگهدار رسم زمونه اینه
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
مریض و خسته بودی راحت شدی از این درد
از داغ تو شدم چون دیوانه های شبگرد
گشتی چرا تو خاموش ای ماه انور من
بعد از تو خاک عالم افتاده بر سر من
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
دعای هر شبم بود ای گل شفا بگیری
گلچین روا نبود این گل را ز ما بگیری
در کوچه ها روم من با قاب عکس خالی
شاید تو را ببینم روزی در این حوالی
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
رفتی و گشته ای تو از درد و غصه راحت
من مانده بی تو با یک جسمی پر از جراحت
برخیز و بنگر آمد مادر سر مزارت
گردیده بعد چل روز مجنون و بیقرارت
(مادر برات بمیره واسَت عزا نگیره)
🔸️شاعر:
#احمدصالحی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
# جوان
بـزرگـت كـردم و خيرت نديدم
گلـي از گـلشن رويــت نچيدم
تو گل بـودي نه وقت چيدنت بود
جـوان بـودي نه وقت مردنت بود
عـزيـز مـن چه وقت رفتنت بود
چه وقت زير خاك خوابيدنت بود
عـزيـزم رفـتي و از مــا بريدي
بـه ســوي آسـمانها پر كشيدي
فلــك آخــر تـوانـم را گرفتي
ز دســتـم نـو جـوانم را گرفتي
خـدايـا بـي سرو سامانم امشب
اسيــر درد بـي پـايـانم امشب
گريز:
اگر شما ببينيد پدري كنار جسم بي جان جوانش ناله ميزند ، چه ميكنيد؟...
حتما به او تسليت مي گوييد ، اشك چشمانش را پاك مي كنيد ...
ولي بميرم براي پدري كه آمد كنار بدن پاره پاره ي علي اكبرش...
لالـه اش را ديـد پرپر روي خاك
قـطعه قـطعه ريز ريـز روي خاك
داد از كـف طـاقـت و از پـا فتاد
صورتــش بـر صـورت اكبر نهاد
گـل كــجا و صـدمه ي آهن كجا
من كــجا و خنده ي دشمن كجا
ديده بستي يا ز من دل كنده اي؟
دســت و پا زن تا ببينم زنده اي
كوفيان چه كردند؟ تسليت دادند؟ اشك چشمان حسين را پاك كردند؟ نه ، تا اين پدر صورت به صورت علي گذاشت صداي هلهلـه ي كوفيـان بلنـد شـد ،
ديدند بانويي مجلله از سوي خيمه ها آمد و زير بغلهاي حسين را گرفـت و بـه
خيمه برگرداند ، همه گفتند: اين زن را چه كسي مي شناسد؟ جواب آمد: ايـن
دختر علي ( زينب س) است...
مي خواهم بگويم اينجا زينب زير بغل برادر را گرفت ، اي كاش مَحرمي هم بود و زينب را تسليت ميداد ، كجا؟ آن زمان كه لب به رگهاي بريده ي حنجر برادر
گذاشته بود...
يـافـت آن گـل را ولي پرپر شده
پـاره پـاره پـيـكري بي سر شده
گفـت:آيـا يـوسـف زهــرا توئي
آن كـه مـن گم كرده ام آيا توئي
گرچه سر تا پاي تو بوسيدني است
ليـك يك جـا براي بوسه نيـست
اي شمـر بي حيا تو مزن تازيانه ام
من از كنار كشته ي اين يار نمي روم
مـن بـا عـلي اكـبر و عباس آمدم
تنها و غـريب از اين ديار نمي روم
دردها هست ، ولي فرصت گفتاري نيست
عــازمم قافله را قافـله سالاري نيست
بگـذاريــد بمانم به برش يـک امشب
تا نگويند بر اين كشته عزاداري نيست
روضه علی اکبر (ع)
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#رباعی_در_فراق_جوان
بنالم با نوای بی نوایی
عزیز دُردانهٔ بابا کجایی
الهی کاش آندم مرگ میمُرد
نمی افتاد بین ما جدایی
مو که داغ تو دیدوم چون ننالوم
غم هجران کشیدوم چون ننالوم
توکه رفتی شدم چون بیدمجنون
مو کز غصه خمیدوم چون ننالوم
تو رفتی عکستو درقاب کردم
دلم را از غمت بی تاب کردم
من از باران چشمم خاک قبرت
ز بس باریده ام سیراب کردم
سرشب تابه صبح تاشب دوباره
برایت اَبر چشمم اشک باره
نمی دانستم این اندازه داغت
برایم ای پسر جان درد داره
سه پنج روزه بدام غم اسیرم
شب هفت تو را ماتم بگیرم
توکه رفتی نخواهم زنده باشم
دعا کن بر سر قبرت بمیرم
توکه رفتی دلم درتاب وتب شد
نبودی مادر توجان به لب شد
چه شبهایی که بی توسرشدای وای
برایم هفت شب هفتاد شب شد
گلی پرورده بودم دادم آبش
بزرگش کرده ام باآب وتابش
گلی که زحمتش را خودکشیدم
اَجل بگرفته یکباره گلابش
از آن روزی که رفتی از کنارم
چنان شمعی بسوزم اشکبارم
ندانستم غمت اینگونه باشه
چــگونه سـر نمــایـم روزگــارم
فشاندم از بصر اشک روان را
قسم دادم خدای مهربان را
الهــی هیـچ بــابــایـی نبیــند
به عمرخود غم وداغ جوان را
گلم عطرش میان بوستان نیست
جوان من میان دوستان نیست
خداوندا بده صبر این دلم را
که داغی بدتر ازداغ جوان نیست
نشد آخر ببینم شادی ات را
ز بنــد آرزو آزادی ات را
دلم میخواست یک روزی ببینم
شب خوشبختی ودامادی ات را
چه می شدکه منم شادی ببینم؟
در ایـن ویـرانـه آبـادی ببـینم
اَجل میداد اگرمهلت چه می شد؟
تـو را در رَخـت دامـادی ببـینم.
🔸️شاعر:
#علی_اکبراسفندیار«مداح»
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
https://iGap.net/alisalmani190704
#جوان
#نوجوان
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*آرزویم بود*
*دامادیت بینم*
*گُل زِ روی تو*
*در شادیت چینم*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*قبرِ تو باشد*
*چون حجله گاه تو*
*من نمی بینم*
*دیگر نگاه تو*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*گَر حنا آرَم*
*بهرت حنا بندان*
*بر لبم گیرم*
*از داغِ تو دندان*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت*
*نوجوان مُرده*
*آهِ دلش سرد است*
*در وجودِ او*
*لبریزهِ از درد است*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*بر سَرِ قبرش*
*ریزم گُلِ شادی*
*چون ندیده است*
*او روزِ دامادی*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*کِل زنید بهرش*
*چون گشته است ناکام*
*نوجوان خواب است*
*کِل بزنید آرام*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*حجله گاهش را*
*مادر کند خوشبو*
*(هستی)بهرش گو*
*(پرویزی)خواند از او*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
🔸️شاعر:
#علیمحمدی
https://t.me/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
https://iGap.net/alisalmani190704
#جوان_ناکام
#سبک_دشتی
به دل هفت روز غمی جانانه دارم//کنار قبر تو کاشانه دارم
تو بودی ای پسر دار و ندارم//زداغت من دلی دیوانه دارم
الان هفت روزه بوی گل نیومد//بخونه لاله و سنبل نیومد
کجا رفتی تو ای ماهه منیرم//به سوی گل چرا بلبل نیومد
گل خوش رنگ و بویم//بیا مادر به سویم
بیا مادر عروسیت بگیرم//بیا تا بوسه از رویت بچینم
بیا و رخت دامادی به تن کن//که مادر جشن شادیت بگیرم
کفن کردی بتن مادر بسوزم//بیا بنگر پسر این حال و روزم
تورفتی تا ابد باید بسوزم//کجا رفتی ترا مادر بجویم
بیا مادر به آغوشت بگیرم//به آغوشت پسر ماوار بگیرم
تو بودی ای پسر تنها امیدم//گلی از گلشن عمرت نچیدم
اَلا ای بلبل شیدای مادر//کجا رفتی تو ای دنیایمادر
ز بعدت زندگانی را نخواهم//خدا داند جوانی را نخواهم
دلم راغرق خون کردی ورفتی//مرا آتش فشان کردی ورفتی
بیاد آن رخ ماهت بمیرم//مرا خانه نشین کردی و رفتی
https://t.me/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
https://iGap.net/alisalmani190704
#جوان
#سبک_گل_پونه
هرجاکه یادی ازگل وآلاله کردم,....
آمدبیادم خاطراتت ناله کردم,....
شدقاب عکست همدم تنهایی من دادوبیداد
برق نگاهت بوده چون تسکین دردم, ...
آن خوش بیانی خوش زبانی آتشم زد
وقتی که رفتی درجوانی آتشم زد
گل بودی وعمرت چوگل دُردانهٔ من,...
دست خزان چیدت گل کاشانهٔ من,..
مادربقربانت شود که زیرخاکی, ...
رفتی ندیدی این دل ویرانهٔ من, ...
دردفراقت مَه جبینم آتشم زد(٢)
غم گشته دیگرهمنشینم(٢)
مولاچه آمدبرسرت ازداغ اکبر,ای حسین جان
آندم که میزدپیش چشمان توپرپر, ای حسین جان
مولاشنیدم دیده ای جان کندنش را, من بمیرم
مرگ خودت کردی طلب ازحی داور, ای حسین جان
تاحلق خونین رانشان دادآتشت زد
آن لحظهٔ آخرکه جان دادآتشت زد
#تذکر،میتونیدبجای«ای جوانم» اسم جوان متوفی روببرید.
🔸️شاعر:
#علی_اکبراسفندیار(مداح)
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
ای روح وای روانم ای دادازاین جدایی
ای نازنین جوانم ای دادازاین جدایی
ازدوری توای ماه دارم به سینه صدآه
ازغصه نوحه خوانم ای دادازاین جدایی
تاکه تودیده بستی رفتی دلم شکستی
برلب رسیده جانم ای دادازاین جدایی
ازدیدگان مجروح چون ابر دربهاران
من اشک خون فشانم ای دادازاین جدایی
داغ تو کرده پیرم بنما دعا بمیرم
من بی توچون بمانم ای دادازاین جدایی
قَدَّم شده خمیده تاکه تو قد کشیدی
این هم قَدِ کمانم ای دادازاین جدایی
ازبس که گریه کردم درماتمت نمانده
نوری به دیدگانم ای دادازاین جدایی
هم بر سر مزارت هم در میان خانه
اسم تو بر زبانم ای دادازاین جدایی
دلتنگم ازفراقت گیرم کجا سراغت؟
برده غمت توانم ای دادازاین جدایی
ای سَرو ناز مادر ای دلنواز مادر
ای ماه اسمانم ای داد ازاین جدایی
این درد باکه گویم مرگت عزیز بابا
سوزانده استخوانم ای دادازاین جدایی
بااشک وآه جانسوزذکرم شده شب وروز
فرزند مهربانم ای داد از این جدایی
یارب کسی به عالم داغ جوان نبیند
بریده شد اَمانم ای داد ازاین جدایی
در کربلا حسین تاداغ جوان خوددید
یک ناله زدپسرجان ای دادازاین جدایی
«مداح» بگوبرای تسکین دل بگویند
مولاحسین جانم ای دادازاین جدایی
🔸️شاعر:
#علی_اکبراسفندیار«مداح»
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704