#جوان
گُلِ پرپر شده رفتی زِ دستم
به اندوه و غمِ داغت نشستم
برو دست علی پشت و پناهت
کجا بینم دوباره روی ماهت
دو دیده ای فلک پُرآب دارم
نه روزونه شبان من خواب دارم
همه گویند تو از غمها حَذر کن
بیا بر حال من یک دم نظر کن
جوان مُرده دلِ او پُر زِ درده
فضای خانه اش خاموش و سرده
به دل داشتم شبِ دامادی تو
ندیدم حجله گاه شادی تو
زَنم بوسه به عکس نازنینت
به یاد آرم نگاه آخرینت
جوانان آرزو بسیار دارند
گُلِ نشکفته در گلزار دارند
بگو(هستی)اجل غم زد به جونم
بخوان(پرویزی)از بهرِ جوونم
🔸️شاعر:
#علیمحمدی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
#نوجوان
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*آرزویم بود*
*دامادیت بینم*
*گُل زِ روی تو*
*در شادیت چینم*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*قبرِ تو باشد*
*چون حجله گاه تو*
*من نمی بینم*
*دیگر نگاه تو*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*گَر حنا آرَم*
*بهرت حنا بندان*
*بر لبم گیرم*
*از داغِ تو دندان*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت*
*نوجوان مُرده*
*آهِ دلش سرد است*
*در وجودِ او*
*لبریزهِ از درد است*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*بر سَرِ قبرش*
*ریزم گُلِ شادی*
*چون ندیده است*
*او روزِ دامادی*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*کِل زنید بهرش*
*چون گشته است ناکام*
*نوجوان خواب است*
*کِل بزنید آرام*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
*حجله گاهش را*
*مادر کند خوشبو*
*(هستی)بهرش گو*
*(پرویزی)خواند از او*
*نوجوانِ من خدا نگهدارت*
*رفتی و دستِ علی به همراهت(2)*
🔸️شاعر:
#علیمحمدی
https://t.me/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
https://iGap.net/alisalmani190704
#جوان_ناکام
#دشتی
*خداوندا جوانم رفته از دست*
*که شادی از دلِ من رَخت بر بست*
*دل از داغِ جوانم چاک چاکه*
*گُلِ زیبا رُخ من زیرِ خاکه*
*بهار عمر او گشته خزانی*
*که پشتم از غمش گشته کمانی*
*به دل داشتم شبِ دامادیِ او*
*به چشمِ خود ندیدم شادیِ او*
*به پای او چه زحمتها کشیدم*
*تنِ او رختِ دامادی ندیدم*
*زِ داغش تا ابد میسوزم ای وای*
*به راهش دیده من میدوزم ای وای*
*رضا بودم دو چشمم کور گردد*
*جوانم زنده و مسرور گردد*
*مپندارید که داغش سهل و آسان*
*غمِ او از تنِ من می بَرَد جان*
*بگو(هستی)که سوخته استخوانم*
*بخواند(پرویزی)بهرِ جوانم*
🔸️شاعر:
#علیمحمدی
https://t.me/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://splus.ir/alisalmani190704
#دختر_جوان
گُلی خوش رنگ و بو داشتُم به خونه
اجل مهلت نداد زَنَد جوونه
گُلُم را چید اجل از مو جدا کِرد
که دستش را زِ دست مو رها کِرد
گُلُم پرپر شد و خوابیده در گِل
شرر زد داغِ او بر خِرمنِ دل
نشست تیرِ غمش بر قلبِ زارُم
زِ داغِش همچو ابرِ نو بهارُم
تو که وقتت نبود ای نو جوونُم
رَوی در خاک و مو تنها بمونُم
در و دیوار میگریَد به حالُم
عجب تیری زمونه زد به بالُم
بخواب آروم گُلِ آلاله ی من
بسوزد عالمی از ناله ی من
زِ داغِ دخترم میسوزم ای وای
به راهش دیده من میدوزم ای وای
قَدِ من خم شد وُ تو قد کشیدی
ولی خیری از این دنیا ندیدی
خدایا دخترُم گردید جوون مرگ
چوگُل از دست دوران گشت صد برگ
تو(هستی)دانی اندوهِ درونُم
بخوان(پرویزی)بهرِ نو جوونُم
🔸️شاعر:
#علیمحمدی
https://t.me/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://splus.ir/alisalmani190704