eitaa logo
خامنه‌ایست
15 دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
0 فایل
در این روزگار گفتن این‌که «من پیرو ولی فقیه هستم» تفاوت من رو با مخالفان نشون نمی‌ده؛ من «خامنه‌ایست» هستم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله طاعات مقبول! دیروز در اقدامی کم نظیر یا بی نظیر، صدا و سیما خبری از سخنرانی سعید جلیلی پخش کرد. یعنی چه خبره؟ چی شده از بایکوت بیرون اومده؟
بسم الله سعید جلیلی دوشنبه پیش، پس از شش سال، به صدا و سیما برگشت تا بخشی از حرف‌هایی را بزنه که خیلی پیش از این و بارها و بارها باید زده می‌شد. صدا و سیما داره یه تکونایی به خودش می‌ده. ان شاءالله خرابش نکنند!
بسم الله سعید جلیلی نعمتی‌ه که پیش از این نصیب هیچ دولتی نشده بود؛ منتقدی که با این که می‌شه گفت جدی‌ترین رقیب انتخاباتی حسن روحانی بود، ولی همیشه به تناسب جایگاهش در شورای عالی امنیت ملی، ملی رفتار کرد، و با بنیانگذاری دولت سایه، بهترین اتاق فکر رو برای دولت ساخت. حالا که پس از شش سال پای جلیلی به صدا و سیما باز شده، وزیر نفت دولت اعتدال گیر داده به آماری که جلیلی از فروش نفت در دولت پیش داده و خام فروشی و... که همه‌اش یک بحث حاشیه‌ای بوده نسبت به بحث اصلی لزوم مقاومت و هزینه و فایده مقاومت؛ و در بیانیه‌اش اون رو حمله به دولت و وزارت نفت دونسته. کاش دولت اون قدر شعور داشت که بفهمه منتقد چه نعمتی‌ه، به ویژه گوهری مانند جلیلی!
بسم الله آماده دور دوم می‌شویم... 1. از این لحظه دستکم تا هفته آینده هر حرکتی نه در تخریب و توهین، که حتی در راستای آسیب‌شناسی روند انتخابات خیانت به جبهه انقلاب است. از امروز همه اعضای جبهه انقلاب تنها باید تلاش کنند که مانع شکل‌گیری دولت سوم روحانی شوند. 2. این درست که رأی بالای پزشکیان با وجود همه ضعف‌ها و مواضع عجیب و غریبش نگران کننده است، ولی رأی بالای سعید جلیلی نیز با وجود همه آنچه که در ناتوانیش در جلب نظر عموم مردم گفته می‌شد، بسیار امیدوارکننده است. به ویژه اینکه احتمال ریخته شدن رأی قالیباف عزیز به سبد رأی جلیلی بسیار بالا است. 3. معتقدم احتمال رأی آوری جلیلی در برابر پزشکیان بالاتر از قالیباف است؛ چرا که اولاً مرزبندی جدی با او دارد و همین تفاوت پایگاه رأیش را محکمتر می‌کند. ثانیاً همین مرزبندی حملاتش به حریف را سنگین‌تر می‌کند. ثالثاً حاشیه‌های قالیباف را ندارد و تخریب او به مراتب سخت‌تر است. 4. بخش قابل توجهی از مردمی که به پزشکیان و حتی جلیلی رأی داده‌اند، روی موضعشان سفت نیستند و معلوم نیست سیب رأی در این یک هفته چه قدر چرخ بخورد. بنابراین یک هفته پر بیم و پر امید پیش رو داریم. 5. به یاد ندارم نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری تا این اندازه جملات عجیب و غریب و بی‌معنی سر هم کرده باشد. پزشکیان تقریباً هیچ حرفی برای گفتن ندارد. این بی‌مایگی باید در این هفته برای مردم تبیین شود. به این ترتیب، به جز دو سه میلیون هوادار متعصب و لجباز جبهه اصلاحات باقی رأی‌ها قابل انتقال است. 6. حضور تنها دو نامزد در انتخابات فرصت تبیین بهتری به هواداران می‌دهد؛ هم از جهت ایجابی و هم از جهت سلبی برای نشان دادن تمایز نسبت به رقیب. باید روی کسانی که در دور اول رأی ندادند هم حساب باز کرد.
بسم الله باید با این آرای نزدیک چه کنیم؟ روی کاغذ پزشکیان 10 میلیون رأی دارد و جلیلی 9 میلیون. 3 میلیون رأی قالیباف اگر به این 9 میلیون افزوده شود، جلیلی 2 میلیون بیشتر خواهد داشت. بعید است آرای قالیباف به شکل معمول به سبد پزشکیان بریزد؛ چرا که تصور اینکه قالیباف حتی 3 میلیون رأی گفتمانی هم نداشته باشد، به نظر منطقی نمی‌رسد. به هر حال هیچ حرف قطعی نمی‌شود زد. آنچه که ما را درباره سرنوشت انتخابات نگران می‌کند، رأی ده میلیونی پزشکیانی است که ضعف‌های بزرگ دارد؛ اما همین نقطه نگران کننده می‌تواند نقطه قوت باشد؛ به شرطی که بتوانیم این چهره پر ایراد را به مردم نشان بدهیم. مگر کسانی که به هر قیمتی و متعصبانه می‌خواهند جناح خودشان را پیروز کنند، چند میلیون نفرند؟ اما نقاط ضعف بزرگ پزشکیان که به راحتی برای هریک از مردم قابل تشخیص است، چیست؟ 1. پزشکیان معترف است که برنامه ندارد و برنامه هفتم توسعه را کافی می‌داند. عجیب است که متوجه نیست جزئیات طرح‌ها برای رسیدن به اهداف برنامه باید توسط دولت نوشته شود و همین تفاوت‌هاست که قرار است او را از دیگران متمایز کند. 2. در مناظرات می‌گوید مجری‌های مختلفی آمده‌اند و مشکلات همچنان باقی است؛ پس مجری مهم نیست. راستی چرا نامزد ریاست جمهوری شده؟ 3. اصرار دارد که در رشته‌ای به جز پزشکی کارشناس نیست و کار را باید به دست کارشناسان سپرد، اما به این پاسخ نمی‌دهد که با توجه به اختلاف نظر کارشناسان در هر رشته‌ای، نظر کدام کارشناس را تأیید خواهد کرد! 4. در میزگرد اقتصادی که قرار است دستیارانش را معرفی کند، دو کارشناس با دو رویکرد متفاوت را کنار دستش می‌نشاند. بالاخره این یا آن؟ 5. در میزگرد سیاسی در پاسخ به نقد فؤاد ایزدی که می‌گوید راهکار شما جواب نمی‌دهد، می‌گوید پس خود شما راهکار بده! آقای نامزد ریاست جمهوری در این حد آماده دفاع از ایده کهنه‌اش در سیاست خارجی است! 6. نامزدها را که بر خلاف او برنامه دارند، به وحدت روی حل مشکلات مردم دعوت می‌کند و به جای ارائه راه حل، با پیازداغ فراوان از مشکلات می‌گوید. این همان کشیدن مار به عوامانه‌ترین شکل ممکن است. این یعنی فقط من بی‌برنامه هستم که به فکر حل مشکلات مردمم و دیگران نه. چرا؟ چون رقیب منند. 7. دم از اخلاق و پاسخگویی می‌زند، ولی در پاسخ به پرسش دیگر نامزدها آن‌ها را تحقیر می‌کند و شایسته پاسخگویی نمی‌داند. 8. وقتی به رفتار یا گفتار او و دوستانش اعتراض می‌شود، حرف از همدلی و کنار گذاشتن بگومگوها می‌زند، ولی همه را به سوء‌مدیریت و بدرفتاری و ناراضی کردن مردم متهم می‌کند. 9. هیچ راه حل روشنی برای چگونگی حل و فصل دعواها با مجلسی که مخالف سیاسی اوست یا دیگر قوا ندارد. 10. دائماً بر عمل مطابق فرمایش و سیاست‌های رهبری تأکید می‌کند، ولی دستکم در فرهنگ و سیاست خارجی نظر مخالف رهبری را راه حل می‌داند. در سیاست خارجی به دنبال مذاکره و حل و فصل مسائل با آمریکا است و در بحث حجاب معتقد است هرکس باید آزاد باشد هرچه خواست، بپوشد. من با هواداران متعصب بحثی ندارم؛ که تعصب عقل را زائل می‌کند، ولی حتماً می‌شود روی نیمی از این ده میلیون نفر حساب باز کرد که روی این نشانه‌های روشن فکر کنند و خودشان را مدیون مردم ایران و دیگرانی که خارج از مرزها به سرافرازی پرچم ایران دل بسته‌اند، نکنند.
بسم الله شهر نخوابد! نمی‌دانم این بازی مافیا که خیلی هم فراگیر شده، چه‌قدر در زندگی بازیکنان و علاقه‌مندانش اثر گذاشته، ولی می‌دانم در میدان سیاست، حتی ساده‌تر از بازی، می‌توان مافیاها را پیدا کرد و به آن‌ها رأی نداد. اشکال کار گاهی آنجاست که بازیکنان مافیا، بازی را خیلی بیشتر جدی می‌گیرند تا شهروندان واقعی که قرار است نه در طول یکی دو ساعت زمان بازی؛ که چهار سال یا هشت سال گرفتار مافیا شوند. یک شهروند در بازی مافیا دائم نگران است که اقلیت مافیا بر اکثریت شهر پیروز شود؛ پس به تک تک کلمات و کنش و واکنش‌ها دقت می‌کند تا خطر را از شهر دور کند، اما در جدی‌ترین تحولات دنیای واقعی که انتخابات ریاست جمهوری است، شهروندان چه‌قدر نگران حال و روز شهرهستند؟ شهروند بازی مافیا به حکم قانون بازی مجبور است بخوابد، ولی شهروند واقعی چرا باید بخوابد تا مافیا با خیالی آسوده شهر را به سقوط بکشاند؟ شهروند بیدار نباید تنها به بررسی برنامه‌ها و سابقه افراد بسنده کند؛ بلکه اگر نگوییم بیش از آن، به همان اندازه، باید به آنچه نامزد انتخاباتی دوست ندارد از خود نشان دهد، توجه کند. او اگر به مناظرات تلویزیونی نگاه می‌کند، بیشتر به دنبال همین نشانه‌های پنهان، ولی پرمعنا است. چند صحنه از این نشانه‌های پرمعنا را در یکی از مناظرات مرور کنیم. 1. نامزد شماره 5 از نامزد شماره 3 و 2 سؤالی می‌کند. شماره 3 در پاسخ، او را به این عنوان که نامزد اصلی نیست، تحقیر کرده و با همین بهانه پاسخ او را نمی‌دهد. شماره 2 نیز از همین روش تبعیت می‌کند. آیا از همین رفتار نمی‌شود عدم پاسخگویی، نقدپذیری، اخلاق‌مداری، شفافیت و... را کشف کرد؟ 2. نامزد شماره 2 دائماً همه را با کلی‌گویی به رفتارهای ناصواب با مردم متهم می‌کند، اما وقتی که با دلیل و سند از عملکرد پراشکال گذشته او و همراهانش می‌پرسند، می‌خواهد بگو مگوها را کنار بگذارند و بر حل مشکلات مردم تمرکزکنند! این فرافکنی نشانه چیست؟ آقای شماره 2 می‌خواهد از کدام سابقه فرار کند؟ 3. نامزد شماره 2 تنها کسی است که رقبایش را دو مرتبه «تو» خطاب می‌کند. این نشان می‌دهد آقای 2 تحمل چندانی در برابر اعتراضات نخواهد داشت و زود از کوره در می‌رود. این تنها سه مورد بود از آنچه که از نگاه یک شهروند بیدار مخفی نماند. مناظرات را باید با نگاه شهروند بیدار دید، وگرنه بیراه نیست اگر بگوییم تلاش‌های صداوسیما برای کمک به مردم بیننده رسانه ملی در جهت تشخیص نامزد شایسته ریاست جمهوری به هدر رفته است. شهروندان خواب، بازی را به مافیا می‌بازند و تا چهار سال فرصت جبران نخواهند داشت.