🍁تفسیر آیه8⃣ سوره #تکاثر در تفسیرالمیزان
🔰ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم8⃣
از ظاهر سياق بر مى آيد كه خطاب (باز خواست مى شويد) و همچنين خطابهاى قبلى #الهيكم، #زرتم، #تعلمون و #ترون همه به عموم مردم است بدان جهت كه در بين آنان كسانى هستند كه سرگرم به نعمت هاى پروردگار خود شده، از خود پروردگار بى خبر ماندند، تكاثر در نعمت از ياد صاحبان نعمت بى خبرشان كرده، آرى توبيخ و تهديد اين سوره به ظاهر متوجه طايفه خاصى نيست، بلكه متوجه عموم مردم است، ولى در واقع متوجه طايفه خاصى از ايشان است، و آن همان كسانى است كه تكاثر از خدا بى خبرشان كرده.
🔸و همچنين از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از #نعيم ، مطلق نعمت ها است، يعنى هر چيزى كه كلمه #نعمت بر آن صادق باشد، پس هر انسانى از هر نعمتى كه خدا به او داده بازخواست خواهد شد.
🔸براى اينكه نعمت - يعنى هر چيزى كه سازگار با زندگى و كمال منعم عليه است، و به نوعى خير و منفعت او را تضمين مى كند - وقتى نعمت مى شود كه در موردى استعمالش كند كه اين استعمال سعادتى براى او باشد، و از آن سعادت سود ببرد، اما اگر در خلاف آن به كار ببرد، مثلا نعمت آب را در سوراخ گوش خود بريزد ديگر نعمت نيست چون آب سازگار با گوش نيست، هر چند كه خودش فى نفسه نعمت است.
🔸و خداى تعالى انسان را آفريده، و غايت و هدف نهايى از خلقتش را كه همان سعادت او و منتهى درجه كمال او است تقرب عبودى به درگاه خود قرار داده، همچنان كه خودش فرمود: (و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون)، و اين تقرب عبودى همان ولايت الهى نسبت به بنده اش مى باشد، و خداى سبحان تمامى آنچه مايه سعادت او است و از آن در سلوكش به سوى غايتى كه براى آتش خلق كرده منتفع مى شود، و آن عبارت است از همه نعمت هاى ظاهرى و باطنى كه در اختيار او نهاده.
🔸پس استعمال اين نعمت ها به طريق خداپسندانه كه انسان را به غايت مطلوبش برساند همان طريقى است كه آدمى را به غايت و هدف از خلقتش كه همان اطاعت است مى رساند، و استعمال آنها به طور دلخواه و بدون در نظر گرفتن اينكه اين نعمت ها وسيله اند نه هدف، گمراهى و بريدن از هدف است، و اين خود معصيت است، چون خداى سبحان به قضايى رد و تبديل ناپذير حكم كرده كه انسان به سويش برگردد تا از عملش بازخواست نموده، به حساب اعمالش برسد، و بر طبق آن جزايش دهد، و عمل بنده كه گفتيم به حسابش مى رسند همان استعمال نعمت هاى الهى است، (اگر دروغ و تهمت و غيبت و مجامله و چه و چه است استعمال زبان است، كه يكى از بزرگترين نعمتهاى او است، و اگر زنا و دزدى و قتل نفس است استعمال آلت تناسلى و استعمال دست و ساير جوارح است) و لذا خداى تعالى مى فرمايد:
(و ان ليس للانسان الا ما سعى و ان سعيه سوف يرى ثم يجزاه الجزاء الاوفى و ان الى ربك المنتهى )، پس سؤال از عمل بنده سؤال از نعيم الهى است، كه به چه صورت مصرفش كرد، آيا شكر نعمت را بجاى آورد، و يا آن را كفران نمود؟
______
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ادامه آیه4⃣ سوره #النوح از تفسير شریف المیزان
🔰وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى أَجَلٍ مُّسمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ4⃣
🔸در اين آيه تأخير مرگ تا اجلى معين را نتيجه عبادت خدا و تقوى و اطاعت رسول دانسته، و اين خود دليل بر اين است كه دو اجل در كار بوده، يكى اجل مسمى ، يعنى معين، كه از آن ديگرى دورتر و طولانى تر است، و ديگرى اجلى كه معين نشده و كوتاهتر از اولى است.
🔸بنابراين، خداى تعالى در اين آيه كفار را وعده داده كه اگر صاحب ايمان و تقوا و اطاعت شوند، اجل كوتاهترشان را تا اجل مسمى تأخير مى اندازد، و جمله (ان اجل الله ...)، اين تأخير انداختن را تعليل مى كند، در نتيجه منظور از اجل اللّه كه وقتى برسد ديگر عقب انداخته نمى شود، مطلق اجل حتمى است، حال چه اجل مسمى باشد، و چه غير مسمى .
🔸خلاصه هر دو قسم اجل را شامل مى شود، پس هيچ عاملى نمى تواند قضاى خدا را رد كند و حكم او را عقب اندازد.
🔸و معناى آيه اين است كه اگر داراى عبادت و تقوا و اطاعت شويد خداى تعالى اجل غير مسماى شما را تا اجل مسمى تأخير مى اندازد، براى اينكه اگر چنين نكنيد و اجل شما برسد، ديگر تأخير انداخته نمى شود، چون اجل خدا وقتى مى رسد ديگر تأخير انداخته نمى شود، در نتيجه در اين كلام علاوه بر اينكه وعده به تأخير اجل مسمى در صورت ايمان داده شده، تهديدى هم شده به اينكه اگر ايمان نياورند عذابى عاجل به سر وقتشان خواهد آمد.
🔸از آنچه گذشت نادرستى تفسير زير روشن گرديد، كه بعضى گفته اند: مراد از اجل اللّه جل غير مسمى است. و همچنين از اين ضعيف تر سخن كسى است كه آن را به اجل مسمى تفسير كرده. چون گفتيم منظور از آن مطلق اجل است.
🔸بعضى هم گفته اند: مراد از اجل اللّه روز قيامت است، و ظاهرا اين مفسر خواسته اجل مسمى را نيز به روز قيامت تفسير كند، آن وقت معناى آيه مثل اين مى شود كه بگوييم: اگر ايمان نياوريد، خداى تعالى در عذاب دنيايى شما تعجيل نموده آن را فرا مى رساند، و اگر ايمان بياوريد سزاى شما را تا روز قيامت تاءخير مى اندازد، روزى كه وقتى موعدش فرا رسد ديگر تأخير انداخته نمى شود.
🔸ليكن خواننده عزيز توجه دارد به اينكه اين نظريه با بشارتى كه جمله (يغفر لكم من ذنوبكم ) متضمن آن است نمى سازد.
🔸و جمله (لو كنتم تعلمون ) مربوط به اول كلام است، و معنايش اين است كه: (لو كنتم تعلمون ان لله اجلين، و ان اجله اذا جاء لا يوخر استجبتم دعوتى و عبدتم اللّه و اتقيتموه واطعتمونى ) - (اگر علم مى داشتيد به اينكه خدا دو اجل دارد، و اجل او وقتى فرا برسد تأخير انداخته نمى شود، آن وقت دعوت مرا اجابت مى كرديد، يعنى خدا را مى پرستیديد و از او پروا مى داشتيد و مرا اطاعت مى كرديد). بنابر اين مفعول جمله #تعلمون حذف شده، چون سابقه كلام به آن دلالت مى كرده.
🔸بعضى از مفسرين گفته اند: جمله #تعلمون نازل به منزله فعل لازم، و جواب #لو است.
كه يا مربوط به اول گفتار است و معنايش اين است كه: (لو كنتم من اهل العلم لاستجبتم دعوتى و آمنتم:اگر از اهل علم بوديد، دعوت مرا اجابت مى كرديد، و ايمان مى آورديد) و يا مربوط به آخر كلام است و معنايش اين است كه: (لو كنتم من اهل العلم لعلمتم ان لله اجلين، و ان اجله اذا جاء لا يوخر و استجبتم دعوتى ... - اگر از اهل علم بوديد، مى دانستيد كه خدا دو اجل دارد، و وقتى اجلش برسد تاءخير نمى افتد، آن وقت دعوتم را مى پذيرفتيد وچنین و چنان می کردید...)
______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a