🔹ادامه آيه 5⃣
🔸(و الملئكه بعد ذلك ظهير) - كلمه #ملائكه مبتدا، و كلمه #ظهير خبر آن است، و اگـر خبر را مفرد آورده با اين كه مبتدا جمع مى باشد براى اين است كه بفهماند ملائكه در پـشـتـيـبـانـى پـيـامـبـر مـتـحـد و مـتـفـقـنـد، گـويـى در صـف واحـدى قـرار دارنـد، و مـثـل تـن واحـدنـد، و اگـر فـرمـود: (مـلائكـه بـعـد از خـدا و جـبـريـل و صـالح مؤمنين پشتيبان اويند) براى اين بود كه پشتيبانى ملائكه را بزرگ جـلوه دهـد، گـويى نامبردگان در اول آيه يك طرف، و ملائكه به تنهايى يك طرف قرار دارند.
لحن و بيان عجيبى كه در آيات متضمن پشتيبانى و تأييد رسول الله ص به كار رفته است
و در آيـه شـريفه در اظهار و پيروز ساختن رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بر دشـمـنـان، و تـشـديـد عـتاب به آنهايى كه عليه او پشت به پشت هم داده اند، لحنى عجيب بكار رفته، اولا خطاب را متوجه خود رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نموده، او را بـه خـاطـر ايـنـكه حلال خدا را حرام كرده عتاب نموده، بعد دستور مى دهد سوگندش را بشكند، و اين لحن در حقيقت تأييد و نصرت آن جناب است به صورت عتاب.
خـداى تـعـالى در آيـه بـعـدى خـطـاب را از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به سوى مؤمنين برگردانيده، فرمود: (و اذ اسر النبى الى بعض ازواجه) تا به وسيله ايـن التـفـات قـصـه را بـراى مؤمنـيـن نـقـل كـنـد، و در نـقـل قـصـه نـامـى از آن هـمـسـر نـبـرد، و مـطـلب را مـبهم ذكر كرد، و اين نام نبردن، و نيز تأييدى كـه قـبل از نقل قصه از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم كرده بود، و هـمـچـنـيـن اصـل پـرده بـردارى از ايـن مـاجـرا، و نـيـز نقل آن به طور سربسته همه و همه نوعى تأييد بيشتر از آن جناب به شمار مى رود.
و سـپـس التـفـاتـى ديـگر بكار برده، خطاب را از مؤمنين برگردانيده، متوجه آن دو زن كـرد، و به آن دو فرمود: دلهايتان در اثر عملى كه كرديد منحرف شده، و به جاى اينكه بـه آن دو دسـتـور دهـد كـه تـوبه كنند، خاطرنشان ساخت كه شما دو نفر بين دو امر قرار گـرفته ايد، يا اينكه از گناه خود توبه كنيد، و يا عليه كسى كه خدا مولاى او است، و جـبـرئيـل و صـالح مؤمنين و ملائكه پشتيبان اويند، به اتفاق يكديگر توطئه كنيد، آنگاه اظـهـار امـيـد كـرده كـه اگر پيامبر طلاقشان دهد، خداى تعالى زنان بهترى نصيب آن جناب فـرمـايـد، و سـپس به پيامبر امر مى كند كه با كفار و منافقين بجنگد، و آنان را در فشار قرار دهد.
و در آخـر رشـتـه كـلام بـديـنـجـا مـنـتـهـى مـى شـود كـه دو تـا مثل بياورد، يكى براى كفار، و يكى براى مؤمنين.
خـداى تـعـالى بعد از آنكه در آيه (ان تتوبا الى اللّه فقد صغت قلوبكما و ان تظاهرا عليه...) متعرض حال آن دو زن گرديد، كلام خود را بين دو طرف ايمان و كفر به دوران انداخت، در يك آيه خطاب به مؤمنين كرد و فـرمـود: (يـا ايـهـا الذين امنوا قوا انفسكم و اهليكم...) و يكى را خطاب به كفار كرد و فرمود: (يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...)، دوباره خطاب را به مؤمنين كرد و فرمود: (يـا ايـهـا الذيـن امـنـوا توبوا...)، و بار ديگر خطاب را از مؤمنين برگردانيده متوجه رسـول گـرامـى خـود نـمـود و فـرمود: (يا ايها النبى جاهد الكفار...)، و باز خطاب را مـتوقف نموده مثالى براى كفار زد و فرمود: (ضرب اللّه مثلا للذين كفروا...)، و مثالى براى مؤمنين زد و فرمود: (و ضرب اللّه مثلا للذين امنوا....).
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a