🌺 تفسیر آیات2⃣ ، 3⃣ و 4⃣سوره #المزمل از تفسير شریف المیزان
🔰قم الليل الا قليلا2⃣
🔰نصفه او انقص منه قليلا3⃣
🔰 او زد عليه و رتل القران ترتيلا4⃣
🔸مراد از (قيام در ليل) قيام در شب براى نماز است، پس كلمه #ليل مفعول فيه است، كه مجازا مفعول به واقع شده، مثل اينكه مى گويند: (دخلت الدار - داخل شدم خانه را)، كه حقيقتش (دخلت فى الدار - داخل شدم در خانه است).
🔸بعضى گفته اند: معمول #قم در تقدير است، و كلمه #ليل به خاطر ظرفيت منصوب شده، و تقدير كلام (قم الى الصلاه فى الليل) است، و جمله #الا_قليلا استثنا از كلمه #ليل است.
🔸و از ظاهر سياق بر مى آيد كه جمله (نصفه او انقص منه قليلا او زد عليه )، بدل باشد از جمله (الليل الا قليلا)، كه متعلق تكليف (قم ) است، و دو ضمير #منه و #عليه به كلمه #نصف، و ضمير در #نصفه به كلمه #ليل بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه نيمى از شب را بپاخيز، و يا كمى از نصف كم كن، و يا اندكى بر نصف بيفزا، و اين ترديد بين سه امر ترديد تخيير است، مى خواهد بفرمايد: مخيرى بين اينكه درست نيمى از شب را زنده بدارى، و يا كمى كمتر از نصف، و يا كمى بيشتر از آن را.
بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه #نصفه بدل از مستثنى، يعنى كلمه #قليلا است، و اگر اينطور باشد، معنا چنين مى شود: شب را بپا خيز الا نصف آن را، و يا از نصف كمى كمتر كن، يعنى بيشتر از نصف را بپا خيز، و يا كمى زيادتر كن، يعنى كمتر از نصف بپا خيز. و در اين صورت بر عكس وجه قبلى جمله بدل، ابهام را از مستثنى به مطابقه و از مستثنى منه به التزام بر مى دارد.
🔸و اين دو وجه هر چند در نتيجه يكى هستند، و ليكن وجه قبلى زودتر به ذهن مى رسد، چون احتياج به رفع ابهام كردن به وسيله بدل از متعلق حكم، سابقه بيشترى دارد، تا احتياج به رفع ابهام از توابع و ملحقات آن. پس بدل بودن جمله #نصفه... از كلمه #ليل كه لازمه آن رفع ابهام از متعلق تكليف است به دلالت مطابقى زودتر به ذهن مى رسد، از اينكه بدل باشد از كلمه #قليلا.
بعضى ديگر گفته اند: كلمه #نصفه بدل از ليل است، و ليكن مراد از قليل، قليل از شبهاست، نه قليل از ساعتهاى يك شب، و معناى آيه اين است كه : همه نيمه شب ها بر خيز، يا شبهاى اندكى از آن كم كن، و يا شبهاى اندكى بر آن اضافه كن، و منظور از اين شبهاى اندك آن شبهايى است كه انسان عذر دارد، يا بيمار است، و يا خواب بر او غلبه كرده و يا عذرى ديگر دارد. و اين وجه عيبى ندارد، جز اينكه وجه اول زودتر به ذهن مى آيد.
🔸(و رتل القران ترتيلا) - (ترتيل قرآن ) به معناى تلاوت آن است به نحوى كه حروف پشت سر هم آن روشن و جداى از هم بگوش شنونده برسد، و اين جمله عطف است بر جمله #قم_الليل، و معناى آن دو اين است كه شب برخيز و قرآن را به ترتيل بخوان.
و ظاهرا مراد از ترتيل قرآن، ترتيل آن در نماز، و يا اصلا منظور از قرآن خود نماز است، و خداى تعالى نظير اين تعبير را از نماز كرده، مثلا فرموده : (اقم الصلوه لدلوك الشمس الى غسق الليل و قران الفجر ان قران الفجر كان مشهودا).
بعضى گفته اند: مراد آيه شريفه اين است كه قرائت قرآن را واجب كند نه نماز را.
_
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔰ادامه بحث روایتی
🔸و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد و ابن جرى رو ابن ابى حاتم از سعيد بن جبير روايت كرده اند كه گفت: وقتى آيه (يا ايها المزمل قم الليل الا قليلا) نازل شد، رسول خدا مدت ده سال شب ها را به قيام و عبادت گذرانيد، طايفه اى از اصحابش نيز او را متابعت مى كردند، خداى تعالى بعد از ده سال آيه (ان ربك يعلم انك تقوم... و اقيموا الصلاه) را نازل كرد، و بعد از ده سال تخفيفى به كار آنان داد.
مؤلف: روايت شده كه آيه تخفيف بعد از يك سال، و در بعضى روايات بعد از هشت ماه نازل شد، و قيام در شب براى غير رسول خدا واجب نبوده، همچنان كه جمله (ان هذه تذكره) نيز به بيانى كه گذشت به اين معنا اشاره دارد، و مويد آن خود روايت است كه مى گويد: طايفه اى از اصحاب چنين كردند (نه همه).
و در تهذيب به سند خود از محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه گفت: من از آن جناب از اين كلام خدا پرسيدم كه مى فرمايد: قم الليل الا قليلا.
فرمود: خداى تعالى به آن جناب دستور داد كه در هر شب نماز شب بخواند، مگر آنكه استثنائا شبى نتواند.
🔸مؤلف: اين روايت به يكى از وجوهى كه مفسرين در آيه ذكر كردند اشاره مى كند.
و در مجمع البيان است كه : بعضى گفته اند كلمه #نصفه بدل است از كلمه #قليل، در نتيجه بيانى مى شود براى استثناء و مويد اين قول روايتى است كه در آن امام صادق عليه السلام فرموده: قليل عبارت است از نصف، و جمله (او انقص منه) و جمله (اوزد عليه) به معناى كمتر از نصف و بيشتر از آن است.
🔰چند روايت درباره مراد از ترتيل قرآن و آداب تلاوت قرآن
🔸و در الدر المنثور است كه عسكرى در كتاب مواعظ از على عليه السلام روايت كرده كه فرمود: از رسول خدا پرسيدند معناى (و رتل القران ترتيلا) چيست؟ فرمود: حروفش را واضح بگويى، و چون خواندن شعر صداى خود را ترجيع ندهى نه مانند بحر طويل يكسره باشد و نه مانند شعر پاره پاره، وقتى به عجائبش برمى خورى در آنجا بايستى، (و با تكرار آن ) دل را به حركت در آورى، و زنهار! همتتان اين نباشد كه زودتر به آخر سوره برسيد.
🔸مؤلف: نظير اين معنا را كلينى در كافى به سند خود از عبد اللّه بن سليمان از امام صادق از على عليه السلام به اين عبارت نقل كرده كه فرمود: يعنى حروف آن را واضح بگوييد، و مانند خواندن شعر، به صوت خود ترجيع ندهيد، و مانند ريگ، درهم و برهمش مكنيد، بلكه با #تكرار آياتش دلهاى مبتلا به قساوت را از قساوت تهى كنيد، و هم هيچ يك از شما اين نباشد كه زودتر سوره را تمام كنيد.
و در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه از طاووس روايت كرده كه گفت : از رسول خدا پرسيدند كداميك از مردم قرآن را بهتر مى خوانند؟ فرمود: آن كس كه وقتى تلاوتش را مى شنوى احساس كنى كه او از خدا مى ترسد.
و در اصول كافى به سند خود از على بن ابى حمزه روايت كرده كه گفت : امام صادق عليه السلام فرمود: قرآن نبايد به #سرعت خوانده شود، بلكه بايد ترتيل شود، پس وقتى به آيه اى بر مى خورى كه در آن سخن از بهشت رفته، همانجا بايست و از خداى عز و جل درخواست بهشت كن، و چون به آيه مربوط به دوزخ مى رسى از خدا بخواه تا از آتش پناهت دهد.
🔸و در مجمع البيان در معناى ترتيل از ابى بصير از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: ترتيل آن است كه در آن مكث كنى و صوتت را نيكو گردانى.
و نيز در همان كتاب از ام سلمه روايت كرده كه گفت : رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم قرائتش را آيه آيه مى كرد.
🔸و در همان كتاب از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم صوت خود را در قرائت مى كشيد.
🔰رواياتى راجع به كيفيّت نزول وحى بر رسول اللّه صلى الله عليه و آله
🔸و نيز در همان كتاب روايت كرده كه: حارث بن هشام از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم پرسيد وحى چگونه بر تو نازل مى شود؟ فرمود: احيانا صدايى چون صداى زنگ به گوشم مى خورد، و من آنچه را مى گويد از بر مى شوم، و اين نوع وحى از ساير انواعش بر من سخت تر است، و بدنم عرق مى كند، و گاهى فرشته وحى به صورت مردى برايم مجسم مى شود، و من آنچه را مى گويد از بر مى شوم .
🔸عايشه هم گفته: گاه مى شد كه وحى بر آن جناب نازل مى شد در حالى كه سوار بر شتر بود ناچار به گردن حيوان مى زد تا بخوابد. و نيز گفته: من ديده ام كه گاهى در روز بسيار سرد وحى بر آن جناب نازل مى شد و خيس عرق مى شد، به طورى كه عرق از پيشانيش مى چكيد. و از تفسير عياشى نقل شده كه او به سند خود از عيسى بن عبيد از پدرش از جدش از على عليه السلام روايت كرده كه فرمود: قرآن بعضى آياتش بعضى ديگر را نسخ مى كند، و لذا بايد به دستور رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به همه آيات تمسك كرد، يعنى آخرين آيه اى را هم كه نازل شده در نظر بگيريم.
🔸ادامه دارید👇