🌺تفسیر آیه3⃣ سوره #الغاشیه از تفسير شریف المیزان
🔰عامله ناصبه3⃣
🔸مصدر #نصب كه اسم فاعل ناصبه از آن مشتق است به معناى تعب و كوفتگى است، و در اين آيه كلمه #عامله خبر بعد از خبرى است كه از وجوه داده. و همچنين كلمه ناصبه كه بعد از عامله آمده، و نيز كلمات #تصلى، و #تسقى، و #ليس_لهم، همه خبرهايى هستند براى كلمه #وجوه، و مراد از عمل و نصب، به قرينه اينكه در مقابل صفت اهل جنت يعنى جمله #لسعيها_راضيه قرار گرفته، اين است كه اهل دوزخ خستگى تلاشى كه در دنيا كردند از تنشان در نمى آيد، به خلاف اهل بهشت كه وقتى تلاش خود را سودمند مى يابند خستگى از تنشان بيرون مى آيد، چون انسان هر تلاشى كه در دنيا مى كند به منظور تاءمين سعادت خود مى كند، منظورش اين است كه به هدف خود نائل آيد، و دوزخيان در قيامت مى بينند كه آنچه در دنيا تلاش كردند بى نتيجه مانده و خردلى سودمند نبوده، همچنان كه در جاى ديگر فرموده:
و قدمنا الى ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثورا.
در نتيجه از اعمالى كه داشتند چيزى به جز خستگى عايدشان نمى شود، به خلاف اهل بهشت كه از سعى و عمل خود راضيند، چون همه به صورت بهشت و راحتى مبدل گشت.
🔸بعضى گفته اند: مراد از جمله مورد بحث اين است كه اهل دوزخ در دوزخ عمل مى كنند و خسته مى شوند، چون دوزخ محل انواع شكنجه ها است، يكى از انحاى شكنجه كار بدون مزد و نتيجه كردن و خسته شدن است.
🔸بعضى ديگر گفته اند:
مراد اين است كه دوزخيان به نافرمانى خدا عمل مى كنند، و در آتش قيامت خسته مى شوند.
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣2⃣و3⃣2⃣سوره #القیامت از تفسير شریف المیزان
🔰وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ 2⃣2⃣
🔰إِلى رَبهَا نَاظِرَةٌ3⃣2⃣
🔸اين دو جمله وصف روز قيامت است كه چهره هاى مردم را دو قسم مى كند، يكى ناضره و ديگرى باسره و نضره چهره و رنگ و درخت و امثال آن به معناى خرمى و زيبايى و بهجت آنها است: و معناى دو جمله مورد بحث با در نظر گرفتن اينكه در مقابل (وجوه يومئذ باسره ...) قرار گرفته چنين مى شود كه وجوهى در آن روز كه قيامت بپا مى شود زيبا و خرم است، و مسرت و بشاشت درونى از چهره ها نمايان است،
همچنان كه در جاى ديگر درباره اين وجوه فرموده: (تعرف فى وجوههم نضره النعيم ) (در چهرههاشان خرمی نعمت را می بینی ) #مطففین_۲۴ ونيز فرموده: (و لقيهم نضره و سرورا) #دهر_۱۱
🔸و جمله (الى ربها ناظره ) خبرى است بعد از خبر براى مبتدا #وجوه و (الى ربها) متعلق است به كلمه #ناظره كه به خاطر افاده حصر، و يا رساندن اهميت مطلب از خود آن جلوتر آمده، وگر نه مى فرمود: (ناظره الى ربها).
🔸و مراد از (نظر كردن به خداى تعالى ) نظر كردن حسى كه با چشم سرانجام مى شود نيست ، چون برهان قاطع قائم است بر محال بودن ديده شدن خداى تعالى ، بلكه مراد نظر قلبى و ديدن قلب به وسيله حقيقت ايمان است، همانطور كه براهين عقلى هم همين را مى گويد، و اخبار رسيده از اهل بيت عصمت (عليهم السلام ) هم بر همين دلالت دارد، و ما پاره اى از آن اخبار را در ذيل تفسير آيه شريفه (قال رب ارنى انظر اليك ) #اعراف_۱۴۳ و آيه (ما كذب الفواد ما رءاى ) #نجم_۱۱ ايراد كرديم.
🔸پس اين طايفه دلهايشان متوجه پروردگارشان است، و هيچ سببى از اسباب دلهايشان را از ياد خدا به خود مشغول نمى كند، چون آن روز همه سبب ها از سببيت ساقطند، و در هيچ موقفى از مواقف آن روز نمى ايستند، و هيچ مرحله اى از مراحل آنجا را طى نمى كنند، مگر آنكه رحمت الهى شامل حالشان است، و از فزع آن روز ايمنند (و هم من فزع يومئذ امنون )،#نمل_۸۹ و هيچ مشهدى از مشاهد جنت را شهود نمى كنند، و به هيچ نعمتى از نعمت هايش متنعم نمى شوند، مگر آنكه در همان حال پروردگار خود را مشاهده مى كنند، چون نظر به هيچ چيز نمى كنند، و هيچ چيزى را نمى بينند، مگر از اين دريچه كه آيت خداى سبحان است، و معلوم است كه نظر كردن به آيت از آن جهت كه آيت است عينا نظر كردن به صاحب آيت يعنى خداى سبحان است .
🔸با اين بيان جواب از ايرادى كه به انحصار مستفاد از تقدم (الى ربها) بر كلمه (ناظره ) شده، روشن مى شود، و آن اشكال اين است كه از اين تقدم استفاده مى شود كه اين طايفه غير از پروردگار خود چيزى را نمى بينند، با اينكه مسلما نعمت هاى بهشتى را مى بينند،
جوابش اين شد كه اينان به خاطر آنكه محجوب از پروردگار خود نيستند، نظرشان به هر چيزى به عنوان آيت خداست، و آيت بدان جهت كه آيت است محجوب از صاحب آيت نيست، و خودش بين ناظر و او حاجب نمى شود، پس نظر كردن به آيت عينا نظر كردن به صاحب آيت است، و اين طايفه در حقيقت جز به پروردگار خود نظر نمى كنند.
🔸مفسرين ديگر از اين اشكال جواب ديگرى داده اند و آن اين است كه: مقدم آمدن (الى ربها) براى افاده حصر نيست بلكه تنها براى رعايت قافيه آخر آيات است، و بر فرض هم كه براى افاده حصر باشد، نظر كردن به غير خدا در جنب نظر كردن به خدا نظر شمرده نمى شود، و بر فرض هم كه شمرده شود منظور آيه نظر كردن به خداى تعالى در بعضى از احوال است ، نه در همه احوال، و اين جواب خالى از تكلف نيست، چون بدون هيچ دليلى آيه را تقييد كرده. علاوه بر اين ، پاسخ اين معنا نمى شود كه آيه شريفه رويت و نظر را به وجه نسبت داده، نه به ديدگان ، و نفرمود: (عيون - و يا ابصار - اليربها ناظره )، از اين هم كه بگذريم نفرموده: وجوه اهل بهشت گاهى ناظر به خداست، و گاهى به نعمت هاى بهشتى، بلكه وجوه آنان دائما به سوى خداى تعالى است.
__________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a