eitaa logo
تفسیر المیزان
9.8هزار دنبال‌کننده
173 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸در الدر المـنـثـور اسـت كـه: ابـن مـردويه از ابى سعيد خدرى روايت كرده كه گفت: سوره نـسـاء كـوتـاه، هـفـت سـال بـعـد از سـوره نـسـائى كـه جـنـب سـوره بـقـره اسـت نازل گرديد. مؤلف: منظور از سوره نساء كوتاه، همين سوره است. و در هـمـان كـتـاب آمـده كـه مالك، شافعى، عبد الرزاق، (در كتاب المصنف)، احمد، عبد بن حـمـيـد، بخارى، مسلم، ابو داوود، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، ابن جرير، ابن منذر، ابو يعلى، ابن مردويه، و بيهقى، (در كتاب سنن خود) همگى از پسر عمر روايت كرده اند كه خـود او گـفـت: هـمـسـر خـود را در حـال حـيـض طـلاق دادم، و جـريـان را بـراى رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم گـفـتم، حضرت در خشم شد و فرمود: بايد بـرگـردى و او را نـگـه بـدارى تـا از حـيض پاك شود، و دوباره حيض ببيند و باز پاك شـود، آن وقـت اگـر خـواسـتـى طـلاقـش دهـى، يـعـنـى در حال طهارتش و قبل از آنكه با او عمل زناشويى انجام دهى طلاق بدهى، اين است آن عده اى كـه خـداى تـعـالى دربـاره اش فـرمـود:(فـطـلقـوهـن لعـدتـهـن )، آن گـاه رسـول خـدا صـلى اللّه عليه و آله و سلم آيه را اينطور خواند كه: (يا ايها النبى اذا طلقتم النساء فطلقوهن فى قبل عدتهن. مؤلف: اينكه آيه را (فى قبل عدتهن نقل كرده)، قرائت خود ابن عمر است، و در قرآن كريم  آمده. و در هـمـان كـتـاب آمـده كـه ابـن مـنـذر، از ابـن سـيـريـن نقل كرده كه درباره جمله (لعل اللّه يحدث بعد ذلك امرا) گفته: اين جمله درباره حفصه دخـتـر عـمر نازل شد كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم او را يكبار طلاق داد، و آيـه شـريـفـه (يـا ايـهـا النـبـى اذا طـلقـتـم النـسـاء... يـحـدث بـعـد ذلك امـرا) نـازل شـد، و بـه رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلم دستور داد كه به طلاق خود رجوع كند. و در كـافى به سند خود از زراره از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود: هر طـلاقـى كـه بر طبق سنت و يا بر عده نباشد اعتبار ندارد. 🔸ادامه دارد1⃣👇
🔹ادامه 👇 🔸زراره اضافه كرده كه به امام باقر عرض كردم (طلاق سنت ) و (طلاق عده) را برايم تفسير كن، فرمود: اما طلاق سـنـت ايـن اسـت كه مردى كه مى خواهد همسرش را طلاق دهد، او را زير نظر بگيرد تا حيض شـود، و سپس از حيض پاك گردد، آنگاه بدون اينكه با او جماع كرده باشد يك بار طلاق دهـد، و دو نـفر را هم بر طلاق دادن خود شاهد بگيرد، و سپس زير نظرش داشته باشد تا دو بـار خـون حـيـض بـبيند و پاك شود، كه اگر براى بار سوم خون ببيند، عده اش تمام شـده، و رابـطـه زوجـيـت بـيـن آن دو بـه كلى قطع گرديده، به طورى كه اگر بخواهد دوبـاره بـا او ازدواج كـنـد، مـثـل ساير مردان اجنبى خواستگارى است از خواستگاران، اگر خـواسـت مـى تـواند با او ازدواج كند، و اگر نخواست نمى كند، و در آن مدت كه او را زير نـظـر داشـت تـا از عـده در آيـد، نـفـقه و سكنايش را بايد بدهد، و نيز در آن مدت اگر مرد بـمـيـرد، زن (مـطـلقـه در عده اش) از او ارث مى برد، و اگر زن بميرد، مرد از او ارث مى بـرد، ولى بـعد از تمام شدن عده نه ديگر نفقه اى هست، و نه ارثى. سپس فرمود: و اما طلاق عده كه خداى تعالى درباره اش فرمود: (فطلقوهن لعدتهن و احصوا العده )، چنين است كه اگر مردى از شما خواست همسرش را طلاق عده دهد، بايد او را زير نظر بگيرد تا حـيـض شود، و سپس از حيض در آيد، آنگاه يكبار طلاقش دهد، بدون اينكه بعد از پاك شدن با او جماع كرده باشد، و دو نفر شاهد عادل هم گواه بر طلاق بگيرد، و اگر خواست همان روز يـا بـعـد از چـنـد روز البـته قبل از آنكه همسرش حيض ببيند، به او رجوع كند، و بر رجـوع خـود شـاهـد هـم بـگيرد، و با او جماع كند، و نزد خود نگه بدارد، تا حيض ببيند، و بعد از حيض ديدن و از حيض خارج شدن، يـكـبـار ديـگـر طلاقش دهد، بدون اينكه با او جماع كرده باشد، و شاهد هم بر طلاق دادنش بـگـيـرد، و بـاز هر وقت خواست البته تا قبل از حيض ديدن به او رجوع كند، و بر رجوع خـود شـاهـد هم بگيرد، و بعد از رجوع با او جماع كند، و نزد خود نگهدارى كند، تا براى بـار سـوم حـيـض بـبـيـنـد، و چـون از حـيـض خـارج شـد، قـبـل از آنـكه با او جماع كرده باشد طلاقش دهد، و بر طلاق دادنش گواه هم بگيرد، در اين صـورت ديـگـر رابـطـه زنـاشـويـى بـين او و همسرش به كلى قطع شده، و ديگر نمى تـوانـد در عـده به او رجوع كند، (و يا در خارج عده او را عقد كند)، مگر بعد از آنكه آن زن با مردى ديگر ازدواج بكند، اگر او طلاقش داد آن وقت مى تواند دوباره عقدش كند. زراره مـى گـويـد: شـخصى پرسيد: اگر زن از كسانى باشد كه هيچ خون نمى بيند چه بايد كرد؟ فرمود مثل چنين زنى را بايد به طلاق سنت طلاق داد. و صاحب قرب الاسناد به سند خود از صفوان روايت كرده كه گفت: من شنيدم از امام صادق عليه السلام كـه مـردى بـه خـدمـتش آمد، و اين مسأله را پرسيد كه من همسرم را در يك مـجـلس سه بار طلاق دادم، فرمود اعتبار ندارد، آنگاه فرمود مگر كتاب خدا را نمى خوانى كه مى فرمايد (يا ايها النبى اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن و احصوا العده و اتقوا اللّه ربكم لا تخرجوهن من بيوتهن و لا يخرجن الا ان ياتين بفاحشه مبينه ). آنـگـاه فـرمـود: آيـا نـمـى بـيـنـى كـه مـى فـرمـايـد: (لعـل اللّه يـحـدث بـعـد ذلك امرا) و سپس فرمود: هر چيزى كه مخالف كتاب خدا و سنت باشد، بايد به كتاب خدا و سنت برگردانده شود. و در تـفسير قمى در معناى جمله (لا تخرجوهن من بيوتهن و لا يخرجن الا ان ياتين بفاحشه مبينه)، فرموده : اين عمل براى مرد حلال نيست، كه زنش را بعد از آنكه طلاق داد - و در مـدتـى كـه مـى تـوانـد بـه او رجـوع كـند - از خانه خود خارج سازد، و بر خود زن نيز حلال نيست كه از خانه شوهرش بيرون رود، مگر آنكه زن گناهى آشكار مرتكب شود كه در آن صورت مرد مى تواند او را بيرون كند. و كلمه  به معناى آن است كه زن نامبرده يا زناكار باشد و يا از خانه شوهر سـرقـت كـنـد، و يـكـى هـم از مـصـاديـق فاحشه سليطه شدن بر شوهر است، كه اگر زن طلاقى يكى از اين اعمال را مرتكب شود، مرد مى تواند او را از خانه خود خارج سازد. و در كافى به سند خود از وهب بن حفص، از يكى از دو امام صادق و باقر عليهماالسلم روايـت آورده كـه دربـاره زن طلاقى كه در عده است فرموده: عده اش را در خانه اش نگه مـى دارد، و در آن ايـام زيـنـت خـود را بـراى شـوهـرش ظـاهـر مـى سـازد، (لعـل اللّه يـحـدث بـعـد ذلك امـرا) تـا شـايـد خـداى تـعـالى دوبـاره مـحـبـت وى را در دل شوهرش بيفكند، و نفرت و كينه او را از دل شوهرش بيرون سازد. مؤلف: در ايـن مـعـانـى و مـعـانـى جـمـله جـمـله دو آيـه مـورد بـحث روايات ديگرى از ائمه اهل بيت عليهم السلم رسيده است. 🔸ادامه دارد2⃣👇
🔹ادامه 👇 🔸چند روايت درباره تقوى، توكل و كفايت خداوند، در ذيل آيه شريفه: (و من يتق الله يجعل له مخرجا...) و بـاز در آن كـتـاب بـه سـنـد خود از معاويه بن وهب، از امام صادق عليه السلام روايت آورده كـه فـرمود: كسى كه خداى تعالى سه به او داده باشد، از سه چيز ديگرش دريغ نمى دارد: كسى كه توفيق دعايش داده باشند از اجابت دعايش دريغ نمى دارند، و كسى كه تـوفـيـق شكرش دادند از زيادتر كردن نعمتش دريغ نمى دارند، و كسى كه نعمت توكلش دادند از موهبت كفايتش مضايقه نمى كنند. آنـگـاه فـرمـود: آيـا كـتـاب خـداى را خـوانـده اى كـه مـى فـرمـايـد: (و مـن يـتـوكـل عـلى اللّه فـهـو حـسـبـه - كـسـى كـه بـر خـدا توكل كند) او وى را كافى خواهد بود، (لئن شكرتم لازيدنكم - به طور قطع اگر شكرگزارى كنيد نعمتتان را زياد مى كنم )، (و ادعونى استجب لكم - بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را). و نـيـز در هـمـان كـتـاب بـه سـنـد خود از محمد بن مسلم روايت آورده كه گفت : از امام صادق عليه السلام از كـلام خـداى عـزوجـل پـرسـيـدم كـه مـى فـرمـايـد: (و مـن يـتـق اللّه يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب )، فرمود: يعنى در دنيايش به او اين چنين رزق مى دهد. و در الدر المـنـثور است كه : عبد بن حميد و ابن جرير و ابن ابى حاتم، از سالم بن ابى الجعد، روايت كرده اند كه گفت: اين آيه، يعنى آيه (و من يتق اللّه...) درباره مردى از قـبـيـله اشـجع نازل شد كه دچار فقر و بلايى شده بود، دشمن پسرش را اسير گرفته بـود، نـزد رسـول خـدا صـلى اللّه عليه و آله و سلم شد، حضرت فرمود: (اتق اللّه و اصبر - از خدا بترس و صبر كن) و پس از چندى پسرش ‍ كه اسير شده بود برگشت، خداى تعالى آزادش كرد، به خانواده اش ملحق شد، در بين راه به چند راس بز دست يافته بـود، آنـهـا را هـم آورده بـود، و جـريـان را بـه حـضـور رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم عرضه داشت، در همين بين خداى تعالى اين آيه را نازل كرد، حضرت فرمود: آن برها مال خودت باشد. و بـاز در هـمان كتاب است كه ابو يعلى و ابو نعيم و ديلمى، از طريق عطاء بن يسار، از ابـن عـبـاس روايـت كرده اند كه گفت : رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در تفسير آيه (و من يتق اللّه يجعل له مخرجا) فرمود: يعنى از شبهه هاى دنيا و از سكرات مرگ و از شدائد روز قيامت برايش مخرجى قرار مى دهد. و نـيـز در همان كتاب است كه حاكم (وى حديث را صحيح دانسته )، و ابن مردويه و بيهقى، از ابـوذر روايـت كـرده اند كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم آيه (و من يتق اللّه يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب) را تلاوت كرد، و آن قدر تكرار كرد تـا چـرتـش گـرفـت، و آنـگـاه فـرمود: اى ابوذر اگر تمامى مردم به اين آيه تمسك مى كردند، خدا همه شان را كفايت مى كرد. و نـيـز در همان كتاب آمده كه ابن ابى حاتم و طبرانى و خطيب، از عمران بن حصين ، روايت كـرده اند كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه اميد خود را از خلق بريد، و همه اميدش را به خدا بست، خدا هر مونه از مونه هايش را كفايت مى كند، و از جـايـى كـه خـود او احـتـمـالش را هـم نـدهـد روزى مى دهد، و كسى كه همه اميدش به دنيا باشد، خدا او را به همان دنيا واگذار مى نمايد. و نـيـز آمـده كـه: ابـن ابـى حـاتـم، از ابـن عـبـاس، و او بـدون واسـطـه از رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله و سلم روايت كرده كه فرمود: هر كس ‍ دوست مى دارد نـيـرومـنـدتـريـن مـردم بـاشـد، بـر خـدا تـوكـل كـنـد، و هـر كـس مـيـل دارد بـى نـيـازتـريـن مردم باشد، بايد به آنچه در دست خدا دارد، اعتمادش بيشتر از آنـچـه در دسـت خـود دارد بـوده بـاشـد، و كـسـى كـه ميل دارد محترم ترين مردم باشد از خدا بترسد. مؤلف: در سـابـق در ذيـل بـحـث پـيـرامـون همين آيات مورد بحث معنايى براى اين گونه روايات كرديم. چند روايت ديگر درباره طلاق زنان عده، نفقه آنها و... و در كـافى به سند خود از حلبى، از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: عده زنى كه حيض نمى بيند، و مستحاضه اى كه خونش قطع نمى شود، سه ماه است، و عده زنى كه حيض مى بيند، ولى حيضش منظم نيست، سه نوبت حيض ديدن و پاك شدن است. حـلبـى مـى گـويـد: از آن جناب معناى جمله (ان ارتبتم) را پرسيدم، و عرضه داشتم: مـنـظـور از ايـن شـك و ريـبـه چـيـسـت؟ فـرمـود: حـيـضـى كـه بـيـشـتـر از يـك مـاه طول بكشد ريبه است، و صاحبش بايد سه ماه عده نگه دارد، نه اينكه معيار را حيض ديدن قرار دهد (تا آخر حديث). و نـيـز در همان كتاب به سند خود از محمد بن قيس از امام ابى جعفر عليه السلام روايت آورده كه فرمود: عده زن حامله اى كه مطلقه شده وضع حملش است، و بر همسر او است كه در اين مدت نفقه او را به طور معروف و معمول بدهد تا فرزندش را بزايد. 🔸ادامه دارد3⃣👇
🔹ادامه دارد👇 🔸و نـيـز در آن كـتـاب به سند خود از ابى الصباح كنانى از ابى عبداللاهّمام صادق عليه السلام روايـت كـرده كـه گـفـت : هر گاه مردى همسرش را كه آبستن است طلاق دهد، بايد نفقه او را بپردازد، تا فرزند به دنيا آيد، همين كه فرزندش را زائيد مزد شير دادنش را مـى دهـد، و نـبـايـد بـه او ضـرر بـزنـد، مـگر آنكه زن شيردهى پيدا شود كه مزد كمترى بـگيرد، اگر مادر طفل حاضر شد به آن مزد كمتر فرزندش را شير دهد البته او مقدم بر بـيـگانه است، چون مادر كودك است، لذا تا روزى كه بچه از شير گرفته مى شود مزد مى گيرد و شير مى دهد. و صـاحـب كـتـاب فـقـيـه بـه سـنـد خـود از ربـعـى بـن عـبـداللّه و فـضـيـل بن يسار، از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه در تفسير جمله (و من قدر عليه رزقه فلينفق مما اتيه اللّه) فرمود: اگر به مقدارى كه از گرسنگى نميرد به او داد، و جامه اش را هم تاءمين كرد، كه هيچ، و گرنه بايد (حاكم شرع ) بين شوهر و زن طلاقى اش جدايى بيندازد. مؤلف: اين روايت را صاحب كافى هم به سند خود از ابى بصير از آن جناب روايت كرده. و در تفسير قمى در ذيل جمله (و اولات الاحمال اجلهن ان يضعن حملهن)، آمده كه: زن حامله اگـر مـطلقه شد، سرآمد عده اش ‍ همان وقتى است كه بزايد، و آنچه در شكم دارد بگذارد، حـتـى اگـر بين طلاق و زائيدنش يك روز فاصله شود، پس بعد از زائيدن و پاك شدن مى تواند شوهر كند و هـمـچ نـيـن بـه عـكـس، اگـر بـيـن طـلاق و زائيـدن نـه مـاه طـول بـكـشـد، عـده اش نـه مـاه اسـت، و نـمـى تـوانـد شـوهـر كـنـد، مـگـر بـعـد از وضـع حمل. و در كـافـى بـه سـنـد خود از عبد الرحمان بن حجاج از ابى الحسن عليه السلامدروايت كـرده كـه گـفـت: مـن از آن جـنـاب از زن آبـستنى سوال كردم كه شوهرش طلاقش داده، و او بـچـه اش را سـقـط كـرده، آيـا عـده اش بـا سـقط جنين تمام شده يا نه؟ و اگر سقط به صورت مضغه باشد چطور؟ فرمود: هر چه را كه انداخته باشد، در صورتى كه مشخص بـاشـد كـه همان حمل است كه انداخته، چه تمام باشد و چه ناقص، عده طلاقش همان سقط است، و در عده طلاق لازم نيست خلقت بچه اى كه مى آورد تمام شده باشد. و در الدر المـنـثـور اسـت كه ابن منذر از مغيره روايت كرده كه گفت من به شعبى گفتم نمى تـوانـم گـفتار على بن ابى طالب را بپذيرم، كه گفته است: عده زن شوهر مرده آخر دو اجـل اسـت. شـعـبـى گـفـت: اتـفاقا نه تنها بايد آن را بپذيرى، بلكه مانند روشن ترين مـطـالبى كه پذيرفته اى، بايد بپذيرى، براى اينكه همين على بن ابى طالب بارها فـرمـود: آيـه شـريـفـه (و اولات الاحـمـال اجـلهن ان يضعن ح ملهن، تنها مربوط به زنان مطلقه است. و نـيـز در الدر المنثور است كه عبد الرزاق، از عبيد اللّه بن عبداللّه بن عتبه، روايت كرده كه گفت: ابو عمرو بن حفص ابن مغيره با على بن ابى طالب به سفر يمن رفت، از يمن نـامـه اى به همسرش فاطمه دختر قيس نوشت، كه من تو را طلاق داده ام (و اين سومين بار بـود كـه او را طـلاق داد) و بـه هـشـام و عباس بن ابى ربيعه نوشت كه نفقه او را بدهند، فاطمه آن نفقه را اندك شمرد و اعتراض كرد، نام بردگان به او گفتند: به خدا سوگند تـو اصـلا نـفـقـه نـدارى مـگـر ايـن كـه حـامـله بـاشـى، كـه نـيـسـتـى، فـاطـمـه نـزد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) رفت، و مسأله خود را با آن جناب در ميان نهاد، رسـول خـدا (صـلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: تو نفقه نمى برى. از آن جناب اجازه خواست تا از منزل شوهرش منتقل شود، و حضرت اجازه اش داد. مـروان نـزد فـاطـمه فرستاد، و جريان او را پرسش نمود، فاطمه جريان را براى مروان شرح داد، مروان گفت: من تاكنون چنين چيزى نشنيده ام، مگر از يك زن، و ما با اين حرفها حـاضـرنـيـسـتيم ناموس خود را رها كنيم، اين مطلبى است كه هيچ يك از مردم حاضر به آن نيستند، و خلاصه تو بايد همچنان در خانه شوهرت بمانى، فاطمه گفت: حاكم بين من و شـمـا كـتاب خداست، و خداى تعالى فرموده: (و لا يخرجن الا ان ياتين بفاحشه مبينه )، تـا رسـيـد بـه ايـنـجـا كـه مـى فـرمـايـد: (لا تـدرى لعـل اللّه يـحـدث بـعد ذلك امرا)، آنگاه فاطمه گفت : اين حكم براى زنانى است كه ممكن اسـت شـوهرانشان در ايام عده پشيمان شده، دوباره به زنان خود برگشته، بخواهند با آنان زندگى كنند، و اين بار سوم است كه همسر من مرا طلاق داده، ديگر منتظرى چه حادثه اى حـادث شـود چـطـور وقـتـى سـخن از نفقه مى شود مى گوييد: چون حامله نيست نفقه نمى بـرد، و وقتى سخن از آزادى مى شود مى گوييد: نه بايد در خانه حبس باشد، براى چه حبسش مى كنيد. ادامه دارد4⃣👇
🔹ادامه👇 🔸حكم خدا اين است كه وقتى كسى بخواهد همسر خود را طلاق دهد، او را زير نظر بگيرد، تا حـيـض شود، و از حيض پاك گردد، آنگاه يك بار طلاق دهد، در صورتى كه حيض مى بيند سه بار بايد حيض ببيند، و اگر حيض نمى بيند عده اش سه ماه است، و اگر حامله باشد عده اش وضع حمل او است، و اگر شوهر در ايام عده خواست رجوع كند مى تواند رجوع كند، و دو شـاهـد هـم بـر رجـوع خـود بـگـيرد، همچنان كه خداى تعالى فرمود: (و اشهدوا ذوى عدل منكم)، و اين دو شاهد را هم در هنگام طلاق دادن بگيرد، و هم هنگام رجوع كردن. حال اگر در ايام عده رجوع كرد كه همسر او است، و شوهرش دو بار ديگر مى تواند او را طلاق دهد، و اگر رجوع نكرد، تا عده اش ‍ سر آمد، ديگر نمى تواند رجوع كند، بلكه با هـمـان يـك طـلاق رابـطـه اش بـه كلى قطع شده، و زن اختيار خود را دارد كه با چه كسى ازدواج بكند، با شوهر سابقش و يا با غير او. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
💢معرفی کانال بررسی حجاب از منظر کارشناسان مذهبی و اندیشمندان جهان اسلام 🛑برای دیدن نکات ناب در مورد به آدرس زیر دعوتید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/1873543463Cbca5fd4ebf
🌺 تفسیر آیات9⃣الی2⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات 🔸و چـه بـسـيـار قريه ها كه مردمش از دستورات پروردگارشان سرپيچى كردند و فرمان پـيـامـبـران او را گـردن نـنـهـادنـد در نتيجه ما آنها را به حساب سختى محاسبه نموده به عذابى عجيب گرفتار كرديم8⃣ 🔸آن مردم و بال سرپيچى هاى خود را چشيدند و عاقبت امرشان خسران شد9⃣ 🔸تـازه ايـن عـذاب و خـسـران دنـيـاى آنان بود و خداى تعالى براى آخرت آنان عذابى سخت تـهـيه ديده، پس اى خردمندان از مؤمنين از خدا بترسيد، چون خداوند چيزى كه مايه تذكر شما است بر شما نازل كرده🔟 🔸رسـولى فـرسـتـاده تـا آيـات خـدا را براى شما بخواند، آياتى كه روشن است، تا خدا آنـهـايى را كه ايمان آورده و اعمال صالح مى كنند از ظلمت ها به سوى نور بيرون كند. و كـسـى كـه بـه خـدا ايـمـان مـى آورد و عـمـل صـالح مـى كـنـد خـدا او را بـه بـهـشـت هـايـى داخـل مـى كـند كه نهرها از زير درختانش جارى است بهشت هاى جاودانه كه ايشان تا ابد در آن خواهند بود و خدا چه نيكو كرده است رزق چنين كسان را1⃣1⃣ 🔸خـدايـى كـه هـفـت آسـمـان و از زمـيـن هـم مـثـل آن را بـيـافـريد و امر او در بين آنها پيوسته نازل مى شود تا معلوم گردد كه خدا بر هر چيزى توانا است وخداى تعالى به هر چيزى احاطه علمى دارد 2⃣1⃣ ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات 9⃣الی2⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيات 🔸ايـن آيـات موعظه و تهديد و بشارت است، و با اين اندرزها توصيه به تمسك به احكام خدا را تأكيد مى كند، و يكى از آن احكام همان احكام طلاق و عده است، و در قرآن كريم هيچ تـوصـيـه اى دربـاره هـيـچ حكمى به قدر احكام راجعه به زنان تأكيد نشده، و اين نيست مگر به خاطر اينكه دنبال اين احكام و اين توصيه ها خبرى هست. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 8⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و كـايـن مـن قـريـه عـتـت عـن امـر ربها و رسله فحاسبناها حسابا شديدا و عذبناها عذابا نكرا8⃣ 🔸راغـب مى گويد: مصدر  كه فعل از آن مشتق است، به معناى سرباز زدن از اطـاعـت اسـت. و بـنابه گفته راغب كلمه  قريب المعناى با استكبار است. و نيز دربـاره كـلمـه  گـفته: اين كلمه به معناى زيركى و تيزهوشى و سياستمدارى اسـت، و نيز به معناى پيشامد بسيار دشوارى است كه در انظار غير معروف و غير معمولى باشد. و مراد از آن در خصوص آيه شريفه معناى دوم است. و در مجمع البيان گفته: نكر به معناى منكر و كار بسيار زشتى است كه نظيرش از كسى ديده نشده باشد. و مـراد از ، اهـل قـريـه اسـت، كـه بـه نـحـو مـجـاز از اهـل قـريـه بـه قـريـه تـعـبـيـر مـى كـنـنـد، نـظـيـر آيـه (و اسـئل القريه )، كه منظور سوال از اهل قريه است، و جمله (عتت عن امر ربها و رسله) اشـاره اسـت به اينكه اهل قريه به خدا كفر ورزيدند و مرتكب شرك شدند، و كفر ديگرى به رسولان خدا ورزيدند و دعـوت آنـان را تكذيب كردند، علاوه بر اين، به خدا كفر ورزيدند و شرايع او راترك كـردنـد، و بـه رسـولان او كـفـر ورزيدند و ولايت آنان را نپذيرفتند، با اينكه مامور به ولايـت آنـان بـودنـد، هـمـچـنـان كـه نـظـيـر ايـن مـعـنـا در آيـه (و اطـيـعـوا اللّه و اطـيـعـوا الرسول فان توليتم فانما على رسولنا البلاغ المبين) گذشت مقصود از شدت حساب در جمله (فحاسبناها حسابا شديدا) و شدت حساب در جمله (فحاسبناها حسابا شديدا) عبارت است از سخت گيرى در حساب، و بـه اصـطـلاح مـته به خشخاش ‍ گذاشتن، به منظور پاداش يا كيفر تمام و دقيق دادن، كـيـفـر و پـاداشـى كـه مـو بـه مـو بـا وضـع صـاحـب عـمـل تـطـبـيـق كـنـد. و مـراد از ايـن حـسـاب، حـسـاب دنـيـا اسـت، نـه حـسـاب آخـرت، بـه دليـل ايـنـكـه در جـاى ديـگـر مـى فرمايد: (و ما اصابكم من مصيبه فبما كسب ت ايديكم و يـعـفـوا عـن كـثـيـر)، و نـيـز مـى فـرمـايـد: (و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض و لكن كذبوا فاخذناهم بما كانوا يكسبون ). پـس آنـچـه مـصـيـبـت بـه انـسـان مـى رسـد - البـتـه آنچه كه در نظر دين مصيبت است - مـعـدل و نـتـيـجـه مـحـاسـبـه اعـمـال آدمـى اسـت، و خـداى تـعـالى از بـسـيـارى از اعـمـال عفو نموده، مسامحه و سهل انگارى مى كند، و مته به خشخاش نمى گذارد، بلكه از اين سخت گيرى در مورد مستكبرين صرفنظر ننموده، آنهايى كه عارشان مى آيد امر خدا و رسـولان خـدا را اطـاعت كنند، حسابشان را سخت مى گيرد، و هيچ يك از گناهانشان را از قلم نمى اندازد، در نتيجه عذابى مى كند كه بى سابقه و ناشناخته باشد. و مـعـنـاى آيه اين است كه: چه بسيار قريه ها كه اهلش از امر پروردگارشان گردنكشى نموده، از اطاعت پيامبر خود استكبار ورزيدند، و در نتيجه ما حساب شديدى از آنها كشيديم، و در مـحـاسـبه اعمالشان به سختى مناقشه كرديم، و در آخر به عذابى سخت مبتلاشان نموديم، عذابى كه معهود نبود و سابقه نداشت، و آن عبارت بود از انقراض نسلشان در دنيا. و ايـنـكـه بـعـضـى از مـفـسـريـن گـفـتـه انـد: مـراد عـذاب آخـرت اسـت، و اگـر بـا فعل ماضى عذبنا تعبير كرده، از نظر تحقق و حتميت وقوع بوده، سخن درستى نيست. ايـن را هـم بـگـوييم كه در جمله (فحاسبناها حسابا شديدا و عذبناها) التفاتى از غيبت (عـتـت عـن امر ربها) به تكلم بكار رفته، در اول آيه، خداى تعالى غايب فرض شده، و در آخـر خـود خـدا گوينده شده است، و نكته اين التفات اين است كه بر عظمت عذاب دلالت كند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 9⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فذاقت وبال امرها و كان عاقبه امرها خسرا9⃣ 🔸مـراد از ايـنـكـه فـرمـود: (اهـل قـريـه وبـال امـر خـود را چـشـيـدنـد)، ايـن اسـت كـه و بـال همان عتو و استكبار خود را چشيدند، و معناى آيه اين است كه عقوبت عتو و استكبارشان بـه ايـشـان رسـيـد، و عـاقـبـت عتو خسارت است، پس در حقيقت اطاعت را فروخته و عتو را در عوض گرفتند، و سود اين معامله شان همان خسران گرديد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 🔟سوره از تفسير شریف المیزان 🔰اعد اللّه لهم عذابا شديدا🔟 🔸ايـن جـمـله از كـيـفـر آخـرت آنان خبر مى دهد، همچنان كه جمله (فحاسبناها حسابا شد يدا و عذبناها عذابا نكرا فذاقت وبال امرها)، از كيفر دنيايى آنان خبر مى داد، واگر جمله مورد بـحـث را بـا واو عـاطـفـه عـطـف بـه مـا قـبـل نـنـمـوده، آن را از مـا قـبل جدا ساخت، براى اين بود كه اين جمله در مقام پاسخ از سوالى بود كه ممكن است به ذهـن كـسـى در آيـد، و گـويـا شـنـونـده بـعـد از شـنيدن جمله (و كان عاقبه امرها خسرا)، پـرسـيـده مـنظور از خسران چيست ؟ فرموده : اين است كه خدا برايشان عذابى سخت فراهم كرده است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ادامه تفسیر آیه🔟 سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فـاتـقـوا اللّه يـا اولى الالبـاب الذيـن امـنـوا قـد انزل اللّه اليكم ذكرا🔟 🔸اين قسمت از آيه مورد بحث نتيجه گيرى از خطاب قبلى است، به مؤمنين مى فرمايد: بايد بـر حذر باشيد و نفستان را از اينكه در مقابل امر پروردگارتان عتو و استكبار كند، و از اطـاعـت او شـانـه خـالى نـمـايـد، جـلوگـيـرى كـنـيـد، تـا وبال عتو و خسران عاقبت كه به اهل آن قريه ها رسيد به شما نرسد. تقواى خدا و بيم از وبال عتو و استكبار در برابر او مـقـتـضـاى عقل و نقل است و در ايـن جـمـله مؤمنـين را اولى الالباب (خردمندان) خوانده، فرموده : (فاتقوا اللّه يا اولى الالبـاب الذيـن امـنـوا) يـعـنـى حـال كـه وضـع اهـل قريه ها چنين شد، پس شما از خدا بترسيد، اى خردمندانى كه ايمان آورده ايد. و منظور از ايـن تـعـبـيـر اين بود كه از عقل مؤمنين كمك بگيرد تا تقوايى كه از آنان خواسته محقق شود، چون وقتى مؤمنين بشنوند كه مردمى از امر پروردگارشان است كبار ورزيدند و به حـسـاب سـخـتـى مـحـاسـبـه، و بـه عذاب نكرى و بى سابقه اى گرفتار شدند، و وقتى بـفهمند كه عاقبت استكبار خسران است، بعد بشنوند كه اين سرنوشت مخصوص يك قوم و دو قوم نبوده، بلكه هر قومى كه آنچنان بوده اند، به اين چنين سرنوشتى دچار شده اند، عـقـلشـان حـكـم مـى كـنـد بـه ايـنـكـه عـتـو و اسـتـكـبـار از امـر خـدا، در حـقـيـقـت بـه اسـتـقـبـال عـذاب شـديد خدا رفتن است، و به همين جهت ايشان را هشدار مى دهد، و عقلشان را بـيـدارتـر مـى سازد تا به حكم عقلشان به تقوى گرايند، مخصوصا مؤمنينى كه خداى تـعـالى بـرايـشـان كـتـابـى تـذكـرآور فـرسـتـاده، آن چـه نـفـعشان هست معين و آنچه به ضـررشـان هـسـت تـذكـر داد، و بـه سـوى حـق و طـريـق مـسـتـقـيـم هـدايـتـشـان كرده، ديگر عقل آنان به هيچ وجه اجازه نمى دهد از چنين هدايتى منحرف گشته، راه آن قوم را بروند، و به سرنوشت آنان دچار گردند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔸رسولا يتلوا عليكم ايات اللّه مبينات...1⃣1⃣ 🔸ايـن آيـه عـطـف بـيـان اسـت بـراى كـلمـه ، و مـمـكـن هـم هـسـت بـدل از آن كـلمـه بـاشـد. پـس مـراد از ذكـرى كـه خـدا نـازلش كـرده، هـمـان رسـول اسـت و اگـررسـول را ذكـر نـامـيـده، بـه خـاطـر آن اسـت كـه رسـول وسـيله تذكر است، خدا و آيات او و راه دعوت به سوى دين حق را يادآورى مى كند، مـنـظـور از رسـول شـخـص خاتم الانبياء محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم است، و ظاهر جمله (يتلوا عليكم ايات اللّه مبينات)، اين معنا را تأييد مى كند، و بنابراين، مراد از انـزال رسـول، بـعـثـت او از نـاحيه عالم غيب، و ظهور او براى بشر به عنوان رسالت از نـاحـيـه خـداسـت، بـعـد از سـال هـا كـه از چـنـيـن نـعـمـتـى بـى بـهـره بـودنـد، و احـتـمال رسيدن به آن را هم نمى دادند، همچنان كه درباره خلقت آهن هم اين تعبير را آورده و فـرمـوده: (و انـزلنـا الحـديـد)، و مـعـلوم اسـت كـه نمى خواهد بفرمايد آهن را از آسمان انداختيم، بلكه مى خواهد بفرمايد: اين نعمت از ناحيه ما است. و اين تعبير كه در آيه شريفه درباره رسول آمده، صاحب كشاف را بر آن داشته كه كلمه  را بـه جبرئيل تفسير كند، آنگاه منظور از جمله (يتلوا عليكم... - تا آيات روشـن خـداى را بـه روشـنـى بـرايـتـان تـلاوت كـنـد)، ايـن مـى شـود كـه جـبـرئيـل آيات خدا را بر پيغمبر بدان جهت كه رهبر و متبوع شماتلاوت مى كند. ولى ظاهر جمله (يتلوا عليكم...) غير اين معنايى است كه صاحب كشاف گفته. ايـن احـتـمـال هـم هـسـت كـه كـلمـه  بـا فـعـلى تـقـديرى منصوب شده باشد، و تـقـديـركـلام (ارسل رسولا يتلوا عليكم ايات اللّه) باشد، و مراد از ذكرى كه بر امت نازل شده قرآن كريم و يا احكام و معارف آن باشد. (ليـخـرج الذيـن امنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الى النور) - تفسير اين آيه در آيات نظير آن گذشت. (و من يومن باللّه و يعمل صالحا يدخله جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا) - ايـن قـسـمـت از آيـه كـسـانـى را كـه بـه خـدا ايـمـان آورده عمل صالح انجام دهند، وعده جميل و بشارت به بهشت مى دهد. (قد احسن اللّه له رزقا) - در اين جمله احسان خدا را در آنچه به ايشان روزى كرده مى سـتـايـد، و مـراد از  ايـمـانـى اسـت كـه بـه ايـشـان روزى كـرده، و هـمـچـنـيـن عـمـل صـالحـى كـه تـوفيقش را به ايشان داده، و بهشتى كه در آخرت به ايشان مى دهد. ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از رزق تنها بهشت است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰اللّه الذى خـلق سـبـع سـمـوات و مـن الارض مـثـلهـن يتنزل الامر بينهن ...2⃣1⃣ 🔸بـيـانـى اسـت كـه مـضـمـون آيـات قـبـل را كـه هـمـانا مسأله ربوبيت خداى تعالى و بعثت رسـول بـود تأكيد مـى كـنـد، مـى فـرمـايـد خـدايـى بـراى شـمـا رسـول فـرسـتـاده، و ذكـر نـازل كـرده، تـا او را اطـاعـت كـنـيـد و بـه احـكـام ذكـرش عـمل كنيد، و نيز خدايى شما را تهديد كرده به اينكه اگر تمرد كنيد و مخالفتش نماييد، حسابى شديد از شما خواهد كشيد و به عذابى اليم دچار خواهد ساخت، و باز خدايى شما را بـشـارت داده كـه اگر اطاعتش كنيد، به بهشت جاودانتان خواهد برد، كه هفت آسمان و هفت زمين را آفريده، خدايى است قدير و عليم. مـطـالبى كه مى توان در تفسير (جمله اللّه الذى خلق سبع سموات) گفت، در تفسير سوره حم سجده گذشت. مقصود از اينكه خداوند زمينن را مانند آسمان ها هفت تا آفريد و از ظـاهـر جـمـله (و مـن الارض مـثـلهـن ) بـر مـى آيـد كـه مـراد از  مـثـليـت عـددى اسـت، يـعـنـى هـمـانـطـور كـه آسـمـان هـفـت تـا اسـت، زمـيـن هـم مـثـل آن هـفـت تـا اسـت، حـال بـايـد ديـد مـنـظـور از هـفـت تـا زمـيـن چـيـسـت؟ در ايـن باب چند احـتـمـال هـسـت : اول ايـنكه بگوييم منظور از هفت تا زمين هفت عدد از كرات آسمانى است، كه سـاخـتـمـانش از نوع ساختمان زمينى است كه ما در آن زندگى مى كنيم. دوم اينكه بگوييم مـنـظـور از آن تنها زمين خود ما است، كه داراى هفت طبقه است، كه (چون طبقات پياز) رويهم قـرار دارند، و به تمام كره احاطه دارند، و ساده ترين طبقاتش همين طبقه اولى است كه ما روى آن قـرار داريـم. سـوم اينكه بگوييم منظور از زمين هاى هفتگانه اقليم ها و قسمت هاى هفت گانه روى زمين است، كه (علماى جغرافى قديم) بسيط زمين را به هفت قسمت (و يا قاره) تقسيم كرده اند اين چند وجـه وجـوهـى اسـت كـه هـر يك طرفدارانى دارد، و چه بسا با مراجعه به مطالبى كه در تفسير سوره حم سجده گذشت، بتوان به احتمال چهارم دست يافت. و چه بسا گفته باشند كه مراد از جمله (و من الارض مثلهن)، اين است كه خداى تعالى از زمـيـن چـيـزى خـلق كرده، مثل آسمانهاى هفتگانه، و آن عبارت است از انسان كه موجودى است مركب از ماده زمينى، و روحى آسمانى، كه در آن روح نمونه هايى از ملكوت آسمانى است. و از ظاهر جمله (يتنزل الامـر بـيـنـهـن)، بر مى آيد كه ضمير در آن به كلمه و  هر دو بر مى گردد، و منظور از كلمه همان امر الهى است كه آيه شريفه: (انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون تـفـسـيـرش كـرده، مـى فـرمـايـد امـر خـدا هـمـان كـلمـه ايـجـاد اسـت، و آن وقـت مـنـظـور از تـنـزل امـر بـيـن آسـمـانـهـا و زمـيـن، شـروع كـردن بـه نـزول از مـصـدر امـر بـه طـرف آسـمـانـهـا اسـت كـه از يـكـى بـه سـوى ديـگـرى نـازل مـى شـود تـا بـه عـالم ارضـى بـرسـد، تـا آنـچـه خـداى عـزوجـل اراده كـرده تـكـون يـابـد، چـه اعـيـان موجودات و چه آثار و چه ارزاق و چه مرگ و زنـدگى و چه عزت و ذلت و چه غير اينها، همچنان كه در جاى ديگر قرآن آمده: (و اوحى فـى كـل سـمـاء امـرهـا)، و نـيـز فرموده: (يدبر الامر من السماء الى الارض ثم يعرج اليه فى يوم كان مق داره الف سنه مما تعدون). بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از امر دستورات شرعى است، كه ملائكه وحى آنها را از آسـمـان بـه سـوى رسـول خـدا صـ وحـى مـى كـنـنـد، چـون رسـول خـدا ص در زمـين قرار داشت، ليكن اين مفسرين آيه را بدون هيچ دليلى تخصيص زده اند و كلمه  را منحصر در اوامر تشريعى نموده اند، علاوه براين، ذيل آيه شريفه كه مى فرمايد: (لتعلموا ان اللّه...) با اين تخصيص نمى سازد. (ان اللّه عـلى كـل شـى ء قـديـر و ان اللّه قـد احـاط بـكل شى ء علما) - اين قسمت از آيه يكى از نتائج مترتب بر خلقت آسمانهاى هفتگانه و از زمين مثل آن را ذكر مى كند، و در آن خلقت و امر به خداى تعالى نسبت داده شده و مخصوص آن جناب شده است، و همين طور هم هست، چون هيچ متفكرى كه در مسأله خلقت غور كند، در اين مـعـنـا شـكـى بـرايـش بـاقـى نـمـى مـانـد كـه قـدرت خـداى تـعـالى شامل هر چيز و علمش محيط به هراست، پس بر چنين كسى يعنى بر همه خردمندان مؤمن واجب اسـت كه از مخالفت امر او بپرهيزند، چون سنت اين خداى قدير عليم بر اين جارى شده كه مطيعان اوامرش را پاداش، و اهل عتو و استكبار را مجازات فرمايد، همچنان كه خودش درباره اين سنت فرموده: (و كذلك اخذ ربك اذا اخذ القرى و هى ظالمه ان اخذه اليم شديد). ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸در تـفـسـيـر قـمـى در ذيـل آيـه شـريـفـه (و كاين من قريه)، آمده كه: منظور از قريه اهل قريه است. و در تـفـسـيـر بـرهـان از ابن بابويه نقل شده كه وى به سند خود از ريان بن صلت از حـضـرت رضـا عليه السلام روايت كرده كه در گفتگويش با ماءمون فرموده : منظور از ذكـر، رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم، و مـا اهل آن جناب هستيم، و معنا در كتاب خدا هم آمده، آنجا كه در سوره طلاق فرموده: (فاتقوا اللّه يا اولى الالباب الذين امنوا قد انزل الله اليكم ذكرا رسولا يتلوا عليكم ايات اللّه مـبـيـنـات) كـه در آن منظور از ذكر را رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم دانسته، پـس ذكـر، رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم و مـا اهل بيت او هستيم. و در تـفـسـيـر قـمـى اسـت كـه پـدرم از حسين بن خالد از ابى الحسن رضا عليه السلام بـرايـم حـديـث كـرد كـه وى گـفـت: مـن به آن جناب عرضه داشتم: مرا از معناى كلام خداى عزوجل آنجا كه مى فرمايد: (و السماء ذات الحبك) خبر بده، فرمود: آسمان محبوك به زمين است، آنگاه امام انگشتان خود را در هم كرد و فرمود: اينطور محبوك به زمين است، عرضه داشتم: چـطـور آسـمـان مـحـبوك به زمين است، با اينكه خداى تعالى مى فرمايد: (رفع السماء بـغـيـر عـمـد تـرونـهـا - خـدا آسـمـان را بـدون سـتـونهايى كه به چشم شما بيايد بر افـراشته)، (و معلوم كه از اين آيه بر مى آيد آسمان به زمين تكيه ندارد، پس چگونه شـمـامـى گـوييد آسمان و زمين به هم فرو رفته اند؟) فرمود: سبحان اللّه مگر اين خداى سـبـحـان نـيـسـت كـه مـى فرمايد: (بدون ستونهايى كه به چشم شما بيايد)؟ عرضه داشتم: بله. فرمود: پس معلوم مى شود ستونهايى هست، ولى به چشم شما نمى آيد. عـرضـه داشتم: خدا مرا فدايت كند، آن ستونها چگونه است؟ حسين بن خالد مى گويد: امام عليه السلام كـف دست چپ خود را باز كرد و دست راست خود را در آن قرار داد و فرمود: اين زمين دنيا است، و آسمان دنيا بر بالاى زمين قبه اى است، و زمين دوم بالاى آسمان دنيا، و آسـمـان دوم قـبـه اى اسـت بر بالاى آن، و زمين سوم بالاى آسمان دوم قرار گرفته، و آسـمـان سـوم قـبـه اى اسـت بـر بالاى آن، و زمين چهارم بالاى آسمان سوم است، و آسمان چـهـارم بـر بالاى آن قبه است، و زمين پنجم بالاى آسمان چهارم است، و آسمان پنجم قبه اى است روى آن، و زمين ششم بر بالاى آسمان پنجم است، و آسمان ششم قبه اى است روى آن، و زمين هفتم بالاى آسمان ششم واقع است، و آسمان هفتم قبه اى است بالاى آن، و عرش رحـمـان تبارك و تعالى بر بالاى آسمان هفتم قرار دارد، و اين كلام خداى تعالى است كه مـى فـرمـايـد: (الذى خـلق سـبـع سـمـوات و مـن الارض مـثـلهـن يتنزل الامر بينهن ). و امـا مـنـظـور از صـاحـب امـر، رسـول خـدا صـلى اللّه عـليه و آله و سلم و وصى بعد از رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است، كه قائم بر وجه زمين است، كه امرتنها به سوى او نازل مى شود، يعنى از آسمانهاى هفتگانه و زمين هاى هفتگانه فرود مى آيد. عرضه داشتم: ما كه بيش از يك زمين زير پاى خود نمى بينيم، فرمود: آرى زير پاى ما تنها يك زمين است، و آن شش زمين ديگر فوق ما قرار دارند. مولف : و از طبرسى از عياشى از حسين بن خالد از حضرت رضا عليه السلام نظير اين روايت حكايت شده. و ايـن حـديـث در بـاب خـودش حـديـثـى نـادر اسـت، و بـا در نـظـر گـرفـتـن ذيل آن كه سخن از تنزل امر دارد، اين معنا به ذهن نزديكتر مى رسد كه امام خواسته اند از باطن عالم خبر دهند نه از ظاهر آن و خلقت ماديش، و خدا داناتر است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺پایان تفسير سوره از تفسير شریف المیزان 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ضمن تبریک سال نو شمسی: اخرین پیام سال ۱۴۰۲ ما سخنان رهبر عظيم الشأن انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای قرار می دهيم. 🔸شادی روح همه مسافران آسمانی همچنین مادر، داماد، و خواهر عزیزم که امسال به رحمت خدا رفتند، عنایت بفرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 متن سوره #التغابن ____ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 ترتیل سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان: ۵:۱۳ دقیقه _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
PRHIZ064.mp3
1.06M
🌺 ترتیل سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان: ۴:۲۵ دقیقه _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آيات 1⃣الی 🔟سوره از تفسير شریف المیزان ✅ترجمه آيات 🔸بـه نـام خداى رحمان و رحيم. 🔸 تسبيح مى گويد هر آنچه در آسمان ها و زمين است خداى را و ملك همه اش از او و حمد نيز همه اش ‍ براى او است و او بر هر چيز توانا است1⃣ 🔸او كسى است كه شما را بيافريد، بعضى از شما كافر و بعضى مومنند و خدا بدانچه مى كنيد بينا است2⃣ 🔸آسمانها و زمين را به حق آفريد و شما را صورتگرى كرد و صورتهايتان را زيبا كرد و بازگشت به سوى او است3⃣ 🔸او آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى داند و نيز آنچه را كه شما پنهان كنيد و آنچه را آشكار سازيد مى داند و خدا داناى به درون دلها است4⃣ 🔸مـگـر خـبـر آن كـسـانـى كـه قـبل از اين كافر شدند به شما نرسيده كه چگونه در دنيا و بال كفر خود را چشيدند و در آخرت هم عذابى اليم دارند5⃣ 🔸و ايـن بـدان جـهت بود كه همواره پيامبرانشان با آيات و معجزات روشن مى آمدند ولى آنها مـى گـفـتـنـد آيـا يـك فـرد انـسـان، مـا را هـدايت كند؟ در نتيجه اين تكبر كافر شدند و از پـذيـرفـتـن حق اعراض نمودند خدا هم از آنان و از ايمان آوردنشان اظهار بى نيازى كرد و خدا بى نيازى ستوده است6⃣ 🔸كـسـانـى كـه كـافـر شـدنـد پنداشتند كه مبعوث نمى شوند، بگو چرا، به پروردگارم سـوگـنـد كـه به طور قطع مبعوث مى شويد و بدانچه كه كرده ايد خبرتان خواهند داد و اين براى خدا آسان است7⃣ 🔸پـس بـه خـدا و رسـول او و نـورى كه ما نازل كرده ايم ايم ان بياوريد و خدا بدانچه مى كنيد با خبر8⃣ 🔸روزى كـه شـما را جمع مى كند براى يوم الجمع، آن روز روز تغابن است و كسى كه به خدا ايمان آورده عمل صالح كرده باشد خدا گناهانش را مى آمرزد و در جناتى داخلش مى كند كـه از زيـر درخـتـانـش نـهـرهاروان است و در آن جنات تا ابد جاودانه خواهد بود و اين خود رستگارى عظيمى9⃣ 🔸و كـسـانـى كـه كـافـر شـدنـد و آيـات مـا را تـكـذيـب كـردنـد آنـان اهل آتش و در آتش خالدند و چه سرانجامى است🔟 ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت کلیه ی اعضای کانال " وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا " خادم کانال با وجود تمامی مشکلات سعی در اشاعه ی معارف و حقایق الهی و نشر آثار علامه طباطبایی را دارد ما جهت تبلیغ و اشاعه ی محتوای این کانالها نیازمند کمکهای مالی شما عزیزان هستیم. شماره کارت(جعفری)جهت واریز کمکهای مالی جهت معرفی کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸