🌺تفسیر آیه 4⃣1⃣ سوره #الشمس از تفسير شریف المیزان
🔰فكذبوه فعقروها فدمدم عليهم ربهم بذنبهم فسويها4⃣1⃣
🔸كلمه #عقر به معناى ريشه كن كردن چيزى است كه به سر بريدن شتر و مطلق كشتن نيز اطلاق مى شود، و كلمه دمدمه به معناى خراب كردن بنا بر روى كسى است، وقتى مى گويند:
◀️دمدم عليه القبر، معنايش اين است كه خاك قبر را بر سرش فرو ريخت، و منظور از اين عبارت اين است كه عذاب الهى به خاطر گناهانى كه كردند همه آنان را فرا گرفت، و نسلشان را قطع و آثارشان را محو و نابود كرد.
🔸و در جمله #فسويها ظاهرا ضمير به ثمود بر مى گردد و مونث بودنش به اعتبار قبيله بودن اين قوم است، و قبيله مونث است.
و معناى جمله اين است كه خداى تعالى اين قبيله را با خاك يكسان كرد، ممكن هم هست ضمير مذكور به كلمه #ارض كه از مفاد استفاده مى شود بر گردد، و تسويه ارض به معناى تسطيح آن و از بين بردن پستى و بلنديهاى آن است.
بعضى ضمير را به #دمدمه برگردانده اند، دمدمه اى كه از فعل #فدمدم استفاده مى شود، و معناى جمله اين است كه دمدمه آنان را تسويه كرد، يعنى همه را دمدمه كرد، و هيچ صغير و كبيرى را است ثنا نکرد
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه5⃣ سوره #الانشقاق از تفسير شریف المیزان
🔰و اذنت لربها و حقت5⃣
🔸ضميرهاى مونث همه به كلمه #ارض بر مى گردد، همچنان كه ضميرهاى مشابهى كه در آيه قبلى بود به كلمه #سماء برمى گشت، و معناى آيه گذشت.
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات5⃣2⃣ الی 2⃣3⃣ سوره #العبس از تفسير شریف المیزان
🔰انا صببنا الماء صبا... و لانعامكم5⃣2⃣ الی 2⃣3⃣
🔸قرائتى كه فعلا دائر در بين مسلمين است كلمه #انا را با فتحه همزه مى خوانند، كه بنابر آن جمله مورد بحث بيانى تفصيلى براى تدبير خداى تعالى مى شود، كه چگونه طعام انسان را مى آفريند، بله البته اين مرحله ابتدايى از آن تدبير تفصيلى است، وگرنه بيان مستوفا و كامل آن خصوصيات كه در نظام آفرينش طعام برقرار است، و نظام وسيعى كه در همه اين امور و روابط كونى كه بين هر يك از آن امور و بين انسان برقرار است، چيزى نيست كه بتوان در چند آيه بيانش كرد، و عادتا از وسع و طاقت بيان بشرى بيرون است.
🔸و كوتاه سخن اينكه: كلمه #صب در جمله مورد بحث به معناى ريختن آب از بلندى است، و منظور در اينجا فرو فرستادن بارانها بر زمين براى روياندن گياهان است، و بعيد نيست كه شامل جارى ساختن چشمه ها و نهرها نيز بشود، چون آبهاى زير زمينى هم از ذخائرى است كه بوسيله باران پديد مى آيد.
🔸(ثم شققنا الارض شقا) - ظاهر اين آيه اين است كه منظور از #شق شكافتن زمين بوسيله جوانه گياهانى است كه از زمين سر در مى آورند، و به همين جهت اين جمله را با كلمه #ثم و جمله بعدى را با حرف #فاء به جمله (انا صببنا الماء) عطف كرد.
🔸(فانبتنا فيها حبا) - ضمير در #فيها به كلمه #ارض بر مى گردد، و مراد از حب جنس حبوباتى است كه به مصرف غذاى انسان مى رسد، مانند گندم و جو و نخود و عدس و امثال اينها، و همچنين منظور از كلمه #عنب در جمله بعدى جنس آن است، و همچنين #قضب و غير اينها.
🔸(و عنبا و قضبا) - عنب به معناى انگور است، ولى به درخت آن نيز عنب گفته مى شود، و شايد در اينجا منظور همين درخت انگور باشد، نظير زيتون كه هم به ميوه درخت گفته مى شود، و هم به درخت آن و كلمه #قضب به معناى سبزيجات تر و تازه است، كه انسان آن را مى خورد. و اين كلمه در اصل به معناى قطع است، و سبزيجات را اگر قضب خوانده اند بخاطر اين است كه پى در پى قطع مى شود. بعضى هم گفته اند: منظور همه گياهانى است كه از زمين قطع مى شود، حتى علف حيوانات را هم شامل مى شود.
🔸(و زيتونا و نخلا) - معناى اين دو كلمه معروف است.
🔸(و حدائق غلبا) - كلمه #حدائق جمع حديقه است، كه به معناى بوستانى تفسير شده كه اطرافش ديوار كشيده باشند، و كلمه #غلب جمع غلباء است، گفته مى شود (شجره غلباء) يعنى درختى بزرگ و كلفت، پس حدائق غلب به معناى بوستانى است كه درختانش عظيم و كلفت باشد).
🔸(و فاكهه و ابا) - بعضى گفته اند: كلمه #فاكهه به معناى مطلق ميوه ها است. و بعضى گفته اند: همه ميوه ها را شامل مى شود، الا انگور و انار را. بعضى ديگر گفته اند: اگر در بين مصاديق فاكهه، خصوص زيتون و نخل را آورد، براى اين بود كه نسبت به آن دو اعتناى بيشترى داشته، و كلمه #اب - با تشديد #باء - به معناى گياه و چراگاه است.
(متاعا لكم و لانعامكم ) - كلمه #متاعا مفعول له است، مى فرمايد:
(ما آنچه از خوردنيها كه رويانديم براى اين بود كه شما را و چهار پايان را كه شما به خود اختصاص داده ايد، بهره مند و سير كنيم، و اگر در اين جمله از سياق غيبت (فلينظر الانسان ) به خطاب #كم التفات شده، براى آن بوده كه منت تدبير خود و انعام نعمتش را تأكيد كرده باشد.
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣1⃣سوره #الطلاق از تفسير شریف المیزان
🔰اللّه الذى خـلق سـبـع سـمـوات و مـن الارض مـثـلهـن يتنزل الامر بينهن ...2⃣1⃣
🔸بـيـانـى اسـت كـه مـضـمـون آيـات قـبـل را كـه هـمـانا مسأله ربوبيت خداى تعالى و بعثت رسـول بـود تأكيد مـى كـنـد، مـى فـرمـايـد خـدايـى بـراى شـمـا رسـول فـرسـتـاده، و ذكـر نـازل كـرده، تـا او را اطـاعـت كـنـيـد و بـه احـكـام ذكـرش عـمل كنيد، و نيز خدايى شما را تهديد كرده به اينكه اگر تمرد كنيد و مخالفتش نماييد، حسابى شديد از شما خواهد كشيد و به عذابى اليم دچار خواهد ساخت، و باز خدايى شما را بـشـارت داده كـه اگر اطاعتش كنيد، به بهشت جاودانتان خواهد برد، كه هفت آسمان و هفت زمين را آفريده، خدايى است قدير و عليم.
مـطـالبى كه مى توان در تفسير (جمله اللّه الذى خلق سبع سموات) گفت، در تفسير سوره حم سجده گذشت.
مقصود از اينكه خداوند زمينن را مانند آسمان ها هفت تا آفريد
و از ظـاهـر جـمـله (و مـن الارض مـثـلهـن ) بـر مـى آيـد كـه مـراد از #مـثـل مـثـليـت عـددى اسـت، يـعـنـى هـمـانـطـور كـه آسـمـان هـفـت تـا اسـت، زمـيـن هـم مـثـل آن هـفـت تـا اسـت، حـال بـايـد ديـد مـنـظـور از هـفـت تـا زمـيـن چـيـسـت؟ در ايـن باب چند احـتـمـال هـسـت : اول ايـنكه بگوييم منظور از هفت تا زمين هفت عدد از كرات آسمانى است، كه سـاخـتـمـانش از نوع ساختمان زمينى است كه ما در آن زندگى مى كنيم. دوم اينكه بگوييم مـنـظـور از آن تنها زمين خود ما است، كه داراى هفت طبقه است، كه (چون طبقات پياز) رويهم قـرار دارند، و به تمام كره احاطه دارند، و ساده ترين طبقاتش همين طبقه اولى است كه ما روى آن قـرار داريـم. سـوم اينكه بگوييم منظور از زمين هاى هفتگانه اقليم ها و قسمت هاى هفت گانه روى زمين است،
كه (علماى جغرافى قديم) بسيط زمين را به هفت قسمت (و يا قاره) تقسيم كرده اند اين چند وجـه وجـوهـى اسـت كـه هـر يك طرفدارانى دارد، و چه بسا با مراجعه به مطالبى كه در تفسير سوره حم سجده گذشت، بتوان به احتمال چهارم دست يافت.
و چه بسا گفته باشند كه مراد از جمله (و من الارض مثلهن)، اين است كه خداى تعالى از زمـيـن چـيـزى خـلق كرده، مثل آسمانهاى هفتگانه، و آن عبارت است از انسان كه موجودى است مركب از ماده زمينى، و روحى آسمانى، كه در آن روح نمونه هايى از ملكوت آسمانى است.
و از ظاهر جمله (يتنزل الامـر بـيـنـهـن)، بر مى آيد كه ضمير در آن به كلمه #سموات و #ارض هر دو بر مى گردد، و منظور از كلمه #امر همان امر الهى است كه آيه شريفه:
(انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون
تـفـسـيـرش كـرده، مـى فـرمـايـد امـر خـدا هـمـان كـلمـه ايـجـاد اسـت، و آن وقـت مـنـظـور از تـنـزل امـر بـيـن آسـمـانـهـا و زمـيـن، شـروع كـردن بـه نـزول از مـصـدر امـر بـه طـرف آسـمـانـهـا اسـت كـه از يـكـى بـه سـوى ديـگـرى نـازل مـى شـود تـا بـه عـالم ارضـى بـرسـد، تـا آنـچـه خـداى عـزوجـل اراده كـرده تـكـون يـابـد، چـه اعـيـان موجودات و چه آثار و چه ارزاق و چه مرگ و زنـدگى و چه عزت و ذلت و چه غير اينها، همچنان كه در جاى ديگر قرآن آمده: (و اوحى فـى كـل سـمـاء امـرهـا)، و نـيـز فرموده: (يدبر الامر من السماء الى الارض ثم يعرج اليه فى يوم كان مق داره الف سنه مما تعدون).
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از امر دستورات شرعى است، كه ملائكه وحى آنها را از آسـمـان بـه سـوى رسـول خـدا صـ وحـى مـى كـنـنـد، چـون رسـول خـدا ص در زمـين قرار داشت، ليكن اين مفسرين آيه را بدون هيچ دليلى تخصيص زده اند و كلمه #امر را منحصر در اوامر تشريعى نموده اند، علاوه براين، ذيل آيه شريفه كه مى فرمايد: (لتعلموا ان اللّه...) با اين تخصيص نمى سازد.
(ان اللّه عـلى كـل شـى ء قـديـر و ان اللّه قـد احـاط بـكل شى ء علما) - اين قسمت از آيه يكى از نتائج مترتب بر خلقت آسمانهاى هفتگانه و از زمين مثل آن را ذكر مى كند، و در آن خلقت و امر به خداى تعالى نسبت داده شده و مخصوص آن جناب شده است، و همين طور هم هست، چون هيچ متفكرى كه در مسأله خلقت غور كند، در اين مـعـنـا شـكـى بـرايـش بـاقـى نـمـى مـانـد كـه قـدرت خـداى تـعـالى شامل هر چيز و علمش محيط به هراست، پس بر چنين كسى يعنى بر همه خردمندان مؤمن واجب اسـت كه از مخالفت امر او بپرهيزند، چون سنت اين خداى قدير عليم بر اين جارى شده كه مطيعان اوامرش را پاداش، و اهل عتو و استكبار را مجازات فرمايد، همچنان كه خودش درباره اين سنت فرموده: (و كذلك اخذ ربك اذا اخذ القرى و هى ظالمه ان اخذه اليم شديد).
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه2⃣2⃣ سوره #الحدید از تفسير شریف المیزان
🔰مـا اصـاب مـن مـصـيـبـه فـى الارض و لا فـى انـفـسـكـم الا فـى كـتـاب مـن قبل ان نبراها...2⃣2⃣
🔸كلمه #مصيبت به معناى واقعه و حادثه اى است كه به انسان يا هر چيز اصابت كند، و اسـم فـاعـل از مـصـدر اصـابـت اسـت، و از اصـابه تير هدف گرفته، و هر چند اصابه حـادثـه از نـظـر مـفهوم اعم است، هم شامل اصابه حوادث خير مى شود و هم اصابه حوادث شر، و ليكن استعمال آن در شر غلبه دارد، در نتيجه هر وقت كلمه #مصيبت اطلاق شود بـلاء و گـرفتارى به ذهن تبادر مى كند، و در آيه مورد بحث هم به همين معنا است، و مراد از مـصـيـبـتى در زمين و از ناحيه آن به انسان ها مى رسد قحطى و آفت ميوه ها و زلزله هاى ويـرانـگـر و امـثال آن است، و مراد از مصيبتى كه جان آدمى روى مى آورد بيمارى و جراحت و شـكـسـتـن اسـتـخـوان و مـردن و كـشـتـه شـدن و امـثـال آن اسـت، و مـراد از بـرء كـه مـصـدر فـعـل نـبـراهـا اسـت خـلقـت از عـدم اسـت، و ضـمـيـر در فعل مذكور به مصيبت بر مى گردد.
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: ضمير مذكور به #انفس برمى گردد.
و بعضى ديگر گفته اند: به كلمه #ارض.
و بـعـضى ديگر گفته اند: به همه اين سه كلمه، #ارض و #انفس و #مصيبت بر مى گردد.
مـؤ يد احتمال اول كه همان برگشتن ضمير به مصيبت باشد اين است كه مقام آيه مقام بيان مـصـائبـى اسـت كـه در دنـيـا واقـع مـى شـود، و بـاعـث نـقـصـى در امـوال و انـفـس مى گردد، و اين نيز باعث مى شود كه مردم از انفاق دست برداشته ازشركت در جهاد تخلف كنند.
و مـراد از #كـتـاب لوحـى اسـت كـه در آن هـمـه آنـچه بوده و هست و تا قيامت خواهد بود نوشته شده، همچنان كه آيات و روايات هم بر آن دلالت دارد، و اگر از ميان مصائب تنها بـه آنـچـه از زمـيـن و از وجـود خـود انـسـان ها ناشى مى شود اكتفا كرد براى اين بود كه گفتگو درباره آنها بود.
بعضى از مفسرين گفته اند: اگر مصيبتى را مقيد كرد به قيد در زمين و در انفس، بـراى ايـن بود كه مطلق مصائب در لوح محفوظ نوشته نشده، چون لوح متناهى است، ولى حـوادث نـامـتـنـاهـى اسـت، و معلوم است كه متناهى گنجايش آن را ندارد كه ظرف غير متناهى شود.
و از ايـن گـفـتـار پـيـداسـت كـه صـاحـب گـفـتـار لوح را يـك لوحـى فـلزى و امـثال آن گرفته، كه در ناحيه اى از نواحى جو آويزان است، حوادث را با يكى از لغات (يـا فـارسى يا عربى يا غير آن) در آن نوشته اند، و با خطى نوشته اند كه ما مقاصد خودمان را با آن مى نويسيم، ولى ما در سابق لوح و قلم را معنا كرديم و به زودى تتمه اى نيز از نظر خواننده خواهد گذشت.
بـعـضـى هـم دربـاره كـتـاب گفته اند كه: مراد از آن علم خداى تعالى است، ولى اين معنا خلاف ظاهر است، مگر اينكه منظورشان از علم همان كتابى باشد كه حوادث كه مراتبى از علم فعلى خداست در آن نوشته شده است.
آيـه شريفه با جمله (ان ذلك على اللّه يسير) ختم شده، تا دلالت كند بر اين تقدير حوادث قبل از وقوع آن، و راندن قضاى حتمى آن براى خداى تعالى صعوبتى ندارد.
_
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a