گم شدم در خود ندانم من، کیم یا چیستم!
قالبم، عقلم، حیاتم، جان گویا چیستم؟
آدمی نامم ولیکن آدمی در اصل چیست؟
معنی ام یا صورتم، یا مسما چیستم؟
در چنین صورت که من دارم چه گویم وصف خویش؟
آتشم، خاکم، نسیمم، آب دریا چیستم؟
عاقلم، دیوانه ام، در فرقتم یا در وصال
نیستم، هستم، نه بر جایم، نه بی جا چیستم؟
عاشقم، معشوقم، عشقم، سالکم، پیرم، مرید؟
راهبم، یارم، صلیبم یا مسیحا چیستم؟
مرده ام، یا زنده ام یا زنده بی جسم و جان؟
نور و ظلمت، زهر و نوش و زشت و زیبا چیستم؟
آه ازین وادی حیرت، آه ازین دریای ژرف
کشتی ام یا بحر یا لولوی لالا چیستم؟
بی نشانی شد نشان و بی زبانی شد زبان!
بی نشان و بی زبان گویا و بینا چیستم؟
ورکسی پرسد زمن، تو کیستی یا چیستی؟
من چه دانم، کاین چنین حیران و شیدا چیستم!!
#مولانا
💕 @tarrk_gonah
🦋در این دنیا اگر همه چیز را فراموش کنی باکی نیست، تنها یک چیز را نباید از یاد بُرد؛ تو برای کاری به دنیا آمدی که اگر آن را انجام نرسانی، هیچ کاری نکردهای. از آدمی کاری برمیآید که آن کار نه از آسمان برمیآید و نه از زمین و نهاز کوهها، اما تو میگویی کارهای زیادی از من برمیآید، این حرف تو به این میماند که شمشیر گرانبهای شاهانهای را ساطور گوشت کنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشتهام، یا اینکه در دیگی زرین شلغم بار کنی یا کاردِ جواهرنشانی را به دیوار فرو ببری و کَدوی شکستهای را به آن آویزان کنی. این کار از میخی چوبین نیز برمیآید. خود را اینقدر ارزان مفروش که بسیار گرانبهایی!
✅بهانه میآوری که من با انجام دادن کارهای سودمند روزگار میگذرانم، دانش میآموزم، فلسفه و فقه و منطق و ستارهشناسی و پزشکی میخوانم، اما اینها همه برای تو است و تو برای آنها نیستی. اگر خوب فکر کنی درمییابی که اصل تویی و همه اینها فرع است. تو نمیدانی که چه شگفتیها و چه جهانهای بیکرانی در تو موج میزند. آخر این تن اسبِ توست و این عالم آخور اوست؛ غذای اسب، غذای سوار نباشد.
فیه ما فیه، #مولانا
#یک_جرعه_کتاب
#انسان_شناسی
╭┅──────┅╮
❤ @tarrk_gonah✅
╰┅──────┅
مسبب الاسباب
پیش اولیا کشف شده است که اسباب پردهٔ بینش نیست
تامسببّ رانبینند وندانند همچنانک کسی از پس پرده سخن میگوید
پندارند که پرده سخن میگوید
ونداند که پرده بر کارنیست و
حجابست چون او از پرده بیرون آید
معلوم شود که پرده بهانه بود
اولیای حق بیرون اسباب کارها دیدند
که گزارده شد و برآمد همچنانک ازکوه اشتربیرون آمد
و عصای موسی ثعبان شد واز سنگ خارا دوازده چشمه روان شدو
نیز مصطفی ماه رابی آلت باشارات بشکافت وهمچنانکه آدم وعیسی بی مادر و پدر در وجود آمد
برای ابراهیم ازنار گل و گلزار رست الی مالانهایه پس چون این رادیدند
و دانستندکه اسباب بهانه است
کارساز دگرست
اسباب جز روپوشی نیست تا عوام بدان مشغول شوند
زکریاّ را حقتعالی وعده کرد
که ترا فرزند خواهم دادن او فریاد کرد
که من پیرم و زن پیر و زن بحالتی رسیده است که امکان بچه و حبل نیست
یارب از چنین زن فرزند چون شود؟
جواب آمد که ای زکریاّ سررشته را گم کردی
صدهزار بار بتو بنمودم کارها بیرون اسباب آن را
فراموش کردی؟
نمی دانی که اسباب بهانه اند؟
و من قادرم که درین لحظه در پیش نظر تو صدهزار فرزند از تو پیدا کنم بی زن و بی حبل
┈•✾• 💧❄️💧•✾•┈
#فیه_ما_فیه
#مولانا
@allamedahr
✥ ﺩﻟﻢ ﻛﺰ ﺑﺎﺩﻩ ﯼ ﺟﺒﺎﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
ﺗﻨﻢ ﮐﺰ ﺻﺤﺒﺖ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
✥ ﻧﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﻣﺴﺘﻢ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﻫﻤﭽﻮ ﻣﻦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
✥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﭘﺎﻛﺎﻥ ﭼﺸﯿﺪﻧﺪ
ﺟُﻨﯿﺪ ﻭ ﺷﺒﻠﯽ ﻭ ﻋﻄﺎﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
✥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﺼﻮﺭ
ﺍﻧﺎ ﺍﻟﺤﻖ ﻣﯽ ﺯﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
✥ ﺑﻪ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﮔﺬﺭ ﻛﺮﺩﻡ ﭼﻮ ﺩﯾﺪﻡ
ﺧَﻄﯿﺐ ﻭ ﻗﺎﺿﯽ ﻭ ﺧﻤّﺎﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
✥ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺍﺭﻡ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﻛﺮﺩﻡ
ﭼﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺮ ﺑﺴﺮ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
✥ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺟﻤﺎﻝ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﺴﺘﯽ
ﻋﻠﯽ ﺑﺎ ﺗﯿﻎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺷﺪ ﻣﺴﺖ
┈•✾• 💧❄️💧•✾•┈
#مولانا
@allamedahr