فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «لوس نباشیم»
👤 استاد #رائفی_پور
🔸 اگه میخوای برای خدا و #برای_امام_زمان کار کنی و مفید باشی، نباید لوس باشی...
📝شنیدی خیلی ها میگن: آب که از سر گذشت ،چه یه وجب، چه صد وجب؟
اما خدا میگه:
✨قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ✨
(ای پیامبر،از جانب من) بگو:
ای بندگان من که بر خود اسراف(و ستم) کرده اید!
از رحمت خدا نا امید نشوید
همانا خداوند همه گناهان را می بخشد
یقیناً او بسیار آمرزنده مهربان است.
📚 زمر آیه_53
یادمون باشه، از آب یک وجب خیلی راحتتر میشه بیرون اومد تا آب صد وجب...👌
🌸🌸🌸
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
❓ #کجای_قصهی_ظهوری؟! 6⃣1⃣ قسمت شانزدهم ✍️ تبسمی کرد و گفت: بازم از این منتظرا داری یا نه؟! جرقه
❓ #کجای_قصهی_ظهوری؟!
7️⃣1️⃣ قسمت هفدهم
✉️ پرسیدم: چرا زهرا اینوری میره؟! اینجوری که راهش دور میشه!
پرسید: نکنه آلزایمر داری سیّد؟!
مستأصل گفتم: نمیدونم، شاید! یه وقتایی خیلی چیزا یادم میره.
در حالی که با حمید، آروم پشتِ سر زهرا راه افتادیم، گفت: پارسال زهرا واست پیام گذاشت، پیامش را باز کردی، اما نخوندی. گذاشتی واسه بعد، اما یادت رفت.
با تعجب گفتم: وای... الان یادم اومد! راست میگی! حالا چی نوشته بود؟!
حمید گفت: دوست دارم تو اول از زهرا بگی، بعد من!
🔆 گفتم: زهرا از همون روزای اول، عاشق شنیدن خاطره و داستان در مورد خدا و اهل بیت بود. منم وقتی نگاه مشتاقش رو میدیدم، مجاب شدم با تشویق، اونو اهل نماز کنم. متأسفانه خیلیا توی روستاشون اهل نماز نبودن. ماه رمضان هم بساط ناهار خیلیا پهن بود. زهرا توی خونهشون، تنهایی نماز میخوند، تنهایی واسه سحری بلند میشد و تنهانفری بود که با چادر میاومد مدرسه! یه بار بهم گفت: بابام از شهر، غذا خریده بود. گفت: زودتر بخورین تا از دهن نیفته! اولین قاشق رو که بالا آوردم، اذون دادن. لب به غذا نزدم و واسه نماز بلند شدم. بابا گفت: غذات از دهن میافته دختر! گفتم: خدا از قلبم نیفته بابا!
📿 حمید چنان با اشتیاق گوش میداد که به زهرا حسودیم شد. این اولین بار بود که نگاه حمید رو اینقدر مشتاق میدیدم. حمید گفت: خبر داری زهرا نماز شب میخونه؟ خبر داری تموم فکر و ذکرش دعا برا فرج مولاست؟ خبر داری چقدر واسه چادرش از بچههای دبیرستان متلک شنیده و شبا با ما دردِ دل کرده و ازمون خواسته هواشو داشته باشیم؟ هیچ میدونی چرا همیشه از اینجا میره و راهش رو دور میکنه؟
💣 دهنم باز مونده. زیر بمباران جملات، دارم داغون میشم. میدونستم زهرا خوبه، اما نه تا این حد! با کنجکاوی گفتم: خوش به حالش که شما هواشو دارین. قصهٔ این راه دور چیه؟
گفت: اون راه نزدیک، از یه کوچه خلوت میگذره که پاتوق پسراس! کلی پیام و طرح دوستی و گناه اونجا اتفاق میافته! همکلاسیهای زهرا، بارها بهش پیشنهاد دوستی با پسرا رو دادن! اما اون محکمتر از این حرفاس! حاضره راشو دور کنه، اما فرصت واسه گناه کردن رو نه به خودش بده، نه به دیگرون!
🇮🇷 بعد ادامه داد: میبینی آقا معلم! تو گفتی، اون عمل کرد! تصمیم گرفته توی آینده طراح لباس بشه تا بتونه واسه بانوان کشورش، طرح پوشیده و امامزمانپسند بزنه. میگه این همه سختیها رو فقط به عشق لبخند رضایت امام زمانه داره تحمل میکنه. از این دست بچهها و رفقا داری سیّد جان؟!
🗣 ادامه دارد...
📖 #داستان_کوتاه
264880_381.mp3
5.89M
و کمی آرامش...
اِلـٰھـے'! لَیْتَنے کُنْتُ طَیْرا فَاَطیرَ ،
فِـے الْهَواءِ مِنْ فَرَقِکَ ... ♥
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
انا لله و انا الیه راجعون عالم متخلق، انقلابی، محبوب و مجاهد آیت الله امامی کاشانی به رحمت ایزدی پ
قال رسول الله(ص):
اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدها شیء
وقتی عالمی فقیه، فوت کند در اسلام رخنه و حفرهای ایجاد میشود که هیچ چیزی نمیتواند جای آن را پر کند.🖤🍃
تسلیت واژه کوچکی است در این غم عظما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺وصف امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از زبان
مرحوم آیت الله امامی کاشانی
💠امیرالمومنین عليهالسلام:
از حكمت است كه؛
با فرا دست خود نستيزى
و فرو دست خود را خوار نشمارى
و به كارى كه در توان تو نيست نپردازى
و زبانت با دلت
و گفتارت با كردارت ناسازگار نباشد
و درباره آنچه نمىدانى سخن نگويى
و وقتى كارى به تو رو مىآورد رهايش نكنى
و چون از تو روى گرداند دنبالش نروى
📚غررالحكم ح۹۴۵۰
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پرچم ایران بزودی ان شاء الله به دست امام زمان علیه السلام میرسد.
#امام_زمان #ایران_قوی
🌷زندگی دنیا،فقط بازی وسرگرمی است وآخرت بهتراست برای اهل تقوا.آیانمی اندیشید؟
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَآ إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (٣٢)انعام
🌷قطعازندگی دنیابازی وسرگرمی است واگراهل ایمان وتقواباشیدپاداش میگیرید:
إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ (٣٦)محمد
🌷بدانید که زندگی دنیا،بازی وسرگرمی وتجمل پرستی وفخرفروشی درمیان شما وافزون طلبی دراموال وفرزندان است:
ودرآخرت،عذاب شدیداست برای ستمگران وآمرزش وبهشت است برای متقین.وزندگی دنیا،فقط فریب است
اعْلَمُوٓا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ (٢٠)حدید
💦❄️⛄️💦❄️
🔆 #پندانه
✍️ تلنگری برای رسیدن به اهداف
🔹میلتون با وجود اینکه نابینا بود، مینوشت.
🔸بتهوون در حالی که ناشنوا بود، آهنگ میساخت.
🔹هلن کلر در حالی که نابینا و ناشنوا بود، سخنرانی میکرد!
🔸رنوار در حالی که دستهایش دچار عارضه روماتیسمی بود، نقاشی میکرد.
🔹مجسمهساز مکزیکی بعد از قطع دست راستش ساخت مجسمهای را که آغاز کرده بود با دست چپ به پایان رساند!
🔸زهرا نعمتی که سال ١٣٨٣ در یک سانحه رانندگی ویلچرنشین شده بود اما با تلاش و تمرین توانست مدال برنز پاراالمپیک ۲۰۱۲ را بگیرد.
💢 آدمها علیرغم نابینایی، ناشنوایی، معلولیت، پیری، فقر، کمسنی، مشقت یا بیسوادی بر سختیها غلبه میکنند، از همه پیشی میگیرند، کار را به اتمام میرسانند و موفق میشوند.
🔺شما هم شک نکنید، میتوانید علیرغم سختیها و مشکلات خود را به هدف برسانید.
💦❄️⛄️💦❄️
✨﷽✨
🌼تلنگر
✍مغازهاى كه قفسه بندى شده
و تنظيم گرديده،
جنس هاى زياد آن به راحتى
در دسترس قرار مى گيرند،
اما دكهّ هاى درهم و شلوغ
كه اجناسشان پخش و رها و زير پا افتاده است،
دست و پاگير و خستگى زا و وقت كش هستند.
دلهايى كه بر اساس اهميت حادثه ها،
كارها را رده بندى كرده اند ...
در حالى كه هزار كار دارند،
بيش از يك گرفتارى برايشان نيست؛
👈🏻 چون در يك لحظه، گرفتارى ما فقط مربوط به آن كار و آن حادثهاى است كه اهميت زيادترى دارد و ضرورت بيشترى.
اگر تمام كارها را انجام بدهيم
و اين يك كار بماند، كارى انجام نداده ايم
و بار خود را نگذاشته ايم
و اگر آن يك كار را، فقط همان را، بياوريم
ديگر حرفى براى ما نيست و بازخواستى نيست.
و همين است كه ديگر سيل حادثه ها
و انبوه كارها، ما را خُرد نمى كند
و به بازى نمى گيرد.
📚کتاب رشد،استاد علی صفایی حائری، ص ۱۴
💦❄️⛄️💦❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تلنگر عجیب بهاءالدینی به حاج آقا قرائتی
👤استاد قرائتی
✨﷽✨
🌼پیامدهای فراوان و مصیبتبار فقر چیست؟
✍فقر و احتیاج ـ سببش هرچه باشد، خواه بیعدالتی یا چیز دیگر ـ یکی از موجبات گناه است؛ اگر ضمیمه بشود با احساس مغبونیت و محرومیت، دیگر بدتر؛ اگر ضمیمه بشود با حسرت کشیدنهای تجملات عدهای، باز از آن هم بدتر، آنوقت همیشه خواهد گفت:
سخن درست بگویم نمیتوانم دید
که مِی خورند حریفان و من نظاره کنم
همین «نمیتوانم دید» سبب سرقتها میشود، سبب رشوهگیریها میشود، سبب اختلاسها و خیانتها به اموال عمومی میشود، سبب گناهها میشود، سبب غلّ و غشّ و تقلب در کارها میشود؛ سبب میشود که افرادی برای اینکه خود را به دستهای دیگر برسانند، رشوه بخورند، دزدی بکنند، زیر حساب مردم بزنند و همینطور.
علی(ع) به فرزند عزیزش محمد بن حنفیه درباره فقر میفرماید :«یا بُنَی اِنّی اَخافُ عَلَیک الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنْهُ فَاِنَّهُ مَنْقَصَةٌ لِلدّینِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، داعِیةٌ لِلْمَقْتِ».فرزند عزیزم! من از دیو مهیب فقر بر تو میترسم، از او به خدا پناه ببر، فقر موجب نقصان دین است؛ یعنی فقر آدمی را که ایمان قوی نداشته باشد زود وادار به گناه میکند. لذا رسول اکرم(ص) فرمود : «کادَ الْفَقْرُ اَنْ یکونَ کفْرآ» فقر نزدیک به سر حدّ کفر است. فقر، روح را عاصی و عزیمت را ضعیف میکند. اثر دیگر فقر را فرمود: «مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْل». فقر فکر را پریشان و دهشتزده میکند. عقل و فکر در اثر احتیاج و فقر تعادل خود را از دست میدهد، انسان دیگر نمیتواند خوب در قضایا فکر کند؛ همان طوری که مصیبتها تولید پریشانی فکر و خیال میکند.
تدبیر صواب از دل خوش باید جست
سرمایه عافیت کفاف است نخست
البته باز افرادی استثنایی هستند که این طور نیستند اما همه که این طور نیستند.
اثر سوم. فرمود: «داعِیةٌ لِلْمَقْتِ» یعنی فقر سبب ملامت و سرکوبی و تحقیر مردم و در نتیجه سبب پریشانی روح و موجب عقدهای شدن انسان میگردد. یا شاید مقصود این جمله این است که تو با مردم عداوت پیدا خواهی کرد و مردم را مسئول بدبختی خود خواهی خواند.
📗 استاد مطهری، بیست گفتار، ص۸۳-۸۲
💦❄️⛄️❄️💦
YEKNET.IR - monajat 3 - shabane 1401 - narimani.mp3
7.86M
🌙 #مناجات_شعبانیه
🍃 بازکن در ...
🍃به سوی سائل هجران دیده
🎙 #سید_رضا_نریمانی
👌بسیار دلنشین
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
❓ #کجای_قصهی_ظهوری؟! 7️⃣1️⃣ قسمت هفدهم ✉️ پرسیدم: چرا زهرا اینوری میره؟! اینجوری که راهش دور
❓ #کجای_قصهی_ظهوری ؟!
8⃣1⃣ قسمت هجدهم
🚖 زهرا سوار تاکسی شد. حمید خیالش که راحت شد، گفت: میخوای یه جای خوب ببرمت؟
گفتم: کجا؟ گفت: میخوای الان کجا باشی که دلت حسابی وا شه؟
گفتم: خیلی وقته حرم امام رضا علیه السلام نرفتم. ششماهی میشه از کشیکم گذشته، اما اوضاع مالی اجازه نمیده برم. دلم واسه حرمش یه ذره شده.
دیدم دست به سینه گذاشت و خم شد و گفت: السلام علیک یا ثامن الحجج...
🤲 صدای نقاره پیچید توی گوشم. بیامان اشک میریختم. این روزا حرملازم شده بودم. روبهروی پنجرهفولاد و کلی حرف تلنبار شده رو قلبم. حمید تنهام گذاشت. نمیدونم چقدر زار زدم. چقدر دعا کردم خادمش، خادم امام زمان هم باشه! دعا کردم واسه ظهور مولامون!
رفتم طرف سقاخونه، حمید لیوان آب رو داد دستم، گلوم خشک شده بود، چقدر احساس تشنگی میکردم. یه جرعه آب منو انداخت یاد ارباب. همونجا دست به سینه گفتم: السلام علیک یا اباعبدالله…
⁉️ یهویی حمید دستم رو کشید. عجله داشت، میخواست چیزی رو نشونم بده. توی دفتر گمشدگان، غلغله بود، دور یه زن جوون رو گرفته بودن، زن آروم و قرار نداشت، چنان بیتابی میکرد که هیچی آرومش نمیکرد… نه لیوان آب، نه حرفای خادما، فقط میگفت: بچهم... بچهم...
بدجور مضطر بود، مثل مرغ پرکنده، بالبال میزد. چند دقیقه بعد، وقتی خادما بچهشو پیدا کردن و آوردن، حالش دیدن داشت. اول زانو زد. بچهشو محکم بغل کرد. جیغ میزد، اشک میریخت، مدام بچهشو میپایید که سالم باشه، حرکاتش اشک همه رو درآورد.
حمید گفت: منتظر واقعی به این مادر میگن! دیدی دعا کردنشو؟ دیدی بیتابیشو؟ دیدی چطوری دنبال گمشدهش بود.
برگشت طرفم، بیخ گوشم گفت: نزدیک دوازده قرنه امامزمانمون رو ندیدیم! شده اینجوری واسه اومدنش دعا کنیم؟!
🕊 به راه افتادیم، از کنار کبوترا گذشتیم، از کنار سقاخونه، بعد دور گنبد طلایی چرخیدیم و برگشتیم سمت مزار شهدای شهر خودمون، اما من هنوز به حرفای حمید فکر میکنم. هوای مزار شهدا بدجور به ریههام میسازه. دم غروب بغلم کرد. منو بوسید. بازوهامو فشار داد و گفت: کاری نداری رفیق؟
گفتم: یه چیزی بگو دلم آروم بشه. یه یادگاری، یه حرف آخری!
گفت: جان برادر! مدام از خودت بپرس کجای قصه ایستادهای. اگه جایگاه خودت رو بشناسی، در هر جایی که هستی، چه دانشجو، چه معلم، چه خانهدار، چه راننده، چه مسئول، چه خادم... تلاش کن جوری زندگی کنی که یقین داشته باشی امام هر لحظه میبیندت، درست مثل لحظهٔ کشیکدادنت توی حرم...
⏰ مواظب دلت باش، بگذار ساعت قلبت به وقت جمکران تنظیم بشه رفیق!
آخرین جملهش آتیشم زد وقتی که گفت: دوست دارم اگه یه بار دیگه دیدمت، بگی صدای آقا رو داری میشنوی! اون موقع من و رفقام منتظر میمونیم یه روزی به جمع ما بپیوندی!
خداحافظی کرد و رفت. با خودم زمزمه کردم: برگرد از اول برو…
چشمانم پر از اشک بود.
واضح ندیدمت...
🗣 ادامه دارد...
📖 #داستان_کوتاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از شام بلا شهید آوردند... 💔
اولین تصویر از پیکر مطهر شهید القدس رضا زارعی پس از شهادت در معراج الشهدا 🌷
#مدیون_شهداییم