eitaa logo
شهید کشوری
80 دنبال‌کننده
616 عکس
316 ویدیو
15 فایل
فصل این کلام هنوز تمام نشده است «مسجد سنگر است» اکنون که دشمن با جنگ شناختی و در حال شلیک توپخانه ی مجازیست من و شما اهل مسجد باید سنگرها را مستحکم تر کنیم. کانون فرهنگی مسجد المهدی علیه السلام کوی شهید کشوری خادم شما قاسمی @khkhhosein
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ایام و عاقبتتان بخیر «السلام علیک یا ابا صالح المهدی » یوسف کنعان عشق، بنده رخسار اوست خضر بیابان عشق، تشنه گفتار اوست موسی عمران عشق طالب دیدار اوست کیست سلیمان عشق بر در او ،یک فقیر علی علیه السلام آنجا که سخن از مهدی علیه السلام به میان می آید، به سینه خود اشاره کرده و آهی کشیده، می فرماید: «شَوْقا اِلَی رُؤْیَتِهِ؛ چه قدر به دیدار او مشتاقم!» 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
انسان بايد به حكم عقل، بندگى خداوند را بپذيرد. ما انسان‌ها عاشق كمال هستيم و نيازمند رشد و تربيت، و خداوند نيز جامع تمام كمالات و ربّ همه‌ى هستى است. اگر به مهر و محبّت نيازمنديم او رحمان و رحيم است و اگر از آينده دور نگرانيم، او صاحب اختيار و مالك آن روز است. پس چرا به سوى ديگران برويم؟! عقل حكم مى‌كند كه تنها بايد او را پرستيد و از او كمك خواست. نه بنده هوى و هوس خود بود و نه بنده زر و زور ديگران. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز شنبه ۱۴۰۲/۷/۱ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۵ سوره فاتحه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ(۵) (پروردگارا) تنها تو را می‌پرستیم، و از تو یاری می‌جوییم و بس.(۵) معانی کلمات آیه «إیَّاکَ»: تو را. =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) «5» إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‌ (خدايا) تنها ترا مى‌پرستيم و تنها از تو يارى مى‌جوئيم. نکته ها انسان بايد به حكم عقل، بندگى خداوند را بپذيرد. ما انسان‌ها عاشق كمال هستيم و نيازمند رشد و تربيت، و خداوند نيز جامع تمام كمالات و ربّ همه‌ى هستى است. اگر به مهر و محبّت نيازمنديم او رحمان و رحيم است و اگر از آينده دور نگرانيم، او صاحب اختيار و مالك آن روز است. پس چرا به سوى ديگران برويم؟! عقل حكم مى‌كند كه تنها بايد او را پرستيد و از او كمك خواست. نه بنده هوى و هوس خود بود و نه بنده زر و زور ديگران. در نماز، گويا شخص نمازگزار به نمايندگى از تمام خداپرستان مى‌گويد: خدايا! نه فقط من كه همه‌ى ما بنده توايم، ونه تنها من كه همه‌ى ما محتاج و نيازمند لطف توايم. خدايا! من كسى جز تو را ندارم‌ «إِيَّاكَ» ولى تو غير مرا فراوان دارى و همه هستى عبد و بنده‌ى تو هستند. «إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً» «1» در آسمان‌ها و زمين هيچ چيزى نيست مگر اين كه بنده و فرمان بردار خداوند رحمان هستند. جمله‌ «نَعْبُدُ» هم اشاره به اين دارد كه نماز به جماعت خوانده شود و هم بيانگر اين است كه مسلمانان همگى برادر و در يك خط هستند. مراحل پرواز معنوى، عبارت است از: ثنا، ارتباط و سپس دعا. بنابراين اوّل سوره‌ى حمد ثناست، آيه‌ى‌ «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» ارتباط و آيات بعد، دعا مى‌باشد. گفتگو با محبوب واقعى شيرين است، شايد به خاطر همين كلمه‌ «إِيَّاكَ»* تكرار شد. پیام ها 1- ابتدا بايد بندگى خدا كرد، آنگاه از او حاجت خواست. «نَعْبُدُ، نَسْتَعِينُ» 2- بندگى، تنها در برابر خداوند رواست نه ديگران. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» 3- گرچه عبادت از ماست، ولى در عبادت كردن نيز نيازمند كمك او هستيم. «1». مريم، 93. جلد 1 - صفحه 32 «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» «1» 4- «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» يعنى نه جبر است و نه تفويض. چون مى‌گوييم: «نَعْبُدُ» پس داراى اختيار هستيم و نه مجبور. وچون مى‌گوييم: «نَسْتَعِينُ» پس نياز به او داريم و امور به ما تفويض نشده است. 5- شناخت خداوند و صفات او، مقدمّه دست‌يابى به توحيد و يكتاپرستى است. «رَبِّ الْعالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ» 6- از آداب دعا و پرستش اين است كه انسان خودرا مطرح نكند و خود را در حضور خداوند احساس كند. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ ...» 7- توجّه به معاد، يكى از انگيزه‌هاى عبادت است. «مالِكِ دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر شعرپائیز: پاییز من بگذار تا آبان بماند این برگ های آخر گلدان بماند پاییز من! بار سفر بسته پرستو ای کاش یک روز دگر مهمان بماند از یار من پای درختان ردپایی ست بگذار زیر برگ ها پنهان بماند این نامه های رنگ رنگ عاشقانه حیف است دست باد سرگردان بماند از کوچه باغ آرزوهامان گذر کن نقشی بزن تا آسمان حیران بماند چون برگ می ریزد گناهان مسافر پای پیاده...اربعین...باران...بماند! 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣️ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّینَ... 🌱 سلام بر تو ای فرزند امامان هدایتگر! سلام بر تو و بر روزی که واژه واژه، هدایت را معنی میکنی برای قلب‌های تشنه هدایت... 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🌷@emam_zmn🌷
همه‌ى هستى، در مسيرى كه خداوند اراده كرده در حركتند. خدايا! ما را نيز در راهى كه خود دوست دارى قرار بده. درخواست هدايت به راه مستقيم، مهم‌ترين خواسته‌ى يكتاپرستان است.براى دست‌يابى به راه مستقيم، بايد دعا نمود. ابتدا ستايش، آنگاه استمداد و دعا. بهترين نمونه استعانت از خدا، درخواست راه مستقيم است. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز یکشنبه ۱۴۰۲/۷/۲ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۶ سوره فاتحه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ(۶) تو ما را به راه راست هدایت فرما.(۶) معانی کلمات آیه صراط: راه، آن با «سين» و «صاد» هر دو خوانده شده و هر دو به يك معنى است، آن در اصل با «سين» است ولى گويند: با صاد افصح است كه صاد با طاء قريب المخرج است.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) «6» اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ‌(۶) (خداوندا!) ما را به راه راست هدايت فرما. نکته ها در قرآن مجيد دو نوع هدايت مطرح شده است: الف: هدايت تكوينى، نظير هدايت زنبور عسل كه چگونه از شهد گلها بمكد و چگونه كندو بسازد. و يا هدايت و راهنمايى پرندگان در مهاجرت‌هاى زمستانى و تابستانى. آنجا كه قرآن مى‌فرمايد: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‌» «2» بيانگر اين نوع از هدايت است. ب: هدايت تشريعى كه همان فرستادن انبياى الهى و كتب آسمانى براى هدايت بشر است. كلمه‌ى «صراط» «3» بيش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فكرى صحيح، نشانه‌ى شخصيت انسان است. «1». «وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» اگر هدايت الهى نبود ما هدايت نمى‌يافتيم. اعراف، 43. «2». طه، 50. «3». «صراط» در قيامت نام پلى است بر روى دوزخ كه همه‌ى مردم بايد از روى آن عبور كنند. جلد 1 - صفحه 33 راههاى غير الهى متعدّدى در برابر انسان قرار دارد كه او بايد يكى را انتخاب كند: راه خواسته‌ها و توقعات‌هاى خود. راه انتظارات وهوس‌هاى مردم. راه وسوسه‌هاى شيطان. راه طاغوت‌ها. راه نياكان و پيشينيان. راه خدا و اولياى خدا. انسان مؤمن، راه خداوند واولياى او را انتخاب مى‌كند كه بر ديگر راهها امتيازاتى دارد: الف: راه الهى ثابت است، بر خلاف راه‌هاى طاغوت‌ها و هوس‌هاى مردم و هوس‌هاى شخصى كه هر روز تغيير مى‌كنند. ب: يك راه بيشتر نيست، در حالى كه راه‌هاى ديگر متعدّد و پراكنده‌اند. ج: در پيمودن آن، انسان به مسير و مقصد مطمئن است. د: در پيمودن آن، شكست و باخت وجود ندارد. راه مستقيم، راه خداست. «إِنَّ رَبِّي عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «1» راه مستقيم، راه انبياست. «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «2» راه مستقيم، راه بندگى خداست. «وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ» «3» راه مستقيم، توكّل وتكيه بر خداست. «مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «4» راه مستقيم، يكتاپرستى و تنها يارى خواستن از اوست. «5» راه مستقيم، كتاب خداوند است. «6» راه مستقيم، راه فطرت سالم است. «7» «1». هود، 56. «2». يس، 3- 4. «3». يس، 61. «4». آل‌عمران، 101. «5». بنا بر اينكه الف و لام در «الصِّراطَ» اشاره به همان راه يكتاپرستى در آيه قبل باشد. «6». بنابر روايتى در تفسير مجمع‌البيان، ج 1، ص 58. «7». بنابر روايتى از امام صادق عليه السلام در تفسير صافى، ج 1، ص 86. جلد 1 - صفحه 34 انسان، هم در انتخاب راه مستقيم و هم در تداوم آن بايد از خدا كمك بگيرد. مانند لامپى كه روشنى خود را هر لحظه از نيروگاه مى‌گيرد. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» در راه مستقيم بودن، تنها خواسته‌اى است كه هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب مى‌كند، حتّى رسول‌اللَّه صلى الله عليه و آله و ائمّه اطهار عليهم السلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقيم را مى‌خواهند. انسان بايد همواره، در هر نوع از كارهاى خويش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشته‌ى تحصيلى وهمسر، راه مستقيم را از خداوند بخواهد. زيرا چه بسا در عقايد، صحيح فكر كند، ولى در عمل دچار لغزش شود و يا بالعكس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقيم از خدا، ضرورى است. راه مستقيم مراتب و مراحلى دارد. حتّى كسانى كه در راه حقّ هستند، مانند اولياى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زيادشدن نورِ هدايت، دعا كنند. «وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً» «1» راه مستقيم، همان راه ميانه و وسط است كه حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: «اليمين و الشمال مضلّة و الطريق الوسطى‌ هى‌الجادّة» «2» انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جاده‌ى هدايت است.
ص ۳ آیه ۶ آرى، اسلام دين يك بعدى نيست كه تنها به جنبه‌اى توجّه كند و جوانب ديگر را فراموش كند، بلكه در هر كارى اعتدال وميانه‌روى وراه مستقيم را سفارش مى‌كند. «1». بقره، 83. «2». لقمان، 15. «3». مريم، 51. «4». مريم، 15. «5». بقره، 43. «6». نساء، 135. «7». مائده، 8. «8». فتح، 9. «9». بقره، 25. «10». بقره، 250. «11». انفال، 65. «12». بحار، ج 2، ص 272. «13». كافى، ج 5، ص 28. جلد 1 - صفحه 37 پیام ها 1- همه‌ى هستى، در مسيرى كه خداوند اراده كرده در حركتند. خدايا! ما را نيز در راهى كه خود دوست دارى قرار بده. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» 2- درخواست هدايت به راه مستقيم، مهم‌ترين خواسته‌ى يكتاپرستان است. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ ... اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» 3- براى دست‌يابى به راه مستقيم، بايد دعا نمود. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» 4- ابتدا ستايش، آنگاه استمداد و دعا. «الْحَمْدُ لِلَّهِ ... اهْدِنَا» 5- بهترين نمونه استعانت از خدا، درخواست راه مستقيم است. «إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام وعاقبتتان بخیر شهادت مظلومانه و جانسوز امام حسن ابن علی العسکری ، پدر صاحب الزمان علیهم‌السلام خدمت فرزند گرامی و منتظرشان و همه جهانیان تسلیت باد. شب تاریک هوای سحرش را می خواست شهر انگار خسوف قمرش را می خواست گوشۀ حجره کسی چشم به راه افتاده حسن دوم زهرا پسرش را می خواست حضرت عسگری از درد به خود می پیچد زهر از سینۀ آقا جگرش را می خواست آسمانیست امامی که زمین افتاده آسمان جلوه ای از بال و پرش را می خواست شعلۀ زهر که بد جور زمین گیرش کرد به خدا که نفس مختصرش را می خواست لحظه ی آخر خود روضۀ عاشورا خواند منبر خاک، غم چشم ترش را می خواست ته گودال کسی روی زمین افتاده خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست دختری دید که بالای سرش نامردی آمده بود و نگین پدرش را می خواست 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ص ۲ آیه ۶ راه مستقيم يعنى ميانه‌روى واعتدال واحتراز از هر نوع افراط وتفريط، چه در عقيده و چه در عمل. يكى در عقايد از راه خارج مى‌شود وديگرى در عمل و اخلاق. يك همه كارها را به خدا نسبت مى‌دهد، گويا انسان هيچ نقشى در سرنوشت خويش ندارد. و ديگرى خود را همه كاره و فعّال‌مايشاء دانسته و دست خدا را بسته مى‌داند. يكى رهبران آسمانى راهمچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مى‌كند و ديگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مى‌پندارد. يكى زيارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مى‌داند و ديگرى حتّى به‌ «1». كسى كه مى‌گويد «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ...» مراحلى از هدايت را پشت سر گذارده است، بنابراين درخواست او، هدايت به مرحله بالاترى است. «2». بحار، ج 87، ص 3. جلد 1 - صفحه 35 درخت و ديوار، متوسل شده و ريسمان مى‌بندد. يكى اقتصاد را زير بنا مى‌داند و ديگرى، دنيا و امورات آن را ناديده مى‌انگارد. در عمل نيز يكى غيرت نابجا دارد و ديگرى همسرش را بى حجاب به كوچه و بازار مى‌فرستد. يكى بخل مى‌ورزد و ديگرى بى‌حساب سخاوت به خرج مى‌دهد. يكى از خلق جدا مى‌شود و ديگرى حقّ را فداى خلق مى‌كند. اينگونه رفتار وكردارها، انحراف از مسير مستقيم هدايت است. خداوند دين پا برجا واستوار خود را، راه مستقيم معرّفى مى‌كند. «1» در روايات آمده است كه امامان معصوم عليهم السلام مى‌فرمودند: راه مستقيم، ما هستيم. «2» يعنى نمونه‌ى عينى و عملى راه مستقيم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود درباره‌ى تمام مسائل زندگى از قبيل كار، تفريح، تحصيل، تغذيه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ...، نظر داده و ما را به اعتدال و ميانه‌روى سفارش كرده‌اند. «3» جالب آنكه ابليس در همين صراطِ مستقيم به كمين مى‌نشيند. «4» در قرآن و روايات، نمونه‌هاى زيادى آمده كه در آنها به جنبه‌ى اعتدال، تأكيد و از افراط و تفريط نهى شده است. به موارد ذيل توجّه كنيد: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» «5» بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد. «لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‌ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ» «6» در انفاق، نه دست بر گردن قفل كن- دست‌بسته باش- و نه چنان گشاده دستى كن كه خود محتاج شوى. «الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» «7» مومنان، به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل، بلكه ميانه‌رو هستند. «لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا» «8» نماز را نه بلند بخوان ونه آهسته، «1». «قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» انعام، 161. «2». تفسير نورالثقلين، ج 1 ص 20. «3». در اين باره مى‌توان به كتاب اصول كافى، باب الاقتصاد فى العبادات مراجعه نمود. «4». شيطان به خدا گفت: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» اعراف، 16. «5». اعراف، 31. «6». اسراء، 29. «7». فرقان، 67. «8». اسراء، 110. جلد 1 - صفحه 36 بلكه با صداى معتدل بخوان. نسبت به والدين احسان كن؛ «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» «1»* امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نيست. «إِنْ جاهَداكَ عَلى‌ أَنْ تُشْرِكَ بِي ... فَلا تُطِعْهُما» «2» پيامبر هم رسالت عمومى دارد؛ «وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا» «3» و هم خانواده خويش را دعوت مى‌كند. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ» «4» اسلام هم نماز را سفارش مى‌كند كه ارتباط با خالق است؛ «أَقِيمُوا الصَّلاةَ»* و هم زكات را توصيه مى‌كند كه ارتباط با مردم است. «آتُوا الزَّكاةَ» «5» نه محبت‌ها شما را از گواهى حقّ منحرف سازد؛ «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ» «6» و نه دشمنى‌ها شما را از عدالت دور كند. «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ» «7» مؤمنان هم دافعه دارند؛ «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» و هم جاذبه دارند. «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» «8» هم ايمان و باور قلبى لازم است؛ «آمَنُوا»* و هم عمل صالح. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «9» هم اشك و دعا و درخواست پيروزى از خدا لازم است؛ «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً» «10» و هم صبورى وپايدارى در سختى‌ها. «عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» «11» شب عاشورا امام حسين عليه السلام هم مناجات مى‌كرد و هم شمشير تيز مى‌كرد. روز عرفه و شب عيد قربان، زائر خانه‌ى خدا دعا مى‌خواند و روز عيد بايد در قربانگاه با خون‌آشنا شود. اسلام مالكيّت را مى‌پذيرد، «الناس مسلطون على اموالهم» «12» ولى اجازه ضرر زدن به ديگرى را نمى‌دهد و آن را محدود مى‌سازد. «لا ضَرر و لا ضِرار» «13»
ص۲ آیه ۲ نکته ها «صمد» به معناى قصد كردن است. خداوند صمد است، يعنى همه موجودات در امورشان او را قصد مى‌كنند و او مقصود همگان است. چنانكه امام جواد عليه السلام در معناى «صمد» فرمود: «سيد مصمود اليه: او بزرگى است كه موجودات به او رجوع مى‌كنند و محتاج اويند.» نظير آيه‌ «أَنَّ إِلى‌ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‌». «1» امام حسين عليه السلام در پاسخ اهل بصره كه از معناى صمد سؤال كرده بودند، فرمود: معناى صَمد همان جملات پس از آن يعنى‌ «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ» است. «2» حضرت على عليه السلام در تفسير صَمد فرمود: «هو الله الصمد الذى لا من شى‌ء و لا فى شى‌ء و لا على شى‌ء، مبدع الأشياء و خالقها و منشئ الأشياء بقدرته، يتلاشى ما خلق للفناء بمشيته و يبقى ما خلق للبقاء بعلمه» «3» خداوند صمد است، يعنى از چيزى به وجود نيامده، در چيزى فرو نرفته، و بر چيزى قرار نگرفته است، آفريننده اشياء و خالق آنها است، همه چيز را به قدرتش پديد آورده، آنچه براى فنا آفريده به اراده‌اش از هم متلاشى مى‌شود و آنچه براى بقاء خلق كرده به علمش باقى مى‌ماند. امام صادق عليه السلام فرمود: اگر اهلش را پيدا مى‌كردم از همين كلمه «صمد» توحيد و اسلام و ايمان را استخراج مى‌كردم. «4» پیام ها 1- توجّه تمام موجودات، خواسته يا ناخواسته به سوى اوست. «اللَّهُ الصَّمَدُ» 2- تنها او غنى است و همه به او محتاجند. «اللَّهُ الصَّمَدُ» 3- تنها خداوند است كه سزاوار قصد كردن است. «اللَّهُ الصَّمَدُ» (حرف الف و لام‌ «1». نجم، 42. «2». تفسير نورالثقلين. «3». تفسير نورالثقلين. «4». تفسير نورالثقلين. جلد 10 - صفحه 641 در الصمد براى حصر است.) 4- موجودات، در همه امورشان محتاج اويند. «اللَّهُ الصَّمَدُ» (كلمه صمد مطلق است و شامل تمام احتياجات مادى و معنوى مخلوقات مى‌شود.) دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر آیت‌الله حائری شیرازی: جنگ تحمیلی مثل واکسنی به این امت تزریق شد تا امت در مقابل بیماری‌ها مقاومت کند، و اگر مسلّح و آماده نیست، مسلّح و آماده شود؛ اگر آگاه نیست، آگاه شود؛ اگر منظم و متشکل نیست، منظم و متشکل شود. گروهک‌های ضدانقلاب با ضرباتی که زدند، شیعه و اهل‌سنت را متحد کردند؛ وگرنه آن روزهایی که آنها روی سر شما آتش نمی‌ریختند، اهل‌سنت نمی‌دانستند که آنها چه آدمکش‌های خطرناکی هستند! پس این فشارها از الطاف الهی است. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ای منتظران گنج نهان می آید آرامش جان عاشقان می آید بر بام سحر طلایه داران ظهور گفتند که صاحب الزمان می آید 💚عید امامت و ولایت مولایمان امام زمان(عج) مبارک باد 🌷@emam_zmn🌷
❇️ اعضای همیشه پیروز حزب خداوند ✅ خوارزمی در مناقب در ذیل روایتی طولانی از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل می‌کند که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در پاسخ یهودی راجع به جانشینان خود فرمود (۱): ▫️ ... و بعد از وی (امام حسن عسکری) پسر او محمد است که مهدی و قائم و حجت خوانده می‌شود، او از نظرها غائب می‌گردد و هنگامی که ظهور کند دنیا را پر از عدل‌ و داد خواهد کرد، پس از آن‌که پر از ظلم و ستم شده باشد. خوش به حال آنها که در غیبت وی استقامت می‌ورزند. خوش به حال آنان که در دوستی او استوار باشند. آنها کسانی هستند که خداوند در کتاب خود توصیف فرموده: 📜 هدیً لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ 📃 او پارسایان را به کمال می‌رساند، و آنها مردمی هستند که ایمان به غیب دارند. ▫️ و فرموده است: 📜 أولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ «۲» 📃 اینان اعضاء حزب خداوند می‌باشند، آگاه باشید که اعضاء حزب خداوند همیشه پیروز هستند. ⬅️ موعودی که جهان در انتظار اوست، صفحه ی ۶۴ (۱). کتاب ینابیع الموده نوشته شیخ سلیمان حنفی ص ۴۴۳ (۲). مجادله/ ۵۸: ۲۲. 🏷 🌷@emam_zmn🌷
🔰 ♦️مراسم روضه هفتگی و در جوار شهید گمنام 🔹با روایتگری: 🔹با مناجات خوانی و روضه خوانی 🎇همراه با نور افشانی و برنامه های متنوع 📆 پنج شنبه ۶ مهرماه از نماز مغرب وعشاء 📍شهرک شهید احمد کشوری،مقابل مسجد جامع ، مزار مطهر شهید گمنام 🚩هیأت حسین جان(علیه السلام) 📱 تلگرام/ ایتا / اینستاگرام / آپارات
هم‌اکنون اجرای برنامه آموزش روبیک ویژه پسران در حسینیه المهدی علیه السلام کوی شهید کشوری اصفهان توسط حاج آقا داوری مسئول فرهنگی حسینیه
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رابطه خداوند با موجودات، رابطه آفرينش است نه زايش. او موجودات را مى‌آفريند، يعنى از نيستى به هستى مى‌آورد، نه آنكه خود بزايد. زيرا نوزاد از جنس والدين و در واقع جزئى از آنهاست، در حالى كه هيچ چيز از جنس خداوند و يا جزئى از او نيست. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز پنجشنبه ۱۴۰۲/۷/۶ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۳ سوره اخلاص ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ(۳) نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی است.(۳) معانی کلمات آیه «لَمْ یَلِدْ»: فرزندی نزاده است. یعنی نه کسی فرزند او است، و نه او پدر کسی است. «لَمْ یُولَدْ»: زاده نشده است. به دنیا آورده نشده است. یعنی نه فرزند کسی است، و نه کسی پدر او است. نزول شأن نزول آیات 1 تا 4: عبدالله بن سلام که از دانشمندان یهود بود به مکه رفت تا پیامبر اسلام را ببیند وقتى که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد. پیامبر از او سؤال کرد و او را به خداوند قسم داد که آیا وصف وى را در تورات دیده است یا نه؟ عبدالله بن سلام گفت: اول تو خداى خود را براى من توصیف و تعریف بنماى تا من آنچه خواستى به تو بگویم سپس این سوره نازل گردید و پیامبر آن را براى عبدالله بن سلام قرائت فرمود و سبب اسلام آوردن عبدالله بن سلام هم همین سوره گردید ولى او تا مدتى ایمان و اسلام خود را از یهودیان پوشیده می‌داشت تا این که پیامبر از مکه به مدینه مهاجرت فرمود پس از مهاجرت پیامبر عبدالله اسلام خود را آشکار ساخت.[۵] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ «3» فرزند نياورده و فرزند كسى نيست. نکته ها رابطه خداوند با موجودات، رابطه آفرينش است نه زايش. او موجودات را مى‌آفريند، يعنى از نيستى به هستى مى‌آورد، نه آنكه خود بزايد. زيرا نوزاد از جنس والدين و در واقع جزئى از آنهاست، در حالى كه هيچ چيز از جنس خداوند و يا جزئى از او نيست. چون بيشتر مشركان و اهل كتاب براى خداوند فرزند قائل بودند، لذا «لَمْ يَلِدْ» كه به معناى نداشتن فرزند است، مقدّم بر «لَمْ يُولَدْ» آمده است. «1» موجودات، نه فقط از او زاده نشوند، بلكه حتى از او خارج نشوند، آن گونه كه ميوه از گل، درخت از هسته، آب از ابر و چشمه، آتش از چوب، كلام از دهان، نوشته از قلم، بو از گل، مزه از غذا، فكر از عقل، گرما از آتش، سرما از يخ، خواب و خيال از ذهن، اندوه و شادى و بيم و اميد از دل، صادر و خارج مى‌شوند. «2» اين آيه، هم عقيده مسيحيّت كه عيسى را فرزند خدا مى‌دانند و هم عقيده يهود كه عُزير را فرزند خدا مى‌دانستند و هم عقيده مشركان جاهلى كه فرشتگان را دختران خدا مى‌پنداشتند، رد مى‌كند. «1». تفسير نوين. «2». بخشى از مطالب فوق برخاسته از سخن امام حسين عليه السلام در پاسخ مردم بصره است كه از آن حضرت معناى صمد را پرسيده بودند. (تفسير نورالثقلين) جلد 10 - صفحه 642 پیام ها 1- صَمَديّت و بى‌نيازى خداوند از همه چيز، دليل آن است كه او نياز به فرزند و والدين ندارد. «اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ» 2- خداوند علّتى ندارد و از چيزى به وجود نيامده است. «وَ لَمْ يُولَدْ» 3- مولود، معلول است و نمى‌تواند خدا باشد. «وَ لَمْ يُولَدْ» (چگونه مسيحيان عيسى را مولود مريم، ولى باز هم او را خدا مى‌دانند؟) دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر امام حسن عسکری علیه السلام: کم آسایش ترین مردم کسانی هستند که کینه دارند. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفته دفاع مقدس گرامی باد. @sian_baastaan این خاطره همه را از خنده منفجر می کنه ! ‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‍
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: شيطان بر دل انسان آرميده است، هرگاه ياد خدا كند پنهان مى‌شود و هرگاه غافل شود او را وسوسه مى‌كند. كسانى كه ديگران را به ترديد و وسوسه مى‌اندازند، كار شيطانى مى‌كنند. مخالفان حضرت صالح به مردم مى‌گفتند: آيا شما علم داريد كه صالح پيامبر است؟ و با اين كلام در مردم ترديد به وجود مى‌آوردند. در اول قرآن با «بِسْمِ اللَّهِ» از خدا استمداد كرديم و در آخر قرآن نيز به خدا پناه مى‌بريم. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز یکشنبه ۱۴۰۲/۷/۹ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۲ سوره ناس ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ مَلِكِ النَّاسِ(۲) پادشاه آدمیان.(۲) معانی کلمات آیه ملك: (بفتح ميم و كسر لام) مدبر، سرپرست و مدير. به عبارت ديگر ملك (بر وزن قفل) به معنى حكومت و ملك به معنى صاحب حكومت است.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ «1» مَلِكِ النَّاسِ «2» إِلهِ النَّاسِ «3» مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ «4» الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ «5» مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ «6» (اى پيامبر!) بگو: پناه مى‌برم به پروردگار آدميان. پادشاه آدميان. معبود آدميان. از شرّ وسوسه شيطان. آن كه انديشه بد در دل مردمان افكند. از جنس جنّ باشد يا انسان. نکته ها در قرآن، بيش از 300 مرتبه كلمه‌ «قُلْ» آمده كه بسيارى از آنها فرمان خداوند به پيامبر است و در پاسخ مخالفان يا موافقان مى‌باشد. كلمه «وسواس» هم به معناى موجود وسوسه‌گر مى‌آيد و هم به معناى وسوسه و خطورات و افكار ناروا، ولى در اينجا به معناى وسوسه‌گر است. گفتنِ كلمه‌ «أَعُوذُ» براى نجات از خطرات كافى نيست، بلكه بايد در عمل نيز از عوامل خطرساز دورى كرد. وگرنه خانه را در مسير سيل ساختن و نوشتن «اعوذ باللّه من السّيل» بر سر در خانه به منزله مسخره است. كسى كه مى‌گويد: «أَعُوذُ بِاللَّهِ»، بايد در عمل نيز از سرچشمه‌هاى فساد دورى كند. اول چيزى كه محسوس انسان است، رشد و تكامل و تربيت اوست، «بِرَبِّ النَّاسِ» بعد سياست و تدبير و حكومت. «مَلِكِ النَّاسِ» و همين كه رشد او بالا رفت عبادت و پرستش‌ جلد 10 - صفحه 653 است. «إِلهِ النَّاسِ» به كسى بايد پناه برد كه اسرار و وسوسه‌هاى درونى را مى‌شناسد. «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ» «1» او از خيانت چشم‌ها و آنچه سينه‌ها پنهان مى‌كند آگاه است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: شيطان بر دل انسان آرميده است، هرگاه ياد خدا كند پنهان مى‌شود و هرگاه غافل شود او را وسوسه مى‌كند. فاذا ذكر العبد الله خنس ... و اذا غفل وسوس‌ «2» كسانى كه ديگران را به ترديد و وسوسه مى‌اندازند، كار شيطانى مى‌كنند. مخالفان حضرت صالح به مردم مى‌گفتند: آيا شما علم داريد كه صالح پيامبر است؟ و با اين كلام در مردم ترديد به وجود مى‌آوردند. «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ» «3» در اول قرآن با «بِسْمِ اللَّهِ» از خدا استمداد كرديم و در آخر قرآن نيز به خدا پناه مى‌بريم. «خناس» از «خنوس» به معناى پنهان شدن و عقب نشينى است. شيطان هم خودش مخفى است و هم كارش، اگر وسوسه او علنى باشد بر مردم مسلط نمى‌شود، ولى با تظاهر و توجيه در لباس زيبا جلوه مى‌كند و موفق مى‌شود. حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: شيطان با ظاهرنمايى حق و باطل را بهم در مى‌آميزد و بدين شكل بر طرفداران خود غالب مى‌شود. «فهنالك يستولى الشيطان على اوليائه» «4» حالا كه شيطان، خنّاس است، آنقدر مى‌رود و مى‌آيد تا موفق شود، ما هم بايد ياد خدا را زياد كنيم. در قرآن بارها از انسان انتقاد شده است كه هرگاه گرفتار مى‌شود دعا مى‌كند و پناهندگى مى‌خواهد و همين كه خطر رفع شد، گويا ما را نمى‌شناسد. «5» در اين سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مى‌گيرد و با ايمان و عقل و فكر ما بازى مى‌كند، سه بار نام خداوند ياد شده است: «بِرَبِّ النَّاسِ‌، مَلِكِ النَّاسِ‌، إِلهِ النَّاسِ» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سينه‌هاست، يكبار نام خداوند مطرح است. «بِرَبِّ الْفَلَقِ» آرى خطر انحراف فكرى و تأثير آن در روح به مراتب بيشتر از خطرات خارجى است و «1». غافر، 19. «2». بحارالانوار، ج 67، ص 49. «3». اعراف، 75. «4». نهج البلاغه، خطبه 50. «5». يونس، 11. جلد 10 - صفحه 654 دشمنان فرهنگى و فكرى، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و خطرناكترند. در روايات آمده است كه شيطان از قبول توبه انسان از سوى خداوند ناراحت شد. ياران خود را جمع و از آنان استمداد كرد. هر كدام مطلبى گفتند، ولى يكى از آنها گفت: من انسان را وسوسه مى‌كنم و توبه را از يادش مى‌برم. ابليس اين طرح فراموشى توبه را پسنديد. «1»
ص۲ آیه۲ حالا كه او «بِرَبِّ النَّاسِ» است، پس شيوه‌هاى تربيتى ديگران را نپذيريم. حالا كه او «مَلِكِ النَّاسِ» است، پس خود را برده ديگران قرار ندهيم و حالا كه او «إِلهِ النَّاسِ» است، پس به غير او دل نبنديم و اين تفكر و اعتقاد بهترين وسيله پناهندگى از وسوسه‌هاست. آنكه در سينه و قلب و روح مردم وسوسه مى‌كند، ممكن است از نژاد جن و شيطان باشد يا از نژاد انسان. آرى تطميع‌ها و وعده‌ها، امروز و فردا كردن‌ها از جمله راههاى وسوسه است. وسوسه شيطان نسبت به حضرت آدم و ساير اولياى خدا در حدّ القا و پرتاب وسوسه است: «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ» «2»، «أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ» «3» اما نسبت به عموم مردم، ورود و نفوذ وسوسه در دل و جان آنهاست. «يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ» البته نه به شكل سلطه بر دل انسان به گونه‌اى كه راه گريزى از آن نباشد. زيرا قرآن در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» «4» هنگامى كه شيطان‌ها به سراغ افراد باتقوا مى‌روند تا از طريق تماس، آنان را وسوسه كنند، آنان متوجه شده و اجازه نفوذ نمى‌دهند. تكرار كلمه «ناس» در «بِرَبِّ النَّاسِ‌- مَلِكِ النَّاسِ‌- إِلهِ النَّاسِ» اشاره به آن است كه ربوبيّت، حاكميّت و الوهيّت خداوند عام است و اختصاص به فرد يا گروه يا نژاد خاصى از بشر ندارد. اول‌ «بِرَبِّ النَّاسِ» آمد، بعد «مَلِكِ النَّاسِ» و سپس‌ «إِلهِ النَّاسِ»، شايد به خاطر آن كه آنچه به فطرت نزديكتر و ملموس‌تر است، پناهندگى به مربى است: «بِرَبِّ النَّاسِ» چنانكه كودكان به هنگام خطر اول صداى مادر مى‌زنند، سپس كسى كه قدرت دارد، «مَلِكِ‌ «1». تفسير نورالثقلين. «2». طه، 120. «3». حج، 52. «4». اعراف، 201. جلد 10 - صفحه 655 النَّاسِ» و در مرحله بعد سرچشمه رحمت و حيات. «إِلهِ النَّاسِ» خداوند به نيازهاى انسان و خطراتى كه او را تهديد مى‌كند آگاه است، ولى شيوه تربيت الهى آن است كه انسان نياز و استمداد و پناهندگى خود را به زبان آورد و فقر و احتياج را به خود تلقين كند تا روحيه تواضع و تعبّد و تسليم در او شكوفا شود. قُلْ أَعُوذُ ... به گفته پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خاطرات و وسوسه‌هايى كه بى‌اختيار بر انسان عارض مى‌شود، مادامى كه از طرف انسان عملى صورت نگيرد، چيزى بر او نيست. «وضع عن امتى ما حدثت به نفسها ما لم يعمل به او يتكلم» «1». پیام ها 1- پيامبر، امين وحى است و چيزى از خود نمى‌گويد. «قُلْ» 2- خطرات به قدرى شديد است كه خدا به پيامبرش دستور پناه بردن مى‌دهد. «قُلْ أَعُوذُ» 3- بدون استمداد از خدا، امكان مبارزه با شرور نيست. «أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» 4- گناهكاران نبايد مأيوس شوند، زيرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان. «بِرَبِّ النَّاسِ» 5- وقتى پيامبر، به خدا پناه مى‌برد، وظيفه ما روشن است. «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» 6- انسان بايد خود را تحت تربيت خداوند بداند، «بِرَبِّ النَّاسِ» سلطنت و حكومت او را بپذيرد، «مَلِكِ النَّاسِ» و او را معبود خود قرار دهد. «إِلهِ النَّاسِ» 7- انسان بى‌ايمان، به قدرت و جمعيّت و قوميّت و ثروت خود پناه مى‌برد، ولى مردان خدا به پروردگار و پادشاه و معبود هستى پناهنده مى‌شوند. «بِرَبِّ النَّاسِ‌- مَلِكِ النَّاسِ‌- إِلهِ النَّاسِ» 8- بالاترين خطرها پنهان‌ترين آن‌هاست كه وسوسه درونى باشد. «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ» «والحمدللّه ربّ العالمين» «1». بحارالانوار، ج 17، ص 54. جلد 10 - صفحه 656 خاتمه‌ «اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم» در روايت آمده است كه حضرت على عليه السلام همواره هنگام پايان دادن و ختم قرآن، اين گونه دعا مى‌كردند: «اللهم اشرح بالقرآن صدرى و استعمل بالقرآن بدنى و نور بالقرآن بصائرى و أطلق بالقرآن لسانى و اعنى عليه ما أبقيتنى فانه لا حول و لا قوة الا بك» «1» «1» بحارالانوار 89 ص 209. دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر استاد رنجبر: غنچه‌ها گل می‌شوند؛ یعنی باز و شکفته می‌شوند، امّا با کمک نسیم. و نسیم اگرچه بی‌مزد و بی‌منّت گره از کار فرو بسته‌ی غنچه‌ها می‌گشاید، امّا خود نیز بی‌نصیب نمی‌ماند، خود نیز عطرآگین می‌شود. خوشا به احوال آن مردمی که مثل نسیم، مثل باد بهار گره از کار خلق خدا می‌گشاید ... چو غنچه گرچه فروبستگی‌است کار جهان تو همچون باد بهاری گره گشا می‌باش و البتّه نیز خود نیز بی‌بهره نمی‌مانند. بهره‌ی آن‌ها همین بس که یا در کارشان گره نمی‌افتذ، یا به چشم به هم زدنی گشوده خواهد شد. نخواهی که باشی پراکنده دل پراکندگان را زِ خاطر مَهِل 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
. 🏝سلام تمام دلخوشی، مهدی جان آدینه آرام رخ می‌گشاید و در هر عبور لحظه‌هایش مرا پروانه‌وار گرد حریم یاد تو می‌چرخاند سرانجام از راه باز می‌رسی و رویای ناتماممان تعبیر می‌گردد ودل‌های بی‌سامانمان خوش می‌شود🏝 ⚘و َتَسْتَغْفِرُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ اِذا یَغْشی وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الاِْمامُ الْمَاْموُنُ و از او آمرزش خواهی. سلام بر تو هنگامی که بامداد کنی و شام کنی، سلام بر تو در شب هنگامی که تاریکیش فرا گیرد و در روز هنگامی که پرده برگیرد، سلام بر تو ای امام امین⚘(آل‌یاسین) الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج 🌷@emam_zmn🌷
در اين سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مى‌گيرد و با ايمان و عقل و فكر ما بازى مى‌كند، سه بار نام خداوند ياد شده است: «بِرَبِّ النَّاسِ‌، مَلِكِ النَّاسِ‌، إِلهِ النَّاسِ» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سينه‌هاست، يكبار نام خداوند مطرح است. «بِرَبِّ الْفَلَقِ» آرى خطر انحراف فكرى و تأثير آن در روح به مراتب بيشتر از خطرات خارجى است 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز دوشنبه ۱۴۰۲/۷/۱۰ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۳ سوره ناس ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ إِلَٰهِ النَّاسِ(۳) یکتا معبود آدمیان.(۳) معانی کلمات آیه «إِلهِ»: معبود. =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ «1» مَلِكِ النَّاسِ «2» إِلهِ النَّاسِ «3» مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ «4» الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ «5» مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ «6» (اى پيامبر!) بگو: پناه مى‌برم به پروردگار آدميان. پادشاه آدميان. معبود آدميان. از شرّ وسوسه شيطان. آن كه انديشه بد در دل مردمان افكند. از جنس جنّ باشد يا انسان. نکته ها در قرآن، بيش از 300 مرتبه كلمه‌ «قُلْ» آمده كه بسيارى از آنها فرمان خداوند به پيامبر است و در پاسخ مخالفان يا موافقان مى‌باشد. كلمه «وسواس» هم به معناى موجود وسوسه‌گر مى‌آيد و هم به معناى وسوسه و خطورات و افكار ناروا، ولى در اينجا به معناى وسوسه‌گر است. گفتنِ كلمه‌ «أَعُوذُ» براى نجات از خطرات كافى نيست، بلكه بايد در عمل نيز از عوامل خطرساز دورى كرد. وگرنه خانه را در مسير سيل ساختن و نوشتن «اعوذ باللّه من السّيل» بر سر در خانه به منزله مسخره است. كسى كه مى‌گويد: «أَعُوذُ بِاللَّهِ»، بايد در عمل نيز از سرچشمه‌هاى فساد دورى كند. اول چيزى كه محسوس انسان است، رشد و تكامل و تربيت اوست، «بِرَبِّ النَّاسِ» بعد سياست و تدبير و حكومت. «مَلِكِ النَّاسِ» و همين كه رشد او بالا رفت عبادت و پرستش‌ جلد 10 - صفحه 653 است. «إِلهِ النَّاسِ» به كسى بايد پناه برد كه اسرار و وسوسه‌هاى درونى را مى‌شناسد. «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ» «1» او از خيانت چشم‌ها و آنچه سينه‌ها پنهان مى‌كند آگاه است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: شيطان بر دل انسان آرميده است، هرگاه ياد خدا كند پنهان مى‌شود و هرگاه غافل شود او را وسوسه مى‌كند. فاذا ذكر العبد الله خنس ... و اذا غفل وسوس‌ «2» كسانى كه ديگران را به ترديد و وسوسه مى‌اندازند، كار شيطانى مى‌كنند. مخالفان حضرت صالح به مردم مى‌گفتند: آيا شما علم داريد كه صالح پيامبر است؟ و با اين كلام در مردم ترديد به وجود مى‌آوردند. «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ» «3» در اول قرآن با «بِسْمِ اللَّهِ» از خدا استمداد كرديم و در آخر قرآن نيز به خدا پناه مى‌بريم. «خناس» از «خنوس» به معناى پنهان شدن و عقب نشينى است. شيطان هم خودش مخفى است و هم كارش، اگر وسوسه او علنى باشد بر مردم مسلط نمى‌شود، ولى با تظاهر و توجيه در لباس زيبا جلوه مى‌كند و موفق مى‌شود. حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: شيطان با ظاهرنمايى حق و باطل را بهم در مى‌آميزد و بدين شكل بر طرفداران خود غالب مى‌شود. «فهنالك يستولى الشيطان على اوليائه» «4» حالا كه شيطان، خنّاس است، آنقدر مى‌رود و مى‌آيد تا موفق شود، ما هم بايد ياد خدا را زياد كنيم. در قرآن بارها از انسان انتقاد شده است كه هرگاه گرفتار مى‌شود دعا مى‌كند و پناهندگى مى‌خواهد و همين كه خطر رفع شد، گويا ما را نمى‌شناسد. «5» در اين سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مى‌گيرد و با ايمان و عقل و فكر ما بازى مى‌كند، سه بار نام خداوند ياد شده است: «بِرَبِّ النَّاسِ‌، مَلِكِ النَّاسِ‌، إِلهِ النَّاسِ» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سينه‌هاست، يكبار نام خداوند مطرح است. «بِرَبِّ الْفَلَقِ» آرى خطر انحراف فكرى و تأثير آن در روح به مراتب بيشتر از خطرات خارجى است و «1». غافر، 19. «2». بحارالانوار، ج 67، ص 49. «3». اعراف، 75. «4». نهج البلاغه، خطبه 50. «5». يونس، 11. جلد 10 - صفحه 654 دشمنان فرهنگى و فكرى، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و خطرناكترند. در روايات آمده است كه شيطان از قبول توبه انسان از سوى خداوند ناراحت شد. ياران خود را جمع و از آنان استمداد كرد. هر كدام مطلبى گفتند، ولى يكى از آنها گفت: من انسان را وسوسه مى‌كنم و توبه را از يادش مى‌برم. ابليس اين طرح فراموشى توبه را پسنديد. «1» حالا كه او «بِرَبِّ النَّاسِ» است، پس شيوه‌هاى تربيتى ديگران را نپذيريم. حالا كه او «مَلِكِ النَّاسِ» است، پس خود را برده ديگران قرار ندهيم و حالا كه او «إِلهِ النَّاسِ» است، پس به غير او دل نبنديم و اين تفكر و اعتقاد بهترين وسيله پناهندگى از وسوسه‌هاست.
آنكه در سينه و قلب و روح مردم وسوسه مى‌كند، ممكن است از نژاد جن و شيطان باشد يا از نژاد انسان. آرى تطميع‌ها و وعده‌ها، امروز و فردا كردن‌ها از جمله راههاى وسوسه است. وسوسه شيطان نسبت به حضرت آدم و ساير اولياى خدا در حدّ القا و پرتاب وسوسه است: «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ» «2»، «أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ» «3» اما نسبت به عموم مردم، ورود و نفوذ وسوسه در دل و جان آنهاست. «يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ» البته نه به شكل سلطه بر دل انسان به گونه‌اى كه راه گريزى از آن نباشد. زيرا قرآن در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» «4» هنگامى كه شيطان‌ها به سراغ افراد باتقوا مى‌روند تا از طريق تماس، آنان را وسوسه كنند، آنان متوجه شده و اجازه نفوذ نمى‌دهند. تكرار كلمه «ناس» در «بِرَبِّ النَّاسِ‌- مَلِكِ النَّاسِ‌- إِلهِ النَّاسِ» اشاره به آن است كه ربوبيّت، حاكميّت و الوهيّت خداوند عام است و اختصاص به فرد يا گروه يا نژاد خاصى از بشر ندارد. اول‌ «بِرَبِّ النَّاسِ» آمد، بعد «مَلِكِ النَّاسِ» و سپس‌ «إِلهِ النَّاسِ»، شايد به خاطر آن كه آنچه به فطرت نزديكتر و ملموس‌تر است، پناهندگى به مربى است: «بِرَبِّ النَّاسِ» چنانكه كودكان به هنگام خطر اول صداى مادر مى‌زنند، سپس كسى كه قدرت دارد، «مَلِكِ‌ «1». تفسير نورالثقلين. «2». طه، 120. «3». حج، 52. «4». اعراف، 201. جلد 10 - صفحه 655 النَّاسِ» و در مرحله بعد سرچشمه رحمت و حيات. «إِلهِ النَّاسِ» خداوند به نيازهاى انسان و خطراتى كه او را تهديد مى‌كند آگاه است، ولى شيوه تربيت الهى آن است كه انسان نياز و استمداد و پناهندگى خود را به زبان آورد و فقر و احتياج را به خود تلقين كند تا روحيه تواضع و تعبّد و تسليم در او شكوفا شود. قُلْ أَعُوذُ ... به گفته پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خاطرات و وسوسه‌هايى كه بى‌اختيار بر انسان عارض مى‌شود، مادامى كه از طرف انسان عملى صورت نگيرد، چيزى بر او نيست. «وضع عن امتى ما حدثت به نفسها ما لم يعمل به او يتكلم» «1». پیام ها 1- پيامبر، امين وحى است و چيزى از خود نمى‌گويد. «قُلْ» 2- خطرات به قدرى شديد است كه خدا به پيامبرش دستور پناه بردن مى‌دهد. «قُلْ أَعُوذُ» 3- بدون استمداد از خدا، امكان مبارزه با شرور نيست. «أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» 4- گناهكاران نبايد مأيوس شوند، زيرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان. «بِرَبِّ النَّاسِ» 5- وقتى پيامبر، به خدا پناه مى‌برد، وظيفه ما روشن است. «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» 6- انسان بايد خود را تحت تربيت خداوند بداند، «بِرَبِّ النَّاسِ» سلطنت و حكومت او را بپذيرد، «مَلِكِ النَّاسِ» و او را معبود خود قرار دهد. «إِلهِ النَّاسِ» 7- انسان بى‌ايمان، به قدرت و جمعيّت و قوميّت و ثروت خود پناه مى‌برد، ولى مردان خدا به پروردگار و پادشاه و معبود هستى پناهنده مى‌شوند. «بِرَبِّ النَّاسِ‌- مَلِكِ النَّاسِ‌- إِلهِ النَّاسِ» 8- بالاترين خطرها پنهان‌ترين آن‌هاست كه وسوسه درونى باشد. «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ» «والحمدللّه ربّ العالمين» «1». بحارالانوار، ج 17، ص 54. جلد 10 - صفحه 656 خاتمه‌ «اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم» در روايت آمده است كه حضرت على عليه السلام همواره هنگام پايان دادن و ختم قرآن، اين گونه دعا مى‌كردند: «اللهم اشرح بالقرآن صدرى و استعمل بالقرآن بدنى و نور بالقرآن بصائرى و أطلق بالقرآن لسانى و اعنى عليه ما أبقيتنى فانه لا حول و لا قوة الا بك» «1» «1» بحارالانوار 89 ص 209. دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر محمد رضا رنجبر: برای شمع چه تفاوت می کند که بالا یا پایین مجلس باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شمع آفرینش بود. به همین خاطر وقتی وارد جلسه ای می شد: «جلسَ حیث ینتهی به المجلس» همان آخر مجلس می نشست. «ویامر بذلک.» به دیگران هم همین دستور را می داد و می فرمود: وقتی واردجلسه ای می شوید، جمعیت رانشکافید وهمان پایین مجلس بنشینید. در حقیقت می خواست به ما بیاموزد که: آی آدم ها! خودتان بالا باشید وگرنه با این بالا نشینی ها کسی بالا نمی رود. من از خــــــار ســــــــر دیــوار دانستــــــــــــم که نا کس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺