eitaa logo
میقات‌القرآن
3.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
152 فایل
✅ کانال رسمی مؤسسه فرهنگی «میقات‌القرآن» سایت: almiqat.com تلگرام: t.me/almiqat سروش: sapp.ir/almiqat ایتا: eitaa.com/almiqat ارتباط با ما: @almiqat_admin پخش زنده: almiqat.com/live
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اسرار آفرينش فيل و خرطوم آن‌ امام صادق(ع): در اسرار و حكمت‌هاى نهاده شده در خرطوم فيل تأمل كن. خرطوم در گرفتن گياه و آب و خوردن آنها كار دست را مى‌كند. اگر [چنين آفريده نمى‌شد و] خرطوم نداشت، هيچگاه قادر نبود كه چيزى از زمين برگيرد و بخورد، زيرا فيل مانند ديگر چهارپايان نيست كه گردنى دراز داشته باشد و آن را به سوى غذا دراز كند. حال كه گردن ندارد خرطومى دراز به او داده شده كه كار گردن را بكند و با آن به نيازش برسد. جز آفرينشگر مهربان و عطوف بر خلق، چه كسى به جاى آن عضوى كه ندارد عضوى ديگر داده كه كار همان عضو مفقود را انجام دهد؟ و اين چگونه با عقيده ستمگران كه آفرينش را بى‌هدف و خودبه‌خود مى‌پندارند مى‌سازد؟ اگر كسى بگويد چرا براى اين حيوان نيز همانند ديگر حيوانات گردنى دراز آفريده نشده؟، پاسخ گفته مى‌شود كه: سر و گوش‌هاى فيل، بسيار سترگ و سنگين‌اند. اگر قرار بود این سر بر روی گردنى بزرگ قرار داده شود، هر آينه آن گردن را درهم مى‌شکست و خراب می‌کرد. پس سر فيل به بدنش متصل و چسبيده شده تا اين دشوارى در كارش پديد نيايد. به جاى چنين گردنى خرطوم آفريده شده تا غذايش را با آن برگيرد و بخورد و تقدير چنان شد كه بدون گردن نيز به نيازش برسد و كارش سخت نگردد. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۶، با اندکی تصرف) 🆔 @almiqat
🦒 شگفتى آفرينش زرافه‌ امام صادق(ع): «در آفرينش زرافه، ناهمگونى اعضا و همانندى اعضاى آن با اعضاى چند حيوان انديشه كن. سر آن چون سر اسب، گردنش چون گردن شتر، سم‌هايش چون سم گاو و پوستش چون پوست پلنگ است! ... تا دانسته شود كه او آفرينشگر تمام حيوانات است و مى‌تواند اعضاى چند حيوان را در هر حيوان كه بخواهد گرد آورد و آنها را در هر جا كه خواهد بپراكند و هر چه خواهد بر آفرينش بيفزايد و هر چه‌ خواهد از آن بكاهد. اينها دليل آن است كه او بر همه چيز تواناست و هيچ چيز اراده او را بر نمى‌گرداند. گردن زرافه نيز از آن جهت دراز آفريده شده كه چراگاه و محل رشد اين حيوان در ميان جنگل‌هاى انبوه با درختان برافراشته است. در نتيجه به گردنى دراز نيازمند است كه دهانش به شاخ و برگ درختان برسد و از ميوه و ديگر بخش‌هاى درختان تغذيه كند.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۷) 🆔 @almiqat
🐒 آفرينش ميمون و تفاوت آن با انسان‌ امام صادق(ع): در آفرينش ميمون و همگونى بسيارى از اعضاى آن چون: سر، صورت، شانه‌ها، سينه و اعضاى درونى با اعضاى آدمى انديشه كن. و اينكه از هوش و كياست بهره‌مند است و با اين هوش و ذكاوت به اشارات و فرمان‌هاى پرورنده و مربى‌اش پى مى‌برد و اكثر افعال انسان را تقليد مى‌كند. اين حيوان در آفرينش و ويژگي‌ها بسيار شبيه انسان است تا انسان از آن درس عبرت بگيرد و دريابد كه با اين همه همگونى، او نيز از طينت و طبيعت حيوانى آفريده شده و اگر ويژگى و برترى ذهن، انديشه، عقل، نطق و شعور نبود، او نيز يك حيوان بيش نبود! وانگهى در جسم ميمون تفاوت‌هايى هست كه در انسان نيست. مانند پوزه، دم دراز و مويى كه تن ميمون را يكسره پوشانيده است. البته اگر به ميمون نيز ذهن و عقل و نطقى [همانند اين ويژگي‌هاى انسان‌] داده مى‌شد، اين تفاوت‌هاى جزئى مانع ملحق شدن ميمون به انسان نمى‌شد. در نتيجه جداكننده اصلى ميمون از انسان، همان ناقص بودن انديشه، ذهن و نطق است. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۹) 🆔 @almiqat
✅ راز پوشش جسم و پای حيوانات اماما صادق(ع): اى مفضّل! بنگر كه خداى جل و علا از سر لطف و مهرش به حيوانات چگونه جسم آنها را اينگونه با مو، كرك و پشم پوشانيده تا از سرما و بسيارى از آفات و نارسايي‌ها در امان باشند. نيز براى آنها سُم‌هاى شكافته آفريد تا از ناهموارى زمين آزار نبينند [و نيازى به كفش نداشته باشند]؛ زيرا اين حيوانات براى ريسيدن و بافتن [لباس و پاپوش و... برای خود] دست و انگشت مناسب ندارند، در نتيجه در آفرينش آنها اين نيازها در نظر بوده و آفريده شده و هيچ نيازى به تجديد و تبديل آنها نيست و تا زنده‌اند اين نيازها برآورده است. اما انسان، چاره‌انديشى و دستى مناسب كار دارد. او مى‌ريسد و مى‌بافد و براى خود پوشاك تهيه مى‌كند و به تناسب وضعش آن را دگرگون و تعويض مى‌نمايد. از چند جهت اين كار به سود اوست: ۱- با اشتغال به كار ساخت پوشاك از فساد و بيهودگى به دور مى‌ماند و بى‌نيازى، او را در كار عبث نمى‌افكند. ۲- متناسب با وضعش از در آوردن و گاه از بر تن كردن آنها لذت مى‌برد. ۳- با حسن انتخاب خود از پوشيدن لباس‌هاى زيبا و با شكوه و نيز تغيير و تبديل آنها متلذذ مى‌شود. ۴- با بهره‌گيرى از اين صنعت به ساخت انواع جوراب، پاپوش و كفش مى‌پردازد و بدين وسيله پاهايش را حفظ مى‌كند. ۵- اين كار لوازم اشتغال بسيارى از مردم را فراهم مى‌آورد و شمارى از مردم با كار كردن در اين بخش صنعتى مى‌توانند معاش و روزى خود و خانواده خود را به دست آورند. پس مو، كرك و پشم در حكم پوشاك حيوانات و سم‌هاى گونه‌گون در حكم كفش آنهاست. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۰، با اندکی تصرف) 🆔 @almiqat
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ غریزه حیوانات در دفن اجسادشان امام صادق(ع): اى مفضّل! در ويژگى شگفتى كه در آفرينش چهارپايان نهاده شده بينديش. آنها وقتى كه مردند، مانند انسان‌ها كه يكديگر را در خاك مى‌نهند، خود را مخفى مى‌كنند و اگر چنين نبود، اين همه مردار حيوانات وحشى، درندگان و جز آن كجاست كه پيدا نيست؟! اين حيوانات كه اندك نيستند تا پيدا نباشند. حتى اگر كسى بگويد شماره آنها بيش از مردم است، سخنى راست گفته است. در كوه و صحرا به دسته‌هاى انبوه آهوان، گاوهاى وحشى، گورخران، گوزن‌ها و بزهاى كوهى و همچنين به درندگانى چون شيرها، پلنگ‌ها، گرگ‌ها، كفتارها و... و به حشرات و جنبندگان روى زمين و به دسته‌هاى پرندگانى چون كلاغ‌ها، سنگخواره‌ها، غازها، كبوتران و پرندگان درنده و گوشتخوار بنگر. اين همه حيوان گونه‌گون وقتى كه مى‌ميرند جز شمار اندكى كه صيادى شكار كند و يا درنده‌اى بدرد، هيچكدام پيدا نيستند! اين حيوانات وقتى كه احساس كردند كه زمان مرگشان فرا رسيده، در جاى پست و گودى مخفى مى‌شوند و در همانجا مى‌ميرند. اگر چنين نبود، تمام دشت [و كوه و دريا] از بوى گنديده و فساد آنها فاسد مى‌شد و بيماري‌هاى كشنده‌اى چون وبا در همه جا منتشر مى‌گشت. بنگر كه چگونه اين خصلت آدمى كه آن را در آغاز آفرينش انسان، از به خاكسپارى كلاغى توسط كلاغ ديگر فراگرفت، در سرشت حيوانات نهاده شده‌ است تا آدمى از آلودگى و بيماري‌هاى گونه‌گون جان سالم به در برد. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۱) 🆔 @almiqat
2.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ روباه مکار، یکی از شگفتی‌های آفرینش! امام صادق(ع): روباه هنگامى كه گرسنگى شديد بر او غالب مى‌آيد، به پشت مى‌خوابد. شكمش را باد مى‌كند تا پرنده‌اى مرده‌اش بپندارد. وقتى كه بر آن نشست، روباه بر آن مى‌جهد، به چنگش مى‌آورد و آن را مى‌خورد. جز آن كسى كه اينگونه و از راه اين حيله متكفل روزى روباه شده، چه كسى روباه بى‌عقل و انديشه را بر اين نيرنگ يارى داده است؟ همچنين از آنجا كه روباه از آن صولت و قدرت و توان حمله‌ورى ديگر درندگان برخوردار نيست، به او هوش و ذكاوت داده شده تا از راه نيرنگ و فريب زندگى كند. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۲) 🆔 @almiqat
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مرغ هوا، شکار ماهی دریا! هیچکس انتظار ندارد ماهیان دریا از جانوران روی خشکی تغذیه کنند، زیرا آنها اصولا قادر نیستند از آب بیرون آیند و در این صورت فورا خواهند مرد. اما یکی از شگفتانه‌های آفرینش اینجاست که یکی از ماهیان بزرگ دریا، نه‌تنها موجودات روی خشکی، بلکه قادر است پرندگان پهنه آسمان را شکار کند!! «دلفین» ماهی باهوشی است که با ذکاوت خدادادی و نیرنگ هوشمندانه‌ای که به کار می‌بندد، قادر است پرندگان بلندپروازی را که همواره خشکی و دریا را سرمستانه زیر بال‌های خود می‌پیمایند، بگیرد و ببلعد! اتفاقی که به انسان این تذکر را می‌دهد که هیچگاه به توانایی‌های خود مغرور نشود، زیرا ممکن است از جایی زمین بخورد که فکرش را هم نمی‌کند! اما چگونگی این شکار را از زبان مبارک امام صادق(ع) می‌شنویم: «دلفين كه پرنده شكار مى‌كند، هنگامى كه در ميان آب است، نيرنگ او براى شكار اينگونه است: يك ماهى را مى‌گيرد، مى‌كشد و آن را بر روى آب مى‌نهد تا بر آب بماند. آنگاه در زير آن مخفى مى‌شود. آب را حركت مى‌دهد تا از بيرون آب پيدا نباشد. وقتى كه پرنده بر ماهى نشست، حمله مى‌برد و آن را به چنگ مى‌آورد.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۳) در ویدیوی فوق، نمونه‌ای از شکار پرنده توسط دلفین را مشاهده می‌کنید. 🆔 @almiqat
✅ مورچه مفضّل گويد (به امام صادق(ع)) عرض كردم: آقاى من! در باره زندگى چهارپايان نكاتى فرموديد كه هر كه اهل و سزاوار است درس عبرت مى‌گيرد. حال در باره مورچه ريز و درشت و پرنده بفرماييد. حضرت فرمود: در صورت كوچك مورچه بنگر آيا در آنچه كه به مصلحت اوست و به آن نيازمند است، كمبودى مشاهده مى‌كنى؟ جز حكمت آفرينشگر در ريز و درشت آفرينش، اين حكمت و تقدير حساب شده در آفرينش اين حيوان ريز از كجا سرچشمه مى‌گيرد؟ در زندگى مور و همكارى انبوه آنها در گردآورى روزى و آماده كردن آن نيك بنگر. بنگر هنگامى كه دسته‌اى از آنها دانه‌ها را به محل مرتفعى مى‌برند و ذخيره مى‌سازند، انسان به ياد تلاش مردم در انتقال غذا به خانه مى‌افتد. بلكه مور در اين كار بيش از انسان كمر همت مى‌بندد و جد و تلاش دارد. نمى‌بينى همانند انسان‌ها نيز در حمل و انتقال دانه و غذا به لانه، يكديگر را يارى مى‌دهند؟ آنها دانه را به دو نيم مى‌كنند تا دانه در لانه سبز نشود و كارشان را خراب نكند. اگر آبى به دانه‌ها رسيد، آنها را بيرون مى‌آورند و خشك مى‌گردانند. نيز موران جز در جاهاى بالا و بلند مسكن و لانه نمى‌گزينند تا مبادا آب در آن ريزد و غرقشان سازد. اينها همه نه از سر انديشه و عقل و شعور، كه از غريزه و سرشتى است كه خداى جل و علا به خاطر مصلحت در آنها نهفته است. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۳) 🆔 @almiqat
🕷 عنکبوت امام صادق(ع): عنكبوت آن تار را مى‌تند و از آن به عنوان دام مگس‌ها استفاده مى‌كند. در اين زمان خود را در ميان تارها پوشيده مى‌نمايد. آنگاه كه مگس در تارش گرفتار آمد، ساعت به ساعت آن را نيش مى‌زند و از آن تغذيه مى‌كند و بدين وسيله زنده مى‌ماند... به اين جنبنده ضعيف و كوچك بنگر كه چگونه در سرشت آن چيزى آفريده شده كه آدمى، تنها با حيله و به كارگيرى ابزار و آلات مى‌تواند آن را انجام دهد. اگر در چيزى كوچك مانند مورچه و... عبرت و درس آموزنده‌اى هست، آن را به خاطر كوچك بودن آنها حقير مدار، زيرا گاه يك معنى و مفهوم بسيار نفيس و گرانقدرى با يك چيز كوچك و ناچيز سنجيده مى‌شود و اين كار به هيچ روى از قدر و ارزش آن معنى ارزشمند نمى‌كاهد. چنان كه اگر دينار طلا را با وزنه آهنى وزن كنند، هيچگاه از قيمت آن طلا كاسته نمى‌شود. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۴) 🆔 @almiqat
🦜 حكمت‌هاى نهفته در آفرينش پرندگان(۱) امام صادق(ع): «اى مفضّل! در جسم و آفرينش پرنده بنگر. آنگاه كه تقدير و حكمت بر آن تعلق گرفت كه پرنده در آسمان باشد، تنش سبك و نيكو آفريده شد و به جاى چهار دست و پا تنها دو پا و به جاى پنج انگشت چهار انگشت و به جاى دو مخرج بول و فضولات يك مخرج به آن داده شد. چنان كه قسمت پيشين كشتى تيز و باريك است و آب را مى‌شكافد و پيش مى‌رود، سينه و جلوى پرنده نيز به گونه‌اى شبيه كشتى است تا هوا را بشكافد و چنان كه خواهد به پرواز در آيد. همچنين در بالها و دمش پرهاى بلندى نهاده شده تا به‌راحتى او را براى پرواز بلند كنند. تمام بدنش پوشيده از پر است تا هوا در آنها نفوذ كند و به‌راحتى در ارتفاع بالا بماند و پرواز كند. از آنجا كه حكمت، چنين تعلق گرفت كه غذاى پرندگان از دانه و گوشت باشد و بايد آنها را بدون جويدن فرو برد، همانند لب و دندان آدمى براى آنها آفريده نشد. بلكه منقارى تيز و سخت به آنها داده شد تا غذا را با آن برگيرند و بخورند و از چيدن و شكستن دانه‌هاى سخت [از زمين ناهموار] پاره نشود و از پاره كردن گوشت نشكند. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۵) 🆔 @almiqat
🦜 حكمت‌هاى نهفته در آفرينش پرندگان(۲) / قدرت هضم غذای قوی پرندگان و دلیل تخم‌گذاری آنها امام صادق(ع): از آنجا كه پرنده دندان ندارد و دانه را سالم و گوشت را سخت و ناپخته فرومى‌برد، در درون آن حرارتى نهاده شده كه دانه را چنان خرد و آسياب مى‌كند كه از جويدن بی‌نیاز مى‌گردد. به خاطر نبودن اين نيرو در انسان [اگر اين دانه‌ها را آدمى ناجويده فرو برد] به همان شكل سالم دفع مى‌گردد. ولى همين دانه‌هاى سالم در درون پرنده چنان خرد مى‌گردد كه اثرى از آن نمى‌ماند. نيز تقدير چنان شد كه پرندگان تخم گذارند و بچه نزايند تا در وقت پرواز سنگين نباشند. اگر فرزند در شكم آنها بماند تا قوى شود [چنان كه در پستانداران چنين است‌]، سنگينى آن، آنها را از برخاستن و پرواز نگاه مى‌دارد. پس همه چيز پرندگان چنان آفريده شده كه با ويژگی‌هاى آنها متناسب و هماهنگ باشد. پرنده‌اى كه غالبا در پرواز و گشت است، گاه هفته‌اى، برخى دو هفته و برخى ديگر سه هفته بر تخم خود مى‌خوابند تا آن را بپرورانند و جوجه از تخم بيرون آيد. چون جوجه بيرون آمد باد در دل جوجه مى‌دمد تا چينه‌دانش گشاده گردد و بتواند غذا را جاى دهد. آنگاه او را غذايى مناسب و سازگار مى‌دهد و بزرگ مى‌كند. (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۶) 🆔 @almiqat
🦜 حكمت‌هاى نهفته در آفرينش پرندگان(۳) / مراقبت پرندگان از تخم و جوجه، بدون هیچ چشم‌داشتی! امام صادق(ع): چه كسى تدبير چنان نموده كه او (پرنده) غذا و دانه برچيند و در چينه‌دان ريزد و آنگاه براى جوجه‌اش دانه‌ها را برآورد؟ چرا اينگونه خود را در رنج و سختى مى‌افكند و حال آنكه عقل و انديشه ندارد و از جوجه‌اش انتظارى كه آدميان از فرزند دارند، مانند فخر، عزت، يارى و ماندگارىِ نام ندارد؟ خداوند جلّ‌وعلا از سر لطف و كرامت، چنان تدبير نموده كه او بدون انديشه در اين امور، از سر غريزه خدادادى جوجه‌اش را دوست بدارد و غذايش دهد تا نسل آنها پايدار ماند. بنگر كه مرغ چگونه شورِ تخم‌گذارى و پرورش جوجه در سر دارد، حال آنكه جاى و لانه مناسبى براى گرد آوردن تخم‌ها در آن ندارد! مرغ در اين زمان برانگيخته مى‌شود. تخم مى‌گذارد و گرسنه مى‌ماند و چيزى نمى‌خورد تا تخم‌هايش گرد آيند و آنها را بپروراند و جوجه گرداند. راستى آيا اين جز براى ماندگارى نسل است؟ و با اينكه مرغ درك و انديشه ندارد، چرا براى بقاى نسل اينگونه مى‌كوشد؟ آيا جز براى آن است كه آفرينش‌گر حكيم اين نيرو را در سرشت و غريزه او نهاده است؟! (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۶) 🆔 @almiqat