فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی شوق پرواز؛مجتبی رمضانی
┈••••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈•
اَللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِّـڪْ الْفَـرَج
༄༄༄༄ ❀ ❀ ༄༄༄༄
@zedbanoo
@montazeranmahdiajjalllah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا تو رو تاب میدم...
حلقه وصل باشیم...
از دوستان خود برای پیوستن به اجتماع بزرگ بانوان حسینی دعوت کنید
#انا_من_حسین
#انامن_حسین
#لبیک_یا_حسین علیه السلام
#نشر_حداکثری
🏴https://eitaa.com/joinchat/3625582726C6202c27e5c
@zedbanoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت تکاندهنده رهبر انقلاب از شفا گرفتن فرزند مرحوم الهی قمشهای در نوزادی را مشاهده کنید.
.•°•..•°🍃🌸✨
: @entezaralemaneh
@zedbanoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه پسر نه چهار تا پسر ...
🏴 مداحی زیبا
🎙 حاج محمود کریمی
#تاسوعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله
⚫️ظهرروزدهم⚫️
یادم هست تصویر خاصی از عاشورا هنوز توی ذهنم نقش نبسته بود. به جز تصویر یک خورشید بزرگ خونین که مثل بک گراند های کامپیوتری در خون فرو می رود.
به جز مشتهای به سینه کوبانده شده توی هیات، زیرافتاب عصر .
به جز ذکرهایی که هنوز خیلی نمی فهمیدمشان...مثل العطش.
مثل علمدار نیامد.
▪️چیزی از آنچه رخ داده بود، نمیدانستم به جز آنچه ذره ذره در روضه ها شنیده بودم و البته که بیشتر تصور بود تا درک.
تا آن روز عصر.
▪️ وقتی همراه خواهرانم درفیلمی می دیدیم که پسری را در مقابل پدری در مقابل حیوانات وحشی انداختندو پدر با آنکه در میان غل و زنجیر بود، یه عشق فرزند، چنان برای نجاتش از چنگال گرگها، تلاش کرد که عاقبت بندها از دستهایش بازشد ...
▪️خواهربزرگترم،چنان با دیدن این صحنه، با صدای بلند گریه کرد که از گریه او ما هم به گریه افتادیم. اول فکر کردم به خاطر فیلم وصحنه دردناکش است اما در میان هق هق هایش گفت:«یاد امام حسین افتادم. چه حالی داشت وقتی اربا ارباش میکردن»...
▪️خواستم بگم طبق روایات،حضرت زینب در مجلس شام ،در مقابل تمسخر یزید،فرمود:«داغ علی اکبر،محاسن برادرم راسپید کرد»
⚫️فردا روزی است که داغ هفتاد و دویار و هجده عزیز را حسین غریب فاطمه،علیهما السلام، یکجا دید.
همانهایی که داغهایشان را برای خودمان ببن دهه تقسیم کرده ایم تا تاب بیاوریم...
بعضی آرزوها،روی قلب آدم چنگ میکشد.
آرزویی مثل این: مکن ای صبح طلوع...
#شب_دهم
@zedbanoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجتماع بانوان حسینی_1659883398478_1080HD_07082022.m4a
2.55M
🏴باهم بشنویم....
◾️مجموعه مباحث کارشناسی
#قسمت نهم
◼️آیا اشک بر امام حسین علیه السلام قطعا افراد رو بهشتی میکنه؟
حلقه وصل باشیم...
از دوستان خود برای پیوستن به اجتماع بزرگ بانوان حسینی دعوت کنید
#انا_من_حسین
#انامن_حسین
#لبیک_یا_حسین علیه السلام
#نشر_حداکثری
🏴https://eitaa.com/joinchat/3625582726C6202c27e5c
🏴https://t.me/+4MDBwXhO_Fs1MmY8
اللهم صل علی محمد وآله:
🏴*تقویم عاشورا*🏴
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت ۵ دشمن کشت.
امام دعایش کردند.
گروهی از سپاه شمر قصد حمله از قفا به امام را کردند . زهیر و ۱۰ نفر ب
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
اللهم صل علی محمد وآله: 🏴*تقویم عاشورا*🏴 طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، وا
عاشورای سال ۶۱، همین ساعات و لحظات...
@zedbanoo
ه آنها حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
اجتماع بانوان حسینی_1659883398478_1080HD_07082022.m4a
2.55M
🏴باهم بشنویم....
◾️مجموعه مباحث کارشناسی
#قسمت نهم
◼️آیا اشک بر امام حسین علیه السلام قطعا افراد رو بهشتی میکنه؟
حلقه وصل باشیم...
از دوستان خود برای پیوستن به اجتماع بزرگ بانوان حسینی دعوت کنید
#انا_من_حسین
#انامن_حسین
#لبیک_یا_حسین علیه السلام
#نشر_حداکثری
🏴https://eitaa.com/joinchat/3625582726C6202c27e5c
🏴https://t.me/+4MDBwXhO_Fs1MmY8
32692شوقا-لابی.mp3
9.14M
هل من ناصر از تو لبیک از من
🔹محمد حسین حدادیان
@zedbanoo
شماره تلفن حرم امام حسین علیهالسلام
شماره تلفن (1640) مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین(ع) وصله هر درد دلی دارید به آقا بگید.
(بدون پیش شماره است)
کاملا رایگانه
تا آخر شب وصله
التماسدعا
نشر بدید شاید کسی دلتنگ باشه 🥺🥺🥺
اگه زنگ زدید و دلتون شکست اول برای سلامتی و فرج مولامون دعا کنید بعد هم حاجتهای خودتون و بخواین بعد هم برای من بنده حقیر دعا کنید
@zedbanoo
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸تفاوت «باب علی» و «باب الحسین»🔸
یکی از این علمای بزرگ را خواب دیدند. ایشان در درگاه الهی بود. آنجا یک درب علوی بود و یک درب حسینی. هرکدام از ائمۀ اطهار، باب الله هستند. آن آقا که از علمای بزرگ بود، با اصرار می خواست که از «#باب_علی» وارد شود، اما ملائکۀ آنجا فشار می آوردند که او از این درب نیاید. هرچه او زور میزد که برود داخل، زورش نمیرسید؛ مأمورین او را محکم گرفته بودند.
درب کنار آن، «#باب_الحسین» بود. بیرون آمد، دیگر مجبور شد از باب الحسین وارد شود. تا خواست از این درب وارد شود، همۀ این ملائکه دستش را گرفتند، برایش کوچه باز کردند و با احترام ایشان را بردند داخل!
ببینید! یک جور بود! یک جور خواست برود داخل! از این درب، هرچه اصرار کرد و فشار آورد، اصلاً نتوانست؛ اما از آن درب کاملاً با استقبال هم آوردندش. حالا این چه جوری است؟! این «باب حسین» است، آن «باب علی» است. خیلی ها که از آن درب نمی توانند بیایند، از این درب می توانند بیایند. علتش این است که: علی (ع) «#باب_العدل» است، اما حسین بن علی (ع)، «#باب_الفضل» است.
شما نگاه کن، در دعا می گویید: «الهی یا حمید بحق محمد»، بعدش چه می گویی؟ «یا عالی بحق علی»، دست انسان به عالی نمی رسد. «یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن». برای امام حسین می دانی چه گذاشته اند؟ «یا قدیم الاحسان بحق الحسین»! ببینید چه اسم قشنگی رویش گذاشته اند! تو باید حَسَن باشی، تا امام حسن شفاعتت کند؛ اما اگر حُسن کوچکی هم داشته باشی، حسین از تو شفاعت می کند. اسم «حسن» را مُصَغَّرش کرده اند تا انسان به او امید پیدا کند. حسین یعنی حَسنِ کوچک. یعنی با یک حُسن کم هم در باز می کند؛ با کمترین حُسنی در را باز می کند. چه اسم با مناسبتی گذاشته اند! کوچک نیست، اما حُسن کوچک را هم ایشان قبول می کند. به همین جهت، کسانی که ختومات می گیرند، زیارت عاشورا را جزء مبادی ختوماتشان می دانند؛ یعنی اگر کسی از راه حسین بن علی، کارش شد، شد؛ اما اگر از راه ایشان نشد، دیگر نمی شود.
پس ممکن است انسان اگر مدعی تقوا شد او را نپذیرند؛ اما اگر از باب «ابنالسبیل» (در راه ماندگان)، از باب این که «من راه به جایی ندارم»، وارد شد او را بپذیرند. اینکه تحت چه «عنوان» می آید، مهم است. قانون دادگستری هم همین است. اگر کسی اعلام کرد من ورشکسته هستم، احترامش می کنند. از اموالش به اندازۀ گذران زندگی برایش استثنا می کنند، و مازادش را می دهند به طلبکارها. اما اگر حاضر نشد اعلام ورشکستگی کند، تمام اموالش را می گیرند و تقسیم می کنند. خودش را هم زندان می کنند! این قانون دادگستری است؛ برای اعلام ورشکستگی، امتیازاتی می دهند. اگر انسان بتواند به خدا اعلام ورشکستگی کند، از مزایای اعلام ورشکستگی می تواند بهره مند شود.
@haerishirazi
@zedbanoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه ۹ امروز کانال منتظران ظهور
#انیمیشن #شهات حضرت #عباس
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
@zedbannoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️سخت ترین روضه ی عاشورا 😭
⚫️در سکوتی که دلت دست دعا باز نمود
یاد ما باش که محتاج دعاییم هنوز
⚫️التماس دعا
#روز_عاشورا
@zedbanoo
32.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻عزاداري بچه های #سندروم_داون
↙️مرکز مادر
◾️محرم الحرام ۱۴۰۱
🔆😢باورتان می شود عده ای تلاش می کنند یکنفر از این انسانها زنده نماند😭
@zedbanoo
مقتل امام حسین خلاصه.docx
40.4K
@zedbanoo
هرگونه کپی وانتشار بدون ذکر منبع حرام است
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا
♻️@zedbanoo