بسم الله «قصه تعهد» شاید قصه از همین شروع شد: حلقه‌ای میان انگشت دوم دست چپ.حلقه‌ای که فقط انگشتر نبود و نشان تعلق بود. کم‌کم که زندگی سخت شد، هربار که فقر یا خیانت یا مشکلات دیگر، تن را لرزاند، حلقه بود دیگر؛ می‌شد خیلی ساده آن را از دست درآورد و گوشه‌ای انداخت و فارغ‌البال از ارتباطی که به خیالشان دیگر نبود، رفت. قصه آنها این طوری تبدیل شد به یک رابطه بی‌تعهد که لازم نبود خیلی خودشان را دربند دیگری بدانند؛ اول آمار خیانت، بعد طلاق، بالا رفت وبعد ازدواج‌ها به قول آنها سپید و در منش ما سیاه شد و حالا هم که تعداد فرزندان تک سرپرستشان، سر به فلک کشیده! اما قصه ما فرق می‌کرد. در دنیای ما علاوه بر آداب و رسوم و خانواده، همه چیز، حلقه نبود. ازطلا دست نکردن مردها تا انگشتر عقیق و تا تعهد پانزده ساله اماممان در تبعید به تنها همسر تمام زندگی هشتاد و هفت ساله‌اش. تا اجازه زن از شوهر تا نفقه مرد به زن، تا طلاقی که اگر لازم شده باشد هم، باید اول با میانجیگری، بعد اگرحل نشد، با هدیه دادن و مهریه گرفتن و وجوب نفقه به فرزند پس از طلاق و خلاصه دل خوش و بی‌بدنامی، تمام شود. داستان ما و آنها خیلی وقت است که فرق می‌کندـ هرچند اصرار دارند شبیهش کنند. قصه این مرد کرمانی که این طور در فراق همسرش می‌گرید و با حسرت می‌گوید:«نمی‌دانید چه زندگی‌ای داشتیم» از همین تفاوت نشأت می‌گیرد. این، فقط تألم روحی نیست؛ این حلاوت یک زندگی آسمانی و مومنانه‌ است که رضایت شوهر، عاقبت بخیری، سرنوشتی چون شهادت و تربیت فرزندی که او هم لایق شهادت بوده، در پی داشته. قصه لیاقت این زنانی که در ترور دیروز آسمانی شدند را باید در مسائلی این چنین جستجو کرد. مسائلی بنیادین که شیاطین انسی و جنی خیلی تلاش کرده‌اند که آنها را به حاشیه ببرند. مسائلی که از حق الناس و عاقبت به خیری تا باقیات صالحات شدن فرزندان را الی الابد، به همراه دارد. روحشان شاد و انا ان شالله بهم لاحقون. #کرمان #حاج_قاسم #ما_ملت_شهادتیم ✍محنا https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741

رجز حسین طاهری 🆔https://eitaa.com/zeyaolhagh #کرمان #ما_ملت_شهادتیم #شب_بخیر @almohanaa

از زیباترین انمیشن هایی که درباره نمــــــاز دیدم #تربیتی @almohanaa @farhangsaze_haya

آه از دی‌ ماه از این ماهِ درد... شعرخوانی حماسی روز گذشته در حضور رهبر انقلاب #کرمان_تسلیت #حاج_قاسم @BisimchiMedia @almohanaa

فیلمی از شهیده فائزه رحیمی معلم دانشجو دانشگاه فرهنگیان نسبیه تهران که در حادثه تروریستی دیروز کرمان به شهادت رسید. #عند_ربهم_یرزقون #کرمان_تسلیت @almohanaa

#حاج_قاسم #کرمان @almohanaa

وقتی‌ #درس‌ میخونی‌ این‌ ذکرهارو بگو! #استادشجاعی ۶۷ مرتبه یا سلطان قبل از مطالعه ۱۸مرتبه یا حی موقع امتحان #تربیتی #مادرانه @almohanaa @javanenghelabii

🎙 #بشنوید سلسله پادکست «نماز خوب» گلچین کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ 🔹ما تصور می‌کنیم فقط وقتی نمازمان خوب است که از آن لذت ببریم! میزبان سی‌امین اجلاس سراسری نماز @almohanaa

🛑 شعر جدید «افشین علاء» پیرامون حادثه تروریستی کرمان و حواشی علی کریمی 🔹️غذای نذری و شربت؟ چه گفت مردک پست؟ گدای اجنبی افسار خود چگونه گسست؟ 🔹️زبان الکن این لات، ازچه لال نشد؟ میان دست‌ پلیدش قلم چرا نشکست؟ 🔹️دهن‌کجی به شهیدان و ادعای شعور؟ مجیزگویی خصم و به خلق، ضربت شست؟ 🔹️کسی که نان سگان می‌خورد چه می‌فهمد؟ غذا و شربت نذری نشانه‌ی شرف است 🔹️حرام‌خوار چه داند که شد به کام شهید نه نان و شربت نذری، که می ز جام الست 🔹️به خویش غره نگردد! خطاب من نه به اوست که شأن شاعر دل‌خون کجا و جاهل مست؟ 🔹️دلم پر است نه از او که نیست جز مگسی دلم پر است ز مصدرنشین سفله‌پرست 🔹️دلم پر است از آنان که اسوه می‌سازند به دست خویش برای جوان ز مردم پست 🔹️ز صاحبان مناصب که از خصومت‌شان هر آن‌که ناصح و دلسوز بود و نخبه، نرست 🔹️هر آن‌که گیشه پسندید، نورچشمی شد هر آن‌که شوت بلد بود و گل، به صدر نشست 🔹️گناه را ز سلبریتیان مبین که نظام خودش به تازه به دوران رسیدگان دل بست 🔹️برای مردم دانا رسانه هست؟ که نیست سخن‌شناس و هنرور به خانه نیست؟ که هست 🔹️ز مدح و نوحه، جوانان چقدر گریه کنند؟ ز نطق‌های شعاری چه آورند به دست؟ 🔹️خطای شیوه‌ی تبلیغ و حکمرانی ماست گدای غرب، اگر حرمت شهید شکست... #ایران_تسلیت #کرمان @Qomonline @almohanaa

❌به هوش مصنوعی گفتیم اگه قرار باشه حیوونا کماندو بشن و از کشور ها دفاع کنن..چه حیوونی برای چه کشوری میجنگه.. 👀📿 ببینید چی از آب در اومد.. 😁 فقط اسقاطیل البته حیف اون حیوون... #حاج_قاسم #کرمان @almohanaa

🌸|یک سوال مادرانه #تربیتی #کرمان https://eitaa.com/khanehmadari @almohanaa

بسم‌الله «تفاوت‌ِ تو» سی و دو سال از تو بزرگتر هستم اما تو در دوسالگی جوری رشدکردی که من در این سی سال نتوانستم. چکارکردی ریحانه؟ رازت چه بود؟ کاش آن صوت، صوت تو نباشد، مثلا صوت همان پسربچه پنج شش ساله باشد، اما اگر، صوت تو باشد، یعنی خیلی راه‌ها را رفته بودی. یعنی قبل از آن که کلمات وصیت حاج قاسم را روی زبانت بگردانی، توی قلبت گرداندی. نورش تابیده روی روحت که برخلاف چهره و قامتت، خیلی بزرگ بوده. ریحانه‌جان، راهت را به ما نشان بده. به ما که خیلی بیشتر از تو، خوانده‌ایم، شنیده‌ایم، واجب و مستحب انجام داده‌ایم اما تهش لایق نشدیم که بخرندمان. برخلاف تو. 🌸ریحانه‌جان، همسن و سال دخترم بودی.هم هیکل هم اما تو با کاپشن صورتی و گوشواره‌های قلبیت، دلبری نکردی؛ با آسمانی شدنت دلبری کردی. تو برخلاف آنچه دنیا را عاشق دختربچه، های دوساله می‌کند، بودی. اصلا همین تو را خاص کرده. چیزی که خیلی‌ها در به در به دنبالش می‌دوند و به هزار بیراهه می‌رسند. کفش‌های اسکیچرزت، تو را خاص نکرد؛ پیوندعمیقت با روح حاجی که با هیچ معادله‌ دنیایی، جور درنمیآید، مبهوتمان کرده، عاشقمان کرده. جانمان را به لب آورده. تصویرجسم کوچک لای کفن پیچیده تویی که می‌شد حالا حالاها قدبکشی؛ از جلو چشم‌هایمان کنار نمی‌رود، خون را برایمان به جوش آورده، حس انتقام را زنده کرده و حس رباب را. وقتی می‌گفت:«بزرگ می‌شد کاش..» تصورکن توی دوساله اینجور مثل سیب رسیده شدی، همان سیبی که حاجی می‌گفت:« وقتی برسد چیده می‌شود» و تو نمی‌دانی حسرت اینکه دوساله‌ات این‌قدر رسیده بود؛ پس بیست ساله‌ات چه می‌شد؛ چه با دلمان کرده! و نمی‌دانی حسرت اینکه سی سال بیش از تو عمر کردیم و نرسیده‌ایم و تو چطور این همه رشد کردی، چه آتشی به جانمان انداخته! 🌸ریحانه‌جان! دعایمان کن. دعاکن وصیت‌های حاجی را مثل تو جوری روی دلمان بنشانیم که راهی راهش شویم. ریحانه‌جان! با آن دست‌های کوچکت، دست ما را بگیر. ✍محنا #حاج_قاسم #کرمان #ایران_تسلیت https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741 @almohanaa