eitaa logo
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
8.1هزار ویدیو
479 فایل
فعلا مادر شش فرزند، مشاور، نویسنده، مسیول خوابگاه دختران، علاقه‌مند به خوشبختی همه، اینجاباهم از زندگی، به حیات می‌رسیم استفاده از مطالب کانال بلااستثنا آزاد است. بگو تابگم @barannejat https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741
مشاهده در ایتا
دانلود
میتونید از سفره های هفت سینتون عکس و نقاشی بفرستید تا تو کانال منتشر کنیم. ❤️
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
از فغالترینهای کانال ممنونیم عیدتون مبارک کاربری یا فاطمه الزهرا
الان شبکه یک و شش دیدار سالانه حضرت آقا @almohanaa
از این عکس قشنگا بازم دارین؟ کاربری فرخ @almohanaa
و توجه شما رو به تصاویر رسیده جلب میکنم😍 ممنونم از مشارکتتون @almohanaa
بسم الله «پُرداستان» ☘️رو به روی تلویزیون نشسته و با تلاوت احمددباغ، قرآن می‌خواند که از تکرار بنی‌اسراییل، شگفت‌زده می‌پرسد؛_مامان چرا بنی‌اسراییل، این همه تو قرآن اومده؟ بدن یا خوبن؟ ☘️لای قرآنش، علامت می‌گذارم و وقتی مطمین می‌شوم ذهنش آن قدر درگیر قصه است، که حواسش پرت شده، شروع میکنم:«اینها همان قوم مستضعفی هستند که فرعون زنانشون رو به کنیزی می‌برد و بچه‌هاشون را ذبح می‌کرد و مرداشونو غلام خودش قرار می‌داد. ☘️ بعد از چندین بار رایزنی و معجزه آوردن جناب موسی، بالاخره حضرت موسی که وعده داده بود، نجاتشان می‌دهد، یا فرعون و روسای قومش، قرار گذاشتن که مردم رو آزاد کنن. اما فرعون بازهم زیر قولش زد اینجا دیگر خدا طوفان و ملخ و آفت و قورباغه و خون را بر سرشان نازل کرد، بعد بازهم قوم فرعون سراغ موسی آمدند که؛ نجاتمان بده. 🌸 وقتی موسی نجاتشون داد، قرارشد بنی اسراییل را آزاد کنن اما باز اونها را تا دریا تعقیب کردند و می‌دانی که فرعون تا لحظه آخر ایمان نیاورده بود. فقط موقع غرق شدن گفت:«یقین کردم خدای موسی حقه» که جبرییل بهش گفت:_حالا دیگر ایمانت به درد نمی‌خوره و بدنت مایه عبرت کفار، به ساحل می‌رسه. حالا فکر می‌کنی با این همه داستان، بنی اسراییل چطور از خجالت حضرت موسی دراومدن!؟ داشت صفحات اعراف را تورق می‌کرد، گفت:_نمی‌دونم. مومن شدن و از اون به بعد، به خدمت موسی دراومدن؟ 🌸لبخند روی صورتم نشست. پس معلوم بود خوب دارد طاقت می‌آورد:_نه مادر. یه محض اینکه از دریا عبور کردن، کسایی رو دیدن که دارن بت میپرستن. به موسی علیه السلام گفتن:_میشه برای مام یه بت که مارو یاد خدا بندازه، بسازی تا مثل این قوم، دورش بگردیم؟ موسی ناراحت شد و نصیحتشون کرد. 🌸 بعد که به راهشون ادامه دادن و باوجود معجزاتی که از ایشون دیده بودن، وقتی حضرت موسی فقط سی روز و بعد هم چهل روز،به مناجات برن،وقتی برگشتن با صحنه پرستیدن گوساله طلایی مواجه شدن. این‌قدر عصبانی شدن که یقه داداششون گرفتن و گفتن چرا مراقبشون نبودی؟ برادرشون گفت:«برادرجان اینا داشتن فرقه فرقه می‌شدن و من نخواستم بینشون تفرقه ایجاد کنم.» خلاصه که یکی از مومنترین‌هاشون از پاقدم جبرییل، خاک برداشته بود و مجسمه ای از طلاهای همه درست کرده بودو باعث شده بود صدای باد توش جوری بپیچه که صدا بده. مردمم ساده لوحانه، اونو پرستیدن. ☘️متعجب نگاهم می‌کند:_ مگه مومن نبودن؟ چرا ولی خیلی راحت همه چیزو فراموش کردن. _خدا چیکار کرد؟ _بهشون گفت:_چون همه شون باهم گناه کردن، توبه دسته جمعی هم باید بکنن و تو تاریکی همدیگرو بکشن و این یک توبه سخت شدـ _بعدش دیگه درست شدن؟ خب قصه‌های دستور یه کشتن گاو و بهانه هاشونو که برات تو جز اول گفته‌ام. بعد از اینم خواستن که خدا رو ببینن و حضرت موسی هفتادنفر از علماشونو با خودش یه طور برد و اونجا با صاعقه بی‌هوش شدن بعضیام میگن مردن و دوباره با معجزه زنده شدن. بعدم که قصه ارض معهود رخ داد. 🌸پس بنی اسراییل یعنی پسران یعقوب بد بودن؟ آهی می‌کشم و می‌گویم؛_نه دقیقا. بین همون‌ها توی یک بازه زمانی هفتاد نفر پیامبر و وصی زندگی می‌کردن و خب خیلی‌هاشون هم توسط مردمشون کشته شدن. ☘️نسل پیامبر و اهل بیت ماهم به حضرت اسماعیل می‌رسن، اما خب قوم پر ماجرا و مایه عبرتی بودن. برای همینم هست که خدا تو قرآن، قصه‌های مختلفی ازشون تعریف کرده تا مایه عبرت ما باشند. _عجب. نمی‌دونستم. چه جالب. و دوباره صدای احمد دباغ، توی هال می‌پیچد. ✍محــــــــــــــــنــــــــ❤ـــــــــــــا @almohanaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا