بسم الله
از مجموعه:«این روزها»
دو سه شب است خواب ندارد. در ساعات اموزشی سر کلاس شرکت نمیکند. نه که نخواهد، نمیتواند. درگیر و دار تصمیم مهمی است. کار به حایی رسید که ناچار شدم زنگ بزنم و با همسرش حرف بزنم.
دلم سوخت. خیلی هم سوخت وقتی فهمیدم دخترک بیچاره، چندین ماه در عقد موقت، بوده و حالا دل داده اما مادر متولد ۶۸ اش، وقتی با هزار دلیل و سند و مدرک از دلدادگی حلال دخترش شنید، فقط گفت:«دلم با دامادم نیست، دخترم هم یادش میرود.»
رلستش دلم لرزید بیشتر از اینکه ترسیدم دچار چنین لجاجتی بشوم.
ترسیدم وقتی دیدم لجاجت و تعصب قومی، نه مادر و دختری میشناسد، نه سن و سال. شاید به بخشی از عظمت کار پیامبر، پی بردم وقتی عرب متعصب جاهلی را از قوم و بت پرستی و لجاجت،حق پرست کرد..
دختر پیش من کوه خواهش بود و پیش مادر زبانی بسته داشت...
و من باز فهمیدم علاقه مادر همه چیز نیست، مادر باید دختر و پسرش را جوری تربیت کند که بتواند از حق دفاع کند و در برابر ظلم سکوت نکند و این دختر، با تمام خوب بودنش، نمیتوانست پیش مادر و پدرش، حتی شاید از حیای زیاد، بایستد و بگوید:«لگد به زندگی من نزنید من شوهرم را دوست دارم.»
دلم سوخت وقتی دیدم مادر گمان میکند دارد مادری میکند، اما دشمنی می کند.
وقتی دیدم میگوید:« خدا نمیگذارد آینده بچه ام خراب شود، خواستگار بهتری می آید.» و این طور جبرگرایانه، تقصیر خرابیها را برگرذن خدا می اندازد..
شاید مشکل از من است که باور نمیکردم بک زن سی و چند ساله بتواند این قدر متعصب باشد...
خدا به دختر قصه ما رحم کند. دعایش کنید.
✍محـــنــــــ❤️ا
#از_دلنوشتها
#وعده_صادق
#ایران_همدل
https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741
بسم الله
قهرمانها نمی میرند...
دنیا زیباییهایی داشت،
مثل سید حسن نصرالله،
قهرمانی مثل یحیی سنوار، تا همین دیروز در میان این کره خاکی نفس میکشید...
و عجب پایانی برای این بزرگمردان رقم خورد: بیشترین خدمات برای حفظ اسلام در مقابل دشمنترین دشمنان اسلام، یهود
و پایانی رستم گونه، پر از شکوه و زیبایی...
راستی که قلب و دلمان، پر از حسرت فراق شد.
سوال اینجاست:«من و شما کجای این رقابت قهرمانه بر سر درخشیدن پیش چشم خدا در مبارزه با یهودیان هستیم؟»
آیا من و شما پایانی چنین قهرمانانه، خواهیم داشت؟؟؟
شکوه سنوار، با آن هیبت مردانه عظیمش،
شکوه سیدحسن با آن شانههای مثل کوهش،
ابراهیم هنیه عزیز با آن پیشانی بلند و شکوه حماسی اش،
همهشان با شهادتی در پایان سی سال یا شاید کمی بیشتر، مبارزه تن به تن، مبارزه با تمام وجود با یهود، به عرش رسیدند..
پایان من و تو چگونه خواهد بود؟ آیا شهادتی چنین رشیدانه برای ما نیز رقم خواهد خورد؟
اگر چنین بخواهد باشد، بدون شک مبارزه را باید از همین حالا، از همین جایی که هستیم، از همین خانه، اتاق، پیج، کانال، از همین لحظه باید آغاز کنیم...
باید جوری دوید و مجاهدت کرد که این آیه صدق کند:«بگو کدام از این پایانهای زیبا را برایمان انتظار میکشید؟شهادت یا پیروزی:قل هل تربصون بنا الا احدی الحسنین؟»
زندگیای رشیدانه و مجاهدانه، شهادتی چنین حسرت برانگیز به دنبال دارد.
#از_دلنوشتها
#یحیی_سنوار
#یحیی_السنوار
#وعده_صادق
محنا، مهنایتان👇
https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741