eitaa logo
باران نجاتی| محنـــــــ💝ـــا
2.6هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
522 فایل
زهرا(باران) هستم، متولد69 و مادر6بچه ادمین کانال محنا. اینجا در خدمت شما هستیم تا باهم توی حیات طیبه، شجره طیبه تربیت کنیم💗اینجا سلامت روان شما حرف اولو میزنه حرفای ما👇🏻 👫🏼همسرانه تربیت فرزند👩🏼‍🍼 زن و موفقیت🫵🏼🌱 شمابفرما @barannejat
مشاهده در ایتا
دانلود
نور آفتابازمیان پنجره ی کوچک اتاق،بی رمق روی گلهای چادر مادر می‌تابید، مادرتنها ودل‌شکسته بر دوشک نشسته بود و هر ازگاهی یکی از فرزندان راصدا میزد تادست نوازشگرش را روی سرش بکشد وبادیدن جمال رویش،آماده‌ی خدا حافظی شود واز گلچهره اش،توشه‌ای برای روزهای دلتنگی بردارد... مرد به خانه آمد،همه‌ی امید او. وقتی آمد،زن می‌خواست مثل قبلترها به احترامش برخیزند وتادم در به استقبالش برود،اما حالا نه که نخواهد،بدنش تاب برخاستن ونشستن نداشت‌‌.. لاجرم نشست تا مرد،به بالینش آمد؛:« سلام بر تو ریحانه‌ی خانه ام،دختر رسول خدا!امروز بحمدلله بهتری؟» «_سلام برتو ای روح من امیرالمومنین، انشاله بهترهم میشوم..» سلام و خوش وبش پدر با بچه ها،لبخند را روی لبان مادر جاری می‌کند‌.لبخندی که درعمقش انگار یک بغض به بار نشسته است... مرد می‌گوید:«فاطمه جانم!اجازه میدهید آن دو بیایند برای عیادت؟؟ فاطمه،انگار چیزی در قلبش فشرده میشود‌‌.. اشکش تا آستانه‌ی مژه ها می آید وانجا پرده ای حریری تشکیل می‌دهد:«همان دوتن که می‌خواستند علی مرا در مسجد خدا بکشند؟ همان دو را که با دخت نبی چنین کردند که می‌بینی؟ آنها که محسنم را بی گناه،کشتند؟ هرگز نمیخواهم آن دورا ببینم» اما بانوی من!اگر نیایند،باز فتنه ای دیگر به پا می‌شود بگذار بیایند تاحجت برهمه تمام شود. _خانه،خانه‌ی توست، ومن هم کنیز توام‌... می‌خواهی بگو بیایند.اما من آن ها را نخواهم دید.. اشک شوق درنگاه مرد،غلطید؛«ممنونم فاطمه جان خدایت ازتو راضی باشد» ویرخاست تا به آن دو،خبر دهد... ... قلم لال می‌شود واشک اجازه ی رویت صفحه ی دیگری بهذدیده،نمی دهد.‌ اما تاریخ تعریف می‌کند،فاطمه حربه یکی دو جمله بلامانع سخن نگفت ؛که قسم بخدا ازشماراضی نخواهم بود آیا نشنیدنید که رسول خدا فرمود رضای خدا دررضای من است ورضای من درررضای فاطمه. سوگند بخدا هرگز ازشماراضی نخواهم بود.. تاریخ می‌نویسد فاطمه بخاطراطاعت علی مرتضی (علیهما السلام) از آخرین حقش هم گذشت ،وهربار رویش را به جانبی کرد که آن‌دو را نبیند» تاریخ هرگز نتوانست آنچه درعمق دل بانو،میگذشت را حکایت کند... تاریخ دربرابر اطاعت فاطمه از مولایش؛قرنهاست،سرخم کرده است. @zedbanoo