باران نجاتی: بسم الله 🍁 ماجرای مجید قربان خانی ها پایان ندارد🍃 وحتی آغاز قصه نیست..🍃 مجید ها زیادند..قصه ساده است: اوخواهد آمد🍃 اسلام فراگیر خواهد شد 🍃 واو یارانش را درهمین سیل گناه وبی بند وباری بیرون خواهد کشید🍃 قصه قصه ی من وتو است که کی اراده می کنیم؟ بیا یواشکی در گوش هم بگوییم:" می دانیم مشکل ازما واراده ی سست ماست" بعد اگر خواستیم؛ پیش بقیه تقصیر ها را گردن بقیه بندازیم..😒 زمین وآسمان وفلک و تهاجم فرهنگی و...😒 می دانی؛ می دانم : ازماست که برماست👌😓 مجید وقتی دید پشت سرش حرف است؛ همه دار وندارش را گذاشت تا ببینند دست خالی می رود. مجید حتی ازین نمازهای شکسته پکسته ندارد..یا درست حسابی دارد. یا قضاشده😯 می خواهند برایش نمازقضا بخوانند.. حالا یه عده ساده لوح دست میگیرند که دیدی نماز به درد نمی خورد..😫 نه مشکل نماز نیست..مشکل نماز من است که باید به درد بخورد.🤔 می خواهم ونمی شود، هرجا که راست باشد؛ بین ما وخدا دروغ است👌 دروغی بزرگتر ازتمام دروغها؛ اگر بخواهیم خدا به خواست ما برکت می دهد وخواستن ما خودش می شود نردبام آسمان..👌☉ موضوع خواستن ماست که با بهانه وبی بهانه سست می شود؛ دروغ می شود..🍃 شعر می شود؛🍃 متن می شود؛ اما اراده نمی شود که نمی شود...🍁 بیا بخواهیم.. من که خسته ام ازهمه درهای بسته ای که از دور سراب وار؛ باز به نظر می ایند. ازهمه راه هایی که به دهان اژدهای نفس ختم می شود 🍁 ازهمه دلبستن هایی که قفس شد ونفس وامانده ام زندانی ابدی اش؛ خسته ام ازاین همه راه رفته که به اصل کار نرفته..😓. بیا اراده کنیم.. بخواهیم می شود: خداوند تلاشمان را بی مزد نخواهد کرد..👌👌👌 #رفیق_شهید #یافت اباد #حر https://eitaa.com/zedbanoo https://t.me/joinchat/AAAAAE-6YWB7JSFvOZt-8g https://sapp.ir/zedbanoo

بسم الله مرددها تردید مثل خوره می ماند.می افتد به جان روح آدم و عین جذام، هم انسان را از تصمیم باز می‌دارد، هم روح را افسرده می‌کند. 🔹بعضی آدمها وسط دو دلیشان، همیشه می‌مانند. آن لحظه‌ای که نباید مبتلا می‌شوند به درد گریبانگیر تردید. آدم‌هایی که بند تردید می‌شوند، جا می‌مانند. 🔹مثل همه کسانی که سالها بعد کربلا به انتقام خواهی رفتند. و عده‌ای شان تواب نام گرفتند، اما به جز اینکه کشته شدند، تاثیری نداشتند. 🔹اما بعضی‌ها شجاعت انتخاب دارند؛ مثل حر، دقیقا در لحظه‌ای که تمام ذرات زمین و آسمان محو انتخابش شده بودند، دقیقا وقتی باید انتخاب می‌کرد، وقتی شراره آتش از سویی و نسیم خوش عطر بهشت از سوی دیگر را روی گونه‌اش حس کرد، قاطع تصمیم گرفت. 🔹قاطعیت مهم است. آدمها باید قاطع تصمیم بگیرند و حر، خوب، درست و قاطع تصمیم گرفت. 🔹وقتی خودش را به خیمه مولایش رساند، چشم‌هایش پر بود از اشک، مولا حالش را که دید، خریدارش شد. توی چشم‌هایش، عزم راسخش برق می‌زد؛ همان که خدا همه مان را در قران به آن دعوت کرده. 👈این یکی از راه‌های تاثیرگذاری است👉. قاطعیت و کنارگذاشتن تردید در میانه راست و دروغ، وهم و توهم، فریب و حقیقت، تصمیم و تردید. 🔹حر به پشتوانه پلهایی که پشت سرش خراب نکرد، همان ادبی که نسبت به اباعبدلله کرد و همان نمازی که سرجایش مانده بود، با عزم راسخ، از گرد و خاک تردید، به سمت اقدام، قدم برداشت و شد یکی از تاثیرگذارترین‌ها در تاریخ. 🔹که امروز من و شما، به امید عاقبت بخیرشدن، مثل او جایی برای ناامیدی نبینیم و حسینی شویم... مثل حر، آزاده، قاطع و موثر باشیم... ✍محـــــــــــــــنـــــــــ❤️ـــــــــا #محرم #امام_حسین #حر ❇️محنا؛ مهنایتان❇️ https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741