eitaa logo
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
2هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
8هزار ویدیو
478 فایل
فعلا مادر شش فرزند، مشاور، نویسنده، مسیول خوابگاه دختران، علاقه‌مند به خوشبختی همه، اینجاباهم از زندگی، به حیات می‌رسیم استفاده از مطالب کانال بلااستثنا آزاد است. بگو تابگم @barannejat https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴مرثیه‌سرائی حاج میثم مطیعی به مناسبت ایام #شهادت_حضرت_رقیه (س) #حضرت_رقیه #رقیه •┈••✾▪️🏴▪️ @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️
37.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبای 💔 اشکهای معصومانه و مرثیه سرایی کودکان دهه نودی ، اینبار در رثای بی بی سه ساله 🏴 نماهنگ زیبای "حرم رقیه" در لاهیجان رونمایی شد ▪️نماهنگ "حرم رقیه" اثری جدید از گروه سرود ضحی شهرستان لاهیجان می باشد که در آستانه ماه محرم ، در شهرستان لاهیجان رونمایی شد. ▪️این اثر به صورت جمع خوانی توسط دختران دهه نودی اجرا گردیده است. ▪️ "حرم رقیه" هفتمین اثر گروه سرود ضحی با مشارکت کودکان دهه نودی می باشد که با همکاری شهرداری و شورای اسلامی شهر لاهیجان و مرکز آفرینش های هنری بسیج گیلان تولید گردیده است‌. 🔗 لینک کیفیت اچ دی نماهنگ 👇 ▪️https://my.uupload.ir/dl/VX7Wn7yM 🔗 دریافت صوت اصلی 👇 ▪️https://my.uupload.ir/dl/4e5AD1a0 🔗 مشاهده در آپارات 👇 ▪️https://aparat.com/v/7eyql @almohanaa
🖤🖤🖤 نذر چند سالی از زندگی مشترکمان می‌گذشت. بهانه گیری های همسر شروع شده بود. سر هر مسئله‌ی کوچکی ناراحت بود و ناراحتی به وجود می‌آورد. هر چه دلداری و امید می‌دادم، فایده‌ای نداشت. ماه صفر بود دلم گرفته بود. تنها نشسته بودم و به واقعه عاشورا و جریان اربعین زینبی فکر می‌کردم. دلم برای رقیه جانم سوخت. آنقدر مظلوم بود که من برای دانستن روز شهادتش تحقیق کردم تو هیچ تقویمی ثبت نبود. با خود اندیشیدم من تا کنون برای این بانوی سه ساله چکار کرده‌ام؟ نمی‌دانم چطور شد که تصمیم گرفتم عدس پلو بپزم و بین همسایه‌ها پخش کنم. به لطف خدا برنج و عدس و کشمش و گوشت همه در منزل داشتم. به نیت سن آن حضرت سه کیلو برنج ریختم و عدس پلو پختم وقتی عدس پلو را دم گذاشتم با همسر تماس گرفتم هنگام برگشتن از کار ظرف یکبار مصرف بگیرد. غذا عالی شده بود و پر برکت. بین همسایه پخش کردم. فامیل که در اهواز نداشتیم چند تا دوست خانوادگی بود که برای آنها هم بردیم. نکته اینجا بود که برای هرکس غذا می‌بردم مناسبت نذر را می‌پرسید و وقتی من می‌گفتم روز شهادت بانوی سه ساله است. با تعجب می‌گفتند نمی‌دانستم امروز روز شهادتشان است. با کمی همت روز شهادت زهرای سه ساله را به چند نفر یادآوری کرده بودم. ماه صفر سال بعد چند ماهه باردار بودم، چند ماه استراحت مطلق و حالا استراحت نسبی روز شهادت بانو جانم رقیه تصمیم گرفتم باز هم عدس پلو بپزم. همسر نگران بودند مشکلی برایم به وجود آید. همسایه‌‌ی واحد جفتی آپارتمان از همکاران همسر بود و رابطه‌ی صمیمانه داشتیم. به همسرم اطمینان داد که کمکم می‌کند و مشکلی پیش نخواهد آمد. صبح همسر با خیال راحت در محل کارشان حاضر شدند و من به تدارک عدس پلو پرداختم. هرچه در همسایه را زدم بیدار نشد که نشد. عدس پلو پخته شد و آماده‌ی پخش و هیچ اتفاقی برای منی که اجازه‌ی کشیدن جاروبرقی را هم نداشتم نیافتاد. با اینکه عاشق سه ساله‌ی حسین بودم عاشقترش شدم. سال قبل فقط سه کیلو عدس پلو پخته بودم و حداکثر به بیست نفر روز شهادتشون رو اعلام کرده بودم حتی از ایشون حاجتی نخواسته بودم سال بعد در روز شهادتشون باردار بودم. اگر لطف نظرشون نبود شاید من هرگز مادر نمی‌شدم. هشت سال بود که تلاش و درمان نتیجه نداده بود و حالا من داشتم طعم مادر شدن را می‌چشیدم. تصمیم گرفتم تا زنده‌‌ام عدس پلوی روز شهادت خانم جانم رقیه تعطیل نشود و بحمدالله ان‌شاءالله امسال برای شانزدهمین سال عدس پلو را خواهم پخت. سه کیلو برنج تا کنون به چهار کیسه تبدیل شده است و آرزو دارم به ده پانزده کیسه برسد. محنا، مهنایتان https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741