بسم الله🌹 کی این روزهای خاکستری به پایان می رسند وازپس همه ی این خستگی ها خورشید عشق طلوع خواهد کرد؟🌷 چه کسی خواهد گفت روزهای تلخ گذشت وآسمان باز نغمه ی باران خواهد خواند؟ کی ابرهای کتمان کنارخواهدرفت ونورحقیقت تااعماق چاه های سیاه پلیدی خواهد تابید.. قلب بی تابی میکند..😪 دل موج برمیدارد.. نفس به شماره می افتد😪 وتنها کوروسوی امیدی ازآن سوتر ازاعماق دل شیدا سوسو میزند وترانه‌ی انتظاردرگوش جان می‌پیچد فطال الصدی... ناگاه صدایی درگوشم می‌پیچد: درهمین نزدیکی است درپس همین صبح های تیره وتار درپس یک ندای مضطر🌸🌸🌸 سواری که وقتی بیایدرنگ وروی دنیا بهشت گون خواهد شد وبدیها ازدنیا رخت برخواهد بست.🌸🌸🌸. روزی اوخواهد آمد. #مادرانگی_ها #او_خواهد_آمد #انتظار http://t.me/joinchat/AzedbanooAAAAE-6YWB7JSFvOZt-8g http://sapp.ir/zedbanoo https://eitaa.com/zedbanoo

بسم الله. خون خونم را میخورد.روحم دارد از دهانم خارج میشود اشکم می چکد صدای گریه ام بلنداست بی آن که بخواهم..اشکم میچکد بی انکه بتوانم مثل بیشتروقتهاسرکوبش کنم.. پسرم گم شده ..ما مادرها عجب زندگی ای داریم.. همه وجودت شده پر ازمهری که یک وقتهایی در فریاد جلوه میکند یک وقتهایی درقربان صدقه😙 یک وقتهایی در جیغ وداد😰 یک وقت هایی هم مثل حالای من شده اشک واه... برای چهل دقیقه بدترین معلوماتم ازفضای واقعی توی ذهنم می چرخد. مردراننده برایم اب خریده.‌‌میگوید گریه نکن خواهرم..ممنونش هستم عاشق این حس مردممان هستم دردمردم دردشان است. ذکرووردهایم دستم راسمت شماره ۱۱۰می برد.شماره میگیرم حالت عجیبی لرزواه درصدانظرخانم مهربان پشت خط را جلب میکند... برای نیم ساعت بدترین فکرها درذهنم می چرخد... خداچقدرمهربان است چیزی نمی گذردکه کلانتری محل تماس میگیرد پسرتان درکلانتریست... دیگرحالم رانمیفهمم ...بادربست خودم را میرسانم...پسرک گوشت تنش آب شده..من را که میبیند نیازه به هیچ سندومدرکی نیست،اشک امانمان نمی دهد.. سربه سجده شکر می نهم چقدرمهربانی که یک صدم مهربانیت مادرهای دنیا را مادر کرده است:الهی شکر❤❤❤ #سبک_زندگی #مادرانگی_ها http://t.me/joinchat/AzedbanooAAAAE-6YWB7JSFvOZt-8g http://sapp.ir/zedbanoo https://eitaa.com/zedbanoo