«بارشتر»
فاطمه باهمان شرم همیشگی، با قلبی گرفته از غرغر زنها، به پدر گلایه میکند:«من به علی ایمان دارم اما چه کنم از دست این جماعت که نداریش را به رخم میکشند و دیگران را مقایسه می کنند؟»
پیامبر مهربانی دستی به رخ فاطمه میکشند ومیگویند:« بالا را نگاه کن»
فاطمه سر بالا میگیرد و قطارشترها را میبیند که پشتشان پر از کتابهای سنگین وقطور است.
پدر، نگاهی عشق آلود، به رخ متعجب زهرا سلام الله علیها، می اندازد و میفرماید:«میدانی بار این شترها چیست؟»
زهرای بتول، متعجب می ماند و پیامبراکرم سینه ستبر میکند، سر به افتخار بالا میگیرد و میگوید:«این کتابها، پر است از هزار هزار فضیلت علی، علیه السلام، همسرتو. حال آیا مهم است که این مردم چه میگویند؟»
لبخند مستانگی توام با وقار دختر، قند در دل پدرش آب میکند و می رود تا برای جشن ازدواج آماده شود.
#میلاد_امیرالمومنین_حیدر_امیرالمومنین_مبارک
@zedbanoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیل ولادت امام علی (ع) در خانه خدا | استاد پناهیان
#میلاد_امیرالمومنین_حیدر_امیرالمومنین_مبارک
@zedbanoo
🎬 یک سکانس از زندگی امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🔻زنی فرزند شش ماهه داشت. بچّه را روی بام، رها کرده بود. بچه، چهار دست و پا کنان رفت. از بام خارج شد و بر نوک ناودان نشست. مادر به بام آمد؛ دید دلبندش از بام رفته و توانِ باز پسگیری او را ندارد. نردبان آوردند و بر دیوار نهادند. باز هم دستشان به کودک نرسید؛ بس که ناودان، دراز بود و از دیوار فاصله داشت.
مادر، به شیون مشغول شد و خانواده، به گریه. روزگار، روزگار خلیفهی دوم بود. سراغش رفتند. همراه مردم، پای دیوار آمد. همگی را حیرت گرفت. گفتند: «این، کار کسی نیست؛ جز علی ابن ابیطالب.»
🔹علی ـ جانها به فدایش ـ، حاضر شد. مادر، سفره دل بر علی گشود. امیرالمؤمنین، به کودک نگاهی کرد. کودک، به او چیزهایی گفت که هیچ کس نفهمید.
مولا فرمود: «بچهای مثل این بیاورید.» بچه را آوردند. دو کودک به هم نگاه میکردند و با زبان خود، همدیگر را ندا میدادند. ناگهان دیدند کودک، از ناودان، به بام بازگشت. آن چنان فرحی بر مدینه افتاد که تا آن روز دیده نشده بود.
از امیر ـ علیه السلام ـ پرسیدند: «این دو، با هم چه میگفتند؟»
فرمود: «آنچه در ابتدا دیدید، سلام کودک بر من بود؛ که مرا با نام امیرالمؤمنین سلام داد و جوابش گفتم. پس از آن، دیدم به بلوغ نرسیده و شایستگی امر و تکلیف ندارد. همین بود که گفتم بچهای بیاورید.
کودک، به زبان هم سنّ خود، به او گفت: برادر! به بام برگرد و با مرگ خود، دل مادر و پدر و خانوادهات را مسوزان!
آن یکی در جوابش گفت: برادر! بگذار بروم؛ قبل از اینکه بالغ شوم و شیطان بر من چیره شود!
🔸دیگری گفت: به بام برگرد! چه بسا بالغ شوی و از صلب تو فرزندی بیاید؛ خدا و رسول را دوست بدارد و ولایت این مرد (علی ـ علیه السلام ـ) را بپذیرد.
پس آن طفل به بام بازگشت؛ به کرامت خدا که بر دستان علی جاری شد.»
📚 الفضائل، ص ۶۳ - ۶۴
🌺 فرا رسیدن ۱۳ رجب، سالروز ولادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و روز پدر تهنیت باد.
#علی_شناسی
#میلاد_امیرالمومنین_حیدر_امیرالمومنین_مبارک
✅ @zedbanoo
بسم الله
«مردانه»
مردانه ایستاد پای وعده ای که داده بود وقتیصدایش میلرزید که من لایق این مقام نیستم و همه سوگند خوردند که هستی واو گفت:« من خودم را لایق نمیدانم اما اگر چنین مسیولیتی بردوشم بگذارند، نهایت تلاشم را خواهم کرد»، حالا میگوییم:«خسته نباشی مرد از امانت سی واندی ساله، چه مردانه پایش ایستادی!
🌺🌺🌺🌺
مردانه ایستاد وقتی گفت:«سه ماه دیگر پایان حکومت داعش دراین زمین خاکی خواهد بود، وسه ماه بعد داعش دیگر نبود..
وآنقدر مردانه ایستاد که توسط پستترین خلق جهان،به بالاترین مقام رسید...
🌺🌺🌺🌺
مردانه ایستاد وقتی برای پسرش، از عشق والا وعزیزتر گفت، ووقتی دست در دستان داعشی ها، به قربانگاه میرفت؛
مردانه در نگاه دوربین خیره شد تا حقارت دشمن و مردانگی خودش را در تاریخ ماندگار کند...
🌺🌺🌺🌺🌺
آری چنین مردانه پای این انقلاب و اسلام ونهضت ایستادند، که امروز ما و شما زیر سایهی امنیت، روز پدرهایمان راجشن بگیریم و در سایهشان آرام بمانیم..
خدانگهدار همهی مردهایمان باشد.که بی صدا مردانگی میکنند.
💕روز مرد بر مردان مرد،مبارک.💕
#سبک_زندگی
#میلاد_امیرالمومنین_حیدر_امیرالمومنین_مبارک
@zedbanoo