eitaa logo
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
2هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
8هزار ویدیو
478 فایل
فعلا مادر شش فرزند، مشاور، نویسنده، مسیول خوابگاه دختران، علاقه‌مند به خوشبختی همه، اینجاباهم از زندگی، به حیات می‌رسیم استفاده از مطالب کانال بلااستثنا آزاد است. بگو تابگم @barannejat https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741
مشاهده در ایتا
دانلود
پیشنهاد یک مادر این یک هشدار است! هیچ‌وقت بازی‌های ملی را در کنار دختر بچه‌ها تماشا نکنید: _مامان؛ چرا اینا فقط یازده تا هستن؟ دوستای دیگه‌شون رو ببرن که بیشتر بشن و بتونن بیشتر گل بزنن! + قانونه فقط یازده تا باشن! _مامان حالا چرا همشون با یه توپ بازی می‌کنن؟ +اینم قانونه! دلم می‌خواست گوشی را بدهم دستشان؛ بروند بازی کنند، من هم در هیجان خودم، دست و پا بزنم! اما قانون خانه دست و پایم را بسته! _اها قانونه با این یه توپ بازی کنن، پس وقتی توپه میره بیرون چیکار میکنن؟ +اگه نزدیک بود بر می‌دارن، نزدیک نبود یه توپ دیگه بهشون میدن. _اها پس یه توپ ندارن، یه عالمه توپ دارن! +دخترم بسه دیگه؛ تو رو قرآن بذار ببینم، انقدر نپرس! _ما... مامان سوال اخرمه؛ چرا همش ایرانیا سفید می‌پوشن؟ دختر بزرگم پیشتاز پاسخگویی می‌شود: _خوب آخه عاقل؛ چون رفتن مسافرت به خارج فقط لباس سفیداشون رو بردن. + تو نمی‌خواد به من یاد بدی، خودم می‌دونم، فقط دروازه بان طفلکی لباس سفید نداشته، مجبور شده فسفری پوشیده! دختر کوچکتر: _ماژیک فسفری مــــی‌خوام! تو رو خداااا! بچه ها پاشین برین اتاق بازی کنین، منو، بابا داریم فوتبال می‌بینیم؛ _نه، نه، ببخشید، ما هم می‌خوایم ببینیم، دیگه ساکت می‌شینیم! باز دختر وسطی، زیر چشمی نگاهم می‌کند تا تشخیص دهد، می‌تواند سوال بپرسد یا نه؟ _چی می‌خوای بگی؟ +میگم مگه، اکرم اسم زن نیست؛ خارجیا، بازیکن زن دارن؟ رو به اسمان گریه ای تصنعی می‌کنم: _ای خدا، از دست تو؛ تو کشور اونا، اکرم اسم مرد هم هست! گل‌ها زده می‌شود و خورده می‌شود؛ فرصت‌ها می‌آیند و می‌روند و من شده‌ام تحلیلگر جزئیات فوتبال! صحنه‌ی گل‌ها لابلای تصاویر، چند باره پخش می‌شود، بچه ها‌ برای دو گل زده، چهاربار خوشحالی می‌کنند و برای سه گل خورده، شش بار غصه می‌خورند: «بچه‌ها این همون گل قبلی هست، دوباره نشونش می‌دن. گل جدیدی نبود» لحظات پایانی بازی می‌رسد و هیجان بالای پدر: _بابا چرا شما به ما میگین جیغ نزنین خودتون داد زدین؟ پدر اما بر خلاف مادر هیچ‌نمی‌گوید؛ نیم خیز شده، مشتش اماده‌ی شلیک، کف دست دیگرش، ناگهان مثل موشکی به فضا پرتاب می‌شود و با برخورد توپ به تیرک دقیقه‌ی اخر، فریاد اخر را با تمام وجود می‌کشد! بچه‌ها دیگر سوالی ندارند؛ پدر دیگر، شور و اشتیاقی ندارد و من... من هنوز گیر فر موهای اکرم مانده‌ام که چگونه دست و پای فوتبالش را نبسته! کاش حداقل موهایش را گوجه‌ای می‌بست! ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari @almohanaa