eitaa logo
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
2هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
8هزار ویدیو
478 فایل
فعلا مادر شش فرزند، مشاور، نویسنده، مسیول خوابگاه دختران، علاقه‌مند به خوشبختی همه، اینجاباهم از زندگی، به حیات می‌رسیم استفاده از مطالب کانال بلااستثنا آزاد است. بگو تابگم @barannejat https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741
مشاهده در ایتا
دانلود
در فناي دنيا و نكوهش بدعت ۱۴۵- و من خطبة له ( عليه السلام ) > فناء الدنيا< أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ الْمَنَايَا مَعَ كُلِّ جَرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِي كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ لَا تَنَالُونَ مِنْهَا نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَي وَ لَا يُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ مِنْكُمْ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِهَدْمِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ وَ لَا تُجَدَّدُ لَهُ زِيَادَةٌ فِي أَكْلِهِ إِلَّا بِنَفَادِ مَا قَبْلَهَا مِنْ رِزْقِهِ وَ لَا يَحْيَا لَهُ أَثَرٌ إِلَّا مَاتَ لَهُ أَثَرٌ وَ لَا يَتَجَدَّدُ لَهُ جَدِيدٌ إِلَّا بَعْدَ أَنْ يَخْلَقَ لَهُ جَدِيدٌ وَ لَا تَقُومُ لَهُ نَابِتَةٌ إِلَّا وَ تَسْقُطُ مِنْهُ مَحْصُودَةٌ وَ قَدْ مَضَتْ أُصُولٌ نَحْنُ فُرُوعُهَا فَمَا بَقَاءُ فَرْعٍ بَعْدَ ذَهَابِ أَصْلِهِ . >ذم البدعة< منها : وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ فَاتَّقُوا الْبِدَعَ وَ الْزَمُوا الْمَهْيَعَ إِنَّ عَوَازِمَ الْأُمُورِ أَفْضَلُهَا وَ إِنَّ مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا . خطبه ۱۴۵-در فنای دنیا دنیاشناسی ای مردم! شما در این دنیا هدف تیرهای مرگ هستید، كه در هر جرعه ای اندوهی گلوگیر، و در هر لقمه ای استخوان شكسته ای قرار دارد، در دنیا به نعمتی نمی رسید جز با از دست دادن نعمتی دیگر، و روزی از عمر سالخورده ای نمی گذرد مگر به ویرانی یك روز از مهلتی كه دارد، و بر خوردنی او چیزی افزوده نمی شود مگر به نابود شدن روزی تعیین شده، و اثری از او زنده نمی شود مگر به نابودی اثر دیگر، و چیزی برای او تازه و نو نمی شود مگر به كهنه شدن چیز دیگر، و چیز جدید از او نمی روید، مگر به درو شدن چیزی دیگر، ریشه هایی رفتند كه ما شاخه های آن می باشیم، چگونه شاخه ها بدون ریشه ها برقرار می مانند؟ نكوهش از بدعتها هیچ بدعتی در دین ایجاد نمی شود مگر آنكه سنتی ترك گردد، پس از بدعتها بپرهیزید، و با راه راست و جاده آشكار حق باشید، نیكوترین كارها سنتی است كه سالیانی بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد، و بدترین كارها آنچه كه تازه پیداشده و آینده آن روشن نیست. @zedbanoo
نكوهش مغيره ۱۳۵- و من كلام له ( عليه السلام )\r> و قد وقعت مشاجرة بينه و بين عثمان فقال المغيرة بن الأخنس لعثمان أنا أكفيكه، فقال علي عليه السلام للمغيرة < يَا ابْنَ اللَّعِينِ الْأَبْتَرِ وَ الشَّجَرَةِ الَّتِي لَا أَصْلَ لَهَا وَ لَا فَرْعَ أَنْتَ تَكْفِينِي فَوَ اللَّهِ مَا أَعَزَّ اللَّهُ مَنْ أَنْتَ نَاصِرُهُ وَ لَا قَامَ مَنْ أَنْتَ مُنْهِضُهُ اخْرُجْ عَنَّا أَبْعَدَ اللَّهُ نَوَاكَ ثُمَّ ابْلُغْ جَهْدَكَ فَلَا أَبْقَي اللَّهُ عَلَيْكَ إِنْ أَبْقَيْتَ . خطبه ۱۳۵-نكوهش مغیره شناخت دشمنان امام (ع) ای فرزند لعنت شده دم بریده، و درخت بی ریشه و شاخ و برگ، تو مرا كفایت می كنی؟ به خدا سوگند! كسی را كه تو یاور باشی خدایش نیرومند نگرداند، و آن كس را كه تو دستگیری، برجای نمی ماند، از نزد ما بیرون شو، خدا خیر را از تو دور سازد، پس هر چه خواهی تلاش كن خداوند تو را باقی نگذراد، اگر از آنچه می توانی انجام ندهی. @zedbanoo
در فناي دنيا و نكوهش بدعت ۱۴۵- و من خطبة له ( عليه السلام ) > فناء الدنيا< أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ الْمَنَايَا مَعَ كُلِّ جَرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِي كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ لَا تَنَالُونَ مِنْهَا نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَي وَ لَا يُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ مِنْكُمْ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِهَدْمِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ وَ لَا تُجَدَّدُ لَهُ زِيَادَةٌ فِي أَكْلِهِ إِلَّا بِنَفَادِ مَا قَبْلَهَا مِنْ رِزْقِهِ وَ لَا يَحْيَا لَهُ أَثَرٌ إِلَّا مَاتَ لَهُ أَثَرٌ وَ لَا يَتَجَدَّدُ لَهُ جَدِيدٌ إِلَّا بَعْدَ أَنْ يَخْلَقَ لَهُ جَدِيدٌ وَ لَا تَقُومُ لَهُ نَابِتَةٌ إِلَّا وَ تَسْقُطُ مِنْهُ مَحْصُودَةٌ وَ قَدْ مَضَتْ أُصُولٌ نَحْنُ فُرُوعُهَا فَمَا بَقَاءُ فَرْعٍ بَعْدَ ذَهَابِ أَصْلِهِ . >ذم البدعة< منها : وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ فَاتَّقُوا الْبِدَعَ وَ الْزَمُوا الْمَهْيَعَ إِنَّ عَوَازِمَ الْأُمُورِ أَفْضَلُهَا وَ إِنَّ مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا . خطبه ۱۴۵-در فنای دنیا دنیاشناسی ای مردم! شما در این دنیا هدف تیرهای مرگ هستید، كه در هر جرعه ای اندوهی گلوگیر، و در هر لقمه ای استخوان شكسته ای قرار دارد، در دنیا به نعمتی نمی رسید جز با از دست دادن نعمتی دیگر، و روزی از عمر سالخورده ای نمی گذرد مگر به ویرانی یك روز از مهلتی كه دارد، و بر خوردنی او چیزی افزوده نمی شود مگر به نابود شدن روزی تعیین شده، و اثری از او زنده نمی شود مگر به نابودی اثر دیگر، و چیزی برای او تازه و نو نمی شود مگر به كهنه شدن چیز دیگر، و چیز جدید از او نمی روید، مگر به درو شدن چیزی دیگر، ریشه هایی رفتند كه ما شاخه های آن می باشیم، چگونه شاخه ها بدون ریشه ها برقرار می مانند؟ نكوهش از بدعتها هیچ بدعتی در دین ایجاد نمی شود مگر آنكه سنتی ترك گردد، پس از بدعتها بپرهیزید، و با راه راست و جاده آشكار حق باشید، نیكوترین كارها سنتی است كه سالیانی بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد، و بدترین كارها آنچه كه تازه پیداشده و آینده آن روشن نیست. @zedbanoo
در بيان هلاكت مردم ۸۸- و من خطبة له ( عليه السلام )\r> و فيها بيان للأسباب التي تهلك الناس < أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِي دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِيلٍ وَ رَخَاءٍ وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ وَ فِي دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَرٌ وَ مَا كُلُّ ذِي قَلْبٍ بِلَبِيبٍ وَ لَا كُلُّ ذِي سَمْعٍ بِسَمِيعٍ وَ لَا كُلُّ نَاظِرٍ بِبَصِيرٍ فَيَا عَجَباً وَ مَا لِيَ لَا أَعْجَبُ مِنْ خَطَإِ هَذِهِ الْفِرَقِ عَلَي اخْتِلَافِ حُجَجِهَا فِي دِينِهَا لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ وَ لَا يُؤْمِنُونَ بِغَيْبٍ وَ لَا يَعِفُّونَ عَنْ عَيْبٍ يَعْمَلُونَ فِي الشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَي أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَي آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ قَدْ أَخَذَ مِنْهَا فِيمَا يَرَي بِعُرًي ثِقَاتٍ وَ أَسْبَابٍ مُحْكَمَاتٍ . خطبه۸۸-در بیان هلاكت مردم (به نقل برخی از شارحان، این خطبه در سال ۳۶ هجری پس از قتل عثمان در مدینه ایراد شد) عوامل هلاكت انسانها (پس از ستایش پروردگار!) خدا هرگز جباران دنیا را در هم نشكسته مگر پس از آنكه مهلتهای لازم و نعمتهای فراوان بخشید، و هرگز استخوان شكسته ملتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمایشها و تحمل مشكلات، مردم! در سختیهایی كه با آن روبرو هستید و مشكلاتی كه پشت سر گذاردید، درسهای عبرت فراوان وجود دارد، نه هر كه صاحب قلبی است خردمند است، و نه هر دارنده گوشی شنواست، و نه هر دارنده چشمی بیناست. در شگفتم، چرا در شگفت نباشم؟! از خطای گروههای پراكنده با دلایل مختلف كه هر یك در مذهب خود دارند! نه گام بر جای گام پیامبر (ص) می نهند، و نه از رفتار جانشین پیغمبر پیروی می كنند، نه به غیب ایمان می آورند و نه خود را از عیب بركنار می دارند، به شبهات عمل می كنند و در گرداب شهوات غوطه ورند، نیكی در نظرشان همان است كه می پندارد، و زشتیها همان است كه آنها منكرند. در حل مشكلات به خود پناه می برند، و در مبهمات تنها به رای خویش تكیه می كنند، گویا هر كدام، امام و راهبر خویش می باشند كه به دستگیره های مطمئن و اسباب محكمی كه خود باور دارند چنگ می زنند. @zedbanoo
پيامبر و قرآن ۱۵۸- و من خطبة له ( عليه السلام ) > يُنَبِّهُ فيها علي فضل الرسول الأعظم ، و فضل القرآن ، ثم حال دولة بني أمية < >النبي و القرآن< أَرْسَلَهُ عَلَي حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ انْتِقَاضٍ مِنَ الْمُبْرَمِ فَجَاءَهُمْ بِتَصْدِيقِ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ النُّورِ الْمُقْتَدَي بِهِ ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُمْ >دولة بني أمية< و منها : فَعِنْدَ ذَلِكَ لَا يَبْقَي بَيْتُ مَدَرٍ وَ لَا وَبَرٍ إِلَّا وَ أَدْخَلَهُ الظَّلَمَةُ تَرْحَةً وَ أَوْلَجُوا فِيهِ نِقْمَةً فَيَوْمَئِذٍ لَا يَبْقَي لَهُمْ فِي السَّمَاءِ عَاذِرٌ وَ لَا فِي الْأَرْضِ نَاصِرٌ أَصْفَيْتُمْ بِالْأَمْرِ غَيْرَ أَهْلِهِ وَ أَوْرَدْتُمُوهُ غَيْرَ مَوْرِدِهِ وَ سَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِمَّنْ ظَلَمَ مَأْكَلًا بِمَأْكَلٍ وَ مَشْرَباً بِمَشْرَبٍ مِنْ مَطَاعِمِ الْعَلْقَمِ وَ مَشَارِبِ الصَّبِرِ وَ الْمَقِرِ وَ لِبَاسِ شِعَارِ الْخَوْفِ وَ دِثَارِ السَّيْفِ وَ إِنَّمَا هُمْ مَطَايَا الْخَطِيئَاتِ وَ زَوَامِلُ الْآثَامِ فَأُقْسِمُ ثُمَّ أُقْسِمُ لَتَنْخَمَنَّهَا أُمَيَّةُ مِنْ بَعْدِي كَمَا تُلْفَظُ النُّخَامَةُ ثُمَّ لَا تَذُوقُهَا وَ لَا تَطْعَمُ بِطَعْمِهَا أَبَداً مَا كَرَّ الْجَدِيدَانِ . خطبه ۱۵۸-پیامبر و قرآن ارزش پیامبر (ص) و قرآن خداوند پیامبر (ص) را هنگامی فرستاد كه پیامبران حضور نداشتند، و امتها در خواب غفلت بودند، و رشته های دوستی و انسانیت از هم گسسته بود، پس پیامبر (ص) به میان خلق آمد در حالی كه كتابهای پیامبران پیشین را تصدیق كرد، و با نوری هدایتگر انسانها شد كه همه باید از آن اطاعت نمایند و آن، نور قرآن كریم است. از قرآن بخواهید تا سخن گوید، كه هرگز سخن نمی گوید، اما من شما را از معارف آن خبر می دهم، بدانید كه در قرآن علم آینده، و حدیث روزگاران گذشته است، شفادهنده دردهای شما، و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است. خبر از آینده دردناك بنی امیه پس از تسلط فرزندان امیه، خانه ای در شهر یا خیمه ای در بیابان باقی نمی ماند جز آنكه ستمگران بنی امیه، اندوه و غم را بدانجا كشانند، و بلا و كینه توزی را در همه جا مطرح نمایند، پس در آن روز برای مردم نه عذرخواهی در آسمان و نه یاوری در زمین باقی خواهد ماند، زیرا نااهلان را به زمامداری برگزیدید، و زمامداری را به جایگاه دروغینی قرار دادید. اما به زودی خداوند از ستمگران بنی امیه انتقام می گیرد، خوردنی را به خوردنی، و نوشیدنی را به نوشیدنی، خوردنی تلختر از گیاه (علقم) و نوشیدنی تلخ و جانگدازتر از شیره درخت (صبر) از درون ترس و وحشت، و از بیرون، شمشیر را بر آنها مسلط خواهد كرد كه آنان مركبهای عصیان و نافرمانی و شتران باركش گناهانند، من پیاپی سوگند می خورم كه پس از من بنی امیه خلافت را چونان خلط سینه بیرون می اندازند، و پس از آن دیگر، تا شب و روز از پی هم در گردش است مزه حكومت را بار دیگر نخواهید چشید. @zedbanoo
هنگام حركت به بصره ۱۶۹- و من خطبة له ( عليه السلام ) > عند مسير أصحاب الجمل إلي البصرة< >الأمور الجامعة للمسلمين< إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ رَسُولًا هَادِياً بِكِتَابٍ نَاطِقٍ وَ أَمْرٍ قَائِمٍ لَا يَهْلِكُ عَنْهُ إِلَّا هَالِكٌ وَ إِنَّ الْمُبْتَدَعَاتِ الْمُشَبَّهَاتِ هُنَّ الْمُهْلِكَاتُ إِلَّا مَا حَفِظَ اللَّهُ مِنْهَا وَ إِنَّ فِي سُلْطَانِ اللَّهِ عِصْمَةً لِأَمْرِكُمْ فَأَعْطُوهُ طَاعَتَكُمْ غَيْرَ مُلَوَّمَةٍ وَ لَا مُسْتَكْرَهٍ بِهَا وَ اللَّهِ لَتَفْعَلُنَّ أَوْ لَيَنْقُلَنَّ اللَّهُ عَنْكُمْ سُلْطَانَ الْإِسْلَامِ ثُمَّ لَا يَنْقُلُهُ إِلَيْكُمْ أَبَداً حَتَّي يَأْرِزَ الْأَمْرُ إِلَي غَيْرِكُمْ . >التنفير من خصومه< إِنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ تَمَالَئُوا عَلَي سَخْطَةِ إِمَارَتِي وَ سَأَصْبِرُ مَا لَمْ أَخَفْ عَلَي جَمَاعَتِكُمْ فَإِنَّهُمْ إِنْ تَمَّمُوا عَلَي فَيَالَةِ هَذَا الرَّأْيِ انْقَطَعَ نِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَ إِنَّمَا طَلَبُوا هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَداً لِمَنْ أَفَاءَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ فَأَرَادُوا رَدَّ الْأُمُورِ عَلَي أَدْبَارِهَا وَ لَكُمْ عَلَيْنَا الْعَمَلُ بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَي وَ سِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ ( صلي الله عليه وآله ) وَ الْقِيَامُ بِحَقِّهِ وَ النَّعْشُ لِسُنَّتِهِ . خطبه ۱۶۹-هنگام حركت به بصره ضرورت اطاعت از رهبری همانا خداوند پیامبری راهنما را با كتابی گویا، و دستوری استوار برانگیخت، هلاك نشود جز كسی كه تبهكار است و بدانید كه بدعتها به رنگ حق درآمده و هلاك كننده اند، مگر خداوند ما را از آنها حفظ فرماید، و همانا حكومت الهی حافظ امور شماست، بنابراین زمام امور خود را بی آنكه نفاق ورزید یا كراهتی داشته باشید به دست امام خود سپارید. بخدا سوگند! اگر در پیروی از حكومت و امام، اخلاص نداشته باشید، خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت كه هرگز به شما باز نخواهد گردانید و در دست دیگران قرار خواهد داد. افشا توطئه ناكثین همانا ناكثین عهدشكن به جهت نارضایتی از حكومت من به یكدیگر پیوستند، و من تا آنجا كه برای جامعه احساس خطر نكنم صبر خواهم كرد، زیرا آنان اگر برای اجرای مقاصدشان فرصت پیدا كنند، نظام جامعه اسلامی متزلزل می شود، آنها از روی حسادت بر كسی كه خداوند حكومت را به او بخشیده است به طلب دنیا برخاسته اند. می خواهند كار را به گذشته باز گردانند. حقی كه شما به گردن ما دارید، عمل كردن به كتاب خدا (قرآن) و سنت پیامبر (ص) و قیام به حق و برپا داشتن سنت اوست. @zedbanoo
درباره معاويه ۲۰۰- و من كلام له ( عليه السلام )\r> في معاوية < وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَي مِنِّي وَ لَكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ وَ لَوْ لَا كَرَاهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَي النَّاسِ وَ لَكِنْ كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ يُعْرَفُ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ اللَّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِالْمَكِيدَةِ وَ لَا أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِيدَةِ . خطبه ۲۰۰-درباره معاویه سیاست دروغین معاویه سوگند بخدا! معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما معاویه حیله گر و جنایتكار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیركترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی گناه، و هر گناهی نوعی كفر و انكار است، روز رستاخیز در دست هر حیله گری پرچمی است كه با آن شناخته می شود. بخدا سوگند! من با فریبكاری غافلگیر نمی شوم، و با سختگیری ناتوان نخواهم شد. @zedbanoo
درباره تقسيم بيت‏المال ۱۲۶- و من كلام له ( عليه السلام )\r> لما عوتب علي التسوية في العطاء < أَ تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِي السَّمَاءِ نَجْماً لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِي الدُّنْيَا وَ يَضَعُهُ فِي الْآخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فِي النَّاسِ وَ يُهِينُهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ لَمْ يَضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ لَا عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ إِلَّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُكْرَهُمْ وَ كَانَ لِغَيْرِهِ وُدُّهُمْ فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ يَوْماً فَاحْتَاجَ إِلَي مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَلِيلٍ وَ أَلْأَمُ خَدِينٍ . خطبه ۱۲۶-درباره تقسیم بیت المال عدالت اقتصادی امام (ع) آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی كه بر آنها ولایت دارم، استفاده كنم؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می كنند، هرگز چنین كاری نخواهم كرد! اگر این اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست، آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها كه ندارند، زیاده روی و اسراف است، ممكن است در دنیا ارزش دهنده آن را بالا برد اما در آخرت پست خواهد كرد، در میان مردم ممكن است گرامیش بدارند اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است. هیچ كس مالش در راهی كه خدا اجازه نفرمود مصرف نكرد و به غیر اهل آن نپرداخت جز آنكه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستی آنها را متوجه دیگری ساخت، پس اگر روزی بلغزد و محتاج كمك آنان گردد، بدترین رفیق و كننده ترین دوست خواهند بود. @zedbanoo
ن پند و اندرز، و برای جاهلان وسیله عبرت آموزی است. پیش از فرا رسیدن مرگ، از تنگی قبرها، و شدت غم و اندوه، و ترس از قیامت، و درهم ریختن استخوانها، و كر شدن گوشها، و تاریكی لحد، و وحشت از آینده، و غم و اندوه فراوان در تنگنای گور، و پوشانده شدن آن با سنگ و خاك، چه می دانید؟ پس ای بندگان! خدا را! خدا را! پروا كنید، كه دنیا با قانونمندی خاصی می گذرد، شما با قیامت به رشته ای اتصال دارید، گویا نشانه های قیامت، آشكار می شود، و شما را در راه خود متوقف نموده، با زلزله هایش سررسیده است، سنگینی بار آن را بر دوش شما نهاده، و رشته پیوند مردم با دنیا را قطع كرده، همه را از آغوش گرم دنیا خارج ساخته است. گویی دنیا یك روز بود و گذشت، یا ماهی بود و سپری شد، تازه های دنیا كهنه شده، و فربه هایش لاغر گردیدند، در جایگاهی تنگ، در میان مشكلاتی بزرگ، و آتشی پرشراره كه صدای زبانه هایش وحشتزا، شعله هایش بلند، غرشش پرهیجان، پرنور و گدازنده، خاموشی شعله هایش غیرممكن، شعله هایش در فوران. تهدیدهایش هراس انگیز، ژرفایش ناپیدا، پیرامونش تاریك و سیاه، دیگهایش در جوشش، و اوضاعش سخت وحشتناك است. آینده پرهیزكاران و در آن میان (پرهیزكاران را گروه، گروه، به سوی بهشت رهنمون می شوند) آنان از كیفر و عذاب در امانند، و از سرزنش ها آسوده، و از آتش دورند، در خانه های امن الهی، از جایگاه خود خشنودند، آنان در دنیا رفتارشان پاك، دیدگانشان گریان، شبهایشان با خشوع و استغفار چونان روز، و روزشان از ترس گناه چونان شب می ماند، پس خداوند بهشت را منزلگه نهایی آنان قرار داد، و پاداش ایشان را نیكو پرداخت، كه سزاوار آن نعمتها بودند، و لایق ملكی جاودانه و نعمتهایی پایدار شدند. ای بندگان خدا، مراقب چیزی باشید كه رستگاران با پاس داشتن آن سعادتمند شدند، و تبهكاران با ضایع كردن آن به خسران و زیان رسیدند، پیش از آنكه مرگ شما فرا رسد با اعمال نیكو آماده باشید، زیرا در گرو كارهایی هستید كه انجام داده اید، و پاداش داده می شوید به كارهایی كه از پیش مرتكب شدید. ناگهان مرگ وحشتناك سر می رسد، كه دیگر بازگشتی نیست، و از لغزشها نمی توان پوزش خواست، خداوند ما و شما را در راه خود و پیامبرش استوار سازد، و از گناهان ما و شما به فضل رحمتش درگذرد. آموزش نظامی برجای خود محكم بایستید، در برابر بلاها و مشكلات استقامت كنید، شمشیرها و دستها را در هوای زبانهای خویش به كار مگیرید، و آنچه كه خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب نكنید، زیرا هركس از شما كه در بستر خویش با شناخت خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت پیامبر (ع) بمیرد، شهید از دنیا رفته و پاداش او بر خداست، و ثواب اعمال نیكویی كه قصد انجام آن را داشته خواهد برد، و نیت او ثواب شمشیر كشیدن را دارد، همانا هر چیزی را وقت مشخص و سرآمدی معین است. @zedbanoo
در وصف منافقان ۱۹۴- و من خطبة له ( عليه السلام ) > يصف فيها المنافقين < نَحْمَدُهُ عَلَي مَا وَفَّقَ لَهُ مِنَ الطَّاعَةِ وَ ذَادَ عَنْهُ مِنَ الْمَعْصِيَةِ وَ نَسْأَلُهُ لِمِنَّتِهِ تَمَاماً وَ بِحَبْلِهِ اعْتِصَاماً وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ خَاضَ إِلَي رِضْوَانِ اللَّهِ كُلَّ غَمْرَةٍ وَ تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ وَ تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ وَ خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا وَ ضَرَبَتْ إِلَي مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا حَتَّي أَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَهَا مِنْ أَبْعَدِ الدَّارِ وَ أَسْحَقِ الْمَزَارِ ، أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَي اللَّهِ وَ أُحَذِّرُكُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّونَ يَتَلَوَّنُونَ أَلْوَاناً وَ يَفْتَنُّونَ افْتِنَاناً وَ يَعْمِدُونَكُمْ بِكُلِّ عِمَادٍ وَ يَرْصُدُونَكُمْ بِكُلِّ مِرْصَادٍ قُلُوبُهُمْ دَوِيَّةٌ وَ صِفَاحُهُمْ نَقِيَّةٌ يَمْشُونَ الْخَفَاءَ وَ يَدِبُّونَ الضَّرَاءَ وَصْفُهُمْ دَوَاءٌ وَ قَوْلُهُمْ شِفَاءٌ وَ فِعْلُهُمُ الدَّاءُ الْعَيَاءُ حَسَدَةُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَكِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ لَهُمْ بِكُلِّ طَرِيقٍ صَرِيعٌ وَ إِلَي كُلِّ قَلْبٍ شَفِيعٌ وَ لِكُلِّ شَجْوٍ دُمُوعٌ يَتَقَارَضُونَ الثَّنَاءَ وَ يَتَرَاقَبُونَ الْجَزَاءَ إِنْ سَأَلُوا أَلْحَفُوا وَ إِنْ عَذَلُوا كَشَفُوا وَ إِنْ حَكَمُوا أَسْرَفُوا قَدْ أَعَدُّوا لِكُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِكُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِكُلِّ حَيٍّ قَاتِلًا وَ لِكُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِكُلِّ لَيْلٍ مِصْبَاحاً يَتَوَصَّلُونَ إِلَي الطَّمَعِ بِالْيَأْسِ لِيُقِيمُوا بِهِ أَسْوَاقَهُمْ وَ يُنْفِقُوا بِهِ أَعْلَاقَهُمْ يَقُولُونَ فَيُشَبِّهُونَ وَ يَصِفُونَ فَيُمَوِّهُونَ قَدْ هَوَّنُوا الطَّرِيقَ وَ أَضْلَعُوا الْمَضِيقَ فَهُمْ لُمَةُ الشَّيْطَانِ وَ حُمَةُ النِّيرَانِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ . خطبه ۱۹۴-در وصف منافقان خدا را بر توفیقی كه به اطاعتش داده، و ما را از نافرمانی بازداشته، ستایش می كنیم، و از او می خواهیم كه نعمتش را كامل، و دست ما را به ریسمان محكمش متصل گرداند. مشكلات رسالت و شهادت می دهیم كه محمد (ص) بنده و فرستاده اوست كه در راه رضایت حق در كام هرگونه سختی و ناراحتی فرو رفت، و جام مشكلات و ناگواریها را سركشید، روزگاری خویشاوندان او به دورویی و دشمنی پرداختند، و بیگانگان در كینه توزی و دشمنی با او متحد شدند، اعراب برای نبرد با پیامبر عنان گسیخته، و با تازیانه بر مركبها نواخته و از هر سو گرد می آمدند، و از دورترین سرزمین، و فراموش شده ترین نقطه ها، دشمنی خود را بر پیامبر (ص) فرود آوردند. سیمای منافقان ای بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش می كنم، و شما را از منافقان می ترسانم، زیرا آنها گمراه و گمراه كننده اند، خطاكار و به خطاكاری تشویق می كنند، به رنگهای گوناگون ظاهر می شوند از ترفندهای گوناگون استفاده می كنند، برای شكستن شما از هر پناهگاهی سود می برند، و در هر كمینگاهی به شكار شما می نشینند، قلبهایشان بیمار، و ظاهرشان آراسته است، در پنهانی راه می روند، و از بیراهه ها حركت می كنند، وصفشان دارو، و گفتارشان درمان اما كردارشان دردی است بی درمان، بر رفاه و آسایش مردم حسد می ورزند، و بر بلا و گرفتاری مردم می افزایند، و امیدواران را ناامید می كنند، آن ها در هر راهی كشته ای، و در هر دلی راهی، و بر هر اندوهی اشكها می ریزند، مدح و ستایش را به یكدیگر قرض می دهند، و انتظار پاداش می كشند، اگر چیزی را بخواهند اصرار می كننند و اگر ملامت شوند، پرده دری می كنند، و اگر داوری كنند اسراف می ورزند. آنها برابر هر حقی باطلی، و برابر هر دلیلی شبهه ای، و برای هر زنده ای قاتلی، و برای هر دری كلیدی، و برای هر شبی چراغی تهیه كرده اند، با اظهار یاس می خواهند به مطامع خویش برسند، و بازار خود را گرم ساز ند، و كالای خود را بفروشند، سخن می گویند اما به اشتباه و تردید می اندازند، توصیف می كنند اما فریب می دهند، در آغاز، راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست می كشانند، آنها یاوران شیطان و زبانه های آتش جهنم می باشند. (آنان پیروان شیطانند، و بدانید كه پیروان شیطان زیانكارانند.) @zedbanoo
گله از قريش ۲۱۷- و من كلام له ( عليه السلام ) > في التظلم و التشكي من قريش < اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَعْدِيكَ عَلَي قُرَيْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ أَكْفَئُوا إِنَائِي وَ أَجْمَعُوا عَلَي مُنَازَعَتِي حَقّاً كُنْتُ أَوْلَي بِهِ مِنْ غَيْرِي وَ قَالُوا أَلَا إِنَّ فِي الْحَقِّ أَنْ تَأْخُذَهُ وَ فِي الْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ فَاصْبِرْ مَغْمُوماً أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ وَ لَا ذَابٌّ وَ لَا مُسَاعِدٌ إِلَّا أَهْلَ بَيْتِي فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَنِيَّةِ فَأَغْضَيْتُ عَلَي الْقَذَي وَ جَرِعْتُ رِيقِي عَلَي الشَّجَا وَ صَبَرْتُ مِنْ كَظْمِ الْغَيْظِ عَلَي أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ الشِّفَارِ . # قال الشريف رضي الله عنه : و قد مضي هذا الكلام في أثناء خطبة متقدمة إلا أني ذكرته هاهنا لاختلاف الروايتين .# خطبه ۲۱۷-گله از قریش شكوه از قریش خدایا من بر ضد قریش، و یارانشان از تو كمك می خواهم، كه پیوند خویشاوندی مرا بریدند، و كار مرا دگرگون كردند، و همگی برای مبارزه با من در حقی كه از همه آنان سزاوارترم، متحد گردیدند. و گفتند: (حق را اگر توانی بگیر، و یا تو را از حق محروم دارند، پس یا با غم و اندوه صبر كن، یا با حسرت بمیر.) به اطرافم نگریستم دیدم كه نه یاوری دارم، و نه كسی از من دفاع و حمایت می كند، جز خانواده ام كه مایل نبودم جانشان به خطر افتد، پس خار در چشم فرو رفته، دیده برهم نهادم، و با گلوی استخوان در آن گیر كرده، جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم، و در فرو خوردن خشم در امری كه تلخ تر از گیاه حنظل، و دردناك تر از فرو رفتن تیزی شمشیر در دل بود شكیبایی كردم. @zedbanoo
پارسائي علي و سرگذشت عقيل ۲۲۴- و من كلام له ( عليه السلام ) > يتبرأ من الظلم < وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَي حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَي اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحُطَامِ وَ كَيْفَ أَظْلِمُ أَحَداً لِنَفْسٍ يُسْرِعُ إِلَي الْبِلَي قُفُولُهَا وَ يَطُولُ فِي الثَّرَي حُلُولُهَا وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ عَقِيلًا وَ قَدْ أَمْلَقَ حَتَّي اسْتَمَاحَنِي مِنْ بُرِّكُمْ صَاعاً وَ رَأَيْتُ صِبْيَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ كَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ وَ عَاوَدَنِي مُؤَكِّداً وَ كَرَّرَ عَلَيَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً فَأَصْغَيْتُ إِلَيْهِ سَمْعِي فَظَنَّ أَنِّي أَبِيعُهُ دِينِي وَ أَتَّبِعُ قِيَادَهُ مُفَارِقاً طَرِيقَتِي فَأَحْمَيْتُ لَهُ حَدِيدَةً ثُمَّ أَدْنَيْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِيَعْتَبِرَ بِهَا فَضَجَّ ضَجِيجَ ذِي دَنَفٍ مِنْ أَلَمِهَا وَ كَادَ أَنْ يَحْتَرِقَ مِنْ مِيسَمِهَا فَقُلْتُ لَهُ ثَكِلَتْكَ الثَّوَاكِلُ يَا عَقِيلُ أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِيدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنِي إِلَي نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ أَ تَئِنُّ مِنَ الْأَذَي وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَي وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِكَ طَارِقٌ طَرَقَنَا بِمَلْفُوفَةٍ فِي وِعَائِهَا وَ مَعْجُونَةٍ شَنِئْتُهَا كَأَنَّمَا عُجِنَتْ بِرِيقِ حَيَّةٍ أَوْ قَيْئِهَا فَقُلْتُ أَ صِلَةٌ أَمْ زَكَاةٌ أَمْ صَدَقَةٌ فَذَلِكَ مُحَرَّمٌ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ لَا ذَا وَ لَا ذَاكَ وَ لَكِنَّهَا هَدِيَّةٌ فَقُلْتُ هَبِلَتْكَ الْهَبُولُ أَ عَنْ دِينِ اللَّهِ أَتَيْتَنِي لِتَخْدَعَنِي أَ مُخْتَبِطٌ أَنْتَ أَمْ ذُو جِنَّةٍ أَمْ تَهْجُرُ وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَي أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ وَ إِنَّ دُنْيَاكُمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا مَا لِعَلِيٍّ وَ لِنَعِيمٍ يَفْنَي وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَي نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ وَ قُبْحِ الزَّلَلِ وَ بِهِ نَسْتَعِينُ . خطبه ۲۲۴-پارسائی علی پرهیز از ستمكاری سوگند بخدا! اگر بر روی خارهای سعدان به سر ببرم، و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو كشیده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات كنم كه به بعضی از بندگان ستم، و چیزی از اموال را غصب كرده باشم، چگونه بر كسی ستم كنم برای نفس خویش، كه به سوی كهنگی و پوسیده شدن پیش می رود، و در خاك، زمان طولانی اقامت می كند. پرهیز از امتیازخواهی بخدا سوگند، برادرم عقیل را دیدم كه به شدت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا یك من از گندمهای بیت المال را به او به خشم (ببخشم)، كودكانش را دیدم كه از گرسنگی دارای موهای ژولیده، و رنگشان تیره شده بود گویا با نیل رنگ شده بودند. پی در پی مرا دیدار و درخواست خود را تكرار می كرد، چون گفته های او را گوش فرادادم پنداشت كه دین خود را به او واگذار می كنم، به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست برمی دارم، روزی آهنی را در آتش گداخته به جسمش نزدیك كردم تا او را بیازمایم، پس چونان بیمار از درد فریاد زد ونزدیك بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم، ای عقیل: گریه كنندگان بر تو بگریند، از حرارت آهنی می نالی كه انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است؟ اما مرا به آتش دوزخی می خوانی كه خدای جبارش با خشم خود آن را گداخته است، تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟ و از این حادثه شگفت آورتر اینكه شب هنگام كسی به دیدار ما آمد و ظرفی سرپوشیده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود كه از آن تنفر داشتم، گویا آن را با آب دهان مار سمی، یا قی كرده آن مخلوط كردند، به او گفتم: هدیه است؟ یا زكات یا صدقه؟ كه این دو بر ما اهل بیت پیامبر (ص) حرام است. گفت: نه، زكات است نه صدقه، بلكه هدیه است. گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگریند، آیا از راه دین وارد شدی كه مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده یا جن زده شدی؟ یا هذیان می گویی؟ بخدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی كنم كه پوست جوای را از مورچه ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم كرد، و همانا این دنیای آلوده شما نزد من از برگ جویده شده دهان ملخ پست تر است علی را با نعمتهای فناپذیر، و لذتهای ناپایدار چه كار؟!! بخدا پناه می بریم از خفتن عقل، و زشتی لغزشها، و از او یاری می جوییم. @zedbanoo
در تحريض به الفت با يكديگر ۱۶۶- و من خطبة له ( عليه السلام ) > الحث علي التآلف < لِيَتَأَسَّ صَغِيرُكُمْ بِكَبِيرِكُمْ وَ لْيَرْأَفْ كَبِيرُكُمْ بِصَغِيرِكُمْ وَ لَا تَكُونُوا كَجُفَاةِ الْجَاهِلِيَّةِ لَا فِي الدِّينِ يَتَفَقَّهُونَ وَ لَا عَنِ اللَّهِ يَعْقِلُونَ كَقَيْضِ بَيْضٍ فِي أَدَاحٍ يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْراً وَ يُخْرِجُ حِضَانُهَا شَرّاً . >بنو أمية< و منها : افْتَرَقُوا بَعْدَ أُلْفَتِهِمْ وَ تَشَتَّتُوا عَنْ أَصْلِهِمْ فَمِنْهُمْ آخِذٌ بِغُصْنٍ أَيْنَمَا مَالَ مَالَ مَعَهُ عَلَي أَنَّ اللَّهَ تَعَالَي سَيَجْمَعُهُمْ لِشَرِّ يَوْمٍ لِبَنِي أُمَيَّةَ كَمَا تَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ يُؤَلِّفُ اللَّهُ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَجْمَعُهُمْ رُكَاماً كَرُكَامِ السَّحَابِ ثُمَّ يَفْتَحُ لَهُمْ أَبْوَاباً يَسِيلُونَ مِنْ مُسْتَثَارِهِمْ كَسَيْلِ الْجَنَّتَيْنِ حَيْثُ لَمْ تَسْلَمْ عَلَيْهِ قَارَةٌ وَ لَمْ تَثْبُتْ عَلَيْهِ أَكَمَةٌ وَ لَمْ يَرُدَّ سَنَنَهُ رَصُّ طَوْدٍ وَ لَا حِدَابُ أَرْضٍ يُذَعْذِعُهُمُ اللَّهُ فِي بُطُونِ أَوْدِيَتِهِ ثُمَّ يَسْلُكُهُمْ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ يَأْخُذُ بِهِمْ مِنْ قَوْمٍ حُقُوقَ قَوْمٍ وَ يُمَكِّنُ لِقَوْمٍ فِي دِيَارِ قَوْمٍ وَ ايْمُ اللَّهِ لَيَذُوبَنَّ مَا فِي أَيْدِيهِمْ بَعْدَ الْعُلُوِّ وَ التَّمْكِينِ كَمَا تَذُوبُ الْأَلْيَةُ عَلَي النَّارِ . >الناس آخر الزمان< أَيُّهَا النَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ الْبَاطِلِ لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ لَكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ لَعَمْرِي لَيُضَعَّفَنَّ لَكُمُ التِّيهُ مِنْ بَعْدِي أَضْعَافاً بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ قَطَعْتُمُ الْأَدْنَي وَ وَصَلْتُمُ الْأَبْعَدَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اتَّبَعْتُمُ الدَّاعِيَ لَكُمْ سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ الرَّسُولِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ الِاعْتِسَافِ وَ نَبَذْتُمُ الثِّقْلَ الْفَادِحَ عَنِ الْأَعْنَاقِ . خطبه ۱۶۶-تحریض به الفت با یكدیگر احترام متقابل اجتماعی باید خردسالان شما از بزرگان شما پیروی كنند، و بزرگسالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند، و چونان ستم پیشگان جاهلیت نباشید كه نه از دین آگاهی داشتند و نه در خدا اندیشه می كردند، همانند تخم افعی در لانه پرندگان نباشید كه شكستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زیانبار است. (به جای جوجه، ماری از آن بیرون می آید) آینده بنی امیه مسلمانان، پس از وحدت و برادری به جدایی و تفرقه رسیدند، و از ریشه و اصل خویش پراكنده شدند، تنها گروهی شاخه درخت توحید را گرفتند، و به هر طرف كه روی آورد. همسو شدند، اما خداوند مسلمانان را به زودی برای بدترین روزی كه بنی امیه در پیش دارند جمع خواهد كرد، آن چنانكه قطعات پراكنده ابرها را در فصل پاییز جمع می كند، خدا میان مسلمانان الفت ایجاد می كند، و به صورت ابرهای فشرده درمی آورد، آنگاه درهای پیروزی برویشان می گشاید، كه مانند سیلی خروشان از جایگاه خود بیرون می ریزند، (چونان (سیل عرم) كه دو باغستان شهر (سبا) را درهم كوبید، و در برابر آن سیل هیچ بلندی و تپه ای برجای نماند، نه كوههای بلند و محكم، و نه برآمدگیهای بزرگ، توانستند برابر آن مقاوت كنند) خداوند بنی امیه را مانند آب در درون دره ها و رودخانه ها پراكنده و پنهان می كند، سپس چون چشمه سارها بر روی زمین جاری می سازد، تا حق برخی از مردم را از بعضی دیگر بستاند، و گروهی را توانایی بخشیده در خانه های دیگران سكونت دهد. بخدا سوگند! بنی امیه پس از پیروزی و سلطه گری، همه آنچه را كه به دست آوردند از كفشان می رود، چنانكه چربی بر روی آتش آب شود. علل پیروزی و شكست ملتها ای مردم !اگر دست از یاری حق برنمی داشتید، و در خوار ساختن باطل سستی نمی كردید، هیچگاه آنان كه به پایه شما نیستند در نابودی شما طمع نمی كردند، و هیچ قدرتمندی بر شما پیروز نمی گشت، اما چونان امت بنی اسرائیل در حیرت و سرگردانی فرو رفتید. بجانم سوگند! سرگردانی شما پس از من بیشتر خواهد شد چرا كه به حق پشت كردید، و با نزدیكان پیامبر (ص) بریده به بیگانه ها نزدیك شدید، آگاه باشید، اگر از امام خود پیروی می كردید، شما را به راهی هدایت می كرد كه رسول خدا(ص) رفته بود، و از اندوه بیراهه رفتن در امان بودید، و بار سنگینی مشكلات را از دوش خود برمی داشتید. از کافه بازار دانلود کنید. @zedbanoo
و من كلام له ( عليه السلام )\r> يريد به بعض أصحابه < لِلَّهِ بَلَاءُ فُلَانٍ فَلَقَدْ قَوَّمَ الْأَوَدَ وَ دَاوَي الْعَمَدَ وَ أَقَامَ السُّنَّةَ وَ خَلَّفَ الْفِتْنَةَ ذَهَبَ نَقِيَّ الثَّوْبِ قَلِيلَ الْعَيْبِ أَصَابَ خَيْرَهَا وَ سَبَقَ شَرَّهَا أَدَّي إِلَي اللَّهِ طَاعَتَهُ وَ اتَّقَاهُ بِحَقِّهِ رَحَلَ وَ تَرَكَهُمْ فِي طُرُقٍ مُتَشَعِّبَةٍ لَا يَهْتَدِي بِهَا الضَّالُّ وَ لَا يَسْتَيْقِنُ الْمُهْتَدِي . خطبه ۲۲۸-درباره یكی از حاكمان ویژگیهای سلمان فارسی خدا او را در آنچه آزمودش پاداش خیر دهد، كه كجیها را راست، و بیماریها را درمان كرد، سنت پیامبر (ص) را بپا داشت، و فتنه ها را پشت سر گذاشت، با دامن پاك، و عیبی اندك، درگذشت، به نیكی های دنیا رسیده و از بدیهای آن رهایی یافت، وظائف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد، و چنانكه باید از كیفر الهی می ترسید، خود رفت و مردم را پراكنده برجای گذاشت، كه نه گمراه، راه خویش شناخت، و نه هدایت شده به یقین رسید. @zedbanoo
در ذكر آل محمد ۲۳۹- و من خطبة له ( عليه السلام ) > يذكر فيها آل محمد ( صلي الله عليه وآله ) < هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ يُخْبِرُكُمْ حِلْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ حِكَمِ مَنْطِقِهِمْ لَا يُخَالِفُونَ الْحَقَّ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَ هُمْ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ وَ وَلَائِجُ الِاعْتِصَامِ بِهِمْ عَادَ الْحَقُّ إِلَي نِصَابِهِ وَ انْزَاحَ الْبَاطِلُ عَنْ مُقَامِهِ وَ انْقَطَعَ لِسَانُهُ عَنْ مَنْبِتِهِ عَقَلُوا الدِّينَ عَقْلَ وِعَايَةٍ وَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ سَمَاعٍ وَ رِوَايَةٍ فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ . خطبه ۲۳۹-در ذكر آل محمد فضائل اهل بیت پیامبر (ص) خاندان پیامبر (ص) مایه حیات و زنده بودن دانش، و نابودی جهل می باشند، بردباریشان شما را از دانش آنها خبر می دهد، و ظاهرشان از صفای باطن، و سكوتشان از حكمتهای گفتارشان باخبر می سازد، هرگز با حق مخالفت نمی كنند، و در آن اختلاف ندارند. آنها ستونهای استوار اسلام، و پناهگاه مردم می باشند، حق به وسیله آنها به جایگاه خویش باز گردید، و باطل از جای خویش رانده و نابود، و زبان باطل از ریشه كنده شد، اهل بیت پیامبر (ص) دین را چنانكه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل كردند، نه تنها شنیدند و نقل نمودند، زیرا راویان دانش بسیار، اما حفظ كنندگان و عمل كنندگان به آن اندكند. @zedbanoo
و فرو نشست، ابن عباس می گوید، به خدا سوگند بر هیچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام علیه السّلام این گونه اندوهناك نشدم، كه امام نتوانست تا آنجا كه دوست دارد به سخن ادامه دهد. می گویم: (معنای سخن امام علیه السّلام كه فرمود، كراكب الصّعبة، این است كه اگر سوار كار مهار شتر سركش را سخت بكشد، و مركب چموشی نافرمانی كند، بینی او پاره می شود، و اگر مهارش را رها كند، چموشی كرده در پرتگاه سقوط قرار می گیرد و صاحبش قدرت كنترل او را ندارد. می گویند «اشنق الناقه» یعنی بوسیله مهار، سر شتر را بالا بكشد و «شنقها» نیز می گویند كه ابن سكّیت در كتاب اصلاح المنطق گفته است. اینكه فرمود «اشنق لها» و نفرمود «اشنقها» برای آنكه این كلمه را مقابل «اسلس لها» قرار داد، گویی فرموده باشد كه اگر سر او را بالا كشد. یعنی آن را واگذارد تا سر خود را بالا نگاه دارد). @zedbanoo
در ذكر آل محمد ۲۳۹- و من خطبة له ( عليه السلام ) > يذكر فيها آل محمد ( صلي الله عليه وآله ) < هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ يُخْبِرُكُمْ حِلْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ حِكَمِ مَنْطِقِهِمْ لَا يُخَالِفُونَ الْحَقَّ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَ هُمْ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ وَ وَلَائِجُ الِاعْتِصَامِ بِهِمْ عَادَ الْحَقُّ إِلَي نِصَابِهِ وَ انْزَاحَ الْبَاطِلُ عَنْ مُقَامِهِ وَ انْقَطَعَ لِسَانُهُ عَنْ مَنْبِتِهِ عَقَلُوا الدِّينَ عَقْلَ وِعَايَةٍ وَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ سَمَاعٍ وَ رِوَايَةٍ فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ . خطبه ۲۳۹-در ذكر آل محمد فضائل اهل بیت پیامبر (ص) خاندان پیامبر (ص) مایه حیات و زنده بودن دانش، و نابودی جهل می باشند، بردباریشان شما را از دانش آنها خبر می دهد، و ظاهرشان از صفای باطن، و سكوتشان از حكمتهای گفتارشان باخبر می سازد، هرگز با حق مخالفت نمی كنند، و در آن اختلاف ندارند. آنها ستونهای استوار اسلام، و پناهگاه مردم می باشند، حق به وسیله آنها به جایگاه خویش باز گردید، و باطل از جای خویش رانده و نابود، و زبان باطل از ریشه كنده شد، اهل بیت پیامبر (ص) دین را چنانكه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل كردند، نه تنها شنیدند و نقل نمودند، زیرا راویان دانش بسیار، اما حفظ كنندگان و عمل كنندگان به آن اندكند. @zedbanoo
پاسخ به اتهامي ناروا ۷۵- و من كلام له ( عليه السلام )\r> لما بلغه اتهام بني أمية له بالمشاركة في دم عثمان < أَ وَ لَمْ يَنْهَ بَنِي أُمَيَّةَ عِلْمُهَا بِي عَنْ قَرْفِي أَ وَ مَا وَزَعَ الْجُهَّالَ سَابِقَتِي عَنْ تُهَمَتِي وَ لَمَا وَعَظَهُمُ اللَّهُ بِهِ أَبْلَغُ مِنْ لِسَانِي أَنَا حَجِيجُ الْمَارِقِينَ وَ خَصِيمُ النَّاكِثِينَ الْمُرْتَابِينَ وَ عَلَي كِتَابِ اللَّهِ تُعْرَضُ الْأَمْثَالُ وَ بِمَا فِي الصُّدُورِ تُجَازَي الْعِبَادُ . خطبه۷۵-پاسخ به اتهامی ناروا (وقتی شنید كه بنی امیه با تهمتهای فراوان آنحضرت را در خون عثمان شریك می پندارند، فرمود) دفاعیات امام برابر تهمتها آیا شناختی كه بنی امیه از روحیات من دارند آنان را از عیبجوئی بر من باز نمی دارد؟ و آیا سوابق مبارزات من نادانان را بر سر جای خود نمی نشاند؟ كه به من تهمت نزنند؟ آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بیان من رساتر است. من مارقین (از دین خارج شدگان) را با حجت و برهان مغلوب می كنم و دشمن ناكثین (پیمان شكنان) و تردید دارندگان در اسلام می باشم، شبهات را باید در پرتو كتاب خدا قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند پاداش داده می شوند @zedbanoo
روز هجده ساله ها «آه و ناله هنگام به خاك سپردن فاطمه زهراء» ۲۰۲- > رُوِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ( عليها السلام ) كَالْمُنَاجِي بِهِ رَسُولَ اللَّهِ ( صلي الله عليه وآله ) عِنْدَ قَبْرِهِ < السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَي أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ . خطبه ۲۰۲-هنگام به خاكسپاری فاطمه شكوه ها از ستمكاری امت سلام بر تو ای رسول خدا (ص)، سلامی از طرف من دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است، ای پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه (ع) كم شده، و توان خویشتنداری ندارم اما برای من كه سختی جدایی تو را دیده، و سنگینی مصیبت تو را كشیدم، شكیبایی ممكن است، این من بودم. كه با دست خود تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز كرد پس همه ما از خداییم و به خدا باز می گردیم. پس امانتی كه به من سپرده بودی برگردانده شد، و به صاحبش رسید، از این پس اندوه من جاودانه، و شبهایم، شب زنده داری است، تا آن روز كه خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند. به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو چگونه در ستمكاری بر او اجتماع كردند، از فاطمه (ع) بپرس، و احوال اندوهناك ما را از خبر گیر، كه هنوز روزگاری سپری نشده، و یاد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوی شما، سلام وداع كننده ای كه از روی خشنودی یا خسته دلی سلامی نمی كند، اگر از خدمت تو باز می گردم از روی خستگی نیست، و اگر در كنار قبرت می نشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نمی باشد. @zedbanoo
در كار خير شتاب كنيد ۲۳۷- و من خطبة له ( عليه السلام )\r> في المسارعة إلي العمل < فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِي نَفَسِ الْبَقَاءِ وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ وَ الْمُدْبِرُ يُدْعَي وَ الْمُسِي‏ءُ يُرْجَي قَبْلَ أَنْ يَخْمُدَ الْعَمَلُ وَ يَنْقَطِعَ الْمَهَلُ وَ يَنْقَضِيَ الْأَجَلُ وَ يُسَدَّ بَابُ التَّوْبَةِ وَ تَصْعَدَ الْمَلَائِكَةُ فَأَخَذَ امْرُؤٌ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ أَخَذَ مِنْ حَيٍّ لِمَيِّتٍ وَ مِنْ فَانٍ لِبَاقٍ وَ مِنْ ذَاهِبٍ لِدَائِمٍ امْرُؤٌ خَافَ اللَّهَ وَ هُوَ مُعَمَّرٌ إِلَي أَجَلِهِ وَ مَنْظُورٌ إِلَي عَمَلِهِ امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا فَأَمْسَكَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَي طَاعَةِ اللَّهِ . خطبه ۲۳۷-در كار خیر شتاب كنید سفارش به نیكوكاری پس عمل نیكو انجام دهید، حال كه زنده و برقرارید، پرونده ها گشوده، راه توبه آماده، و خدا گریزان را فرا می خواند، و بدكاران امید بازگشت دارند، عمل كنید پیش از آنكه چراغ عمل خاموش، و فرصت پایان یافته، و اجل فرا رسیده، و در توبه بسته، و فرشتگان به آسمان پرواز كنند. پس هر كسی با تلاش خود برای خود، از روزگار زندگانی برای ایام پس از مرگ، از دنیای فناپذیر برای جهان پایدار، و از گذرگاه دنیا برای زندگی جاودانه آخرت، توشه برگیرد، انسان باید از خدا بترسد، زیرا تا لحظه مرگ فرصت داده شده، و مهلت عمل نیكو دارد، انسان باید نفس را مهار زند، و آن را در اختیار گرفته از طغیان و گناهان باز دارد، و زمام آن را به سوی اطاعت پروردگار بكشاند. @zedbanoo
كوش، بكوش. (هیچ كس جز خدای آگاه تو را باخبر نمی سازد) صفات ناپسند نابودكننده از واجبات قطعی خدا در قرآن حكیم كه بر آن پاداش و كیفر می دهد و به خاطر آن خشنودشده یا خشم می گیرد، این است كه اگر انسان یكی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات كند، هر چند خود را به زحمت اندازد، یا عملش را خالص گرداند فایده ای نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اینكه: شریكی برای خداوند در عبادات واجب برگزیند، یا خشم خویش را با كشتن بی گناهی فرو نشاند، یا بر بیگناهی به خاطر كاری كه دیگری انجام داده عیبجویی كند، یا به خاطر حاجتی كه به مردم دارد بدعتی در دین خدا بگذارد، یا با مردم به دو چهره ملاقات كند، و یا در میان آنان با دو زبان سخن بگوید، در آنچه گفتم نیك بیندیش كه هر مثال را همانند فراوان است. روانشناسی همانا! تمام حیوانات در تلاش پر كردن شكمند، و درندگان در پی تجاوز كردن به دیگران، و زنان بی ایمان تمام همتشان آرایش زندگی و فسادانگیزی در آن است، اما مومنان فروتنند، همانا مومنان مهربانند، همانا مومنان از آینده ترسانند. @zedbanoo
آفريدگار بي‏همتا ۲۱۳- و من خطبة له ( عليه السلام ) > في تمجيد اللّه و تعظيمه < الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ عَنْ شَبَهِ الْمَخْلُوقِينَ الْغَالِبِ لِمَقَالِ الْوَاصِفِينَ الظَّاهِرِ بِعَجَائِبِ تَدْبِيرِهِ لِلنَّاظِرِينَ وَ الْبَاطِنِ بِجَلَالِ عِزَّتِهِ عَنْ فِكْرِ الْمُتَوَهِّمِينَ الْعَالِمِ بِلَا اكْتِسَابٍ وَ لَا ازْدِيَادٍ وَ لَا عِلْمٍ مُسْتَفَادٍ الْمُقَدِّرِ لِجَمِيعِ الْأُمُورِ بِلَا رَوِيَّةٍ وَ لَا ضَمِيرٍ الَّذِي لَا تَغْشَاهُ الظُّلَمُ وَ لَا يَسْتَضِي‏ءُ بِالْأَنْوَارِ وَ لَا يَرْهَقُهُ لَيْلٌ وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ نَهَارٌ لَيْسَ إِدْرَاكُهُ بِالْإِبْصَارِ وَ لَا عِلْمُهُ بِالْإِخْبَارِ . >و منها في ذكر النبي ( صلي الله عليه وآله )< أَرْسَلَهُ بِالضِّيَاءِ وَ قَدَّمَهُ فِي الِاصْطِفَاءِ فَرَتَقَ بِهِ الْمَفَاتِقَ وَ سَاوَرَ بِهِ الْمُغَالِبَ وَ ذَلَّلَ بِهِ الصُّعُوبَةَ وَ سَهَّلَ بِهِ الْحُزُونَةَ حَتَّي سَرَّحَ الضَّلَالَ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمَالٍ . خطبه ۲۱۳-آفریدگار بی همتا خداشناسی سپاس خداوندی را سزاست كه از شباهت داشتن به پدیده ها برتر است، و از تعریف وصف كنندگان والاتر، و با تدبیر شگفتی آورش بر همه بینندگان آشكار، و با بزرگی عزتش بر همه فكرهای اندیشمندان پنهان است. داناست نه آن كه آگاهی او از جایی گرفته شده یا در حال فزونی باشد، و یا از كسی فراگیرد، اداره كننده سراسر نظام آفرینش است بی آنكه نیازی به فكر كردن یا اندیشه درونی باشد، خدایی كه تاریكیها او را پنهان نسازد، و از نورها روشنی نگیرد، شب او را نپوشاند، و روز بر او نمی گذرد، نه بینایی او با دیدگان است، و نه علم او با اطلاعات و اخبار (قسمتی از این سخنرانی پیرامون پیامبر (ص) است) ویژگیهای پیامبر (ص) خدا پیامبر (ص) را با روشنایی اسلام فرستاد، و در گزینش، او را بر همه مقدم داشت، با بعثت او شكافها را پر، و سلطه گران پیروز را درهم شكست، و سختی ها را آسان، و ناهمواریها را هموار تا آنكه گمراهی را از چپ و راست تار و مار كرد. @zedbanoo
حكمت 1 ۱- قَالَ ( عليه السلام ) : كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ . درود خدا بر او فرمود: در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد كه سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند. @zedbanoo
به گروهي از سپاهيان كه به سركوبي دشمن فرستاد ۱۱- و من وصية له ( عليه السلام ) > وصي بها جيشا بعثه إلي العدو < فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوٍّ أَوْ نَزَلَ بِكُمْ فَلْيَكُنْ مُعَسْكَرُكُمْ فِي قُبُلِ الْأَشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ الْجِبَالِ أَوْ أَثْنَاءِ الْأَنْهَارِ كَيْمَا يَكُونَ لَكُمْ رِدْءاً وَ دُونَكُمْ مَرَدّاً وَ لْتَكُنْ مُقَاتَلَتُكُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَوِ اثْنَيْنِ وَ اجْعَلُوا لَكُمْ رُقَبَاءَ فِي صَيَاصِي الْجِبَالِ وَ مَنَاكِبِ الْهِضَابِ لِئَلَّا يَأْتِيَكُمُ الْعَدُوُّ مِنْ مَكَانِ مَخَافَةٍ أَوْ أَمْنٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ الْقَوْمِ عُيُونُهُمْ وَ عُيُونَ الْمُقَدِّمَةِ طَلَائِعُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّفَرُّقَ فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا ارْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا غَشِيَكُمُ اللَّيْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ كِفَّةً وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً . نامه۱۱-به گروهی از سپاهیان آموزش نظامی به لشكریان هرگاه به دشمن رسیدید، یا او به شما رسید، لشكرگاه خویش را بر فراز بلندیها، یا دامنه كوهها، یا بین رودخانه ها قرار دهید، تا پناهگاه شما، و مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از یك سو یا دو سو آغاز كنید، و در بالای قله ها، و فراز تپه ها، دیده بانهایی بگمارید، مبادا دشمن از جایی كه می ترسید یا از سویی كه بیم ندارید، ناگهان بر شما یورش آورد، و بدانید كه پیشاهنگان سپاه دیدبان لشگریانند، و دیدبانان طلایه داران سپاهند، از پراكندگی بپرهیزید، هر جا فرود می آیید، با هم فرود بیایید، و هرگاه كوچ می كنید همه با هم كوچ كنید، و چون تاریك شب شما را پوشاند، نیزه داران را پیرامون لشكر بگمارید، و نخوابید مگر اندك، چونان آب در دهان چرخاندن و بیرون ریختن. @zedbanoo
حكمت 468 ۴۶۸- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : يَأْتِي عَلَي النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَي مَا فِي يَدَيْهِ وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اللَّه سُبْحَانَهُ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ تَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ الْأَخْيَارُ وَ يُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ وَ قَدْ نَهَي رَسُولُ اللَّهِ ( صلي الله عليه وآله ) عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ . و درود خدا بر او فرمود: مردم را روزگاری دشوار در پیش است كه توانگر اموال خود را سخت نگهدارد، كه به این بخل ورزی فرمان داده نشده است، خدای سبحان فرمود: (بخشش میان خود را فراموش نكنید.) بدان در آن روزگار، بلندمقام، و نیكان خوار گردند، و با درماندگان به ناچاری خرید و فروش می كنند در حالی كه رسول خدا (ص) از معامله با درماندگان نهی فرمود. @zedbanoo