📚 #اینو_خوندی؟
📗#اینک_شوکران ۱ (#منوچهر_مدق به روایت همسر)
📝#مریم_برادران
📖 ۹۶ صفحه
📇نشر #روایت_فتح
📌 «دلم میخواست ساعتها سجده کنم. میدانستم مهمان چند روزه است. برای همان چند روز دعا کردم. بین بد و بدتر انتخاب میکردم. منوچهر میگفت:«بین خوب و خوبتر. و تو خوب را انتخاب میکنی. هنوز نتوانسته ای خوبتر را بپذیری. سر من را کلاه میگذاری.»
➕ #منوچهر_مدق به روایت همسر شهید، اولین و بهترین کتاب از مجموعه #اینک_شوکران انتشارات #روایت_فتح... خیلی عالی و جذاب و خواندنی و البته پر از لحظاتیست که اوج احساسات را بر میانگیزد...
حتما بخوانید تا از #عاشقانه های پشت پرده #دفاع_مقدس بیشتر بدانید.
🔗 #شهدا #دفاع_مقدس #روایتگری #زندگینامه
🔰@ino_khundi
🌿@almolahzat
📚 #اینو_خوندی؟
#سرباز_کوچک_امام
📝 #فاطمه_دوست_کامی
📖 ۴۶۶ صفحه
📇 نشر #پیام_آزادگان
📌 "فرمانده عراقی که از حاضر جوابیام خوشش نیامده بود، اخمی کرد و پرسید: «بچه جان! شما نترسیدی اومدی جنگ؟ چطور به خودت اجازه دادی با جیش العراق با اینهمه قدرت بجنگی... ببین این فرمانده ها چقدر قوی و بَطَل(پهلوان) هستند، آخه تو به این کوچیکی نمیترسی با اینا بجنگی؟»
یک لحظه مکث کردم، در ذهنم کلمه ها را سبک سنگین میکردم، دلم میخواست جوابی بدم که از سوالش پشیمان شود، ازخدا کمک خواستم و گفتم:«من اومدم بجنگم، نیامدم با شما کشتی بگیرم که از هیکل های درشتتون بترسم... فقط فرقش اینجاست که شما چون بزرگ هستید، من راحت میتونم با سلاحم شمارو نشونه بگیرم و بزنم اما من چون کوچیک هستم شما راحت نمیتونید منو ببینید و بهم تیر بزنید.»
سرباز به تته پته افتاده بود اما با این حال حرفهایم را ترجمه کرد. لبخند روی لبهای فرمانده ماسید."
🔗 #شهدا #دفاع_مقدس #روایتگری #زندگینامه #خاطره #اسارت #آزادگان
🔰@ino_khundi
🌿@almolahezat
➕ کتابی قطور و پرحجم از سرگذشت یک نوجوان ۱۳ ساله #محمد_طحانیان که انقدر جذاب بود در حدود سه چهار روز در ایام عید مطالعش به پایان رسید. در وصف این کتاب جذاب و شگفتانگیز و تعجب آور همین جمله مقام معظم رهبری بس که فرومدند: *«خوب است سستپیمانهای مغلوبدنیاشده، نگاهی به امثال این نوشتهی صادقانه و معصومانه بیندازند، شاید رحمت خدا شامل آنان شود.»*
بخوانید تا بیشتر بدانید که این انقلاب چگونه و با چه زحمتها و خون دلهایی به دست ما رسیده است. زحمتهایی که حتی سر انگشتی از آنها برای ما غیر قابل تحمل است.
🔗 #شهدا #دفاع_مقدس #روایتگری #زندگینامه #خاطره #اسارت #آزادگان
🔰@ino_khundi
🌿@almolahezat
📚 #اینو_خوندی؟
📕 #یادت_باشد
📝 #محمدرسول_ملاحسنی
📖 ۳۶۲ صفحه
📇 نشر #شهید_کاظمی
📌 "بابا به بالای تابوت رفت، بند کفن را باز کرد، گفت:«فرزانه بیا ببین، همه جای کفنش ترکش خورده الا سینه اش که سالم مونده.»
تا این را گفت دوباره بالای تابوت رفتم، یاد حرف حمید افتادم که در مجالس #امام_حسین علیه السلام محکم سینه میزد و میگفت: «فرزانه این سینه هیچ وقت نمیسوزه.» همه جای پیکر تیر و ترکش خورده بود، شکم، پاها، دستها، گردن، صورت، همه جا به جز سینه که کاملا سالم مانده بود."
➕#حمید_سیاهکالی_مرادی، شهیدی که همه اطرافیانش میدانستند اگر سفر #سوریه اش جور شود، محال است که شهید نشود و سالم برگردد. #عاشقانه ای جذاب و واقعی از زندگی یه زوج جوان، از زبان همسر شهید، پس از ازدواجی کاملا سنتی در زمانه ای که آمار طلاق و جوان های مجرد بسیار بالاست. عاشقانه ای در کنار همه مشکلات زندگی، بسیار داغ تر و بادوام تر و آرامش بخش تر از عشق های خیابانی متنوع بی دغدغه و بی مسئولیتپذیری این روزها.
مناسب برای هم جوانان مجرد و متاهل...
🔗 #شهدا #دفاع_مقدس #روایتگری #زندگینامه #خاطره #ازدواج
🔰@ino_khundi
🌿@almolahezat
📚 #اینو_خوندی؟
📗 #عارف_۱۲_ساله
📝 #سیدحسین_موسوی
📖 ۸۰ صفحه، مصور
📇 نشر #شهید_کاظمی
📌 "وقتی قبل از خواب، رفتم کفش ها را جمع و جور کنم، متوجه شدم که کفش های رضا نیست. پرسیدم: مامان، کفش هات نیست؟ گفت مامان اگر حقیقتش را را بگم ناراحت نمی شی؟ گفتم: از دروغگویی ناراحت می شوم. گفت: کفش هام رو دادم به یکی از نمازگزاران نوجوان مسجد که کفش هاش توی مسجد گم شده بود. توضیح داد که اورا نمیشناخته ولی راضی نمیشده با پای برهنه به منزل برگردد. این را که گفت، بغلش کردم و بوسیدمش."
.
➕ اگر وصیت نامه شهید #رضا_پناهی را بخوانید ابتدا فکر می کنید صاحب این متن توسط حداقل یک جوان پخته و متفکر نوشته شده است نه یک کودک یا نوجوان ۱۲ ساله. ولی وقتی داستان های زندگی اش را می خوانیم متوجه می شویم که نه درواقع این ما هستیم که خیلی دنیا رو جدی گرفتیم و نشناختیم ارزش وجود خویشتن را....
🔗 #شهدا #دفاع_مقدس #روایتگری #زندگینامه #خاطره #رضای_مهر #انتشارات_شهید_کاظمی
🔰@ino_khundi
🌿@almolahezat
📚 #اینو_خوندی؟
📔 #قصه_دلبری
📝 #محمدعلی_جعفری
📖 ۱۴۴ صفحه
📇 نشر #روایت_فتح
📌 "فقط مانده بود یک کار دیگر، به آن آقا گفتم:« #شهید میخواست براش سینه بزنم. شما میتونید؟» بغضش ترکید. دست و پایش را گم کرده بود، نمیتوانست حرف بزند، چند دفعه زد روی سینهاش. بهش گفتم:«نوحه هم بخونید.» برگشت نگاهم کرد، صورتش خیس خیس بود، نمیدانم اشک بود یا باران. پرسید:«چی بخونم؟» گفتم:«هرچی به زبونتون اومد.» گفت:«خودت بگو.» نفس بالا نمیاومد انگار یکی چنگ انداخته بود و گلویم را فشار میداد. خیلی زور زدم تا نفس عمیق بکشم، گفتم:«از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین، دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد.»
➕ قصه دلبری، زندگی با کمیت پایین و با کیفیت بسیار بالای شهید #محمدحسین_محمدخانی و همسرش است. تفاوت این کتاب با کتاب #عمار_حلب این است که این کتاب فقط به این زندگی مشترک اختصاص دارد و از اشاره به باقی اتفاقات زندگی شهید اجتناب شده. خیلی مختصر و مفید برای آنهایی که زندگی مشترک خود را شروع کردند و یا میخواهند زندگی مشترک خود را آغاز کنند.
🔗 #شهدا #کتاب_زندگی #روایتگری #عاشقانه #زندگینامه #خاطره
🔰@ino_khundi
🌿 @almolahezat
📚 #اینو_خوندی؟
📔 #ادواردو
📝 #بهزاد_دانشگر
📖 ۲۸۰ صفحه
📇 نشر #عهد_مانا
📌 "خوش باش، خوش باش، این هم آزادی، کیف کن. صدای موسیقی دارد توی سرم ضرب میگیرد. مردا آشنا و تنها از سر میزش بلند میشود. تازه میشناسمش. ادواردو... دارد نرم از پله ها پایین میآید. قرآنش را هم گذاشته روی سینه اش. به من نگاه میکند. میخواهم صدایش بزنم. دستم را هم بلند میکنم که من را ببیند اما نمیشود. یک دختر جوان میآید جلویم به زور ۱۸ سالش میشد. ادواردو دیگر توی راه پله نیست...."
🔗 #شهدا #کتاب_زندگی #روایتگری #ایتالیا #زندگینامه #خاطره
🔰@ino_khundi
🌿 @almolahezat
➕ ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین... این کتابیست که هیچ شکی در آن نیست و پرهیزکاران را هدایت میکند...
ابتدا که کتاب را تهیه کردم فکر میکردم مثل باقی #رمان های زنگینامه از ابتدا شروع میکند به تعریف زندگانی این شهید بزرگوار ولی خیلی جذاب تر و خلاقانه که فکر میکردم به این روایت پرداخته شده بود. دو گروه ایرانی و ایتالیایی به دنبال کشف حقیقت در مورد زندگی و نحوه مرگ #ادواردو_آنیلی پسر سناتور قدرتمند و ثروتمند ایتالیایی هستند، صاحب شرکت اتوموبیل سازی #فیات و باشگاه #یوونتوس و کلی دارایی دیگر... هستند و هرکدام از منظر خود به حقایقی دست مییابند و نویسنده علاوه بر توضیح زندگانی ادواردو به صورت جذاب و خواندنی داستان زندگی دو گروه محقق را نیز پیش میبرد و در آخر به زیبایی این سه داستان را به هم میرساند.
خیلی خیلی لذت بردم و ۳_۴ روزه تمام شد...
🔗 #شهدا #کتاب_زندگی #روایتگری #ایتالیا #زندگینامه #خاطره
🔰@ino_khundi
🌿 @almolahezat
📚 #اینو_خوندی؟
─━━━━━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━━━━─
📘 #شبیه_خودش
📖 ۱۲۰صفحه
📝 #حسین_شرفخانلو
📇 نشر#روایت_فتح
─━━━━━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━━━━─
📌امیر، خیره شد به جسم مجروحی که سرتا پایش پانسمان شده بود. روی هر دو چشمش گاز استریل گذاشته بودند. یکی از دستها از مچ و دیگری از آرنج قطع شده بود و سینه و شکم و پاها پر بودند از ترکش های ریز و درشت و زخمهایی که خون روی بعضیشان دلمه بسته بود...
بی راه نبود که حامد بین مجروحان ایرانی به #شهید_اباالفضلی معروف شده بود ...
" جلوی چشم امیر، تمام روضههای #حضرت_اباالفضل که شنیده بود و تمام نوحههاییکه خوانده بود، مجسم شدند."
➕" *شبیه خودش* " روایتی کوتاه از زندگانی کوتاه، ولی پر بهره شهید مدافع حرم #حامد_جوانی است که در جای جای #کتاب ، اشک هوای سرازیر شدن میکند. شهیدی که عاشق حضرت قمربنیهاشم بود و در آخر شبیه خودش به شهادت رسید.
*...روح برخی در این دنیا نمیگنجد...*
🔗 #شهدا #روایتگری #زندگینامه #خاطره #مدافعین_حرم
🔰 @ino_khundi
🌿 @almolahezat