اختیار کارفرما و بسته شدن دست کارگر : فرقی ندارد کدام ســمت را نگاه کنید. اگر چشمتان به مجلس باشد، اگر صورتتان را به سمت وزارت #کار برگردانید یا اگر گوشتان را بسپارید به اخبار سازمان اداری و استخدامی متوجه میشــوید که هر کدام از آنها مشــغول تصویب یک برنامه برای کارگران هستند. یکی روی #دستمزدها تمرکز داشته، یکی روی قراردادها، یکی روی پیمانکارها و یکی دیگر هم روی کارفرماها. این شاید در نگاه اول خیلی هم خوب به نظر برسد ولی از قضا ترکیب همه این پنج لایحه و مصوبه نشان دهنده تغییرات بنیادین در قوانین کار در کشور ماست. قوانینی که برخی عقیده دارند به نفع #کارگرها بوده و باید کمی تعدیل شوند!
فکر و ذکر هم دولت، هم مجلس بیایید یکی یکی این لوایح و مصوبه ها را بشماریم و درباره آنها توضیح دهیم: اول: دو روز پیش برنامه پنج ساله هفتم توسعه منتشر شد که بخش مهمی از آن به روابط کارگری میپرداخت. دوم: سازمان اداری اســتخدامی در حال نوشتن یک بخشنامه برای ساماندهی نیروهای شرکتی است. سوم:وزارت کار در حال نوشــتن اصلاحیه قانون کار است. چهارم: مجلــس طرح ســاماندهی کارکنان دولت را تصویب کرده و به شورای نگهبان فرستاده. پنجم: 25نماینده در حال نوشتن طرح جدیدی برای تغییر قوانین کار هستند. بیایید نگاهی به مواد آنها بیاندازیم: 1اگر لایحه های دولت تصویب شود از این به بعد وقتی یک نفر میخواهد وارد بازار کار شــود، ابتدا باید 3سال به عنوان شــاگرد در آن حوزه کار کند و نصف کف حقوق کارگری حقوق بگیرد. 2این احیای روابط استاد شاگردی به کنار ولی بعد از تمام شــدن این دوران کارفرما میتواند او را جذب کند؟ اینبار طبق اصلاحات قانون کار که دست وزارت کار است باید 4ســال دیگر و طبق برنامه هفتم توسعه باید 5سال دیگر به صورت موقت کار کند. پس فعلا خبری از #استخدام نیست چراکه هم طرح مجلس و هم برنامه هفتم توسعه «استخدام کردن» را ممنوع کرده اند. از طرف دیگر بین لوایح دولت هم توافق نیست که بالاخره با چند سال کار میشــود قرارداد موقت را به قرارداد دائم تبدیل کرد؟ تا اینجا شد چند سال؟ 7یا 8سال. 3حالا دیگر میشــود امید به جذب این نیروی کار به عنوان قرارداد دائم داشت؟ نه. طبق اصلاحاتی که روی قانون کار شده و دست وزارت کار است، از اینجا به بعد یک کمیته به اسم کمیته انضباطی میتواند تصمیم بگیرد که آن کارگر جذب شود یا نه. این کمیته انضباطی یک ترکیب کارفرمایی دارد. یعنی تعداد نمایندگان وابسته به کارفرما در آن بیشتر است. پس کارفرمای قصه ما بعد از7یا8سال کار میتواند از زیر بار مسئولیتهای دائمی کردن قرارداد کارگر خودکناره گیری کند. 4کارگر به همین شیوه اخراج میشود ولی دوباره اگر شــغل خود را عوض کند و مثلا از واحد ریخته گری وارد زمینه شغلی دیگری در زمینه فولاد شود باز هم کارفرما میتواند او را به عنوان شــاگرد جذب کند. یعنی برنامه هفتم توســعه به این موضوع اشــاره کرده که اگر حیطه کاری برای کارگر تازه باشد میتواند او را به عنوان شاگرد کارآموز جذب کند. درنتیجه این روند دوباره هر7یا8سال میتواند تکرار شــود و به همین نحو این کارگر با حداقل امتیازها به کار خود ادامه دهد. 5اگرچه برنامه هفتم توسعه مثل نماینده های مجلس «استخدام» را ممنوع کرده ولی از آن طرف دست کارفرما را برای قراردادهای کارگری طرحی شرکتی و پیمانی باز گذاشته. حالا این در شرایطی است که نمایندگان مجلس همه این اسامی را حذف و غیرقانونی اعلام کرده بودند. پیمانکارها؛ پرقدرت و پرنفوذ در همه جا این از دســتمزدها و قراردادها. دغدغه بخــش دیگر این پنج برنامه که بالاتر اسمشــان آمد قرار بود این باشد که با پیمانکارها که واسطه کارگر و دولت هستند چه کنند؟ یک قدم از همه این داســتانها عقبتر برویم. وقتی قانون کار نوشته میشد قانونگذار به دولت این اجازه را داد که بخشی از کار خودش را به شرکتهای خصوصی برونسپاری کند. اما ماجرا این است که دولت،به خصوص شرکت نفت فقط «کار» را برونســپاری نکرده بلکه «جذب نیروی کار» را هم به آنها سپرده. همین ماجرا باعث شده بود که از زمان دولت قبل بحث اصلی اعتراضهای کارگری، همین ناامنی شغلی در شرکتهای پیمانکاری باشــد. برای مثال اخیرا اعتراضهایی در بین کارگران پیمانکاری منطقه عسلویه رخ داده بود که اتفاقا معاون استاندار خوزستان هم درباره آن به خبرنگار تسنیم توضیح داد. حالا اتفاق جدید این است که هم سازمان اداری استخدامی در بخشنامه ساماندهی، دولت در لایحه برنامه هفتم و هم وزارت کار در اصلاح قانون کار همگی دنبال حفظ موقعیت پیمانکار هســتند. دولت در هیچکدام از این سه پکیج قصدی برای حذف پیمانکار نداشــته. البته قدرت پیمانکار هم طوری نیست که با یک آیین نامه بشود آن را حذف کرد.