نعمتِ شدائد ... هان ای فرزند آدم از چه بر خاک مذلتِ خمودگی فتاده ای؟؟؟ تو را خالق اشرف بر مخلوقات نام نهاد تا در شدائد به کردار روح اللهی عمل کنی ... حال آنکه زنگارها تو را بر ضعف در امان سازی خویش از گزند پشه ای درمانده کرده ... آری می ترسی... از تاریکی ... از درد ... از تلخی ... از هجران ... از وصل ابدی ... از فهم شده ها ... از فهم نکردن ها ... از کنایه ... از طعنه ... از تنهایی ... از بی وفایی ... از بی معرفتی... از رنج ... از غم ... از مصیبت... از وقت رفته ... از فرصت نیامده ... از آینده ... از حال ... از گذشته... از موهومات... از مبهمات... از دوست داشتن ... از نفرت ... از کم آوردن ... از زیاد خواستن ... از راه های نرفته ... از مسیر طی شده... از بلاتکلیفی... از تکالیف تجویزی ... از سرباری... از بی عاری... از کم کاری ... از فرصت کم ... از عصیان زیاد... از خون ... از مرگ ... از قبر ... از سوال ... از جواب ... از برزخ دنیا ... از برزخ برزخ ... از برزخ قیامت ... علت اینهمه ترس را می جویی ؟ خویشتنِ روح اللهی خویش را بیاب ... چه کسی را خواهی یافت که آن روحِ از روح القُدُس دمیده ی خود را مطهر یافته باشد و تن به هراسِ بدیهیات لرزانده باشد؟؟؟؟ و تطهیر و تجهیز روح مگر غیر از صیغل فکر و جان در شدائد است ؟؟؟ شدائد نعمتِ صیغل جان به حلم است مباد که به ضعفِ صبر نقمتش کنی... هان ای فرزند آدم به فطرت لقد خلقنا الانسان فی کبد شاکر باش که سُنتِ انّ مع العسر یسرا در پیش است ... #مسافر۱۴۴۴ #تفکر #صبر https://eitaa.com/joinchat/475857096Ca23a929024