AUD-20220212-WA0074.
زمان:
حجم:
12.91M
✨امامِ بخشندگى
#امام_جواد_عليه_السلام
این فایل در شهادت حضرت ضبط شده است ٣ پيام ويژه حضرت مورد تامل هست 👌
#فايل_صوتي
🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/3675914354C1adcb936bf
▪️زمین زود سایه مهربان تو را از دست داد!
اما هنوز اهل زمین با نام تو از خدا حاجت میگیرند...
یا جواد!
این شبها برای حاجت فرزندت نام تو را میخوانیم.
چشم ما به آمینهای اثربخش توست.
#گرافیک_مهدوی
#امام_جواد_علیه_السلام
▪️پیامبر صلی الله علیه وآله در مورد امام جواد علیه السلام فرمودند:
✋ پدرم فدای فرزند بهترین زنان پاک نوبه (یعنی امام جواد علیه السلام).
از نسل اوست همان پیشوایی که رانده و آواره است و خونخواه پدرش و جدّش خواهد بود!
(یعنی حضرت مهدی علیه السلام)
📖 بأَبِي ابْنُ خِيَرَةِ الْإِمَاءِ النُّوبِيَّةِ الطَّيِّبَةِ يَكُونُ مِنْ وُلْدِهِ الطَّرِيدُ الشَّرِيدُ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ وَ جَدِّهِ...
📚 الإرشاد ج2، ص276
📚 منتخب الأثر، ج2، ص117 حدیث 465
🏴 ایام سوگواری حضرت جوادالائمه علیهالسلام تسلیت باد.
#حدیث_گرافی
#غربت_حضرت
#امام_جواد_علیه_السلام
▪️ای عابر شلوغترین گذرگاهها!
تاریخ میگوید عبورتان از میان شلوغیها بوده
تا از زمزم جودتان، تشنگان بیشتری را سیراب کنید.
🖤 یا جواد الائمه!
کاش این بار از کوچههای انتظار بگذرید،
منتظران زیادی پشت دروازههای فراق، نگاهشان به دستان شماست.
#گرافیک_مهدوی
#امام_جواد_علیه_السلام
▫️امام رضا جان!
امشب که قنداقهی جوادت را بغل میکنی،
امشب که صدایت میکنند بابای خانه،
امشب که با نگاه به چشمهای پسرت، قند در دلت آب میشود،
تو را قسم به همین لحظههای شیرین پدر شدنت!
میشود دست ما را هم به دامان بابایمان برسانی؟!
#استوری
#امام_جواد_علیه_السلام 💐
@Eltejatales | کانال قصّههای مهدوی4_5801048185942052602.mp3
زمان:
حجم:
4.62M
▪️شیعه واقعی کیست؟
#حکایت زیبایی از زندگانی امام جواد علیهالسلام.
📚بحارالانوار، ج۶۵، ص ۱۶۰.
#امام_جواد_علیه_السلام
▫️امام رضا جان!
امشب که قنداقهی جوادت را بغل میکنی،
امشب که صدایت میکنند بابای خانه،
امشب که با نگاه به چشمهای پسرت، قند در دلت آب میشود،
تو را قسم به همین لحظههای شیرین پدر شدنت!
میشود دست ما را هم به دامان بابایمان برسانی؟!
#استوری
#امام_جواد_علیه_السلام 💐
▪️این روزها که آب خوش از گلوی روزگار پایین نمیرود،
این روزها که بلا از سر و روی دنیا میبارد،
این روزها که زیر بار غم، قامت مردم شهر خم شده،
دوباره آمدهام آرامم کنی!
درست مثل همان لحظات بچگی که مادرم حرز تو را به بازویم میبست.
یا جوادالائمه!
پناه آوردهام به تو!
نه فقط از دست دیگران،
که حتّی از دست خودم!
🤲 الهی بحقّ جوادالائمه علیه السلام، عجّل لولیک الفرج...
#گرافیک_مهدوی
#امام_جواد_علیه_السلام
▪️سوالش را که پرسید امام جواد علیه السلام گریهاش گرفت.
آن هم چه گریهای!
تعجب کرد.
با خودش گفت: مگر چه پرسیدم؟
پرسیده بود:
بعد از نوهی شما (امام عسکری علیه السلام)، چه کسی قرار است امام شود؟
✦✦✦ـ
امام که آرام شد، فرمود:
بعد از او امامت میرسد به پسرش، قائم منتظَر.
پرسید:
قائم؟!
چرا به او قائم میگویند؟
فرمود:
چون وقتی قیام میکند که یادش در بین مردم مرده است!...
✦✦✦ـ
دوباره پرسید:
چرا به او منتظر میگویند؟
فرمود:
چون او غایب خواهد شد؛
غیبتش هم طولانی خواهد بود.
فقط اهل اخلاص هستند که منتظرش خواهند ماند.
اما آنها که اهل تردیدند وجودش را منکر میشوند.
آنها هم که اهل انکار هستند یادش را مسخره میکنند...
📚 برگرفته از کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۸.
#داستانک_مهدوی
#امام_جواد_علیه_السلام
https://t.me/talaatalrashidah
https://eitaa.com/altalaatorrashidah
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸 لعنت به شمر و امّالفضل که نگذاشتند جرعه آبی به یک لبتشنه در گودالِ قتلگاه و یک لبتشنه در کنج حجرهٔ بغداد، برسد...
در نَقلی آمده است:
🥀 وقتی که زهر در بدن شریف امام جواد علیهالسلام، تشنگیِ فراوانی را به بار آورد و حضرت تقاضای آب نمود، امّالفضل ملعونه در را به روی امام علیهالسلام بست تا صدای «العطش» آن حضرت به گوش احدی نرسد.
🥀 در خانه کنیزکی صدای نالههای تشنگیِ إمام علیهالسلام را شنید و دلش سوخت. ظرفی را آب کرد و به سمت حجره امام علیهالسلام راه افتاد؛ اما امّالفضل ملعونه در بین راه ظرف آب را از دستش گرفت و بر زمین ریخت.
📚منهاج البيان، ص١٨٢.
✍ آه یا جواد الائمه...
این مصیبت، دل را به همان ساعتی میکشاند که هلال بن نافع گوید:
🥀 رفتم تا لحظات آخر عمر امام حسین علیهالسلام را ببینم؛ به گودال قتلگاه رفتم.
متوجه شدم لبهای او تکان میخورَد؛گوش فرادادم تا بشنوم چه میگوید؛ طرز گفتار او از فرط تشنگی و ضعف، قابل شنیدن نبود. نزدیکتر رفتم؛ خوب که گوش فرا دادم ،شنیدم که میگوید:
📜 مُنُّوا عَلَی ٱبْنِ مُصطَفیٰ بِشَربَةٍ مِنَ الْماءِ
▪️با جرعهای آب بر پسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله منّت گذارید!
📜 اُسقونی شَربَةً مِنَ الْماءِ لَقَد نَشَفَت کَبِدی مِنَ الظَماءِ
▪️مرا جرعهای آب دهید که جگرم از تشنگی، آتش گرفته است.
🥀 هلال گوید: این جمله مرا تکان داد؛ دلم سوخت؛ رفتم ظرفی را پر از آب کردم و برگشتم. وقتی رسیدم، دیدم که شمر از گودال قتلگاه بیرون میآید اما لباسش را جمع کرده است.
🥀 گفت: ای هلال! کجا میروی و آب برای که میبری؟ گفتم: برای فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله. گفت: ایهلال! زحمت مکش؛ من او را سیراب کردم؛ ناگهان دامنش را کنار زد و سر بریده سیدالشهداء علیهالسلام بیرون آورد و جلوی من گرفت...
📚الوقایع والحوادث، ج۳ ص۲۱۲
انتقم یا الله ..... 💔😔
اللهم عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/altalaatorrashidah