eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
166 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
161 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
*خدا چیست و چه شکلیست؟* *مسئله ای که از حضرت علی علیه السلام پرسیده شد* 👇🏽👇🏽👇🏽 سؤالى كه براى اكثر مردم ، مسلمون و غير مسلمون ، كوچيك و بزرگ حتما پيش اومده ، این است كه خدا از كجا آمده ، الان كجاست ؟ از چى درست شده و قبل از خدا چى بوده؟!! اگر شما هم دوست داريد جواب اين سؤال ها را بگيريد بايد بدانيد عقل و درك و فهم ما قادر نيست به اون مرحله برسه ولى امام على (ع) در مقابل سؤال كفار راجع به خداوند به زيبايي جواب دادند وهم ضعف و عدم درك ما از وجود خداوند را شرح دادند . سؤال كفار از امام على(ع) در چه سال و تاريخى خدايت به وجود امد ؟ امام فرمود ؛ خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاريخ و هر چيزى كه وجود داشته... كفار گفتند: چه طور ميشود؟ ! هرچيزى كه به وجود آمده يا قبلش چيزى بوده كه از او به وجود آمده ويا تبديل شده...!!! امام على (ع) فرمود : قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟ گفتند ٢ امام پرسيد قبل از عدد ٢ چه عدديست ؟ گفتند ١ امام پرسيد و قبل از عدد ١ ؟ گفتند هيچ امام فرمود چطور ميشود عدد يك كه بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل از خداوند كه خود احد و واحد حقيقى است نميشود چيزى نباشد...؟؟؟ كفار گفتند خدايت كجاست وكدام جهت قرار گرفته...؟! امام فرمود همه جا حضور دارد وبر همه چيز مشرف است. گفتند چطور ممكن است كه همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى...؟! امام فرمود : اگر شما در مكانى تاريك خوابيده باشيد صبح كه بيدار شويد روشنايي را از كدام طرف و كجا مي بینيد ؟ كفار گفتند همه جا و از همه طرف امام فرمود پس چگونه خدايى كه خود نور سماوات و ارض است نميشود همه جا باشد؟؟ كفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشيد است خدايت از چيست !؟ چطور ميشود از چيزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟ امام فرمود خداوند خودش خالق خورشيد و نور است آيا شما قدرت طوفان و باد را نديده أيد؟ باد از چيست كه نه ديده ميشود نه از چيزى است ، در حالى كه قدرتمند است؟ خداوند خود خالق باد است. گفتند : خدايت را برايمان توصيف كن ، ز چه درست شده ؟ آيا مثل آهن سخت است ؟ يا مثل آب روان ؟ و يا مثل دود و بخار است !؟ امام فرمود : آيا تا به حال كنار مريض در حال مرگ بوده ايد و با او حرف زده ايد ؟ گفتند : آرى بوده ايم وحرف زده ايم. امام فرمود : آيا بعداز مردنش هم با او حرف زديد ؟ گفتند نه چطور حرف بزنيم در حالى كه او مرده ؟! امام فرمود : فرق بين مردن و زنده بودن چه بود كه قادر به تكلم و حركت نبود...؟!؟ گفتند : روح ، روح از بدنش خارج شد. امام فرمود شما آنجا بوديد و ميگوييد كه روح از بدنش خارج شد و مُرد. حال آن روح را كه جلو چشم شما خارج شده برايم توصيف كنيد از چه جنس و چگونه بود !؟ همه سكوت كردند . امام على (ع) فرمود : شما قدرت توصيف روحى كه جلو چشمتان از بدن مخلوق خدا بيرون آمده را نداريد ؛ چطور قادر به فهم و درك ذات اقدس احديت و خداى خالق روح خواهید بود... روحم فدات ای سلطان بلاغت ، یاعلی
شادی روح شهدا صلوات 🕊🕊🕊🕊💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوانی_که_حاجت_میدهد_1395-11-13-12-02.mp3
زمان: حجم: 9.17M
(۱۱) ‌یه جوون طلبه ای رفت خواستگاری جوابش کردن دلش میگیره ؛ از طریق یکی از دوستاش میره خادم الشهید میشه و ... 🍃از دقیقه ۳:۳۰شروع روایت
*خطرات ماسک صورت* قرار است ماسک برای مدت زمان محدود استفاده شود. اگر مدت طولانی آن را می پوشید: 1. اکسیژن موجود در خون کاهش می یابد. 2. اکسیژن رسانی به مغز کاهش می یابد. 3. شما احساس ضعف می کنید. 4- ممکن است منجر به مرگ شود. توصیه الف. وقتی تنها هستید این کار را انجام ندهید . من می بینم که بسیاری از افراد در اتومبیل خود از ماسک استفاده میکنند. این از نادانی است یا بی سوادی؟ ب. از آن در خانه استفاده نکنید. ج. فقط از آن در مکانی شلوغ و در هنگام تماس نزدیک با یک یا چند نفر استفاده کنید. د. استفاده از آن را در حالی که در قرنطینه آن هم‌به مدت طولانی هستید کاهش دهید .   ایمن بمانید داروهایی که در بیمارستانهای ایزوله مصرف می شوند  1. ویتامین C-1000  2. ویتامین E (E)  3. از (10 تا 11) ساعت ، 15-20 دقیقه در آفتاب بنشینید.  4. یکبار وعده غذایی تخم مرغ (مصرف کنید)  5- حداقل 7 تا 8 ساعت استراحت کنیم / بخوابیم  6. روزانه 1.5 لیتر آب می نوشیم  7. همه وعده های غذایی باید گرم باشد (نه سرد).  و این تنها کاری است که ما در بیمارستان برای تقویت سیستم ایمنی انجام می دهیم توجه داشته باشید که pH ویروس کرونا از 5.5 تا 8.5 متغیر است  بنابراین ، تنها کاری که باید برای از بین بردن ویروس انجام دهیم ، مصرف غذاهای قلیایی بیشتر از سطح اسیدیته ویروس است.  مانند : لیمو سبز - pH 9/9 لیمو زرد - 8.2 pH  آووکادو - 15.6 pH  سیر - 13.2 pH  انبه - pH 7/8   نارنگی - 8.5 pH   آناناس - 12.7 pH  شاهی (نوعی سبزی ) - 22.7 pH  پرتقال - 9.2 pH چگونه متوجه میشویم که شما به ویروس کرونا آلوده اید؟  1. خارش گلو  2.خشکی گلو  3. سرفه خشک  4- درجه حرارت بالا  5- تنگی نفس  6. از دست دادن حس بویایی لیمو با آب گرم ویروس را در ابتدا قبل از رسیدن به ریه ها از بین می برد ... این اطلاعات را فقط برای خود نگه ندارید و آن را به همه آشنایان و دوستان خود ارائه دهید.(ارسال کنید) آرزوی سلامتی و عمر طولانی برای شما دارم.
615.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی از مادر شهید سعید کمالی در حال تمیز کردن یادبود فرزندش که در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.😔 ‌
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
❤اَللهُ یَعلَمُ ما فِے قُلوبِکُم...❤: #قسمت_یازدهم چسبیدم ب صندلیم از اینکارم خندش گرفت زد زیرخنده
❤اَللهُ یَعلَمُ ما فِے قُلوبِکُم...❤: اون‌ پسری که تازه فهمیدم اسمش محمده گف +عه بچه هآ!!! زشته!! بی توجه بهش ب خندیدنشون ادامه دادن یخورده نزدیک تر شدم ببینم چی میگن همون پسره که از سمتم رد شده بود با خنده میگفت : +حاجی؟به حق چیزای ندیده و نشنیده. من فکرشم نمیکردم یه دختر اینجوری بیاد و بگه با شما کار داره... (مگه چجوری بودم؟ طاعون دارم مگه!! دلم خیلی گرفت.) هی بش تیکه مینداختن واز رفتاراش معلوم بود ک از شوخی و حرفای دوستاش ناراحت شده . صورتش سرخ شد اخماش رفت توهم سرشو انداخت سمت زمین و رفت. با تعجب ب رفتارش خیره موندم یعنی چی اینکارا؟ کجا گذاشت رفت؟ کلافه ایستادم همونجا ک ببینم کجا داره میره ... یخورده که رفت یهو اون دوستش که فرشته نجات من شده بود جلوش سبز شد . وقتی محمد دیدتش با همون ابروهای گره خورده محکم بازوشو گرفت و کشیدش این فضا دیگه آزارم میداد . چرا فرار میکردن ؟ بابا دو دیقه صب کنید من حرفمو بزنم برم! چرا بین اینهمه پسر نگهم میدارین . وقتی دیدم نیومدن مسیری و که رفته بودن دنبال کردم ب یه کوچه ی تقریبا خلوت رسیدم داشتم اطرافم و نگاه میکردم ببینم کجان ک متوجه صدایی شدم . اروم قدم برداشتم و رفتم سمت صدا وقتی واضح شد ایستادم . صدای محمد بود +برادر من آقا محسن آخه چرا همچین کاری کردی؟ مگهه نگفتم برامون شر میشه ! بفرماا دیدی دختره اومد دنبالمون؟ الان چیکار کنمم من ها؟ مگه بودی ببینی بچه ها چقدر چرت و پرت میگفتن!!!! از حرفاش سر در نمیاوردم من باعث اینهمه خشمش شدم ؟؟ پسری که فهمیدم اسمش محسنه جواب داد +چرا بیخودی شلوغش میکنی بنده ی خدا که هنوز چیزی نگفت نمیدونی واسه چی اینجاس !! شاید مثه بقیه اومدنش اینجا یهویی شد و مارم یهویی دید !! بزار بریم ببینیم واسه چی اومده بعدشممم تو دلت رضا میداد ول کنیم بیچاره و تو اون وضعیت بریم ؟ خو هر کی جای ما بود کمک میکرد کار بدی نکردیم ک محمد: یعنی چی که بیخودی شلوغش میکنیی ؟ یخورده مکث کرد و دوباره ادامه داد +پناه میبرم ب خدا از دستِ شیطان و قضاوت! اقا من نمیدونم تو خودت برو ببین چیکار داره. من واقعا نمیتونم باهاش حرف بزنم!!! الان دیگه جایی ایستاده بودم ک قیافه هاشونو میدیدم نبضم تند میزد محمد همونطور بهش نگاه میکرد و چیزی نمیگفت دیگه محسن بوسش کرد و خیلی شیطون گفت +نگران نباش خدارو چ دیدی شاید سنگ خورده تو سرش! اینو گفت وبلند بلند خندید. چشام زده بود بیرون. اینا داشتن راجب من حرف میزدن ؟ محمد تا اینو شنید اطرافش دنبال چیزی گشت ک پرت کنه طرف محسن محسن گفت :عه عه عه باشه باباا شوخی کردم چرا جوش میاری حاجی واسه قلبت ضرر داره اینهمه استرس قرمز شدیی . محمد:بخدا محسن من موندم تو خلقت تو! محسن فقط خندید دیگه صبر نکردم چیزی بگن و جلو تر رفتم محسن پشتش ب من بود. محمد رو به روم بود،تا دهنش و وا کرد چیزی بگه متوجه حضور من شد . از جاش تکون نخورد و سرشو انداخت پایین. جلوتر که رفتم محسنم منو دید . سلام کردم‌. محسن با خوشرویی و محمد همونطور که سرش پایین بود جوابم و داد . نمیدونم چی رو زمین اینهمه جذاب بود ک هر وقت دیدمش سرش پایین بود دلم شکسته بودوچشام هوای گریه داشت. صدام و صاف کردم که محکم تر حرفم و بزنم _من واقعا نمیدونم شماها راجع ب دخترای هم شکل من چی فکر میکنین نمیدونم چجوری میتونید با دوتا بر خورد و یه نگاه ب تیپ و قیافه اینجور ماهارو قضاوت کنین شناخت زیادی ازتون نداشتم ولی امشب خیلی خوب شناختم جماعت هم ریختِ شما رو !!! چرا فکر میکنید فقط شما خوبین و همه بد!!چ گناهیی کردم که همچین برخورد زشتی دارید باهام ؟ خودتون خجالت نمیکشید ازاین رفتار؟ مگه دنبالتون کردم که فرار میکنید ؟ مطمئن باشید عاشق ریختتونم نشدم. ولی گفتم وقتی اومدم اینجا و شماها هم هستین بابت اون روز ازتون تشکر کنم فقط همین!! دستام از عصبانیت میلرزید!! مات و مبهوت مونده بودن تو صدام بغض داشتم و تمام سعیمو کردم که کنترلش کنم . قدمای بلند ورداشتم سمت محمد تو فاصله خیلی کم باهاش ایستادم انگشت اشاره ام‌و گرفتم سمتش _دیگه هیچ وقت بخاطر اینکه افکار و عقاید بقیه باهاتون فرق داره اینطوری باهاش رفتار نکنین. از همون حضرت زهرایی که فکر میکنی فقط خودت میشناسیش میخوام خودش جوابت و بده! بغضم شکست و دوباره گریم گرفت...