حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار ولدین خود برود، به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد ....
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ مشاور عالی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران خاطره ای درباره خدمت گذاری سردار «قاسم سلیمانی» به یک جانباز نجف آبادی روایت کرده است.
خاطره حجت الاسلام و المسلمین «اسماعیل سعادت» به شرح زیر است:
«جانباز قطع نخاعی "ناصر توبهایها" در سن 21 سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر 41 ثارالله کرمان را برعهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار ولدین خود برود، به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت، بعد به سمت کرمان می رفت. این جانباز در دی ماه سال 1392 به دیار حق شتافت.»
در کتاب «سیره شهدای دفاع مقدس؛ رسیدگی به محرومان و همنوعان» خاطراتی از مهربانیها و دلسوزیهای شهدا و کمکهای آنان به فقرا آورده شده است. در اینجا خاطرهای را که از «شهید حسن شوکتپور» بیان شده میخوانیم؛
یک وانت انواع هدایا
هرگاه چشم حسن به کسی میافتاد که نیازمند کمک بود، بدون کمترین تردیدی فوری به یاریاش میشتافت. باری مانده بر زمین اگر داشت، آن را با وانت خویش به مقصد میرساند. کاری ناتمام اگر داشت، آن را بیهیچ چشمداشتی تمام میکرد و از انجام چنین کارهایی هرگز خسته نمیشد.
درس و مطالعهاش را هم هرگز از یاد نمیبرد. همچنین شهر و دیار و پدر و مادرش را. هر وقت کمترین فرصتی پیش میآمد وانتش را پر از انواع جنس و هدایا میکرد و به سوی سمنان و سپس درجزین راه میافتاد و در سر راه به هر کسی که مستحق بود، چیزی میبخشید و میگذشت!
این همه کبریت!
در یکی از روزهای سرد زمستان که زمین پوشیده از برف بود، نزدیک اذان مغرب بنده و ایشان با ماشین به سمت منزل میرفتیم. پیرمرد کهنسالی را دیدیم که در کنار خیابان سفرهای را پهن کرده و تعدادی قوطی کبریت را به معرض فروش گذاشته و از سرما میلرزید. حسن آقا کنار پیرمرد ترمز کرد و گفت:
- پدر این کبریتها همه چند؟
پیرمرد گفت: 30 تومان.
حسن آقا گفت: اگر من همه را از شما بخرم به خانهات میروی؟
پیرمرد گفت: بله میروم! کاری ندارم!
حسن آقا گفت:
- پس این صد تومان را بگیر و بلند شو برو پیش زن و بچهات و در این برف و سرما اینجا نمان!
پیرمرد کبریتها را به حسن آقا داد و پول را گرفت و او را دعا کرد و رفت. من به حسن آقا گفتم:
- این همه کبریت را برای چه میخواهی؟
حسن آقا لبخندی زد و گفت: اینها را بین دوستان خودمان تقسیم میکنیم! پیرمرد گناه دارد، سرما میخورد ...
حسن آقا شهامت، دلیری و ازخودگذشتگی داشت و همیشه به فکر مردم بود. به فکر کمک به افراد ضعیف
لحضاتی با خدای خود مناجات کنیم
🕋 یاالله به حق مولا علی ع گناهان صغیره و کبیره ماجــوانـان را معاف بفرما و رضایت خودت نصیوب همه ی امت محمد ﷺ بفرما
🕋 یاالله.به حق مولا علی ع قبل از مرگ توبه ی نصوح نصیب من و عزیزانم و تمام امت محمد ﷺ بگردان
🕋 یاالله به حق مولا علی ع کلمه ی شهادتین را هنگام مرگ بر زبانمان جاری بگردان
🕋 یاالله به حق مولا علی ع ما را از عذاب قبر نجات بده
و قبرمونـ رو باغی از باغهای بهشت بگردان
🕋 یا الله سوالات ملائکـ (منکر و نکیر) را بر ما اسان بگردان
🕋 یاالله به حق مولا علی ع عبور از پل صراط رو بر ما آسان گردان
و مارو بہ دوست و شفیعمون و رسولمون محمد ﷺ برسان
🕋 یا الله به حق مولا علی ع به حق مولا علی ع روز محشر زیر سایه ی عرشت مارو جای بده و حساب و کتابمون رو آسان گرد
🕋 یا الله به حق مولا علی ع نامه ی اعمالمون رو بہ دست راستمون بده
🕋 یا الله به حق مولا علی ع دیدار خودت و پیامبر ﷺ رو نصیبمون کن
🕋 یا الله به حق مولا علی ع ما رو جلوی خودت شرمنده و شرمسار مگردان
🕋یاالله به حق مولا علی ع شفاعت رسول الله ﷺ را نصیبمان بفرما
🕋یا الله به حق مولا علی ع آب حوض کوثر رو از دست سرورمان محمد ﷺ رو نصیبمان گردان
🕋 یا الله به حق مولا علی ع نماز و روزه هامونو بہ درگاه خودت قبول بفرما
🕋 یا الله به حق مولا علی ع ما رو پایبند نماز و سنت رسول الله ﷺ بگردان
🕋 یا الله به حق مولا علی ع تمام رفتگان رو مورد رحمت و مغفرت خودت قرار بده
🕋 یا الله به حق مولا علی ع دل مادرامونو و پدرامون رو شاد بگردان
و به خواسته هاشون برسون
وجنت الفردوس راجایگاهشان قرارده
🕋یا الله به حق مولا علی ع شر ظالمین را از سر مردم مسلمان کم بگردان
🕋 یا الله به حق مولا علی ع تمام مریضان رو شفای عاجل صادر کن
🕋 یاالله به حق مولا علی ع افراد عقیم را اولاد صالح و سالم قسمت کن
🕋 یا الله به حق مولا علی ع همه زندانیانی کہ بی گناه زندان افتادند رو آزاد کن
🕋 یا الله.به حق مولا علی ع کمک کن فرزندانمان را همانطور کہ توی ارحم الراحمین میپسندی تربیت کنیم
🕋 یا الله به حق مولا علی ع فرزندانمان را صدقه جاریه ای برای ما قرار بده
🕋 یا الله به حق مولا علی ع برادان وخواهرانمون رو حاجتروا کن
🕋 یا الله به حق مولا علی ع مشکلات جمیع امت محمد ﷺ رو حل کن
🕋 یاالله به حق مولا علی ع علمای اسلام رو حفظ بگردان
🕋 یا الله به حق مولا علی ع مرگ با عزت نصیبمون کن
🕋 یا الله به حق مولا علی ع همه جوانان را به راه راست هدایت کن
🕋 یاالله به حق مولا علی ع دلهای ما رو از حسد و کینه و
دشمنی پاک بگردان
و محبت خود و پیامبر ﷺ را در دلهایمان قرار بده
🕋 یا الله به حق مولا علی ع رزق و روزی حلال و بابرکت نصیبمان بفرما
🌹آمین یا رب العالمین یا ذالجلال و الاکرام
بنده. حقیر. را از دعای خیر خودتون محروم نکنید
اجرتون با حضرت زهرا (س)
🌹امشب شب کربلای ۴
امشب اروند کربلاست😭
نثار غواصان شهید صلوات🤲
#ســلاممـولاجـانـم ♥️
به لحظه های"بی"توبودن
سـ✨ــلام می کنم
به سینه ام دلی هست
به نـ🍃ــام می کنم
بخوان از غربت
زرد نگــ🍂ــاه خسته ما
که بار انتظارت
شانه مان را خــ🥀ـ.م نموده
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#التماس_دعای_فرج 🤲
روضه شب جمعه:اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ...مهلاً! مهلاً یابن الزهراء
یک عده زن و بچه میان خیمه ها نشسته اند. همه دل خوشند که حسین(ع) را دارند. آی گرفتارها! مریض دارها! درد دارها! یک وقت صدای حسین(ع) را از میان خیمه ها شنیدند. آمدند دور حسین را گرفتند؛ یکی صدا زد: حسین جان! ما را به مدینه برگردان! امام حسین(ع) تمام زن ها را ساکت کرد. اما دید کسی که ساکت کردنش مشکل است خانم زینب(س) است. زینب را نمی شود ساکت کرد. یک اشاره به قلب زینب کرد. نمی دانم این امام ، این ولی الله، حجة الله! این خلیل الله! با آن اشاره به دل زینب (س) چه کرد؟ همین قدر بگویم کاری کرد زینبی که دم دستی چسبیده بود و نمی گذاشت تا برادرش به میدان برود، یک دفعه حالی پیدا کرد و آرام شد. امام حسین(ع) سوار بر ذوالجناح شده و روانه میدان شد.
ذوالجناح ای عرش پیما مرکبم می روم اما به فکر زینبم
ذوالجناح ای حامل آیات نور باید امشب رفت تا کنج تنور
یک چند قدمی رفت، یک وقت دید یک نفر از پشت سر صدا می زند: مهلا!ً مهلاً! یابن الزهراء! مهلاً! مهلاً یابن الزهراء!
آی امام زمان! نزدیک محرم جدت ابی عبدالله(ع) است. زمین و آسمان و در ودیوار دارند برای امام حسین(ع) غمناک می شوند. این مقدمه عاشورای ابی عبدالله(ع) است.
صدا زد: مهلاً! مهلاً! یابن الزهراء! یک وقت آقا رویش را برگرداند دید زینب(س) دارد صدا می زند: برادر! لحظه ای درنگ کن تا وصیت مادرم را نسبت به تو انجام دهم. تا امام حسین(ع) نام مادر را شنید به قدری منقلب شد، صدا زد: خواهرم! مگر مادرم چه فرموده است؟ صدا زد: حسین جان! مادرم به من فرموده: زینبم عصر عاشورا به جای من زیر گلوی حسینم را ببوس.
مهلا! مهلا یابن الزهراء! مهلا! مهلا! یابن الزهراء !
10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سه دقیقه درقیامت
آزاردادن مؤمن 😔
دانلود کنید وبا دقت گوش👂کنید‼️
Doam Kon Madar.mp3
8.79M
دعام کن مادر ...💔
#محمدحسینپویانفر