eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
ترس از قیامت از ویژگی های اولیاء خدا 1-درباره حضرت یحیی نقل می کنند اگر کسی درباره قیامت صحبت می کرد ناله یحیی بلند میشد وگریه سر می داد و سر به بیابانها می گذاشت 2-درباره اهل بیت علیهم السلام در سوره هل اتی امده است که: 6يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً////////إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريراً/ به نذرشان وفا می کنند و از روزی که شرش فراگیر است می ترسند...و می گویند:ما از خدایمان درباره روزی که همه عبوس و ناراحتند و روز سختی است می ترسیم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تحلیل استاد از چرایی اهمیت فتح‌قدس برای مسلمانان جهان: 📺 یهود، به دنبال و سیطره بر کل عالم است. 📺 برای تصاحب کل عالم، به دنبال بازسازی هویت خود در قدس است. 📺 فتح و پاکسازی آن، باعث انهدام هویت‌دروغین یهود و آزادسازی کل دنیا از شر این قوم ستمکار است./تحلیل‌Tv
یاد قیامت ویژگی اولیاء خدا:-در بازار آهنگران امام صادق(ص) فرموده است: سلمان فارسى از بازار آهنگران كوفه عبورمى‏كرد، ناگاه جمعيت زيادى كه اجتماع كرده بودند، توجه او را به خود جلب نمود. سلمان نزديك رفت و متوجه شد، جوانى غش كرده و افرادى دور او جمع ‏شده‏ اند. افراد با مشاهده سلمان گفتند: اى ابو عبدالله! اين جوان غش كرده، مناسب‏ است‏ براى شفاى او، دعايى در گوش او بخوانى. سلمان كنار جوان رفت (با دست ‏خود به او حركتى داد، جوان چشم خود را بازكرد واندكى بهبودى يافت) اما سلمان را مخاطب قرار داد و گفت: اى ابو عبدالله!من عارضه ‏اى ندارم، اينان درباره من اشتباه كرده ‏اند، بلكه من گرفتار انقلاب روحى‏ شده ‏ام، چون وقتى از بازار آهنگران عبور مى‏كردم، چشمم به آهنگرانى افتاد، كه‏ قطعه آهن گداخته‏ اى را روى سندان گذاشته، و چند نفر با پتك بر آن مى‏ كوبيدند. بامشاهده اين صحنه به ياد سخن خداوند افتادم، كه در قرآن فرموده است: ماموران(عذاب الهى) گرزهاى آهنين (بر سر دوزخيان فرود مى‏آورند) (سوره حج، آيه 21) . آرى، اى سلمان! با ديدن اين صحنه به ياد عذاب الهى افتادم و از ترس عقل ازسرم رفت. سلمان، از آن به بعد اين جوان مؤمن را، برادر خود قرار داد، و از اينكه وىی داراى چنين مقام معنوى بود، محبت او در قلب سلمان جاى گرفت، و پيوسته با اومعاشرت داشت، تا اين‏كه جوان بيمار شد و در بستر مرگ قرار گرفت. سلمان وقتى از بيمارى جوان با خبر شد، كنار او حاضر گرديد و بالاى سر اونشست، اما مشاهده كرد، جوان در حال جان دادن است، بدين جهت ‏به مامورقبض روح گفت: اى ملك الموت! با برادر من مهربان باش، و با راحتى با او رفتار كن.ملك الموت هم پاسخ داد: اى ابو عبدالله! من با هر شخص مؤمنى رفيق مى‏شوم، بااو مدارا مى‏كنم، و با راحتى جان او را مى‏گيرم (بحارالانوار، ج 22، ص 386) و بدين ترتيب رفيق مؤمن سلمان، به ‏راحتى جان به جان آفرين تسليم كرد
زن‌ زيبا در قيامت‌! امام‌ صادق‌(ع‌):روزقيامت‌،زن‌ زيبائي‌ را كه‌ با زيبائي‌ خود فتنه‌ مي‌كرده‌ است‌ ،مي‌ آورندوبه‌ او خطاب‌ مي‌ شود كه‌ چرافتنه‌ كردي‌؟جواب‌مي‌ دهد كه‌:خدايا!تومرا زيبا آفريدي‌ !به‌ او خطاب‌ مي‌ شود كه‌:حضرت‌ مريم‌(س‌)از تو زيباتربود ولي‌ او فتنه‌ نكرد!سپس‌ مرد زيبائي‌ را كه‌ بازيبائي‌ خودفتنه‌ مي‌ نموده‌ است‌ ،رامي‌ آورند وبه‌ او خطاب‌ مي‌ شود كه‌ چرا فتنه‌ كردي‌؟جواب‌ مي‌ دهد كه‌:تومرا زيبا آفريدي‌!به‌ او خطاب‌ مي‌شود كه‌:حضرت‌ يوسف‌ از تو زيباتر بود.ولي‌ به‌ فتنه‌ نيافتاد.بعد شخصي‌ را كه‌ بخاطر بلاها وسختيها به‌ فتنه‌ افتاده‌ بود را مي‌ آورند.به‌ او خطاب‌مي‌ شود كه‌:چرا تحمل‌ سختيها ننمودي‌ وبه‌ فتنه‌ افتادي‌؟جواب‌ مي‌دهد كه‌:تو سختيها وبلاها را بر من‌ نازل‌ كردي‌ ومن‌ به‌ فتنه‌ افتادم‌!به‌ او خطاب‌ مي‌ شود كه‌:بلاهاي‌ حضرت‌ ايوب‌(ع‌)از تو بيشتر بود ولي‌ او به‌فتنه‌ نيافتاد.
💠 دعای روز بیست و ششم ماه رمضان
سوال:نقل‌ کرده اند که‌: شخصی‌ از اهل‌ تفکّر و مراقبه‌ در گوشه‌ای‌ از صحن‌ حضرت‌ رضا علیه‌ السّلام‌ نشسته‌ و در دریائی‌ از تفکّر فرو رفته‌ بود، یکمرتبه‌ حالی‌ به‌ او دست‌ داد و صورت‌ ملکوتی‌ افرادی‌ را که‌ در صحن‌ مطهّر بودند مشاهده‌ کرد؛ دید خیلی‌ عجیب‌ و غریب‌ است‌. صورتهای‌ مختلف‌ زننده‌ و ناراحت‌ کننده‌ از اقسام‌ صور حیوانات‌، و بعضی‌ از آنها صورتهائی‌ بود که‌ از صورت‌ چند حیوان‌ حکایت‌ میکرد. درست‌ مردم‌ را تماشا کرد؛ در بین‌ این‌ جمعیّت‌ کسی‌ نیست‌ که‌ صورتش‌ سیمای‌ انسان‌ باشد، مگر یک‌ نفر سلمانی‌ که‌ در گوشۀ صحن‌ کیف‌ خود را باز کرده‌ و مشغول‌ اصلاح‌ و تراشیدن‌ سر کسی‌ است‌؛ دید فقط‌ او به‌ شکل‌ و صورت‌ انسان‌ است‌. از بین‌ جمعیّت‌ با عجله‌ خود را به‌ او که‌ نزدیک‌ در صحن‌ بود رسانید و سلام‌ کرد و گفت‌: آقا میدانید چه‌ خبر است‌؟ سلمانی‌ خندید و گفت‌: آقا تعجّب‌ مکن‌، آئینه‌ را بگیر و خودت‌ را نگاه‌ کن‌! خودش‌ را در آئینه‌ نگاه‌ کرد؛ دید صورت‌ خود او هم‌ به‌ شکل‌ حیوانی‌ است‌؛ عصبانی‌ شده‌ آئینه‌ را بر زمین‌ زد. سلمانی‌ گفت‌: آقا برو خودت‌ را اصلاح‌ کن‌، آئینه‌ که‌ گناهی‌ ندارد...جواب:با سلام و تحیات. اینها صحت ندارد!اینکه بگوییم همه زائرین صورت حیوانی داشته اند فقط یک نفر سلمانی صورت انسانی داشته است دروغ بزرگی است.بله کسانی که ولایت اهل بیت علیهم السلام را ندارند اینگونه اند اما شیعیان معمولا از حالت انسانی خارج نمی شوند مگر کسی باشد که خیلی گناهان کبیره انجام داده باشد و اعتقادی به زیارت حرم مطهر اهل بیت علیهم السلام را نداشته باشد.
⭕ اعلام مبلغ زکات از سوی آیت الله مکارم شیرازی 🔸️بر اساس اعلام دفتر آیت الله مکارم شیرازی: 🔹️زکات فطره امسال بر مبنای قوت غالب گندم، مبلغ بیست هزار تومان (۲۰۰۰۰ تومان) و بر مبنای قوت غالب برنج، مبلغ هفتاد هزار تومان (۷۰۰۰۰ تومان) اعلام شده است. مؤمنین در انتخاب هر یک از این موارد مخیر هستند. 🔹️کفاره روزه غیر عمد مبلغ پنج هزار تومان (۵۰۰۰ تومان) است که باید به صورت نان تهیه و پرداخت شود، همچنین کفاره روزه عمد مبلغ سیصد هزار تومان (۳۰۰۰۰۰ تومان) است. . . @pjrc_ir
هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
و علیک السلام درباره چشم زخم مطلب زیر مفید است: راه جلوگیری از چشم زخم چیست؟ پرسش مدتهاست که از داشتن قدرت منفی در افکارم رنج می برم! به اینصورت که معمولا وقتی از کسی تعریف می کنم سریعا چشم می خورد و آزار می بیند. درحالی که بیشتر تعریف های من از روی محبت و عشق محض است و نیت سوئی ندارم. حتی وقتی به خواهرزاده هایم فکر می کنم و از دلتنگی دچار هیجان می شوم آنها بلایی سرشان می آید. علاوه براین بشدت با اطرافیان تله پاتی دارم، بطوریکه به این امر شهرت یافته ام. نمی دانم چه کنم؟ فکر می کنم نوعی انرژی که احتمالا منفی است مرا احاطه کرده!!! مرا برای خلاصی از این حالت راهنمایی کنید!! پاسخ اجمالی قرآن حقیقتی به نام چشم زخم و شور چشمی را قبول کرده و به نمونه هایی از آن اشاره کرده است گزارش های تاریخی قرآنی از گذشتگان و پیشینیان نیز آن را تایید می کند. دانشمندان امروز بر این باورند که در برخی از افراد، روح و توان منحصر به فردی است که می تواند اشیا را نه تنها جا به جا کند بلکه مانند اشعه لیزر آن را منفجر و متلاشی نماید. البته همه انسان ها به طور طبیعی از چنین توان و انرژی برخوردار می باشند، اما در برخی از اشخاص به سبب علل طبیعی و یا آموزش های خاص و تحولات درونی و بیرونی تقویت می شود و ناخودآگاه آثار خود را به جا می گذارد. اسلام برای پیش گیری از تأثیر سوء چشم زخم، استعاذه و یاد خدا را مطرح کرده است همچنین صدقه دادن نیز توصیه شده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشاهده و پخش كردن اين ويدئو تو اين شرايط جامعه از هرچيزي واجب تره 🚫🎥 هم ببينين هم براى كسايى كه نميخوان راى بدن بفرستين اگه فقط رو يك نفر تاثير بذاره ما به هدفمون رسيديم💯💪🏻 .
دعا براى راحتى مرگ ! از حضرت رسول (ص) منقولست كه هر كه اين دعا را بخواند، چنان راحت قبض روح مى‏شود كه نفهمد، جان داده و يا خوابيده است: «اَلّلهُمَّ يا مالِكَ الْمَوتِ ! طِبْنى لِلْمَوتِ وَ اَسْلِمْنى قَبلَ الْمَوتِ وَارْحَمْنى عِنْدَ الْمَوْتِ وَهَوِّنْ عَلَىَّ سَكَرتِ الْمَوْتِ‏ وَ لاّتُعَذِّبْنى بَعْدَالْمَوْتِ وَ اَرْضِنى اِلى مَلَكِ الْمَوْتِ ! يا فاطِرَالْسَمَواتِ وَالاّرْضِ ! اَنْتَ وَلِىّ فِى الدُنْيا وَالاّخِرَة ! تَوَّفَنى مُسْلِماًوَاَلْحِقْنى بِالْصالِحينَ» . (اى خدايى كه مالك مرگ هستى!مرگ را برايم گواراكن ومرا قبل از مرگ تسليم محض درمقابل خودت قرار بده وهنگام مرگ برمن رحم نما وسختى مرگ را برمن آسان نما وبعد از مردن مرا عذاب نكن وكارى كن تا بارضايت تسليم عزرائيل شوم .اى شكافنده آسمانها وزمين.تو سرپرست من در دنيا وآخرتى مرا مسلمان بميران وبا صالحين محشور كن) مرگ خود را نخواهيد ! رسول خدا (ص) فرمود: مرگ خود را نخواهيد ! زيرا اگر تو آدم نيكو كارى هستى، كارهاى نيكت را بيشتر كن ! و اگر گناهكارى، ديرتر عذاب مى ‏شوى ! پس مرگ را طلب، نكنيد !.(معارف قران و اهل بیت)
🔴سوال: میهمانی که فقط شب عید فطر به خانه انسان بیاید، تکلیف فطره‌ اش چه می‌ شود؟ ♦️امام خامنه‌ای: فطره او بر عهده صاحب خانه نیست. ♦️آیت الله مکارم: اگر [میهمان] فقط برای شب عید دعوت شده؛ [فطره اش بر میزبان] واجب نیست
استاد فاطمي نيا : از اولياء الهي ، سينه به سينه ، يك يادگاري دارم كه عمل به آن بركات فراواني دارد ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهي را با يك زيارت جامعه ي كبيره به اخر برسانيد . در اثر اين عمل، اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه اثارش از عقول ما خارج است و روزي به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد.
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم داده اند. حضرت فرموداى مردم! اين روز شما ،روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت برين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزه دار داده مىشود اين است كه فرشته اى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد: «هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته تان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ با ورود آقای رئیسی به عرصه انتخابات، ممکنه شبهه هایی برای خیلی ها ایجاد بشه ... خصوصا شبهه هایی که اصلاح طلبها به آقای رئیسی وارد می کنند! حرف نهایی ما اینه: "انتخاب گفتمان انقلابی"
مخالفت با نفس مردی بنام مجاشع نزد پیامبر آمد و پرسید:چه راهی برای خداشناسی است؟ فرمود:خودشناسی.پرسید:چه راهی برای موافقت با خدا است؟ فرمود:مخالفت بانفس. پرسید:چه راهی برای رضایت خدا است؟ فرمود:عصبانی کردن نفس. پرسید:چه راهی برای وصل به خدا است؟ فرمود:دورکردن نفس. پرسید:چه راهی برای اطاعت خدا است؟ فرمود:معصیت نفس. پرسید:چه راهی برای یادخدا است؟ فرمود:فراموش کردن نفس. پرسید:چه راهی برای نزدیکی به خدا است؟ فرمود:دوری از نفس. پرسید:چه راهی برای مانوس شدن باخدا است؟ فرمود:وحشت از نفس. پرسید:چه راهی برای رسیدن به اینها است؟ فرمود:کمک گرفتن از خدا برای مخالفت بانفس.{بحار ج77ص27
* 💠 شب عید فطر، شب مزد 🔻در يک روايتی دارد كه شخصی از امام صادق عليه السلام می پرسد: «يابن رسول الله درست است كه می‌گويند شب قدر، شب مزد است؟» حضرت می فرمايند: «نه» بعد حضرت می‌فرمايند: «کارگر کی مزدش را می گيرد؟ آخر كار. شب اول شوال، یعنی شب عيد فطر، شب مزد است» 🔸روزه‌دار كه يک ماه روزه گرفته مزدش در آن وقت است ولی ليلة القدر، شب مقدرات است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا حافظ...😭 . . روزآخر است گدا را حلال کن این هم بساطِ بنده بی دست و پای تو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عید سعید فطر مبارک 🌹
شش صورت درقبر مؤمن ! امام صادق عليه‏ السلام فرمود: هرگاه بنده مؤمنى مى‏ميرد، شش صورت به همراه او وارد قبرش مى‏شود كه داراى نورانيت و بوى خوش و پاكيزكى هستند ! صورتى در سمت راست مرده و ديگرى در سمت چپ و سومى در مقابل و چهارمى در پشت سر و پنجمى در كنار پايش و آنكه از همه زيباتر است در بالاى سر او مى‏ايستند ! آنكه از همه زيباتر است، از ديگران، مى‏پرسد: شما كيستيد؟ صورت سمت راستى، مى‏گويد: من نمازم ! سمت چپى مى‏گويد: من زكاتم ! روبرويى مى‏گويد: من روزه‏ام ! پشت سرى مى‏گويد: من حج و عمره‏ام ! آنكه نزد پايش ايستاده است، مى‏گويد: من كارهاى خير توام ! سپس آنها از او كه داراى زيباترين صورت است، مى‏پرسند: تو كيستى كه از همه زيباترى؟ او جواب مى‏دهد: من ولايت آل محمّد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله هستم
ملاقات سيّد بحر العلوم با امام زمان (عليه السلام) در مسجد سهله عالم بزرگوار آخوند ملازين العابدين سلماسى مى گويد: (روزى در مجلس درس آية اللّه علاّمه طباطبائى بحر العلوم در نجف اشرف نشسته بودم. جهت زيارت، عالم بلند مرتبه جناب ميزرا ابو القاسم قمى صاحب (قوانين) داخل شد. پس از درس، ميرزا ابو القاسم به سيّد بحر العلوم گفت: (شما رستگار شديد وبه تولّد روحانى وجسمانى وپيدايش چشم ملكوتى وبرزخى دست پيدا كرده ايد. پس چيزى به ما مرحمت كنيد از آن نعمتهاى بى پايانى كه به دست آورديد). پس سيّد بحر العلوم بدون تامّل فرمود: (من ديشب يا دوشب قبل (ترديد از گوينده است) براى خواندن نافله شب به مسجد كوفه رفته بودم واوّل صبح قصد برگشت به نجف اشرف را كردم. وقتى از مسجد بيرون آمدم، دلم هواى رفتن به مسجد سهله را كرد ولى از ترس نرسيدن به نجف قبل از صبح وانجام شدن امر مباحثه در آن روز، از اين كار منصرف شدم ولى اشتياقم لحظه به لحظه زياد مى شد ودلم بيشتر مى خواست كه بروم. در همين احوال كه ترديد داشتم ناگهان بادى وزيد وغبارى بلند شد ومرا به آن طرف حركت داد ومدّتى نگذشت كه مرا بر در مسجد سهله انداخت. سپس داخل مسجد شدم، ديدم كه خالى است وهيج زائرى نيست جز شخصى بزرگوار كه مشغول است به مناجات با خداوند با كلماتى كه قلب را متحوّل وچشم را گريان مى كند. حالم تغيير كرد ودلم از جا كنده شد وزانوهايم مى لرزيد از شنيدن آن كلمات كه هرگز به گوشم نرسيده بود وچشمم نديده اين همه دعاهاى مؤثّرى كه من مى دانستم. اشكم جارى شد وفهميدم كه مناجات كننده كه آن كلمات را مى نويسد، نه اينكه از حفظيّات خود مى خواند. پس در جايى كه ايستاده بودم ماندم وگوش به آن كلمات دادم واز آنها لذّت بردم تا اينكه مناجات او تمام شد. پس متوجّه من شد وبه زبان فارسى فرمود: (مهدى بيا). چند قدمى جلو رفتم وايستادم. دستور داد كه جلوتر روم، پس كمى جلوتر رفتم وايستادم. باز دستور دادند جلوتر بيا وفرمود: (ادب در اطاعت است). جلو رفتم تا جايى كه دست آن حضرت به من ودست من به آن حضرت مى رسيد وآن حضرت با من صحبت كرد).